آمارهایی که خودرومحوری ایرانیها را تایید میکند
عصر خودرو- وقتی ظرفیت حملونقل همگانی با عقب افتادن از برنامههای توسعهای قطار شهری یا اتوبوسرانی تقریباً از «حد» گذشته است و عمده سرمایهگذاریها به سمت ساخت بزرگراه و راه میرود تا بخش زیادی از اقتصاد ساختوساز از کیک بزرگ رانت و پول سهم ببرند؛ چه انتظاری میتوان داشت جز خودرومحوری در ایران که به افزایش تصادفات جادهای و شهری و ترافیک بالا و آلودگی هوا منجر شده است.
شنبه ۲۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۵:۳۵:۰۰
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از ایرنا ، نتایج یک مطالعه تازه در حوزه حملونقل برونشهری هشدارهای مبتنی بر «خودرومحوری» در ایران را تأیید میکند. در این مطالعه، تعداد مسافر جابهجاشده از طریق حملونقل همگانی و خودرو شخصی نشاندهنده کاهش استقبال مردم از حملونقل همگانی و افزایش استفاده از وسیله نقلیه شخصی از سال 1385 تا 1396 است که منجر به افزایش استفاده از خودرو شخصی (تا سال 1396) شده است.
اطلاعات تازه نشان میدهد 232 میلیون نفر-کیلومتر در سال 96 با استفاده از وسایل حملونقل عمومی انجام شده است. همانگونه که پیشبینی میشد؛ بخش بزرگی از این تعداد یعنی 154 میلیون نفر-کیلومتر، «جادهها» را برای سفر انتخاب کردهاند. 24.5 میلیون نفر-کیلومتر از حملونقل ریلی، 18.1 میلیون نفر-کیلومتر از سفر دریایی و 35.7 میلیون نفر-کیلومتر با استفاده از سفر هوایی انجام شده است. نکته جالب مسافرت با خودرو شخصی است که در سال 1396 به میزان 850 میلیون نفر-کیلومتر رسیده. آماری که در مقایسه با عدد سال 1392 که 515 میلیون نفر-کیلومتر بوده، رشد بالای 65 درصدی را تجربه کرده است.
با بررسی روند رو به رشد استفاده از خودروهای شخصی میتوان نتیجه گرفت استقبال مردم از حملونقل مسافر همگانی در سالهای گذشته کاهشیافته و استفاده از وسیله نقلیه شخصی همواره بهعنوان شیوه برتر برای مسافران مطرح است.
ریزش مسافران حملونقل عمومی در ایران
افت شدید مسافرانی که از وسایل عمومی حملونقلی برای سفر استفاده کردهاند را میتوان در این آمار دید. سهم حملونقل عمومی مسافری در سال 87 نزدیک به 60 درصد از کل سفرها بوده است؛ اما این عدد در سال 96 به 17 درصد رسیده است. این در حالی است که برنامه اول تا ششم توسعه، تأکید بر توسعه حملونقل همگانی خصوصاً ریلی را داشته است که باوجود این عملکرد؛ عملاً باید شکست چنین طرحی را پذیرفت.
ترمینال غرب 2
بر اساس دادههای طرح جامع حملونقل کشور، 32 درصد از سهم حملونقل همگانی در جابهجایی کل مسافرین برونشهری در سال 1385 است و در سال 1387 با 3 درصد کاهش به 29 درصد و در سال 1396 به 17 درصد کاهشیافته است.
سهم حملونقل ریلی در بازه 10 ساله 1386 تا 1396 از جابهجایی مسافر در مقایسه با حملونقل جادهای بسیار ناچیز است. بیشترین آمار حمل مسافر ریلی در سال 1389 بوده که به عدد 28.8 میلیون نفر رسیده است.
در کشورهای دیگر
اما نگاهی بیندازیم به شرایط کشورهای دیگر و مقایسه شاخصهایی که تاکنون عنوان شد با وضعیتی که در آخرین آمار ترکیب استفاده از مدهای حملونقلی برای سفر برونشهری در ایران جاری است.
آنگونه که از آمار و ارقام موجود برمیآید بیشتر کشورها قبل از سال 2005 نیز در حملونقل برونشهری با شیب بسیار کندی خودرومحورتر شدهاند، اما از سال 2005 این روند کنترل و اصلاح شده و برنامههای وسیعی جهت جلوگیری از خودرومحوری طراحیشده است. درواقع میتوان دید که بهجز موارد استثنا، بیشتر کشورها بین 10 تا 20 درصد در یک دوره 25 ساله (از سال 1990 تا 2014) بین منفی 0.5 تا 0.5 درصد خودرومحورتر شدهاند. درحالیکه ایران، در یک دوره 10 ساله، 25 درصد خودرومحورتر شده است.
برگ برنده این کشورها برای تشویق مردم به استفاده از حملونقل عمومی برای سفر، سیستم هوایی و ریلی پیشرفته، قطارهایی با سرعت سیر بالا و از طرفی قیمت سوخت 1.5 تا 2 دلاری است. هرچند بسیاری از این کشورها سیاستهای سختگیرانهای برای استفاده از خودرو شخصی در نظر گرفتهاند تا با افزایش هزینه استفاده از خودروی شخصی، طرف تقاضای سفر را به سمت حملونقل عمومی سوق دهند.
انگلستان
نگاهی به جزئیات سفرهای برونشهری در انگلستان نشان میدهد که طی سالهای 2016 تا 2017 بالغبر 801 میلیارد سفر-کیلومتر در این کشور انجام شده است. یک رکورد که طی نزدیک به 62 سال با شیب صعودی همراه شده.
80 درصد از این سفرها با خودروی شخصی، ون یا تاکسی بوده است؛ اما نکته مهم این است که انگلیسیها در یک دوره 60 ساله، از سال 1952 تا 2016 به کاهش استفاده از اتوبوس برای سفر روی آوردهاند. عددی که در ایران در یک بازه 10 ساله رخداده است. انگلیسیها برای خودرومحورتر شدن متقاضیان سفر، راهکار جایگزین پیشبینی کردهاند و آن، توسعه تولید خودروهای برقی یا هیبریدی است.
این سیاست جواب داده و هماکنون به کل اروپا، ژاپن و حتی آمریکای شمالی نیز سرایت کرده است. فروش سالانه خودروهای هیبریدی یا برقی در سال 2011 برای آمریکای شمالی کمتر از 50 هزار دستگاه بوده است؛ اما در سال 2016 این عدد به بیش از 1 میلیون دستگاه رسیده. اتفاقی که موجب شده تا چینیها نیز ترغیب به در پیش گرفتن این سیاست شوند. در این کشور نیز در حالی طی سال 2017 فروش سالانه خودروهای هیبریدی و برقی به حدود 600 هزار دستگاه رسیده که در سال 2011 اصلاً این خودروها فروش نرفتهاند!
در داخل شهرها چه خبر است؟
نتایج مطالعات در سفرهای برونشهری، حاکمیت مطلق نظام خودرومحوری را به تصویر میکشد؛ اما این شرایط در سفرهای درونشهری، بهمراتب بدتر است. چنانکه در سالهای 82 تا 89، سهم حملونقل عمومی در کلانشهرهای کشور، بهشدت کاهش پیدا کرده است و خودروی شخصی، گزینه اول نزدیک به نیمی از جمعیت ساکن در این شهرها بوده است.
پایانه اتوبوسرانی آزادی
بنا به اطلاعاتی که توسط معاونت حملونقل ترافیک شهرداری تهران منتشر شده، در تهران، بهعنوان بزرگترین شهر کشور که با ارقام بالای آلایندگی ناشی از مصرف سوخت خودروها نیز مواجه است؛ سهم حملونقل همگانی در سالهای 84 تا 97 نزدیک به 15 درصد کاهش پیدا کرده است. این در حالی است که سهم تاکسی در همین مدت، 7 درصد رشد کرده است.
در شهر مشهد، سهم تاکسی و مسافربرهای شخصی از 19.5 درصد در سال 82 به 23.4 درصد در سال 89 رسیده است. این در حالی است که در این مدتزمان، سهم استفاده از اتوبوس در سفرهای درونشهری، از 26.2 درصد در سال 82 به 20.6 درصد در سال 89 رسیده است.
در همین حال، درحالیکه 21 درصد از سفرهای درونشهری ساکنان این شهر در سال 82 با وسیله نقلیه شخصی انجام شده، این عدد در سال 89 به حدود 29 درصد رسیده است. آمار و اطلاعات جدید نیز نشان میدهد که عدد یاد شده فقط در مدت دو سال، نزدیک به 15 درصد رشد کرده و به 43.5 درصد در سال 91 رسیده است.
شاید بعد از تهران، شهر مشهد بیشترین توسعه را در حملونقل عمومی داشته باشد. درحالیکه این شهر از سال 1382 تا 1391 به میزان 22 درصد خودرومحورتر شده است.
چه اتفاقی افتاده است؟
در مورد سایر کلانشهرها و مراکز استانها نیز میتوان گفت روند خودرومحوری رو به افزایش بوده است. پروژههای با اولویت بالا در سطح وسیع در دست اقدام ندارند و در ایجاد حملونقل همگانی از تهران و مشهد خیلی عقبتر هستند. یارانه خرید اتوبوس حذف شده و حتی قادر به جبران فرسودگی ناوگان هم نیستند.
تونل آرش-اسفندیار
تعداد زیادی از پروژههای حملونقلی سایر کلانشهرها و مراکز استانها خودرومحوری را رواج میدهد و با سرعتی بالا در حال ساخت زیرگذر، روگذر، دوربرگردان، تعریض و… با تقلید از شهر تهران هستند. گرچه برخی اقدامات مثل ساخت پیاده راه در سایر کلانشهرها ازجمله اصفهان، تبریز و سایر مراکز استان همچون رشت و همدان صورت گرفته است، اما عموماً با حملونقل همگانی یکپارچه نشده است و شهروندان ناگزیر به استفاده از خودرو شخصی هستند.
در ایران، با وجود رشد زیرساختهای حملونقل همگانی، ساخت راه و بزرگراه هم افزایش پیدا کرده است. اتفاقی که پیام روشنی برای طرف تقاضا دارد: راه و بزرگراه موجود است. پس بهتر است بهجای استفاده از حملونقل عمومی، سوار خودروی شخصی شوید و با بنزین ارزانقیمت به خیابانها بروید. وقتی ظرفیت حملونقل همگانی با عقب افتادن از برنامههای توسعهای قطار شهری یا اتوبوسرانی تقریباً از «حد» گذشته است و عمده سرمایهگذاریها به سمت ساخت بزرگراه و راه میرود تا بخش زیادی از اقتصاد ساختوساز از کیک بزرگ رانت و پول سهم ببرند؛ چه انتظاری میتوان داشت جز خودرومحوری در ایران که به افزایش تصادفات جادهای و شهری و ترافیک بالا و آلودگی هوا منجر شده است.