به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از ایسنا، امروز سالگرد اتفاقی مهم در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران است. روزی که در آن حاصل بیش از 22 ماه مذاکره مداوم میان ایران و شش کشور قدرتمند جهان با اثبات حقانیت کشورمان در اعطای حق غنیسازی اورانیوم و لغو تمام تحریمها رقم خورد تا بار دیگر دروازههای اقتصاد جهان به روی ایران باز شود.
امور زیربنایی و سیاستهای کلان ایران در عرصه حملونقل در طول تمام سالهای طولانی عبور از تحریمها یکی از اصلیترین بخشهایی بودند که بیشترین ضربه را از محدودیتها خوردند. بخشی که از یکسو نیاز به منابع مالی گسترده دارد تا بتواند اهداف کلان خود را در عرصه عمل پیگیری کند و این امر جز با ارتباط مداوم با بازارهای جهانی ممکن نخواهد بود و از سوی دیگر برای اثبات حضور خود در عرصههای بینالمللی راهی جز حضور مداوم در بازارهای جهانی ندارد.
حملونقل ایران در تمام این سالها از این نعمت بزرگ محروم بود. ایران در طول این سالها نتوانست برای پیشبرد طرحهای زیربنایی خود از فاینانس استفاده کند، نتوانست وامهای کلان از بانکهای بینالمللی دریافت کند، نتوانست سرمایهگذاران خارجی را برای ورود به طرحهای خود تشویق کند و حتی نتوانست در تامین ناوگان خود از شرکتهای دسته اول و گزینههای نوساز بهره ببرد.
قرار گرفتن تمام اینها در کنار هم یک اصل و راه را نشان میداد؛ اینکه عرصه حملونقل ایران بیش از بسیاری از دیگر حوزههای اقتصادی نیازمند تحولی جدی و تزریق روحی جدید است که تنها از دل توافق هستهای بیرون میآید. همانطور که پیش از این نیز پیشبینی میشد با لغو قطعی تحریمها حملونقل ایران به عنوان یکی از اصلیترین حوزههایی شناخته شد که در دوره پسابرجام بیشترین فعالیت را دارد.
ساختمان شهید دادمان به عنوان محل اصلی قرارهای وزیر راه و شهرسازی در طول 12 ماه گذشته میزبان بسیاری از هیاتهای تجاری – اقتصاد و سیاسی از سراسر جهان بوده که بسیاری از آنها به امضای قرارداد، تفاهمنامه و یا قول افزایش همکاریها انجامیده است. کشورهایی که در طول سالهای تحریم حتی جواب نامهنگاریهای ایران را نیز نمیدادند در طول این ماهها با بالاترین مقامهای سیاسی و اقتصادی خود به تهران آمدند تا نشان دهند ایران امروز با آنچه در سالهای گذشته وجود داشته تفاوتی اساسی دارد.
ایسنا در تولد یکسالگی برجام نگاهی به چهار عرصه اصلی حملونقل کشور انداخته و دستاوردهای این حوزه را مرور کرده است.
زمانی برای احیای راهآهن
تاکیدات چندباره مقام معظم رهبری، دستورهای ویژه رییس جمهور و نگاه خاصی که وزیر راه و شهرسازی به راهآهن دارد باعث شده این عرصه حملونقل در طول این سالها بیش از هر زمان دیگری در کانون توجه قرار گیرد. با وجود آنکه همکاریهای مجلس و دولت در تصویب قوانینی مانند برنامه پنجم توسعه و یا بودجههای سنواتی به افزایش سهم راهآهن منجر شد، اما این حوزه بسیار بزرگ و کلان نیاز به تزریق منابع مالی و ورود فناوریهای نوینی داشت که تنها در قالب مذاکره با طرفهای خارجی امکان پذیر میشد.
برجام و لغو تحریمها این فرصت عظیم را نصیب راهآهن کرد که بار دیگر امکان حضور قدرتمند در عرصههای بین المللی را پیدا کند.
فاینانس چین برای راهآهن سریعالسیر تهران – قم – اصفهان و یا طرح بزرگ برقیسازی راهآهن تهران – مشهد، حضور روسها در طرح برقیسازی راهآهن گرگان – اینچهبرون، خط اعتباری کشور آذربایجان برای ساخت راهآهن رشت به آستارا، تفاهمنامه 3.5 میلیارد یورویی ایران و شرکتهای ایتالیایی در فروردینماه سال جاری، قرارداد ایران با شرکت DPR آلمان در مطالعه و برنامهریزی راهآهن و در نهایت نهایی شدن حضور کرهایها در راهآهن اصفهان به اهواز تنها بخشی از اتفاقات مثبتی بوده که برای حملونقل ریلی کشور رقم خورده است.
اگر به این شرایط صحبت از ورود فناوریهای نوین به ایران، تامین فاینانس برای نوسازی ناوگان و امکان دوباره خرید ریل از کشورهای خارجی را اضافه کنیم، تنها یک نتیجه منطقی وجود دارد و آن بازگشت قدرتمند ایران به عرصه حملونقل ریلی در آینده نزدیک است، اتفاقی که شاید در طول حدود یکصد سالی که از عمر راهآهن در ایران میگذرد کمسابقه باشد.
خلیج فارس به صاحبش باز میگردد
ایران به عنوان کشوری که بیش از 5000 کیلومتر مرز ساحلی دارد قطعا جایگاهی مهم در تمام تحولات دریایی منطقه ایفا خواهد کرد. حضور ایران در خلیج فارس که به نفوذ استراتژیک کشور بر تنگه هرمز انجامیده، باعث شده تمام تحولات و تعاملات دریایی منطقه تنها با حضور ایران معنا پیدا کند.
سهم 20 درصدی ایران از آبهای دریای خزر در کنار دیگر کشورهای منطقه آسیای میانه و اروپای شرقی نیز باعث شده دریای ایران در شمال نیز جایگاهی بسیار مهم داشته باشد.
اگر به این شرایط بالقوه حضور مهم بنادری چون شهید رجایی، امام خمینی (ره)، چابهار، امیرآباد، نوشهر و انزلی را در عرصه اقتصادی منطقه اضافه کنیم نتیجه کار تنها در یک حوزه معنا پیدا میکند و آن لزوم افزایش نفوذ کشور در عرصه دریایی است، موضوعی که برنامهریزی برای آن از سالها قبل آغاز شده و اگر تحریمها نبود شاید تا امروز اصلیترین پیچهای سخت توسعه دریایی کنار رفته بود، اما تحریمها در عمل کار را سخت کردند تا در فاصله یکسال پس از اجرایی شدن برجام دریاهای ایران بار دیگر روی دور بیفتند.
عقد قراردادهای مشترک با روسیه در بندر آستاراخان، برگزاری جلسات هماهنگی همکاری کشورهای حاشیه دریای خزر، لغو تحریمها در بندر شهید رجایی، افزایش قابل توجه سرمایهگذاری در طرحهای توسعهای جنوب کشور و مذاکرات با غولهای دریایی مانند دانمارک و بلژیک تنها بخشی از اتفاقاتی است که برجام رقم زده است.
کشتیهای ایران در طول این ماهها توانستهاند با پرچمهای ملی تردد کنند، بیمههای کشور در حوزه دریایی بار دیگر به رسمیت شناخته شده و بندر شهید رجایی میزبان 13 لاینر بینالمللی بوده است.
اگر به تمام این تحولات نهاییشدن سرمایهگذاری هندیها در بندر چابهار پس از سالها گمانهزنی را نیز اضافه کنیم، قطعا آنچه به وجود آمده بیشتر خود را نشان میدهد.
ایران سالهاست برنامهریزی کرده به عنوان هاب دریایی منطقه شناخته شود و در این راه طولانی قطعا برجام اصلیترین عصای دست مسوولان و برنامهریزان کشور خواهد بود.
گشایشی برای آزادراهها
فرانسه، ایتالیا، اتریش، چین و کره جنوبی تنها بخشی از کشورهایی بودند که در طول این ماهها رسما اعلام آمادگی کردند برای جادههای ایران سرمایهگذار، پیمانکار، برنامه و مطالعات گسترده فراهم آورد. شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حملونقل کشور در طول این ماهها با بسیاری از این هیاتها جلساتی گسترده برگزار کرده که نتیجه بسیاری از آنها عقد قراردادهای رسمی و یا رسیدن به تفاهمنامههایی است که میتواند در آینده گرهگشا باشد.
تنها در آزادراه تهران – شمال که برای 20 سال درجا زد، کرهایها اعلام آمادگی کردند 1.3 میلیارد یورو سرمایهگذاری رسمی انجام دهند تا این کمک در کنار توان پیمانکاران داخلی یکی از بزرگترین جادههای ایران را به مرحلهی نهایی برساند.
آزادراه بزرگ تبریز _ بازرگان نیز که برای سالها مذاکرات با خارجیها را پشت سر گذاشت به عنوان بزرگترین پروژه زیربنایی کشور که با سرمایهگذاری 100 درصدی خارجیها انجام میگیرد، در دوران پسابرجام نهایی شد.
انتقال تکنولوژیهای نوین به ایران و تلاش برای ارتقای سطح دانشی پیمانکاران ایرانی نیز موضوع دیگری است که در سایه برجام محقق میشود، موضوعی که باعث شده ایران بار دیگر خود را در بین قدرتهای برتر جهانی در این عرصه ببیند.
صنعت هوانوردی؛ بزرگترین پروژه
اگر دیگر بخشهای اقتصادی کشور تنها برای چند سال در فهرست تحریمهای بینالمللی قرار داشتند، صنعت هوانوردی ایران چهار دهه سخت را از تحریمهای بینالمللی پشت سر گذاشت.
ایالات متحده آمریکا به عنوان کشوری که بیشترین نفوذ را در این عرصه دارد در قالب تحریمهایی دوجانبه و چندجانبه فروش هواپیما و یا قطعاتی که در آمریکا ساخته میشوند را به ایران ممنوع کرد تا عملا فضایی برای حضور ایران در بازارهای دسته اول جهانی باقی نماند.
برجام تمام این سالهای سخت را پایان داد. تنها به فاصله چند هفته پس از اجرایی شدن توافق هستهای صحبت از آغاز مذاکرات ایران با کشور فرانسه برای خرید ایرباس آغاز شد که نتیجه آن در بهمنماه و در جریان سفر رییس جمهوری به پاریس با عقد تفاهمنامه فروش 118 ایرباس به ایران نهایی شد.
در کنار آن خبر خرید 20 فروند هواپیمای ATR برای مسافتهای کوتاه دومین خبر خوش صنعت هوانوردی ایران در حوزه ناوگان بود. این دوران برای ایران هواپیماهایی از بوئینگ را نیز به همراه آورد. نهایی شدن پیش قرارداد خرید 109 فروند هواپیمای بوئینگ برای ایرانایر که در خردادماه نهایی شد یکیدیگر از خبرهای خوش این حوزه پس از سالیانی طولانی را به وجود آورد.
خبرخوشی که هرچند تندروهای آمریکایی تلاش کردند در مقابل آن بایستند و این امر برای برخی از مخالفان دولت در ایران نیز وسیلهای برای ابراز خرسندی به وجود آورد، اما قطعا با توجه به سدی به نام سنا و پس از آن وتوی رییس جمهور آمریکا در عرصه عمل خود را نشان خواهد داد و ایرانیها را پس از دورانی طولانی با هواپیماهای نوساز آشتی میدهد.
در کنار نام ایرباس و بوئینگ در طول این ماهها نام شرکتهای دیگری نیز مطرح شده که برای دورانی طولانی دور نام ایران خطی قرمز کشیده بودند.
هواپیماسازی امبرائر برزیل، بمباردیه کانادا، میتسوبیشی ژاپن و سوخوی روسیه تنها بخشی از شرکتهایی بودند که پس از سالها اعلام آمادگی کردند مذاکرات خود با ایران را برای فروش هواپیما آغاز کنند و این بار این ایران بود که باید در بین گزینههای مختلف خود براساس نیازاش انتخاب میکرد.
دوران پسابرجام برای فرودگاههای ایران نیز نتایجی بسیار مثبت به همراه داشته، ورود شرکت آکور فرانسه به عنوان بزرگترین شرکت هتلداری اروپا به فرودگاه امام خمینی (ره) و نهایی شدن حضور شرکت ناکوهلند در این فرودگاه به عنوان بزرگترین شرکت مشاور فرودگاهی جهان بخشی از اتفاقات مثبتی بود که برجام برای فرودگاههای کشور رقم زد، اتفاقاتی که در آینده نزدیک با افزایش سرمایهگذاریها در فرودگاههای بینالمللی ایران و بازشدن گزینههایی مانند لیزینگ هواپیما تکمیل خواهد شد.
امور زیربنایی برای بسیاری از دولتها سختترین حوزه به حساب میآید، زیرا بیشترین منابع اعتباری را طلب میکنند و در عین حال بسیار دیر نتایجشان مشخص میشود. از اینرو این توقف که در فاصله یکسالگی برجام تمام نتایج این توافق به عینه خود را نشان دهد قطعا به دور از واقعیتها خواهد بود، با وجود آن اما نگاهی گذرا به اتفاقات این عرصه در یکسال گذشته به خوبی تحولی را که پس از سالهایی طولانی به وجود آمده نشان میدهد.
برجام نقطه آغازی است بر اتفاقاتی که در آینده حملونقل ایران را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. حملونقلی که میتواند مبنای یک اتفاق مثبت باشد و آن احیای نقش تاریخی ایران در مطرحشدن به عنوان محور ترانزیت منطقه و جهان باشد. رویایی که پس از پایان دوره جاده ابریشم برای مدتها بدون پشتوانه باقی ماند و حالا زیر سایه اجرای برجام میتواند پس از 3000 سال تعبیر شود.