۱۰ نشان لوکس فراموششده
عصر خودرو : نشان(برند)های لوکس، محصولاتی بسیار مطلوب با مشتریانی ثروتمند به نظر میرسند که برای همیشه ماندنی باشند. با این حال، در صنعت اتومبیلسازی از برخی نشان(برند)ها، تنها یک نام باقی مانده است؛ نامهایی که اگرچه امروز کمتر کسی آنها را میشناسد، اما روزگاری مایه افتخار صاحبان خود بودهاند.
دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۶:۰۰
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از صمت، در ادامه 10 نمونه از این نشان(برند)ها را مرور میکنیم.
نایزوتا – فراسکینی
این خودروساز ایتالیایی که نام خود را از ترکیبی از نامهای موسسان خود گرفته، در ابتدای قرن بیستم پایهگذاری شده است. ایزوتا - فراسکینی پس از جنگ جهانی نخست، تمرکز خود را روی بازار خودروهای لوکس قرارداد و با مدل تیپو 8 اینکار را آغاز کرد. این خودرو از یک موتور بلوک آلومینیومی 8 سیلندر استفاده میکرد و تنها به صورت «شاسی عریان» به فروش میرسید اما در ادامه، رکود اقتصادی بهویژه در امریکا، باعث شد تقاضا برای محصولات باشکوه ایزوتا - فراسکینی بهشدت افت کند. تولید این خودروساز لوکس در میانههای دهه 1930 میلادی متوقف شد و تلاشهای پس از جنگ جهانی نیز هرگز نتوانست آن را دوباره از زمین بلند کند.
بورگوارد
نخستین وسیله نقلیه کارل اف. دبلیو. بورگوارد یک اسکوتر/ون سهچرخ در سال 1924 بود، اما وی بعدها اتومبیلهای مناسبی با رویکرد به بازار محصولات لوکس ساخت. پس از جنگ جهانی دوم، بورگوارد با معرفی مدل هنسا 1500 در سال 1949، قدم بزرگی نسبت به رقیبان خود برداشت. این خودرو که نخستین خودرو اروپایی بهطور کامل جدید در دوره پس از جنگ جهانی به شمار میرود، دارای سپرهای یکپارچه در جلو و عقب و قسمت مسافری با عرض کامل بود. بورگوارد در سال 1952م برای ایجاد یک حالوهوای تازهتر، مدل زیبای گولایث ای700جیپی را معرفی کرد. این مدل که برای پیشرانه از یک موتور 2 زمانه 700 سیسی استفاده میکرد، نخستین خودرو تولیدی بود که از انژکتور مستقیم بهره میبرد. تنها یکسال بعد، هنسا 2400 در خیابانها با آپشن گیربکس 3سرعته اتوماتیک همراه بود؛ سیستمی که از سوی خود بورگوارد طراحی شده و نخستین نمونه از نوع خود در اروپا بهشمار میرفت. معرفی مدل ایزابلا در سال 1954م باعث شد نام «بورگوارد» برسر زبانها بیفتد. این مدل که به فرمتهای کوپه، 2 در سدان، کابریولت و استیشن واگن در دسترس قرار میگرفت، ایده یک محصول لوکس و بهینه را در یک بسته جمعوجور ارائه میکرد. از دید «بورگوارد»، کیفیت مهندسی و بهینهسازی به معنای «لوکس» بود.
کورد
محصولات کورد با اینکه بهترین گزینههای لوکس «آبورن اتومبیل» نبودند، اما دو مدل «کورد» وجود داشت که در زمان خود، خودروهایی بسیار باشکوه بودند. نام این نشان(برند) از اِرِت لوبان کورد گرفته شده بود؛ نیروی جوانی که کمابیش «آبورن» را در سال 1925 نجات داد و نشان(برند) «کورد» را در سال 1929م با مدل ال29 به عنوان نخستین خودرو تولیدی دیفرانسیل جلو در امریکا راهاندازی کرد. استقبال زیادی از طراحی جدید این خودرو شد و یکی از این کوپههای زیبا نیز توانست جایزه گردهمایی بهترینها در موناکو و پاریس را در سال 1930م از آن خود کند اما رکود اقتصادی باعث شد تا عمر ال29 چندان طول نکشد و تنها 5010 دستگاه از آن ساخته شد. پس از یک وقفه 4ساله، این نشان(برند) دوباره با مدل آماده 810 به میدان رقابت بازگشت. این خودرو شبیه به هیچیک از خودروهای دیگر جادهها نبود. به نظر میرسید طراحی داشبورد، بهطور مستقیم از یک هواپیما گرفته شده باشد. در همین حال، بسیاری از ویژگیهای معمول در طراحی خودروها، ازجمله رادیاتور، چراغهای جلو، لولاهای در، بهشکلی هوشمندانه پنهان شده بودند.
«هورش»
همانند مایباخ اولیه، اتومبیلهای «هورش» نیز باکیفیتی بینقص و فناوریهای قابلتوجه، چیزی را به نمایش میگذاشتند که در محصولات خودروسازهای شناختهشده کمتر دیده میشد. این کمپانی بهوسیله «آگوست هورش» پایهگذاری شد؛ یک مهندس آلمانی که از کار کردن برای «کارل بنز» خسته شده بود. وی کمپانی خود را در سال 1899م تشکیل داد و در سال 1906م در مسابقات استقامت با یک هورش پیاس22/11 تورر توانست رییس سابق خود را شکست دهد. اما بقیه رقابتها به این خوبی پیش نرفت و این موضوع باعث شد هیات مدیره در سال 1910م تصمیم به برکناری «هورش» بگیرد. «هورش» که دیگر نمیتوانست از نام خود برای یک کمپانی دیگر استفاده کند، «آئودی» را تاسیس کرد که معادل لاتین نام خانوادگی خود به معنای «گوش کردن» است. حتی زمانی که «هورش» سکاندار نبود، کمپانی هورش تجهیزات بسیار سطح بالایی را در محصولات خود ارائه میکرد. ازجمله موتورهای 8 سیلندر تخت با بادامکهای دوگانه، ترمزهای هوشمند، سیستم تعلیق 4چرخ مستقل، فنربندی صفحهای و یک گیربکس 5 دنده نرمتر نسبت به طراحیهای قبلی. قبل از اینکه این کمپانی در دهه 1940 میلادی به پایان عمر خود برسد، مدلهای هورش در کلاس جهانی قرار داشتند و گرانقیمتتر و کمیابتر از رودسترهای مرسدسبنز کا540 بودند. در واقع داشتن یکی از آنها، مانند خرید یک لافراری مدرن بود. نامهای «هورش» و «آئودی» در طول جنگ جهانی دوم از بین رفت؛ با این وجود، فولکسواگن توانست در سال 1965م «آئودی» را احیا کند. پس از جنگ جهانی، کارخانه قدیمی هورش در آلمان شرقی با ساخت مدل «تربانت» شروع بهکار کرد، اما دیگر خبری از دوران اوج گذشته نبود.
ایمپریال
در سالهای 1920 میلادی، کرایسلر از عنوان «ایمپریال» برای محصولات خارقالعاده خود در فرمتهای مختلف شامل سدانها، کانورتیبلها و لیموزینها استفاده میکرد؛ خودروهایی که در مقابل آن رقبایی از پاکارد، کادیلاک و لینکولن قرار میگرفتند. با این حال، درخشش این خودروها نسبت به رقبای خود کمنورتر بود، چراکه آنها «کرایسلر ایمپریال» بودند و در آن زمان، کرایسلر یک نشان(برند) متوسط به شمار میآمد. در سال 1955م، ایمپریال سرانجام تبدیل به یک نشان(برند) مستقل شد و بعدها مدلهای برجسته و «بالهدار» 1957 خود را عرضه کرد. در همین سال، استودیو ایتالیایی «گیا» شروع به ساخت لیموزین فوقلوکس «کراون ایمپریال» کرد که با رقم حیرتانگیز 15075 دلار در آن زمان (بیش از 127 هزار دلار امروز) به فروش میرسید. وقتی تب طراحی بالهای در خودروها فروکش کرد، ایمپریال چراغهای سادهای در جلو اضافه کرد و به عصر چراغهای عقب ساده بازگشت. این کمپانی قصد داشت تا با این کارها، دوران کلاسیک گذشته را یادآوری کند. محصولات ایمپریال پس از آنکه کرایسلرها به سراغ ساختار «بدنه یکپارچه» رفتند، همچنان ساختار «بدنه روی فریم» را حفظ کرده بودند. در عین حال، طراحیهای جدید مدلهای 1967 و 1969، باعث شده بود که ایمپریالها بیش از پیش، شبیه محصولات کرایسلر شوند اما بحران بنزین که در میانههای دهه 70 میلادی گریبان خودروسازان را گرفت فضای چندانی برای ایمپریال، به عنوان یک نشان(برند) مستقل، باقی نگذاشت.
نپیر
شرکت مهندسی بریتانیایی «دی. نپیراند سان» وقتی در سال 1895م برای مونتگو نپیر، نوه موسس آن به ارث رسید، رویکرد خود را تغییر داد و 5 سال بعد، نخستین خودرو نپیر همگام با قرن جدید پا به عرصه وجود گذاشت. در سال 1905م، «نپیر» امریکا، ساخت خودرو در «بوستون» را آغاز کرد. البته پس از چند بار توقف تولید، شاخه امریکایی این کمپانی در سال 1902م تعطیل شد. قدرت خروجی موتور در خودروهای نپیر به 90 اسببخار و تولید این کمپانی در سال 1912م به حدود 700 دستگاه میرسید. در طول جنگ جهانی نخست، «نپیر» موتور هواپیمای قدرتمند 12 سیلندر «لیون» را تولید میکرد؛ موتوری که در آن پیستونها در 3 جهت 4 تایی تنظیم شده بودند. آخرین خودرو در سال 1924م ساخته شد و در این زمان «نپیر» تمرکز خود را روی موتورهای هواپیما قرار داده بود. نام «نپیر»، امروز همچنان به عنوان یک تولیدکننده توربوشارژر بریتانیایی زنده است.
«دایملر»
شروع بهکار دایملر همراه با نامهایی است که همه کمابیش با آنها آشنا هستند؛ از مایباخ گرفته تا بنز و از «اناسیو» تا «آرمسترانگ» و بسیاری نامهای دیگر اما در سال 1899، تنها گوتلیب دایملر بود و یک خودرو آزمایشی. این وسیله که «اشتالراد واگن» نامیده میشد، از یک شاسی ساخت «اناسیو» استفاده میکرد و یک موتور 600 سیسی وی 2 سیلندر در آن، قدرتی به میزان 5/1 اسببخار تولید میکرد. «دایملر» پس از همکاری با ویلهلم مایباخ در چند پروژه مختلف، در سال 1891م مجوز موتورهای خود را برای یک شرکت بریتانیایی دریافت کرد که بعدها در سال 1896م تبدیل به کمپانی «دایملر موتور» شد. دایملر بدنه اتومبیلهایش را خود میساخت و همینطور برای دیگر تولیدکنندگان شاسی تامین میکرد. در فاصله بین جنگهای جهانی، دایملر در زمینه ساخت خودروهای بیسروصدا، لوکس و برجسته، شهرتی برای خود بهدست آورد. البته نوآوری چندانی در پرونده این کمپانی دیده نمیشود، اما دایملر در دهه 1920 میلادی، تولید موتورهای وی12 سوپاپ غلافی را آغاز کرد و در بین نخستین کمپانیهایی بود که از سیستم گیربکس اتوماتیک با «اتصال سیال» استفاده میکرد؛ چیزی که امروز با عنوان «مبدل گشتاور» شناخته میشود.
پس از در اختیار گرفتن نشان(برند) ارزانقیمت «لنکستر»، مدلهای دایملر بیشتر روی بالاترین سطح بازار متمرکز شدند. در آن زمان، دایملر امتیاز انحصاری خودروهای سلطنتی بریتانیا را در اختیار داشت. نام «دایملر» روی بسیاری از لیموزینهای لوکس میدرخشید و حتی در سال 1959م یک خودرو اسپرت از آن ارائه شد. این مدل، «دارت» نام داشت که بعدها به خاطر شکایت «دوج»، به «اسپی250» تغییر کرد. بعد از این اتفاق، بیشتر دایملرها نشان جگوار را دریافت کردند و این روند تا خاموشی کامل و بیسروصدای نشان(برند) در سال 2007م ادامه یافت؛ یعنی درست قبل از اینکه فورد، «جگوار» را به «تاتا موتورز» بفروشد.
کانتیننتال
البته نام «کانتیننتال» چیزی نیست که فراموش شده باشد. بسیاری از محصولات لینکلن برای دههها این نشان را روی خود داشتهاند و همینطور، این نشان(برند) با یک سدان پرچمدار در میانههای سال 2016 میلادی خود را احیا خواهد کرد. با این حال، شاید تنها آنهایی که غرق در تاریخ خودروسازی هستند، از شاخه مستقل کانتیننتال در بین سالهای 1956 تا 1957م اطلاع داشته باشند.
کانتیننتال مارک II یک کوپه 4 سرنشینه بود که میخواست نظر طبقه ثروتمند امریکا را به سمت «فورد موتور» جلب کند و آنها را از کادیلاک و کرایسلر دور نگه دارد. این مدل وقتی در ژوئن 1955 به بازار ارائه شد، قیمتی برابر 9695 دلار داشت که بهطور تقریبی معادل 86 هزار دلار به پول امروزی بود. طراحی داخلی چرم و تجهیزات اتوماتیک برای همهچیز به صورت استاندارد استفاده شده بود و تنها آپشن این مدل، سیستم کولر بود که قیمت را به بالای 10 هزار میرساند. پیشرانه این خودرو از یک موتور 6 لیتری وی8 تامین میشد که قدرتی به میزان 285 اسببخار تولید میکرد. خودروهای این کمپانی با یک پوشش پشمی به نمایندگیها وارد میشدند. ایران، الیزابت تیلور و الویس پریسلی، از مالکان معروف «کانتیننتال» بودند اما برای «ویلیام کلی فورد» و کمپانی که نام خانوادگی خود را به همراه داشت، شرایط بهخوبی پیش نرفت و تولید محصولات کانتیننتال تنها 2 سال طول کشید و در این مدت فقط 2989 نمونه از آنها به فروش رفت. همچنین فورد برای هر کدام از این خودروها ضرر کرد اما نام «کانتیننتال» دوباره در زیر چتر «لینکلن» به حیات خود ادامه داد.
لاسال
در سال 1912م کادیلاک، خود را «استانداردِ جهان» نام گذاشت؛ شعاری که با توجه به خودروهای فوقلوکس و نوآورانه این کمپانی، چندان هم نامناسب به نظر نمیرسید. در طول سالهای پرنوسان دهه 1920 میلادی، قیمت برخی کادیلاکها به 5 هزار دلار نیز میرسید. برای اینکه تصوری از وضعیت این قیمت در بازار داشته باشید، شاید بهتر است بدانید که قیمت مدلی مانند فورد تی در آن زمانها کمتر از 800 دلار بوده است. این موضوع حقیقت دارد که لاسال در دوره پیش از رکورد که قیمتها بین 2300 تا 4900 دلار بودند و فرم بدنه محبوب در آن زمان، مدلهایی مانند «ترانسفورمیبل تاون کابریولت» و «آلودر فائتون» بود، در رده دوم جنرالموتورز قرار میگرفت اما شاید موضوعی که بیشتر از همه باعث به یاد آوردن «لاسال» میشود، نقشی است که در تسریع حرکت طراحی اتومبیلهای امریکایی داشته است. «لاسال» در ابتدا فروش بسیار خوبی را تجربه کرد، اما این روند چندان ادامه پیدا نکرد. با این حال، به طور تقریبی از تمام نشان(برند)های معادل خود پیشی گرفت. در این میان، تنها «پونتیاک» بود که حتی کمپانی مادرش را در خود ادغام کرد. آخرین محصولات «لاسال»، مدلهای 1940 بودند که خود را به عنوان یکی از خودروهای متمایز و برجسته در بازار مطرح کردند.
اشتوتز
«هری کلایتون اشتوتز» همانند دیگر فعالان اتومبیل معاصر، به عنوان مهندس برای استخدام به این صنعت وارد شد. در دوران نهچندان قاعدهمند صنعت خودروسازی در اوایل قرن بیستم، موقعیت شغلی و همینطور سرمایهگذاران به راحتی پیدا میشدند و «اشتوتز» از این شرایط استفاده زیادی کرد. وی پس از تولید موفقیتآمیز «ترانس اکسل» و کارهای آزاد مهندسی، زمان کافی (به اندازه 5 هفته) برای ساخت نخستین خودرویش پیدا کرد؛ خودرویی که بلافاصله در مسابقه «ایندیاناپولیس 500» در سال 1911م توانست جایگاه یازدهم را از آنِ خود کند. در سال 1930م، «استاتز»، موتور 8 سیلندر دیوی32 را ارائه کرد و برای شاسی ایمنی خود، نام جدید اسدی16 را برگزید. این موتور جدید با استفاده از 4 سوپاپ برای هر سیلندر، میلسوپاپهای دوگانه اور-هد و محفظه احتراق به شکل نیمکره، فناوریهای جدید زیادی در خود داشت اما متاسفانه بازار گرایش بیشتری به موتورهای بزرگ وی12 و وی16 موجود در محصولات لینکولن، پاکارد و کادیلاک نشان داد. در نتیجه، «استاتز» نتوانست منابع لازم را برای مقابله با رکود بزرگ اقتصادی در سالهای بعد فراهم کند و به کار خود در سال 1937م خاتمه داد.
برای آگاهی از تازه های جهان خودرو، جدیدترین قیمت ها و بازار خودرو ایران اینستاگرام خودرو امروز را دنبال کنید و جهت دریافت آخرین اخبار از طریق تلگرام به کانال اختصاصی عصر خودرو (https://telegram.me/asrekhodro ) بپیوندید. برای دریافت آخرین نسخه از نرم افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید.