فونیکسریمکسبهتام

کدام‌یک از این ب‌ام‌و‌های ۶۰۰ اسب‌بخاری بهترین سری‌۶ گرن‌کوپه هستند؟!

دعوای برادران ناتنی

عصر خودرو- هر خودرو از یک سری سازش‌ها، سبک و سنگین کردن‌ها و تصمیماتی هویت می‌گیرد که برای رسیدن به یک هدف و به قیمت تحت تاثیر قرار گرفتن اهداف دیگر، اتخاذ می‌شوند.

دعوای برادران ناتنی
نسخه قابل چاپ
جمعه ۱۱ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۵:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری«عصر خودرو»، نسخه‌های عملکردمحور ب‌ام‌و سری 6 گرن‌کوپه، نمونه‌ای از همین سازش هستند؛ اینکه توان عملکردی باید فدای استایل شود یا نه. واقعا تصمیم بر سر اینکه کدام‌یک بهتر است، سخت است. دو گرن‌کوپه بر سر بهترین بودن، در جنگ هستند یعنی M6 و آلپینا B6 که هر دو از مراکز فروش رسمی ب‌ام‌و و با گارانتی شرکتی کامل این برند قابل خریداری هستند. M6 و B6 گرن‌کوپه از پیشرانه‌های متفاوتی نیرو می‌گیرند اما به شکلی عجیب، هر دو این پیشرانه‌ها، V8‌های توئین‌توربویی هستند که 600 اسب «وحشی» بُخار قدرت تولید می‌کنند. حتی قیمت پایه آنها نیز نزدیک به یکدیگر است و تنها 3.400 دلار فاصله قیمتی با یکدیگر دارند. اما با وجود این به ظاهر نزدیکی‌ها، گرن‌کوپه‌های 600 اسبی ب‌ام‌و حاصل سازش‌های متفاوتی هستند. همه می‌دانند یک ساخته M با چه هدفی خلق می‌شود.
    انتظار دارید M6 GranCoupe هر پیستی را ‌بر هم بریزد، حکمران هر جاده کوهستانی پیچ‌درپیچی باشد و هر چیز دیگری در اتوبان را محو کند. اما چرایی خلق یک آلپینا B6 چیست؟ اول اینکه مثل M6، چیزی فراتر از یک خودرو تیون شده است.
    بهتر بگوییم، آلپینا سازمانی نیست که یک‌شبه به وجود آمده باشد و در حالی، سال 2015 پنجاه‌سالگی خود را جشن گرفته که M تا 2022 قادر به این کار نخواهد بود. ایرادی هم ندارد اگر اولین‌بار است اسم آلپینا را می‌شنوید؛ هرچه که باشد، این شرکت بر خاص‌بودن ساخته‌هایش می‌بالد و این خاص‌بودن، نقطه مقابل استراتژی تولید چند ده هزار خودرو در هر سال است. اما از اینجای کار به بعد کمی بیشتر دقت کنید چون آلپینا B6، سر‌تر از M6 است و اگر این رزم تن به تن نبود، به این نتیجه نمی‌رسیدیم.
    پرونده‌ای برای M
    دهه‌ها سابقه خودرویی، به یک ذهنیت مشخص از هر ساخته‌ای با نشان M نقش داده است. M در اصل برگرفته از Motorsport است پس در خودرویی که این نشان را بر خود دارد، بخشی از آن راحتی همنشین با نام ساخته‌های ب‌ام‌و، فدای رسیدن به توان عملکردی بالاتر شده است. یک ب‌ام‌و مزین به نشان M، دارای نیروگاهی با دور موتور بالا، پیکربندی دیفرانسیل عقب و هندلینگ آنی است. گیربکس در چنین خودرویی، در صورت امکان باید دستی باشد اما اگر هم نبود، حداقل خبری از مبدل گشتاور هم در آن نیست. یک M ب‌ام‌و برای فرمان‌پذیری بهتر، سبک‌وزن‌تر مهندسی می‌شود و اگرچه محبوب ثروتمندان و مرفهین بالاشهر است اما خانه اصلی‌اش، جاده‌های پیچ‌درپیچ و دور‌افتاده کوهستانی است.
    M6 گرن‌کوپه، تقریبا وفاداری کامل را به این دستورالعمل دارد. این سری 6 دارای گیربکس 7 سرعته اتومات دو‌کلاچ، پیکربندی دیفرانسیل عقب و یک V8 دور بالا با طرح هوشمندانه مانیفولد خروجی متقاطع است که برای روی دور نگه داشتن توربوشارژر‌های توئین‌اسکرول، از ترتیب احتراق یک V8 دارای میل‌لنگ تخت تقلید می‌کند. این ترفند به نوعی رونوشت امروزی عصر توربو برای یکی از قدیمی‌ترین امضا‌های فنی M یعنی شیر پروانه‌ای مستقل دریچه گاز برای هر سیلندر است. ساب‌فریم عقب این M6، برای تیز‌تر‌کردن پاسخگویی محور عقب، بسیار سفت به اتاق متصل شده است. در ضمن، مدل انتخاب‌شده برای این مقایسه، دارای پکیج Competition است که تنظیمات در حالتِ عادی، سِفتِ فنربندی و میله‌های ضدغلتش را، سِفت‌تر نیز می‌کند. بوشینگ‌های محکم‌تر فنربندی و میله فرمانی با نسبت‌های سریع‌تر در مقایسه با M6‌های عادی در کنار چرخ‌های 20 اینچی پوشش‌یافته با تایر‌های عملکردمحور پیرلی پی‌زیرو و ترمز‌های کربن‌سرامیک آپشنال را هم به این خصوصیات اضافه کنید. در واقع، M6 مجهز به پکیج Competition این رقابت، یک M با خوی تهاجمی‌تر و وزن کمتر است. به لطف تمهیداتی که برای کاهش وزن این مدل اندیشیده شده (مثل سقف فیبرکربنی) وزن تمام شده به 1.995 کیلوگرم رسیده است که البته اگر به خاطر 600 اسب وحشی جا شده زیر کاپوت بادخوره نبود، کماکان وزن بسیار زیادی به حساب می‌آمد.
    همانطور که این اعداد نوید می‌دهند، M6 گرن‌کوپه در صورت همراهی تایر‌های عقب، خودرویی بسیار سریع خواهد بود. البته اگر تایر‌های عقب همراهی کنند. هنگامی که موتور V8 4.4 لیتری محرک M6 برای اولین بار روی خط تولید رفت، قدرتمند‌ترین موتور تاریخ M لقب گرفت اما با این حال نیز ب‌ام‌و مدعی بود نسل جدید ساخته‌های مجهز به توربوشارژر M، پیرو سنت BMW M در مهندسی شاسی‌هایی سریع‌تر از موتور خواهند بود. با این حجم قدرت بالایی که به چرخ‌های عقب تحمیل می‌شود، بدون درگیر‌شدن سیستم کنترل هرزگردی، به نُدرت می‌شود لانچ درست و بدون اشکال از M6 گرفت. بعد از کلی نفرین، درماندگی و دود تایر خوردن، توانستیم شتاب صفر تا 96 میخکوب‌کننده 4.0 ثانیه را با آن تجربه کنیم‌ و کمی بعد‌تر، این M6 نعره‌کشان با بیشینه سرعت 194.5 کیلومتر در ساعت از مرز 400 متر گذشت. لازم به ذکر است این M6 صرفا مختص تخته‌کردن مسیر‌های مستقیم خلق نشده و با تحمل‌پذیری g 0.97 شتاب جانبی در تست سرعت حول دایره و ثبت زمان 24.3 ثانیه در تست سرعت در مسیر ∞-شکل، عملکردی نزدیک به یک خودرو اسپرت از خود به نمایش گذاشت.
    پرونده‌ای برای آلپینا
    حدس بزنید کدام خودرو به اعداد و ارقام مشابه دست می‌یابد؟ بله، دیگر گرن‌کوپه 600 اسب‌بخاری ب‌ام‌و. به خاطر تایر‌های به نسبت ضعیف‌تر میشلین پایلوت سوپراسپرت، تحمل‌پذیری شتاب جانبی کمی کمتر از M6 است (g 0.96) و برای یک دور تست سرعت در مسیر ∞-شکل، 0.2 ثانیه زمان بیشتر نیاز است. اما شتاب‌گیری تا تندی 96 کیلومتر در ساعت، با B6، تنها 3.3 ثانیه زمان می‌برد و این فرآیند، نه با هرزگردی و دود‌شدن تایر‌های عقب همراه است و نه نیازمند مهارتی جز تخته‌کردن پدال گاز است. شتاب 400 متر B6 نیز خیره‌کننده است (11.8 ثانیه با حداکثر سرعت 187.6 کیلومتر در ساعت) اما در انتهای این مسافت، تنها 0.4 ثانیه جلوتر از M6 است و از آنجایی که بیشینه سرعت ساخته M در انتهای مسیر، تقریبا 7‌کیلومتر در ساعت بیشتر از این آلپیناست، در صورت ادامه یافتن درگ در پهنه مستقیم بزرگراه، M6 بی‌شک از B6 پیشی خواهد گرفت. عوامل بسیاری در این امر دخیل هستند. اول اینکه V8 آلپینا سرعت پاسخگویی پیشرانه M6 را ندارد چراکه منیفولد‌های خروجی آن از نوع مرسوم است و هر یک از توربوشارژر‌های متصل به آن، گاز‌های خروجی را تنها از یک مسیر حلزونی دریافت می‌کنند. دوم اینکه B6 تقریبا 160 کیلوگرم سنگین‌تر از M6 است که بخشی از این وزن بیشتر به خاطر بهره‌مندی از سیستم چهار چرخ محرک است. در ضمن، نه‌تنها بخشی از قدرت در مسیر سامانه محرک چهار چرخ هدر می‌رود، بلکه گیربکس اتوماتیک دارای مبدل گشتاور B6 نیز به‌مراتب کُند‌تر از گیربکس دو‌کلاچ M6 دنده عوض می‌کند. با تمام اینها اما B6 برای دنیای واقعی، مناسب‌تر است.
    اگر M6 تا این حد مغرور به قدرت خود نبود، این اتفاق نمی‌افتاد، اما هست و اینکه پیشینه برند M دیکته می‌کند که M6‌ هم باید دیفرانسیل عقب باشد و هم قدرتمند‌تر از هر سری 6 گرن‌کوپه دیگر، تبدیل به پاشنه آشیل این M می‌شود. در طرف مقابل، هیچ یک از محدودیت‌های این پیشینه، متوجه آلیپنا B6 نیست. در کنار بهره‌مندی از پیکربندی چهار چرخ محرک که برای دنیای واقعیت، یک امتیاز مثبت به حساب می‌آید، ساخته آلپینا از ترکیب دیگر سازش‌هایی سود می‌برد که آن را به خودرویی بهتر برای شهر و جاده تبدیل کرده‌اند. گیربکس 8 سرعته اتومات دارای مبدل گشتاور B6 که ساخت ZF است، برای کاربری‌های روزمره به‌مراتب نرم‌تر از مجموعه دو‌کلاچ زُمُخت M6 است. مثل سیستم فرمان دارای همیار هیدرولیک این آلپینا که به‌مراتب نرم‌تر و دقیق‌تر از فرمان بسیار سِفت M6 است. ساب‌فریم عقب آلپینا با بوشینگ‌هایی از شاسی جدا شده و به همین دلیل، صدا و تکان‌های کمتری از مسیر به کابین انتقال می‌دهد. اگرچه B6 نیز سوار بر چرخ‌های به قُطر یکسان با M6 است اما کیفیت سواری به‌مراتب بالاتری داشته، ناهمواری‌هایی را بدون زحمت دفع می‌کند که M6 را کاملا به تکان و لرزش می‌اندازند. فرمان هم با وجود نسبت به مراتب کُند‌تر (18.7 به 1 در برابر 12.7 به 1)، بازخورد و حس بهتری دارد.
    جمع‌بندی نهایی
    سبک و سنگین‌کردن به این شکل است که فکر کنید اکثر مواقع، قسمت جلو آلپینا کمی از کنترل خارج خواهد شد در حالی که در M6، به‌مراتب پایدار‌تر و دقیق‌تر است. این پیش‌فرض تقریبا مردود است چراکه سوار بر M6 و در نزدیکی‌های حد مُجاز، کافی است کاملا تصادفی و تنها به میزان 4 میلی‌متر بیشتر از اندازه پدال گاز را بفشارید تا خودرو به پهلو سُر بخورد. این سُر خوردن‌های ناخواسته به پهلو، اتفاقی معمول در سواری گرفتن‌های تهاجمی از M6 است و بسیار سریع اتفاق می‌افتد. این خصوصیت، حتی حرفه‌ای‌تر‌ها را نیز به دام می‌اندازد اما با فائق آمدن بر آن، ثبت زمانی بهتر از B6 (2.2 ثانیه سریع‌تر) برای یک دور از پیست سرعت بین‌المللی ویلواسپرینگز ممکن شد. البته با این وجود نیز انتخاب ما برای پیست، خودرو کُند‌تر یعنی B6 است چراکه دور‌های تند و تیز M6 در پیست، به قیمت اتخاذ یک سبک رانندگی قابل پیش‌بینی و کنترل شده به دست می‌آیند. رفتار مترقی و پیشرفت تدریجی B6، حتی در پیست، مطلوب‌تر است.
    M6 در یک بخش، پیروز بی‌ چون و چراست و آن هم سیستم استاپ/استارتی است که به لطف گیربکس دو‌کلاچ اتومات، به‌مراتب نرم‌تر از آلپیناست و تداخل کمتری در فرآیند رانندگی ایجاد می‌کند. اما این، تنها نقطه قوت ساخته M است. در کل، تاکید محض M6 بر خصوصیات موتوراسپرت، با خودرویی اینچنین حجیم و سنگین، تناسب ندارد؛ حداقل نه به شکلی که آلپینا با آن سازش‌های خود را مهندسی کرده است.
    ساخته آلپینا برای دنیای واقعیت کوک شده است. خودرویی همچون سری 6 گرن‌کوپه هرگز قرار نیست در مسابقه شرکت کند، پس زمان‌هایی که در پیست ثبت می‌کند، مهم نیستند. مهم، تجربه است. آلپینا B6 ثابت کرد که برای رانندگی عادی، سواری گرفتن‌های تهاجمی در جاده‌های پر پیچ و خم‌ و حتی قدرتنمایی در پست، سری 6 گرن‌کوپه بهتری است.

    برچسب ها
    کرمان موتوراکستریم
    مطالب مرتبط