عصر خودرو- با دههها پیشرفت، سری ۷ هنوز هم میتواند القاکننده حس هیجان رانندگی باشد .
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، سال 1977 بامو اولین سری 7 را تحت مدل 1978 به بازار عرضه کرد. هدف بامو از این سری جدید، کاملا مشخص بود: ساخت سدان 4 درب لوکس و عملکردمحوری که رانندگی درگیرکننده و لذتبخشی نیز داشته باشد. در برخی بازارها همچون آمریکای شمالی، مدل پایه سری 7 نسل یک (با کُد اتاق E23) مدل 733i بود که از نسخه 3.2 لیتری موتور 6 سیلندر خطی تحسینشده بامو نیرو میگرفت. خروجی 177 اسببخاری این پیشرانه، با حداکثر گشتاور 266 نیوتنمتر، برای آن روزها، بسیار چشمگیر بود. برای مجموعه انتقال قدرت نیز در کنار گیربکس 4 سرعته دستی استاندارد، آپشن 3 سرعته اتومات در نظر گرفته شده بود که با 530 دلار هزینه بیشتر روی خودرو قابل نصب بود.
کوسه در کنار نهنگ
اولین سری 7 در بسیاری از عناصر طراحی، با آنچه که پاول براک در سریهای 3، 5 و 6 پیش از این سری معرفی کرده بود، مشترک بود مثل فرم پوزه کوسه در رُخ جلو با جلوپنجره کُلیویشکل مشخص بامو، خم هافمِیستر در ستون C، یا لبه شیبخورده به سمت پایین انتهای درب صندوق بار. در واقع این استایل کلاسیکی است که تقریبا همه آن را مترادف با یک بامو میدانند. ژست سری 7 اگرچه امروز در برابر رقبای اصلی از جمله مرسدس-بنز S کلاس، ساده و محافظهکار لقب میگیرد اما در آن زمان، دینامیک و اسپرتی قلمداد میشد.
حتما انتظار دارید 733i کلاسیک مدل 1978، در کنار 750i xDrive مدل 2016، ژست یک کوتوله را داشته باشد. روی کاغذ هم این خودرو از هر نظر کوچکتر از مدل 2016 است و روی دو محور با تقریبا نیم متر فاصله کمتر سوار است. اما این دو کنار هم که قرار میگیرند، تفاوت ابعادی آنقدر که انتظار میرود، به چشم نمیآید. شاید هم این یک فریب بصری است. در هر حالت اما سری 7 نسل یک، خودرو خوشچهرهتری است و خطوطش، زاده سادگی و کاربردپذیری هستند. نه اینکه بخواهیم نسل فعلی را زشت لقب بدهیم، اما زیادی پُفکرده و حتی بدقواره جلوه میکند، برخلاف نسل یک که استایلی تیز و برازنده دارد.
از عملکردگرایی محض تا اوج تجملگرایی
داخل 733i، فرم کاملا تابع عملکرد است. تقریبا همه سطوح در کابین این بامو کلاسیک، به رنگ سیاه هستند و اگرچه متریال، کیفیت بالایی دارند اما از نظر لذت بصری، تلاش آنچنانی در فرم دادن به آن به چشم نمیآید. تنها رگههای تجمل نیز محدود شده به تریم چوبی مات رودریها و دستهدنده چوبی. جالبترین فناوری به کار رفته در این محیط، BMW Check Control تعبیه شده در سمت چپ فرمان است؛ پانل کوچکی برگرفته از سری 6 که با فشار یک دکمه، گزارشی از وضعیت عملکرد بخشهای حیاتی از جمله لنتهای ترمز، سطح سیالات و چراغهای عقب ارائه میدهد. صندلیها بلند، فنری و راحت هستند اما مناسب سواری گرفتنهای تهاجمی نیستند. تنها مولفه رفاهی در نظر گرفته شده برای سرنشینان عقب نیز جاسیگاریهای تعبیه شده در رودریها هستند. اگرچه این قسمت، فضای پا و سر کافی برای سرنشینان دارد اما قطعا صندلی راننده، تنها موقعیت کابین 733i است که دوست خواهید داشت در آن مستقر باشید.
در مورد 760i اما انتخاب برای موقعیت نشیمن به این سادگی نیست، مخصوصا در مورد خودرو حاضر در این مقایسه که مجهز به پکیج آپشنال صندلیهای راحتی مجزای عقب است. در واقع باید اعتراف کنیم در این محیط، تجربه یک سواری راحت و تشریفاتی را به پرهیجان راندن آن ترجیح خواهید داد. درست است که 445 اسببخار قدرت موتور V8 توئینتوربو 4.4 لیتری 750i وسوسهبرانگیز است، مخصوصا متصل به سامانه محرک چهار چرخ xDrive، اما وسوسه نشستن در صندلیهای عقبی که در کنار ماساژور و سیستم گرمایش، قابلیت تغییر زاویه پشتی تا 43 درجه را دارند، به آن میچربد و همینطور که در این صندلیهای راحتی لَم دادهاید، میتوانید با تبلت کنترلگر 7اینچی روی کنسول و به لطف Wi-Fi Hotspot داخل خودرو، وقت را به وبگردی در صفحه 10 اینچی تبلتهای تعبیه شده در پشت سری صندلیهای جلو بگذرانید. تریم داخلی نیز از چرم و چوب و آلومینیوم واقعی است و به واقع جلوه مجللی دارد.
اولویت اول، راننده است؟!
با تمام اینها، بامو تاکید دارد در ساخت این سری 7، راننده اولویت اول بوده و قصد ما، بررسی صحت و سُقم این ادعا در پیست است. با توجه به 268 اسببخار قدرت کمتری که 733i به نسبت 750i دارد، ابتدا سواری نسل یک را به چالش میکشیم تا مبادا همین ابتدای کار، مقهور قدرت نسل جدید شویم. با جا زدن سوئیچ و چرخاندن آن، موتور 3.2 لیتری مجهز به سیستم انژکتور L-Jetronic بوش بیدار میشود. پدال کلاچ نرم است و واکنش دستهدنده، همین طور که سعی داریم آن را روی دنده اول قرار دهیم، به نوعی، ارتجاعی است. کیلومترشمار به 50 کیلومتر در ساعت که نزدیک میشود، دنده را روی دوم قرار میدهیم و دوباره دورشمار شروع به اوج گرفتن میکند. موتور به نظر در محدودههای بالای دورشمار، کشش چندانی ندارد (که احتمالا به خاطر فناوری آلایندگی آنتیک آن دوره است) اما بسیار خوشطنین است و با صوت مکانیکی و رامِ 6سیلندرهای تخت، دور میگیرد.
در انتهای مسیر مستقیم اول، دنده را تازه به سوم تعویض کردهایم که به یک پیچ تُند میرسیم. با فشردن پدال به واقع سِفت ترمز، فرمان کاهش سرعت به چهار دیسک سیستم ترمز منتقل میشود و از سر نرمی فنربندی و در اثر فعال شدن ترمزها، پوزه 733i به سطح آسفالت نزدیک میشود. حال با تنظیم دور و پایین دادن دنده روی دوم، فرمان را به سمت راست میچرخانیم؛ سیستم فرمان عالی است و دقت و وزن خوبی دارد. در میانههای پیچ، وزن خودرو کاملا روی چرخهای بیرون پیچ است و جیغ تایرهای 205/70R-14 نامناسب برای پیست را درمیآورد اما 733i تعادل خود را حفظ میکند و با یک کمفرمانی جزئی مسیر خروجی پیچ را در پیش میگیرد. قدرت کافی برای وسوسه سُر دادن پشت خودرو وجود ندارد اما با یک چرخش سریع غربیلک، پوزه خودرو به درستی هدایت میشود و خیلی زود، با آهنگی سُست و نهچندان آدرنالینساز، مسیر مستقیم بعدی را پیش رو میگیریم.
بعد از چند دور در پیست، به 733i استراحت میدهیم و 750i xDrive را به چالش فرا میخوانیم. پشت فرمان که مستقر میشوید، بالاخره بزرگی ابعاد 750i در مقایسه با 733i را با تمام وجود حس میکنید. موتور با فشردن دکمه استارت، جان میگیرد و سپس طنینش را روی مضرابی آرام، ثابت میکند. صفحه دیجیتال نشانگرهای پشت فرمان و صفحه نمایش مرکزی داشبورد که با استارت موتور، به سبکی جذاب روشن میشوند، برای دهه 1970 چیزی شبیه به یک رویا بودند. همینطور که اپلیکیشن سیستم ناوبری، نقشهای را با موقعیت دقیق خودرو در پیست بارگذاری میکند، از خود میپرسیم واقعا چه زمانی مشخصهای اینچنین پیشرفته به فاکتوری عادی در خودروهای امروزی تبدیل شد. دو دکمه روی کنسول میانی، تعویض حالت سواری را کنترل میکنند و بالایی را که دو بار پشت سر هم بزنید، خودرو روی تهاجمیترین تنظیم ممکن یعنی Sport+ کوک میشود.
در طولانیترین مسیر مستقیم پیست، لانچ کنترل را فعال میکنیم و اینجاست که با تختهکردن آنی پدال گاز، انتقال قدرت نرم و یکنواخت نیروگاه V8 توئینتوربو بامو خودنمایی میکند. همانطور که انتظار میرفت، حتی حجم و وزن بهمراتب بیشتر 750i نیز آن را از نمایش یک شتابگیری ماورایی در مقایسه با 733i، بازنمیدارد و خیلی ساده و با غرشی بین بم و زیر، تا اولین پیچ گلوله میشود. با رسیدن به پیچ، دیسک ترمزهای قطور 750i سرعت خودرو را به محدوده مطمئنه ورود به پیچ کاهش میدهند و ما، با اهرمهای تعویض پشت فرمان، دنده گیربکس 8 سرعته اتومات را کم کرده، فرمان را به سمت راست میشکنیم. فنربندی بادی و میلههای ضدغلتش با ورود 750i به پیچ، تکانهای بدنه را به حداقل میرسانند و بازی با پدال گاز در میانههای پیچ، اجازه میدهد کمی تایرهای 245-45R-19 عقب را سُر بدهید؛ هرچند خودرو مصمم است مسیر خروجی پیچ تند را به نرمی و کاملا متعادل پیش بگیرد. با دورهای بیشتر، اعتماد به نفس لازم برای سریعتر و تهاجمیتر راندن 750i xDrive در پیست را به دست میآورید و اینطور حس میکنید که میتوانید تمام روز سواری اینچنین مهیج از آن بگیرید.
یک دنیا فاصله در 4 دهه
برخلاف 733i، پشت فرمان 750i xDrive اینطور حس میشود که اتفاقات بسیار بسیار زیادی در مغز خودرو در جریان است و خودرو، از طریق مدیریت پایداری، سیستم محرک چهار چرخ هوشمند و دیگر کاربریها، مُدام در تلاش است تا با تعدیل فرامین پرفشار راننده، در عین ارائه لحظه کوتاهی از هیجان، همه چیز را تحت کنترل نگه دارد. این، دقیقا نقطه مقابل 733i است. در این سری 7 نسل یک، همیشه مطمئن هستید عملکرد خودرو در پیست، دقیقا ترجمه فرامینی است که به آن دادهاید. 750i حتی به لطف سامانههای Active Driving Assistant و Parking Assistant، قابلیت نیمهخودران در سرعتهای پایین را نیز دارد.
پکیج دید در شب با قابلیت تشخیص حرارت بدن عابرین پیاده را هم به این لیست اضافه کنید، کاملا مشخص است که 750i آینده را به امروز آورده. در این 38 سالی که از عرضه 733i میگذرد، پیشرفتهای فناوری عظیمی به وقوع پیوسته و زندگی ما نیز در مقایسه با 4 دهه قبل، ریتم سریعتری به خود گرفته است. اگرچه یاد کردن از روزهای گذشته، پشت فرمان 733i مدل 1978 لذتبخش است اما از نظر ایمنی، سرعت، راحتی و پیشرفت، 750i xDrive مدل 2016، یک دنیا جلوتر از اولین نسل خود است.
حتما میپرسید چرا مونیخیها دیگر به سبک گذشته خودرو نمیسازند. در پاسخ باید گفت خوب یا بد، بامو هم مثل دنیایی که در آن زندگی میکنیم، توسعه یافته است.