اصغرخسروی مردخه - پیرو تماس های مکرر فعالان صنعت خودرو ایران مشتمل بر مدیران عامل، اعضای هیات مدیره ، معاونان ، مدیران و کارشناسان این صنعت در حوزه تولید خودرو و قطعات درباره تغییرات در صنعت خودرو ایران به اطلاع می رسانیم نظر کارشناسی پایگاه خبری «عصرخودرو» همان مطلبی است که در تاریخ ۲۶ مهر ماه ۹۲ در این رسانه منتشر شده و تا به امروز فقط یک بخش از مطلب منتشر شده محقق شده است و تا پایان چالش های درون دولت در این مورد خاص، شرایط بلاتکلیفی صنعت خودرو ایران همچنان ادامه خواهد داشت.
سه ژنرال برای صنعتی در حال احتضار و مردمانی سال ها چشم انتظار
عصرخودرو: (26مهرماه 1392) بعضی کلمات و اسم ها فقط یک مفهوم را در ذهن متبادر می کند. یعنی وقتی آن کلمه یا اسم را می شنوی بی تردید یک مفهوم سریعا به ذهن می رسد. صحبت از رضا ویسه است رضا ویسه یعنی خودرو و خودرو یعنی رضا ویسه.وقتی در ابتدای دولت اول احمدی نژاد به زیارت خانه خدا رفت و برگشت از ایدرو رفت.
یعنی دقیقا 8 سال پیش.8 سال زمان زیادی است ولی هرگز در این هشت سال اسمش از صحنه خودروسازی ایران پاک نشد بلکه با مشکلات پیچیده این روزها اسم او پر رنگ تر از گذشته بر سر زبان ها افتاد. کاندیدای وزارت دولت اعتدال بود اما رضا ویسه کمی از اعتدال دور است. رهبر تکنوکرات های جاده مخصوص با فرزند آخرش یعنی قرارداد معروف ال 90 از صحنه خودروسازی خداحافظی کرد. در سال های اول بعد از خداحافظی و بازنشستگی همواره یک توصیه را با تاکید تکرار می کرد مراقب تیراژ تولید باشید. ویسه همه برنامه های گذشته را بر اساس تیراژ و توسعه صادرات نوشته بود و نگران بود با کاهش تیراژ همه چیز نابود شود. خلاصه دل نگرانی او محقق شد و سال 90 پایان روزهای خوش صنعت خودرو شد و سقوط، پشت سقوط تا اینجا که تولید 600 هزار دستگاهی امسال آرزوی ماست!! آن هم با زیان چند صد میلیارد تومانی وبدهیهای کلان!
رضا ویسه در شب عید هفته گذشته با حکم معاونت هماهنگی و نظارت معاون اول رئیس جمهور به دولت بازگشت. حکم رضا ویسه افکار همه جاده مخصوص نشینان را درگیر کرده است. رضا ویسه را هر کاری کنی بی خودرو معنا نمی دهد! ماموریت و برنامه های بالادستی برای حکم او چیست؟ مگر می شود رضا ویسه را بدون صنعت خودرو در دولت خواست؟ همه از شنیدن حکم او خوشحال هستند و همزمان نگران. نگران از اینکه اتفاقات دولت نهم و دهم درباره صنعت خودرو یعنی چند پارچگی تصمیم سازی و اداره این صنعت ادامه خواهد داشت ؟!
همه در این هشت سال فهمیدند و درک کردند رضا ویسه حلقه گمشده صنعت خودروست. فرمانده حاج رضا همه را در زیر یک پرچم جمع کرده بود و امروز دیگر سال هاست خبر از هیچ فرمانده ای نیست. فرمانده ای که از پایین ترین رده های سازمانی تا بالاترین رده های سازمانی را طی کرد و همیشه اکثریت گوش به فرمان او بودند. قطعه سازان بسیاری را جهت داد. تجربه پلتفرم ملی را پشت سر گذاشت و در نهایت با بالاترین تجربه جهانی یعنی پلتفرم مشترک با خودروساز مطرح دنیا کارش را به پایان برد. تیم رضا ویسه قوی ترین و پویا ترین حلقه مدیریتی صنعت خودرو است. تیمی که از مالی چی تا مدیر خط تولید را همین الان در لیست برنامه های خود به همراه دارد. شاید تلاش برخی از نماینده های ویژه دولت نهم و دهم برای بیعت با او حتی به بهانه دیدار در ختم عزیزانش به همین دلیل واضح باشد. رضا ویسه نام اصلی جاده مخصوص است. رضا ویسه حتی در بین دشمنانش هم مورد احترام است. دشمنی هایی که قطعا به خاطر گرایش های خاص او به برخی از لیدرهای تامین است، اما دشمنان ویسه هم قطعا بازگشت و یا حضور احتمالی او با هر عنوانی را استقبال خواهند کرد.
هشت سال است جاده مخصوصش فرمان ندارد. هل می دهند این خودروها را هر کس هم به سویی که خود می داند. با روی کار آمدن دولت اعتدال هم هنوز فرمانده ای پیدا نیست. مدعی هست اما فرمانده نیست. همه دلسوزان منتظرند ببینند فرمانده کیست تا زیر پرچم فرمانده آباد کنند این خراب آباد را!
فرمانده یعنی همه کس! یعنی نماینده تام الاختیار دولت. یعنی تصمیم، حمایت و اجرا. یعنی ایده های نجات. فرماندهی یعنی فتح قله های پی در پی. ابتدا بازگشت به مسیر اصلی و بعد پاسخ 3 دهه انتظار مردم. پاسخی که به نزدیک نزدیک نزدیکش که رسیدیم همه چیز نابود شد!. پلتفرم مشترک با خودروساز اول بازارهای رو به توسعه دنیا یعنی رنو پایان دو دهه انتظار مردم بود. خودرویی 8 میلیونی که در همان ابتدا با افزایش قیمت یورو به 12 میلیون رسید که بازهم قابل دفاع بود و بعد هم که همه دیدند چه بلایی بر سر صنعت خودرو آمد.
تحمل مردم پایان پذیرفته است. طبقه مرفه جامعه که تکلیفش معلوم است. لوکس ترین خودروهای روز دنیا را به لطف کاهش تعرفه واردات که به بهانه جهش نرخ ارز در سال گذشته صورت گرفت را زیر پا دارد. طبقه متوسط دست و پا می زند خودرو وارداتی بخرد و طبقه کمی پایین تر هم تلاش می کند خودرو داخلی بخرد و طبقه پایین جامعه هم که هیچ! خودرو باز به آرزوهایش پیوست. همین 4،5 سال پیش بود خودرو از سبد آرزوهای مردم بیرون افتاده بود اما امروز دوباره رفته جا خوش کرده و خرید خودرو به آرزوهای محال پیوسته.
مردم انتقاد دارند. فحش می دهند شبانه روز. چه باید کرد؟ خودروساز هم که همیشه ساز خودش را زده اگر در گذشته ناحق می گفته امروز که دیگر حق می گوید کسی باور نمی کند.!!!!
در این گیر و دار مدیرعاملی هم رفت و مردی با همان هیات سابقش آمده اما هنوز هیچ حرف و حرکت امید بخشی نیست و اگر هم حرفی هست همان می کنم های سابق است و دیگر هیچ.
چه باید کرد. همه به همدیگر زنگ می زنند و می پرسند چه باید کرد؟! خودروساز رسما ورشکسته، مردم سه دهه منتظر و انتظار پایان یافته و اوضاع ناامیدانه دو خودروساز بزرگ و ضرر روزانه میلیاردها تومانی که مردم هم باورش ندارند!
پنجاه روز از دولت تدبیر و امید هم گذشته و هیچ کس هیچ نسخه شفابخشی نه به صنعتگر داده است و نه به مردم. تولید جان نگرفته و مثل مریض در حال احتضار می ماند همچنان، تا شفای امید بخش.
مردمی ناراضی و منتظر! ما هم که هر روز می گوییم قیمت بالاتر می رود. خب می رود دروغ نمی گوییم،دارد می رود. هیچ ارزانی اتفاق نیفتاده و خودروهای وارداتی هم که بالاتر رفته و خواهد رفت و داد طبقه متوسط رو به بالا هم در آمده است.
قطعه سازان هم منتظر نسخه های شفابخش هستند. ظاهر داستان، دولت پولی در نظر ندارد به کسی بدهد چون اگر پولی در بساط داشت که اضطراب پول تو جیبی ماهیانه ملت را نداشت. از طرفی مدعی است که پرداخت پول به چرخه تولید تورم زاست. وزیر هم تا کنون هیچ حرکت و ایده و تصمیمی برای آینده این صنعت نداشته و فقط صحبت از افزایش تولید و کیفیت جسته و گریخته، تمام نظر ایشان بوده است. از طرفی آنقدر درگیر تدارک مایحتاج و باز کردن گره های خودساخته واردات کالا از گمرکات و گره های گشایش ال سی و غیره بوده که دیگر وقتی برای انداختن طرحی نو برای پیرمردترین وزیر بزرگترین وزارتخانه مملکت نمانده است.
و اما نکته نگران کننده اینکه، بر خلاف دولت نهم و دهم که اکثریت از قبل هیچ رزومه بلند بالایی نداشتند حالا همه صاحب چندین قفسه رزومه هستند. معاون وزیری که سال ها وزیر بوده و معاون رئیس جمهوری که سال ها ردای وزارت داشته و وزیری که بیش از دو دهه بر راس امور وزاتخانه ها بوده است. هشت سال از آن ور بوم افتادیم و حالا از این ور بوم؟
بی تعارف بگوییم باید تکلیف روشن شود. در دولت همین الان 3 جایگاه مدعی برای صنعت خودرو وجود دارد. معاون رئیس جمهوری که خود قبلا وزیر بوده و در دوران وزارتش پیکان را به گورستان فرستاد و قرارداد ال 90 را نهایی کرد. وزیری که در دورانش ساخت و ساز قطعه سازان و تولید داخل قطعات خودرو جان گرفت و ادامه پیدا کرد و معاون وزیری که سال ها وزیر بود و امروز سهامدار مستقیم و غیر مستقیم صنعت خودرو است و انتصابات را او انجام میدهد.
راستش را بگوییم این سه وزیر همه از پی هم آمده اند و روزی شافعی بر جای نعمت زاده نشسته و روزی دیگر جهانگیری بر صندلی شافعی.
حالا یکی بگوید باید چه کار کرد که زمان ضیق است و گنهکار بر دار! سه ژنرالی که افکار عمومی منتظر است ببیند کلید اتاق فرماندهی صنعت خودرو در دست کیست. بازی یک هیچ به نفع شافعی پیش می رفت که جهانگیری با حکم رضا ویسه نتیجه بازی را عوض کرد. البته گل جهانگیری چون در زمین حریف است شاید دو گل حساب شود در این رقابت نفس گیر!!نعمت زاده هم هنوز بازی را آغاز نکرده .
این کل روایت این روزهای صنعت خودرواست. حالا یا باید مثل دولت نهم و دهم سازمان غیر رسمی نظارت بر صنعت خودرو درست کنیم و همه جاده مخصوص را از نهاد ریاست جمهوری هماهنگ کنیم. راه دیگر این است که به سمیه بسپاریمش و یا به عیار سابق برگردیم و یک نسخه شفابخش به سرعت برای صنعت خودرو بنویسیم و اجرایش را از جام جم بخواهیم و همه یاریش کنیم. هر کاری می کنیم زودتر، مریض رو به فوت است باور ندارید از مالی چی ها بپرسید اسناد مالی را برایتان معنا کنند!