همیشه پای یک پراید در میان است
عصر خودرو- وقتی صحبت از خودروهای داخلی به میان میآید، چه صحبت از انتقاد باشد و چه تعریف، همیشه پراید پای ثابت بحث است؛ خودرویی پرحاشیه و پرسروصدا که می توان او را سمبل خیابانهای کشور دانست.
عصر خودرو- وقتی صحبت از خودروهای داخلی به میان میآید، چه صحبت از انتقاد باشد و چه تعریف، همیشه پراید پای ثابت بحث است؛ خودرویی پرحاشیه و پرسروصدا که می توان او را سمبل خیابانهای کشور دانست.
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از مهر ، وقتی صحبت از خودروهای داخلی به میان میآید، چه صحبت از انتقاد باشد و چه تعریف، همیشه پراید پای ثابت بحث است؛ خودرویی پرحاشیه و پرسروصدا که می توان او را سمبل خیابانهای کشور دانست؛ خودرویی که آنقدر تولید شد که به سختی میتوان جادهای را بدون آن یافت؛ محصولی پا به سن گذاشته که مهمترین انتقاد وارده بر آن قدیمی بودن تکنولوژی آن است و برخی معتقدند که جایگزینی برای آن در تولیدات داخلی پیدا نمیشود و گرانی ناگهانیاش که قوزی بالای قوز مشتریان خودرو شد.
با این وجود این راکب پیر مدافعانی را نیز دارد. قطعات ارزان، مصرف سوخت پایین، خدمات پس از فروش مناسب و استهلاک کم این خودرو، باعث شده است که پراید در کنار انتقادات فروان وارده طرفدارانی را در سطوح مختلف جامعه داشته باشد. اما پراید را باید بدشانس ترین خودرو ایران دانست؛ بدشانس به این دلیل که این خودرو همیشه صدر نشین همه جداول کشور است. بر اساس آمار منتشره پراید پرتصادفترین، پرسرقتترین، پرفروشترین، پرتولیدترین، پرصادراتترین و مختلف مثبت و منفی دیگری از این دست را از آن خود کرده است. پراید خود هم به طور ذاتی بدشانس است.
چند روز پیش بود که برخورد صاعقه با این خودرو نیز بدشانسی این خودرو پر حرف و حدیث را بار دیگر همچون شخصیت های بدشانس کارتونی و این بار با موضوعی خاص در میان خبرها نشان داد. رکوردداری پراید از این جهت است که آمار خانواده پراید در حال حاضر طبق اعلام غیررسمی به رقم باورنکردنی 5 میلیون دستگاه تردد در جاده های کشور رسیده است. و با بررسی این حجم تردد شاهد آن هستیم که از هر 14 ایرانی 1 نفر پراید دارد؛ آماری که میتوان بر اساس آن بهطور تقریبی به این نتیجه رسید که هر 2 یا 3 خانواده ایرانی یک دستگاه پراید دارند و از این حیث شاید بتوان پراید را جزئی از فرهنگ و زندگی ایرانیان دانست. یکی دیگر از بدشانسیهای پراید هم وضعیتی است که در یک دهه گذشته بر اقتصاد و تولید ایران حکمفرما شده که مشخصا صنعت خودرو در این بین بیشترین آسیب را دید.
یکی از بدشناسیهای پراید هم همانند دههشصتیها بهدنیا آمدن در سالهایی بود که زیستن و زندگی در آن سخت بود. کیلویی حساب کردن پراید از طرف رئیسجمهور و رشد ناگهانی قیمت آن که به گفته صاحبنظران بهدلیل سرکوب قیمتی در یک دهه گذشته است، مزید بر علت شد تا بر فشارهای اقتصادی بر صنعت نام پراید بازهم بدرخشد. قیمت این محصول از 8 میلیون تومان به 20 میلیون رسید و در کنار گرانی نان همه مردم را از این کالا دلخور کرد. خوب یا بد، پراید امروز به بخشی از زندگی ما ایرانیان تبدیل شده است و این نکته را نیز باید در نظر داشت که همین خودرو پرحاشیه و به گفته برخی بدنام، بیشتر از بدنامی خود سبب اقدامات خیر و مسائل شیرین شده است و چون این مسائل دیگر را همه از یک خودرو انتظار دارند، دیگر نه نیازی به جدولسازی دارد و نه کسی بر آن میشود که این موضوعات را بررسی کند.
شاید اگر گروهی هم بررسی کردند که علاوه بر این موارد منفی چقدر هم آوردههای مثبت و شیرین برای سواران خود به ارمغان میآورد میتوانستیم پراید را در کنار مهمترین خودروها برای استفاده در عروسیها، جوایز شرکتها و موسسات، رانندههای تاکسی، مسافرکشان آژانسهای مسافربری، سفرهای سالم تفریحی و بسیاری از این امور خوب و شیرین قرار دهیم. بدیهی است آنچه میتواند این خودرو را خوب یا بد معرفی کند نحوه استفاده از آن است و اگر راکب بداند که این محصول، مرکبی برای هیجان نیست، شاید بتوان برخی از نکات منفی درباره این خودرو و یا اساساً هر خودرو دیگر را زدود. باید این را نیز قبول کرد که بخش اعظمی از تفکرات منفی ایجادشده در حوزه تصادفات که نام پراید را در جدول تصادفات صدرنشین کرده است، موضوعی است به نام اشتباهات انسانی که آن را در صدر جدول پرتصادفترینها قرار داده است. 5 میلیون یعنی پنج نگرش مختلف رانندگی و به همین تعداد رانندگی مختلف و اگر این را درک کنیم میتوانیم کمی هم نگاه منفی خود به پراید را با وجود همه انتقاداتی که وجود دارد مهربانانه کنیم.
قصد این مطلب این نیست که بگوید پراید بهترین است و اتفاقا در مقایسه با خیلی از خودروهای خارجی بسیار ضعیفتر بوده و قطعا دیگر عمرش برای حضور در ایران به پایان رسیده است، اما بهتر آن است که همه تقصیرها را بر گردن او نیاندازیم. همه نیک میدانیم که در حوزههای اصلی انتقادات وارده بر آن در کنار تقصیرهای خودش در موضوع گرانی دولت، در تصادفات انسان، در ارتقای فنی و ظاهری تحریمها و موارد دیگر پراید زبانبسته شریک جرم ویژهای داشته است. هر چه هست، نباید آمار تصادفات بالای این خودرو در جادهها را نادیده گرفت و در کنار آن نیز نمیتوان بر خطاهای انسانی رانندگان این خودرو چشمپوشی کرد. پراید اگر امروز از خطوط تولید خارج شود، یک دهه دیگر در میان ما حضور دارد و همیشه پای پراید در میان است و این ما هستیم که با طرز استفاده صحیح از آن میتوانیم آن را به خودرویی کارا برای خود تبدیل کنیم ویا مرکبی برای ایجاد حادثه!