ملاقات با ۶ اَبَر ماسل کلاسیک جهان
خاص از تبـار نخبگان
عصر خودرو: واژه ماسلکار طی نیم قرن گذشته به پیدایش نقطه عطف بزرگ در صنعت خودروسازی جهان اشاره میکند. در بازه گسترده خودروهای تولیدی این کلاس محبوب در جهان تعداد بسیار زیادی خودرو از درِ ۳کمپانی بزرگ دیترویتی خارج شدهاند که همگی آنها به نوبه خود معرف سبک خاصی از طراحی و ویژگی فنی درخور توجه بودند که باعث میشود نام و آوازه آنها هرگز از خاطره صنعت خودروسازی جهان پاک نشود. اما حرص ذاتی بشر برای دستیابی به برترین برترینها نگارندههای خودرویی از سراسر جهان را برآن داشته تا به تهیه لیست برترین ماسلکارهای تاریخ بپردازند. اما نکته جالب اینجاست که نگارندههای خودرویی جهان هرگز برسر لیست واحد شامل ۱۰ خودرو ماسل برتر جهان به تفاهم دست نیافتهاند. -
پنجشنبه ۰۳ تير ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۸:۰۰
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، آنچه در ادامه میخوانید معرفی 6 ماسل کار محبوب تاریخ خودروسازی جهان شامل 2 نماینده از هر 3 ضلع مثلث دیترویتی است که فارغ از اولویت به معرفی کوتاه آنها میپردازیم.
شورولت کوروت استینگری C2 – 1963
خاص شاید برازندهترین صفتی است که میتوان برای خودرویی چون کوروت به کار برد. این خودرو که امروزه تولید پایدار هفتمین نسل خود را جشن میگیرد با تکیه بر قوای فنی برتر و طراحی همیشه محبوب توانست از مسیر آزمونهای دشواری که روزگار بر سر صنعت خودرو پیاده ساخت، با عزت و سربلندی عبور کرده و همچنان با تکیه بر طراحی فنی بسیار سادهتر از رقبا و قیمت کاملا معقول یکی از پرطرفدارترین ابرخودروهای امروز در جهان است. نسل دوم کوروت (1968-1963) با نظارت مستقیم پدر معنوی کوروت، زورا آرکازدانتاو؛ سر مهندس وقت جنرال موتورز و به قلم توانمند لری شینودا، طراح ارشد جنرال موتورز شکل گرفت. کوروت که از این نسل لقب استینگری را با خود یدک کشید نه تنها در طراحی ظاهری بلکه در ویژگیهای فنی نیز کاملا پیشرو و نوآور بود. این خودرو در مدل 1963 که در میان عوام به دلیل دوتکه بودن شیشه عقب به اسپیلیت ویندو (Split Window به معنای شیشه دوتکه) مشهور بود در برترین نمونه از پیشرانه V8 328 انژکتوری به حجم 5.3 لیتر بهره میبرد که قادر به تولید 360 اسب بخار و 480 نیوتنمتر بهره میبرد که با کمک گیربکس 4 سرعته دستی در طی 5.9 ثانیه وزن 1.4 تنی آن را به تندی 100 کیلومتر بر ساعت میرساند. اما خاص بودن کوروت C2 به اینجا ختم نمیشود. تعداد انگشتشماری از کوروت نسل دوم با شیشه دوتکه، قالپاق فلزی دستساز و پیشرانه انژکتوری به همراه گیربکس 4 سرعته دستی ساخته شد چرا که بسیاری از مراحل ساخت کاملا با دست انجام شده و برای خودرو تولید انبوهی چون کوروت توجیه اقتصادی به همراه نداشت. این نمونههای نادر امروزه بیش از 300 هزار دلار و در برخی مزایدهای خاص نزدیک به یک میلیون دلار قیمت دارد.
ماستنگ شلبی GT500KR – 1968
ماستنگ به عنوان بنیانگذار کلاس پونیکار و یکی از خودروهای رکورددار فروش (یک میلیون دستگاه در 18 ماه) به خودی خود خودرویی استثنایی است. حال تصور کنید با نام ترسناکی چون شلبی نیز همراه شود. کرول شلبی یکی از رانندگان افسانهای مسابقات، طراح فنی اتومبیل و تیونر رسمی محصولات کمپای فورد بود که تحت نام کمپانی کرول شلبی اینترنشنال اقدام به ارتقای فنی محصولات فورد به خصوص انواع ماستنگ میکرد. آنچه شلبی انجام میداد در بسیاری از موارد یک قدم فراتر از ارتقای فنی و دست بردن به طراحی ابتدایی خودروهای افسانهای فورد بوده و هست. غرق در استایل طراحی و ذهنیت عضلانی دهه 60 میلادی، شلبی GT500KR با دو حرف مخفف KR به معنای King of the Road یا پادشاه جاده لرزه براندام رقبا انداخته و وجه تمایز خود با سایر ماستنگها را نه تنها در ظاهر آراسته بلکه در قوای فنی نیز فریاد میزند. پیشرانه GT500KR یک نمونه FE 427 V8 Cobra Jet به قدرت اسمی 335 اسب بخار و گشتاور 600 نیوتنمتر است که بنا به دلیل سختگیریهای شرکتهای بیمه در این حد اعلام شده بود. روایات مختلفی از قدرت افسانهای نزدیک به 400 اسب بخار و گشتاور بیش از 700 نیوتنمتری این پیشرانه پیلپیکر مطرح است چراکه فورد با همین پیشرانه روی مدل افسانهای GT40، در دهه 60 پوزه فراری و پورشه را در مسابقات لومان به خاک مالید. GT500KR به وزن 1.47 تن به دو گیربکس 3 سرعته اتوماتیک و یا 4 سرعته سفارشی دستی مجهز بود که با اتکا به هر دو گیربکس توان فنی خیرهکنندهای از خود برجای میگذارد. این خودرو الهامبخش تولید نمونهای مدرن با نام مشابه در سال 2008 و 2009 است.
شورولت کامارو ZL1 – 1969
سال 1969 یکی از مهمترین سالها در تاریخ تولید مدل افسانهای کامارو بود چرا که این مدل در این سال طلایی به بلوغ کامل فنی و ظاهری دست یافت. جنرال موتورز برای رقابت با قدرقدرتهای کلاس پونی یعنی ماستنگ، چلنجر و حتی فایربرد برای کامارو کم نگذاشت و این ارزشگذاری را با ارائه مدلهای متنوعی چون Z28 ،L88 ،SS و ZL1 نشان داد. نام ZL1 به لطف بازنشر مجدد بر نسل پنجم (نسل قبل) کامارو برای بسیاری از افراد شناخته شده است اما این نام برای اولین بار در سال 1969 برای نمونه خاصی از کامارو استفاده شد که در تیراژ بسیار محدود 69 دستگاه به تولید رسید و به همین دلیل برای بسیاری از افراد ناشناخته است. کامارو ZL1 از پیشرانه 427 V8 به حجم 7 لیتر بهره میبرد که به عنوان یکی از توانمندترین پیشرانههای جنرال موتورز در آن دوران قادر به تولید 430 اسب بخار قدرت و 600 نیوتنمتر گشتاور بود. اگرچه این خودرو حداکثر سرعتی معادل 200 کیلومتر بر ساعت داشت اما در شتاب صفر تا 100کیلومتر بر ساعت معادل 5.3 ثانیه بسیاری از فراریها و لامبورگینیهای دوران را پشت سر میگذاشت. این سطح غیرقابل باور از توان فنی باعث شد که کامارو ZL1 یکی از سریعترین کاماروهای تاریخ شورولت لقب بگیرد و تنها با یک چهارم بازه قیمت بهراحتی پوزه برندهای سرعتی جهان چون فراری، لامبورگینی و جگوار را به خاک بمالد و عضلات پهن خود را در حلقوم این برندهای پر سروصدا فرو ببرد. توان فنی بسیار بالا، تیراژ تولید بسیار محدود و پیشرانهای که فراری را شرمنده میکند موجب محبوبیت و افزایش قیمت این ماسل افسانهای به بازه نیم میلیون دلار شده است.
پلیموث همیکودا کانورتیبل – 1971
همیکودا در حقیقت همان باراکودا تجهیز شده به پیشرانه غولپیکر 7 لیتری 425 اسب بخاری 660 نیوتنمتری نسخه خیابانی HEMI 426 بود که کرایسلر برای ورود به مسابقات نسکار همولوگیت کرده و روی سایر محصولات تولیدی خود از جمله داج چارجر و چلنجر، پلیموث بلوِدِر، رود رانر و تقریبا تمامی محصولات برتر خانواده کرایسلر نصب شده بود. اما دلیل برتری و خاص بودن مدل 1971 همیکودا دقیقا در عدم محبوبیت آن در سالهای آغازین دهه 70 میلادی نهفته است. به دلیل ورود به دهه 1970 و اوجگیری بحران سوختی و افزایش قیمت بیمه خودروهای دارای پیشرانههای حجیم و قدرتمند، مردم از خرید این دست خودروها دست کشیده و به خودروهای اقتصادیتر روی آوردند. به همین دلیل در سال 1971 تنها 11 دستگاه باراکودا با پیشرانه همی و از نوع سقف تاشو به تولید رسید که این تیراژ اندک تولید در آن زمان موجب افزایش قیمت و محبوبیت چشمگیر این ابرخودرو ماسل شده است. همچنین از سوی دیگر تولید باراکودا در سال 1972 به پایان رسید اما برادر دوقلوی آن یعنی چلنجر، تا سال 1974 به تولید رسید و از این رو تیراژ تولید آن بالاتر از باراکودا و درنتیجه محبوبیت آن برای کلکسیونرها کمتر از باراکودا است. خودروهای مجهز به پیشرانه همی همواره در زمره سریعترین و قدرتمندترین خودروهای تولیدی جهان بودهاند که دلیل آن در پیشرانه همی معروف به پیشرانه فیل (به دلیل قدرت، گشتاور و حجم بسیار زیاد پیشرانه) نهفته است. این پیشرانه قادر است تایرهای عقب را تا رسیدن دورموتور به بازه قرمز دود کرده و حتی با ورود به دنده 3 نیز صدای تایرها را به آسمان بلند کند.
امروزه یک همیکودا 1971 از نوع سقف تاشو بین 3 تا 5 میلیون دلار آن هم در مزایدههای مشهور و معتبر قیمت میخورد.
داج چارجر R/T SE – 1969
بدون تعریف سال 1969 افسانهایترین سال دهه درخشش خودروهای ماسل در جهان (1972-1962) است چرا که بسیاری از اعجوبههای ماسل در این سال به پختگی رسیده و یا ایده تولید آنها به اجرا گذاشته شد. نمونه بارز آن نیز کامارو Z28 و ZL1 و داج چلنجر و همیکودا افسانهای است. چارجر را نیز نباید در سال 1969 از خاطر برد چراکه به عقیده بسیاری زیباترین اتاقی که بر بدنه B کرایسلر ساخته شد نمونه 69 چارجر است. مدل 69 در حقیقت دومین سال تولید نسل دوم چارجر است. چارجر در سال 1964 با یک نمونه مفهومی که به منظور معرفی نمونه خیابانی پیشرانه جدید 426 HEMI ارائه شده بود، در جهان غوغا به پا کرد چرا که این پیشرانه در نمونه مفهومی 600 اسب بخار قدرت و بیش از 800 نیوتنمتر گشتاور داشت. نمونه 69 نیز با ارائه رنج متنوعی از پیشرانه های 6 و 8 سیلندر و در صدر آن نمونه 426 HEMI استاندارد خیابانی 425 اسب بخاری 660 نیوتنمتری (نمونه مشترک بر محصولات اسپرت کرایسلر) دست کمی از نمونه مفهومی مدل 1964 نداشت. در دهههای 50 و 60 میلادی اعمال تغییرات ظاهری به دلیل وجود تنوع بسیار زیاد خودروهای تولیدی به منظور پیروزی در رقابت فروش بسیار رایج بود و از همین رو بسیاری از خودروها بیش از 3 سال با یک ظاهر تولید نشده و به سرعت تغییر شکل میدادند. چارجر تولیدی سال 1968 با 69 و 70 کاملا متفاوت بودند و از این رو تعداد تولید مربوط به هر مدل به نوبه خود کم و ظاهر هریک کاملا منحصر به فرد است. چراغهای پهن عقب، جلو پنجره دوتکه با چراغهای مخفی سبک محبوب دهه 60 میلادی در ترکیب با پیشرانهای توانمند و تیراژ تولید محدود از مدل 1969 چارجر یک ماسل بسیار محبوب ساخته است.
فورد ماستنگ باس 429 – 1970
در اواخر دهه 60 میلادی فورد برای ورود به رقابتهای بسیار حساس و مهم ترنس امریکن (TA) آماده میشد. این رقابت به اندازه لومان برای آمریکاییها اهمیت داشت چراکه مسابقات ترنس امریکن با 4 رقیب اصلی از 3 ضلع مثلث دیترویتی یعنی داج چلنجر، پونتیاک فایبرد، شورولت کامارو و فورد ماستنگ برگزار میشد و پیروزی در این رقابت به معنای پیروزی بر 2 رقیب هموطن بود و تاثیر بسزایی در میزان فروش و محبوبیت برند پیروز داشت. بر اساس استاندارد و قانون هومولوگیشن هر کمپانی باید خودرویی را به مسابقه وارد میکرد که تعداد مشخصی از آن را در بازار به عوام میفروخت. آنچه از خودرو مسابقهای فورد در خیابانها به فروش رفت نوعی فورد ماستنگ مجهز به پیشرانه ارتقایافته 302 V8 به حجم 5 لیتر و معروف به نام باس (Boss به معنای رئیس) بود که در 2 سال 1969 و 1970 در نمونههای خیابانی به تعداد بسیار محدود به تولید رسیدند. محبوبیت مدل باس 302 موجب شد فورد بهصورت موازی مدل باس 429 را نیز روانه بازار فروش کند. از آنجایی این خودروها تنها به منظور تامین نیازهای قوانین هومولوگیشن به تولید رسیدند پیشرانه آنها همان نمونههای مسابقهای بود و تیراژ تولید آنها هم تنها بر اساس این قانون تعیین میشد. از این رو تعداد باسهای تولید شده در 2 سال 69 و 70 در 2 مدل 302 و 429 بسیار محدود است و نمونههای سالم آنها امروزه ارزش کلکسیونی بسیاری دارند. 2پیشرانه 5 و 7 لیتری باس 302 و 429 به ترتیب برابر 290 اسب بخار و 400 نیوتنمتر و 375 اسب بخار و 610 نیوتنمتر توان تولید میکردند که بر اساس گفتههای غیررسمی در صورت عدم محدودسازی قادر به تولید حداقل 100 اسب بخار قدرت فراتر از استاندارد بودند. قیمت یک نمونه از فورد ماستنگ باس امروزه در حدود نیم میلیون دلار است.