اسبها... و آتشنشانیها
بررسی نخستین اتومبیلها در آتشنشانیهای جهان و ایران
عصر خودرو : نخستین آتشنشانهای جهان با استفاده از ابتدایی ترین وسایل اطفای حریق و وسایل نقلیه رایج آن روزگار به این شغل پرخطر دل میبستند و پیشرفتهترین و سریعترین تجهیزات و وسیله نقلیه آنها، اسبهای تازهنفس متصل به گاری - کالسکههایی بودند که یک مخزن آب بر آنها سوار بود و دستگاه تلمبهزن دستی که به دور آن مقداری شلنگهای ضخیم پیچیده بودند. آنها با استفاده از همین تجهیزات ساده، اما به کمک فداکاریهای خود قادر بودند هر آتشی را خاموش کنند.
سه شنبه ۲۳ تير ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۶:۰۰
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از صمت، به این عکس سیاه و سفید قدیمی نگاه کنید. آنها مامورانی هستند که با لباسهای ویژه در کنار 2 گاری ـ کالسکه 2 اسبی و 3 اسبی ایستادهاند تا از آنها عکس یادگاری بگیرند.
عکسی که گویا متعلق به سال 1908میلادی است و یک ایستگاه آتشنشانی قدیمی را نشان میدهد که در کنار زمین بیسبال پارک وفاداری شهر میشگان امریکا است.این عکس و صدها عکس دیگر مشابه که در سایتهای خارجی به چشم میخورند، نشانگر این هستند که نخستین آتشنشانهای جهان با استفاده از ابتدایی ترین وسایل اطفای حریق و وسایل نقلیه رایج آن روزگار به این شغل پرخطر دل میبستند و پیشرفتهترین و سریعترین تجهیزات و وسیله نقلیه آنها، اسبهای تازهنفس متصل به گاری - کالسکههایی بودند که یک مخزن آب بر آنها سوار بود و دستگاه تلمبهزن دستی که به دور آن مقداری شلنگهای ضخیم پیچیده بودند. آنها با استفاده از همین تجهیزات ساده، اما به کمک فداکاریهای خود قادر بودند هر آتشی را خاموش کنند.
اینگونه حرکتهای قهرمانانه در تاریخ اروپا از قرنها پیش و از بامداد یکشنبه دوم سپتامبر سال 1666میلادی آغاز شد و آن روز آتشسوزی بزرگ و مهیبی در نانوایی سلطنتی انگلستان رخ داد که ضعف قوا و قشون و ارتش و نیروهای امدادی در خاموش کردن آن، تلخترین خاطره را در تاریخ اطفای آتش در جهان به جا گذاشت و با توجه به چوبی بودن منازل و ارتباط داشتن آنها با یکدیگر و نیز وزش بادهای شدید، در مدت 6 روز آتشسوزی تمام شهر لندن را در کام خود فرو برد و کل شهر سوخت و به تلی از خاکستر تبدیل شد، تا آنکه بارش سیلآسای بارانهای فصلی توانست به همهچیز خاتمه دهد. در نتیجه این آتشسوزی بزرگ، 2 هزار و 13 خانه ویران شد و عجیب اینکه کشتگان این آتشسوزی بزرگ فقط 6 نفر اعلام شد و بعد از آن آتشسوزی بود که عدهای بیخانمان شدند و به علت نداشتن خانه و آشیانه و سرمایهای در ردیف بدهکاران شهر قرار گرفتند و راهی زندانها شدند. البته پیش از آن نیز آتشسوزی مهیب دیگری در سوم دسامبر سال 1591 میلادی در شهر هامبورگ آلمان رخ داده بود. اما اساس و پایه تفکر اطفای حریق از همان آتشسوزی بزرگ لندن در سال 1666 میلادی شکل گرفت.
گرچه 2، 3 قرن طول کشید تا سازمانها و موسساتی به نام آتشنشانی، آنهم در دل موسسات بیمهای کشورهای اروپایی شکل گرفتند و آنطور که در تاریخچه بیمههای جهان ذکر شده است، در سال 1833 میلادی در لندن درنتیجه ادغام واحدهای آتشنشانی چند شرکت بیمه، سازمان واحدی به نام «بنگاه ماشینهای آتشنشانی» برای نخستینبار تشکیل شد و 80 نفر آتشنشان تمام وقت را در اختیار گرفت و 13 پایگاه آتشنشانی در سراسر شهر لندن برپا کرد. در همین سالها بود که تلمبههای آبپاش آتشنشانی و دیگر تجهیزات آن رفته رفته ایجاد شدند و به گردونه تجهیزات آتشنشانی پیوستند، اما رکن اصلی آتشنشانیها از ابتدا دستیابی به وسایل نقلیه سریع بود که در آن روزگار فقط گاریهای متصل به اسبها قادر بودند اینکار را به عهده بگیرند. بنابراین اسبها، درشکهها و گاریها نخستین وسایل حملونقل درشکههای آتشنشانیهای جهان بودند و آنطور که شواهد نشان میدهد، حدود 165 سال پیش در ایران نیز به همین شکل نخستین وسایل برای رسیدن به محل وقوع آتشسوزی و هر حادثه پدید آمد. در گزارشهای این صفحه شما را با برخی وسایل نقلیه در آتشنشانیهای قدیمی تهران آشنا میکنیم.
آتشنشانهای عهد قاجار و بعد از آن
یک برج آتشنشانی مربوط به دوره قاجار در تبریز، نبش خیابان خاقانی و بهادری، حکایت از ساختمان آتشنشانی واقع شده در این محل دارد که در تاریخ 12 اردیبهشت 1377 با شماره ثبت 2011 بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. نخستین تاسیسات آتشنشانی ایران، برج آتشنشانی تبریز است که با تاسیس نخستین بلدیه کشور در این شهر، نخستین آتشنشانی نیز به وجود آمده است. این برج آجری 23 متر ارتفاع دارد و پلان آن در داخل برج، دایره شکل است. یک راه پله حلزونی به قسمت بالایی برج راه مییابد. این برج کارکردی دیدهبانی داشت و شبها نگهبانی در اتاقک بالایی آن کشیک میداد. در صورت بروز آتشسوزی در هر نقطه از شهر، محل آن بهوسیله نگهبان شناسایی میشد و به اطلاع ماموران آتشنشانی میرسید تا برای خاموش کردن آتش به آنسو روانه شوند. علاوه بر این، در اتاقک بالایی برج، همواره چراغی روشن بود. هنگام شب کسانی که نیاز به امداد داشتند، از طریق چراغ و برج میتوانستند محل آتشنشانی را تشخیص داده و به آن سمت بشتابند. بدین ترتیب شهر تبریز از دوره قاجاریه دارای دستگاههای اطفای حریق و پمپاژ آب با پمپهای مسیدستی 2 طرفه بود. این وسایل هماکنون در موزه آتشنشانی تبریز نگهداری میشوند. این برج یکی از نمونههای نادر در نوع خود بوده که تاکنون باقی مانده است.
با این حال گفته نشده است که آتشنشانانی که در عهد قاجار و از طریق اینگونه برجهای دیدهبانی از محل وقوع آتشسوزی با خبر میشدند، با چه وسایلی خود را به محل وقوع میرساندند اما با توجه به اینکه گاریها و درشکههای اسبی تنها وسیله حملونقل درونشهری قبل از ورود به تهران و تبریز و دیگر شهرهای بزرگ بودهاند، میتوان حدس زد که آتشنشانان عهد قاجار نیز با همین وسایل خود را به محل وقوع هر نوع آتشسوزی میرساندند.
و این وضع ادامه داشت تا اینکه در سال 1299 و بهویژه بعد از شروع سلطنت رضا شاه، تشکیلات بلدیه به شکل محسوسی تغییر کرد و برای آنکه شهر تهران سرو سامانی به خود بگیرد و از وضع سابق خارج شود، درسال 1303، بلدیه تهران یک دستگاه اتومبیل آبپاش برای آبپاشی خیابانهای خاکی شهر خریداری کرد و یک سال بعد، هنگامی که سرلشکر «کریم بوذرجمهری» کفالت بلدیه تهران را برعهده داشت، وجود همان ماشین آبپاش، مقدمهای برای شکلگیری نهادی برای مقابله با آتشسوزی در تهران شد. به این ترتیب که چند متر لوله، یک سر لوله و چند شیر به آن ماشین افزودند تا برای اطفای حریقهای احتمالی نیز کارآیی داشته باشد.
در ابتدای تاسیس اداره اطفائیه، فردی آلمانی به نام «هانری فردریش دوئل» که از مکانیکهای قشون به شمار میآمد، به ریاست فنی و یکی از افسران روس به نام «کلنل وربا» (که بهایران پناهنده شده بود)، به ریاست نظامی آن منصوب شدند و اداره موصوف با 15 نفر کارمند که همگی از درجهداران قشون بودند، کار خود را شروع کرد. ولی در سالهای بعد به موازات تجهیز اداره اطفائیه، در کادر اداره کننده آن تشکیلات نیز تغییراتی به وجود آمد و ادارهاش زیرنظر روسای ایرانی که از بین افسران ارتش انتخاب میشدند، قرار گرفت و بر تعداد کارکنانش افزوده
شد.
نخستین اتومبیلهای آتشنشانی ایران
شواهد تاریخی موجود نشان میدهد، نخستین اداره اطفائیه یا آتشنشانی تهران فعالیت رسمی خود را ابتدا در محلی در 300 متری میدان توپخانه (امامخمینی امروزی) و در ابتدای خیابان چراغبرق (امیرکبیر امروزی) در محلی استیجاری که به نام «گاراژ حسینی» شناخته میشد و متعلق به فردی به نام «سید اسدالله» بود و در قسمتی از گاراژ غرب که مقابل کوچه عربها در شمال همان خیابان قرار داشت آغاز کردند.
یک دستگاه اتومبیل آبپاشی که تنها دارایی این اطفائیه بود، بهکار اطفای آتش در تمام مناطق تهران آن روزگار میپرداخت. در آن روزگار تنها منبع آب آشامیدنی مردم تهران جویهای روباز و بهشدت آلودهای بود که از کنار خیابانها میگذشت و عدهای نیز با گاریهای آبی که منبع فلزی بزرگی روی آنها تعبیه شده بود، از سرچشمه قناتها آب برمیداشتند و در محل مختلف به منازل شهروندان میرساندند.
پرکردن منبع آبهای تعبیه شده روی گاریها، بهاین دلیل که صاحبان گاریها ناچار بودند با سطل آب از قنات بردارند و به داخل منبع بریزند تا پرشود، با دشواری و اتلاف وقت زیادی همراه بود اما این ماشین، چون یک موتور پمپ نیز داشت، با استفاده از آن، منبع به راحتی و در زمانی کوتاه پر میشد.
از طرف دیگر سرعت پایین گاری اسبیها باعث میشد آب موردنیاز شهروندان دیر به دست آنها برسد، درحالی که ماشین یاد شده این مشکل را نداشت.
در نتیجه آبرسانی بلدیه به وسیله ماشین، در کوتاهمدت توانست نظر مردم را جلب کند. به همین جهت، بعدها بلدیه برای گسترش امر آبرسانی، 5 دستگاه اتومبیل مشابه آن خودرو را از کشور آلمان خرید و درنتیجه، اداره اطفائیه صاحب 6 دستگاه اتومبیلی شد که همچنان برای آبرسانی هم موردبهرهبرداری قرار
میگرفت.
وقتی ماشینهای آبپاش آلمانی آمدند
از آنجا که در یکی دو سال نخست تاسیس اداره اطفائیه، چند حریق درتهران اتفاق افتاد و هنگام وقوع آنها ماشینهای آبپاش در سطح شهر پراکنده بود و تجهیزات موجود نتوانست در اطفای آن حریقها نقش قابل اعتنایی ایفا کند و از طرف دیگر تقاضای مردم برای برخورداری از آب سالم هم رو به افزایش بود، ظاهرا اداره اطفائیه وظیفه داشت به موازات انجام وظیفه درحوزه آتشنشانی امر آبرسانی شهری را نیز مدیریت کند. درآذرماه 1307 با نیت تقویت توان فنی اداره اطفائیه، یک دستگاه آبپاش بزرگ و 4 دستگاه آبپاش کوچک که لاستیکهای توپر داشت از کشور آلمان خریداری شد و به طور کامل در اختیار اداره اطفائیه قرار گرفت. در این بین عدهای از شوفرهای (رانندگان) مستعد قشون و گروهبانهای قدیمی هنگهای بهادری و آهنین هم برای بهکار انداختن و هدایت ماشینهای جدید به اداره اطفائیه منتقل شدند و اطفائیه، سامان پیدا کرد. با این وجود به دلیل وسعت یافتن شهر، افزایش جمعیت آن و کارگاههایی که درحومه تهران شروع به فعالیت کرده بود، گاهی اوقات، بهویژه زمانی که حریقهای شدیدی روی میداد، یا بهطور همزمان درچند جای شهر حریق به وقوع میپیوست، تشکیلات آتشنشانی به تنهایی نمیتوانست مشکل را حل کند و درنتیجه از نیروهای امدادی سایر ارگانها، از جمله نظمیه (شهربانی) و قشون (ارتش) نیز برای کمک به ماموران آتشنشانی استفاده میشد.
آمار موجود نشان میدهد تا حدود سال 1307 مجموع تجهیزات آتشنشانی تهران عبارت بود از 15 دستگاه ماشین آتشخاموشکن نو و آماده کار، 3 دستگاه «بنز مرسدس»، 4 دستگاه «اشکودا»، 2 دستگاه پورسک «N.A.G» و 4 دستگاه موتور پمپ، به علاوه 84 کامیون اسقاط که پس از مستعمل شدن بهوسیله ادارههای دیگر در اختیار آتشنشانی قرار گرفته بود و تاثیری در امر اطفای حریق نداشت. بنابراین، تجهیزات آتشنشانی چنانکه باید و شاید جوابگوی تهران نبود و مسئولان به جای تجزیه و تحلیل مشکلات، انجام مطالعه برای گسترش شهر و پیشبینی مشکلاتی که سر راه آتشنشانها وجود داشت، توسعه آتشنشانی را فقط درحد خرید اتومبیل میدانستند. تا اینکه وقوع یک حادثه مسئولان را از خواب بیدار کرد.
به این ترتیب که روز 8 مهرماه 1307 یک سالن سینما واقع درخیابان لالهزار آتش گرفت. آتشسوزی در آن سالن، که یکی از مدرنترین و مجهزترین سینماهای پایتخت محسوب میشد و به نمایش فیلم برای بانوان اختصاص داشت، به دلیل وسایل قابل اشتعال در آن، در مدتی کوتاه آتش گرفت و بناهای اطراف را نیز به خطر انداخت و ماموران آتشنشانی، گردان مهندسی ارتش و عوامل پلیس ساعتها زحمت کشیدند تا توانستند آتش را خاموش کنند، اما متاسفانه با تمام فداکاری و از خودگذشتگی ماموران، آتشسوزی اگرچه از نظر جانی به کسی لطمهای نزد، اما وقتی خاموش شد که از آن سینمای مجهز، فقط مشتی خاکستر بر جای مانده بود.
فردای آن روز، روزنامه اطلاعات، ضمن چاپ گزارش مشروحی از واقعه به لزوم تقویت آتشنشانی تهران اشاره و خاطرنشان کرد: «... وقتی فکرکنیم متوجه میشویم، هیچ وسیله اطفائیهای نداریم، یک اداره ویژه اطفائیه میخواهیم، برای اینکه به مجرد وقوع حریق و صدا کردن زنگ تلفن آن اداره، سوت اتومبیلهای اطفائیه هم از طرفی بلند شود. متاسفانه تاکنون به این امر توجهی نشده است و ماموران نظمیه و بلدیه، باید با به همراه نداشتن وسایل کافی خود را در خطر حریق بیندازند. با این حال امیدواریم بلدیه زودتر در صدد تهیه وسایل کافی برای اطفای حریق و تهیه چند دستگاه اتومبیل اطفائیه و اداره و بودجه ویژه برای این منظور برآید که از مشقت کارکنان و ماموران فعلی اطفائیه و خطرات آن کاسته شود و اگر طالب کسب تمدن جدید دنیا هستیم، باید لوازم آن را نیز از هرحیث فراهم
کنیم».
درسال 1334، یکسال بعد از افتتاح شعبههای 3گانه آتشنشانی در شهر تهران، پایگاه شمیران نیز به مرحله بهرهبرداری رسید و در همان سال قرارداد خرید 4دستگاه اتومبیل آتشنشانی جدید با کارخانه ایرانی ارج که از مدتی پیش مطالعاتی را روی شبیهسازی مدل اتومبیلهای آتشنشانی خارجی شروع کرده بود، به امضا رسید و آن تجهیزات، پس از تحویل در اختیار شهرداری شمیران قرار
گرفت.
در آن زمان با وجودی که چند تانکر مخزندار در خدمت آتشنشانی قرار داشت، ماموران طبق معمول گذشته، همچنان با کمبود امکانات و تجهیزات روبهرو بودند و اسناد و مدارک موجود نشان میدهد، به آن نسبت که شهر گسترش مییافت و بر وسعت و جمعیت آن افزوده میشد، تشکیلات آتشنشانی رشد نمیکرد و هنگام بروز آتشسوزیهای بزرگ، ماموران آتشنشانی با کمبود امکانات مواجه میشدند. به این دلیل، علاوه بر اتومبیلهای ویژه آبپاشی که خود آتشنشانی در اختیار داشت، ماشینهای باربری، خودروهای حمل گوشت و کامیونهای حمل زباله نیز به عنوان تجهیزات کمکی در اختیار ماموران اداره آتشنشانی قرار میگرفت و درمقابل در ساعات خارج از عملیات امدادی، حتی اتومبیلهای ویژه مبارزه با حریق برای آبرسانی به محلهها، آبپاشی خیابانها، آبیاری درختان و خدمات متفرقه دیگری از این قبیل میپرداختند.