گفتوگو با کوروش محمدخانی؛
یک قدم تا فــرمول یک
عصر خودرو- خودش میگوید که شغلش تلاش برای رسیدن به هدفش یعنی مسابقات فرمول یک است. در کودکی و نوجوانی علاوه بر کسب قهرمانیهای متعدد در رشته کارتینگ، رکورد پرش جهانی با باگی را ۲ بار شکسته اما این روزها دیگر به دنبال شکستن رکورد نیست بلکه میخواهد مرز رویای ورود نخستین ایرانی و نخستین مسلمان به مسابقات فرمول یک را به واقعیت تبدیل کند.
يکشنبه ۰۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۴:۰۰
به گزارش پایگاه خبری «عصرخودرو»، تاکنون هیچ ایرانی به جایگاه کنونی کوروش محمدخانی در یک قدمی مسابقات معتبر فرمول یک نرسیده است. کوروش محمدخانی این روزها سخت برای رسیدن به فرمول یک تلاش میکند.لذا فرصت را غنیمت شمردیم تا در مصاحبه ویژه نوروزی، پای صحبتهای این قهرمان ایرانی بنشینیم.
بعد از رفتن از ایران در چه مسابقاتی شرکت کردی و چه نتیجهای گرفتی؟
مقامهای زیادی داشتم به عنوان مثال 4 دوره مقام اولی فرمول 3 اروپا، چندین مقام سومی رنو در اروپا، چندین مقام قهرمانی فرمول فورد که 3 مقام قهرمانی پشت سرهم در فرمولا فورد بود، مقام جهانی در پیش مسابقه فرمول یک هند که اگر اشتباه نکنم در سال 2011 بود که برای اولین بار مسابقات فرمول یک در کشور هند برگزار شد و در بین 20 راننده منتخب دنیا مقام سوم را بهدست آوردم و تنها رانندهای بودم که بدون تمرین وارد مسابقه شدم تا نفر اول هم پیش رفتم در مسابقهای که مستنداتش هم در سایتهای مختلف هست و بهدلیل نقص فنی برای خودرو که بال ماشین شکسته بود بازهم به لطف خدا توانستم سوم بشوم و معجزهای بود که توانستم مقام بیاورم.
از چندسالگی طعم رانندگی را چشیدی؟
از 7 سالگی رانندگی میکنم، از همان سال با کمک بالش گذاشتن و جلو کشیدن صندلی توسط پدرم پایم به پدال رسید و توانستم رانندگی را شروع کنم. از همان موقع هم پدرم یک ماشین دستساز برایم درست کردن و با آن تمرین میکردم.
در کودکی پدر شما دبیر هیات اتومبیلرانی خراسان بودند و به همین جهت در مسابقات و پیستهای اتومبیلرانی همیشه حضور داشتی. علاقه شما به اتومبیلرانی از چه سنی، کجا و کدام رشته شروع شد؟
چون سنم کم بود در مسابقات اتومبیلرانی بزرگ شرکت نمیکردم و علاقه من از همان کودکی بود چون پدرم کراسسوار بودند و همیشه در پیستهای موتورسواری و اتومبیلرانی حضور داشتم و البته علاقه همیشه وجود داشت که علاقه بیشتر من زمانی به وجود آمد که استعدادی که من در اتومبیلرانی داشتم، توسط پدرم و عمویم بیشتر کشف شد، در پیست کارتینگ ابتدا عمویم به من آموزش دادند و رانندگی حرفهای را شروع کردم و بعد مربیهایی که داشتم همیشه در کنار عمویم به من کمک میکردند که بتوانم در مسابقات کارتینگ استانی شرکت کنم و همان سن کودکی که فکر کنم نزدیک 8 سالم بود، پدرم آن ماشین دستساز را برایم درست کرد و در همان زمان هم کارتینگ را شروع کردم به فعالیت که تقریبا 13 ساله بودم که در مسابقات قهرمانی کشور کارتینگ ریس بهعنوان جوانترین شرکتکننده بودم و توانستم مقام دوم کشوری هم بهدست بیاورم.
وضعیت امکانات رشتههای مختلف اتومبیلرانی در مشهد نسبت به دوران کودکی شما چقدر تغییر کرده است؟
نسبت به گذشته که سال 2006 یعنی دقیقا 10 سال پیش از ایران رفتم و آن موقع امکانات اتومبیلرانی و کلا ورزشهای موتوری در ایران بالا نبود و اهمیت آنها هنوز آنقدر برای فدراسیونهای ورزشی و هیاتها مشخص نشده بود اما الان که در ایران حضور دارم و رفت و آمد به کشور بیشتر شده میبینم که چقدر در رشتههای مختلف اتومبیلرانی هرکدام به صورت مجزا اهمیت داده میشود و کاملا بهصورت حرفهای دارد اینها صورت میگیرد. البته نسبت به سطح مسابقات اروپا هنوز اختلاف خیلی زیادی داریم چون یک مقداری باید فرهنگسازی انجام شود و ورزشکاران درست خودشان را برای مسابقات آماده کنند و کمی حرفهایتر به این ورزش نگاه کنند چون این ورزش کاملا حرفهای است و آمادهسازیاش هم باید حرفهای انجام شود. در کل پیشرفت خیلی خوب بوده اما هنوز هم جای پیشرفت بسیاری است و مخصوصا اماکن ورزشی که باید بیشتر به آنها توجه شود و بهزودی امیدوارم این پیشرفت صورت بگیرد.
شنیدهایم شما در 11 سالگی رکورد پرش 25 متر با ارتفاع 5 متری را با خودرویی که پدرتان برایتان ساخته بودند، ثبت کردید و در 12 سالگی این رکورد را به طول 30 متر و ارتفاع 7 متر افزایش دادید. از آن خودرو برایمان بگو که چه مشخصاتی داشت؟
خودرویی که پدرم برای من درست کرده بودند باگی بود و اصل این خودرو لولهای است یعنی شاسی آن با لوله ساخته شده بود و موتورش هم هوا خنک فولکس بود (فولکس قدیمی) که رادیاتور نداشت. از روز اول هدف پرش نبود و برای این ساخته شد تا زمانیکه پدرم همراه دوستان برای تمرین موتور کراس به کوه میرفتند و از آنجا که من علاقه زیادی داشتم بتوانم آنها را همراهی کنم و پرشهای زیادی انجام دهم. طبق پیشزمینههایی که در فیلمهای ورزشی از این خودرو دیدیم، تصمیم گرفتیم با این خودرو باگی پرش انجام دهیم و من توانستم در سن 11 سالگی اولین رکورد دنیا به عنوان جوانترین فردی که در سن کم پرش انجام داده را بزنم، حتی در خیلی از کشورها این کار غیرقانونی است چون مجوز رانندگی برای یک نوجوان توسط فدراسیون صادر نمی شود ولی در آن زمان قوانین خاصی برعلیه آن نبود و توانستم رکورد دنیا را ثبت کنم و البته آن رکورد بهصورت رسمی در گینس ثبت نشد چون آن موقع زیاد باب نبود که نماینده گینس به کشور ایران بیاید. به نظرم اشتباهاتم در هنگام پرش بسیار کم بود و مسئولان زیاد اینکار را توصیه نمیکردند و من برای بار دیگر توانستم در سن 12 سالگی هم رکورد خودم را بزنم و به طول 30متر با ارتفاع 7 متر رکوردم را جابهجا کردم که فکر نمیکنم هیچ نوجوانی در این سن چنین کار خطرناکی انجام دهد و من در حدود 30 بار اینکار را بهصورت متعدد انجام دادم که طبق ایمنی بالایی که پدرم برای خودرو ترتیب داده بودند، از امنیت بالایی برخوردار بود اما یک حادثه کوچک رخ داد که خیلی طبیعی بود و خودرو چپ کرد و هیچ اتفاقی پیش نیامد.
این رکورد مربوط به ایران است یا در سطح جهان هم قابل توجه است؟
با تحقیقات زیادی که انجام دادم در سطح جهان هم چنین رکوردی نبوده و حتی در آن زمان اجرای حرکات نمایشی به دلایل حوادثی که پیش آمده، در ایران هم ممنوع بود چون خطرناک هستند اما در سطح جهان مطمئن نیستم که کسی این رکورد را زده باشد؛ پرشهای با طول زیاد بودند اما توسط افراد سن بالا یا بدلکاران، بیشترین جلب توجه سن 12 سالگی بنده بود.
به کدام برند خودرویی علاقه داری و چرا؟
من به لطف خدا موقعیتی برایم پیش آمده که ماشینهای خاص زیادی تست و رانندگی کنم، برای تست کردن مثلا فراری F430، نیسان GTR که در حال حاضر خودرو مورد علاقه خیلی از جوانان بوده و خودرویی است که رانندگی با آن خیلی لذتبخش است و این شانس بزرگی برای من بود که بتوانم این ماشین را تست و رانندگی کنم، خودم علاقه زیادی به خودروهایی مثل فراری و لامبورگینی دارم ولی آنها از لحاظ راحتی، راحت نیستند و بیشتر بهخاطر سرعت و شتاب بالا اسپرت هستند؛ در بخش رانندگی یکی از پرلذتترین خودروهایی که تجربه کردم همان نیسان GTR بود و بهدلیل شتاب، قدرت و هندلینگ بالایش به دلم نشست.
از چند سالگی برای پرورش استعدادهای اتومبیلرانی به انگلستان رفتی؟ در چه مدرسهای آموزش را شروع کردی و این آموزش چند سال به طول انجامید؟
از سن 16 سالگی زمانیکه درسم در دبیرستان تمام شد و دیپلم گرفتم، به کشور انگلستان رفتم تا در کنار درسم بتوانم ورزشم را بهصورت حرفهای ادامه بدهم که ببینم رشته اتومبیلرانی را ادامه بدهم یا نه! به مدرسه حرفهای اتومبیلرانی سیلوراستون که یکی از معتبرترین مدارس اتومبیلرانی جهان است و توانستم بین 96 نفری که ثبت نام کرده بودند دانشآموز برتر بشوم و به عنوان نفر اول فارقالتحصیل شوم. دوره آموزش من یک هفته بود که در تکنیکها و مهارتهای مختلف اتومبیلرانی اول مورد آموزش قرار گرفتم و بعد از آزمونهای مختلفی که دادیم با اینکه یک هفته پراسترس و فشردهای برای یک جوان 16 ساله بود، مدرک پایهای اتومبیلرانی را گرفتم. مهمترین دوره آموزشی برای یک راننده حرفهای مسابقاتی است که در آن شرکت میکند و مابقی به سطوح مختلف مدارک مختلفی است که کسب کرده و من با گذراندن آن دوره توانستم مدرک نشنال B یعنی همان مدرک شماره یک از 7 مدرک مورد نظر برای رسیدن به فرمول یک را کسب کنم. این 7 مرحله به 3 دوره ابتدایی و 3 دوره حرفهای و بعد از آن سوپر لایسنس تقسیم میشوند. اگر بخواهید وارد فرمول یک بشوید و اینترنشنال A که اگر بخواهید در سطوح مختلف شرکت کنیدسطح خیلی بالایی دارند و من دارای مدرک سطوح مختلف همان اینترنشنال A هستم که یک مدرک قبل از مدرک فرمول یک است. سطح اول با آن آزمونی که از ما گرفته میشد مدرک ال را به ما دادند. مسابقاتی در سطوح مختلف انجام میدادم که بتوانم مدرکم را ارتقا دهم. آنها دوره آموزشی اصلی من بود که توانستم مسابقات را با سرسختی شرکت کنم و این خوب ظاهر شدن یعنی یک راننده دارد پیشرفت میکند و من به لطف خدا توانستم این پیشرفت را داشته باشم و این نکاتی که باید در این 10 سال یاد میگرفتم، در رانندگی حرفهای خودم هرساله سطح رانندگی خودم را ارتقا دادم و نتیجه آن کسب عناوین برتر مختلف بود که بهدست آوردم.
از همدورهایهای شما آیا کسی به مسابقات فرمول یک راه پیدا کرد؟
از همدورههای من در مدرسه سیلوراستون کسی نتوانسته به فرمول یک راه پیدا کند اما از کسانی که در مسابقات مختلف با آنها رقابت کردم همچون در رقابتهای فرمول 3، فرمول رنو کسانی هستند که تست فرمول یک را دادهاند و یکی از رانندههایی که فرمول رنو باهم رقابت کردیم و یکی از معیارهای مهم بودند، آقای الکساندر روسی از کشور آمریکا هستند و ایشان توانستند در مسابقات شرکت کنند که من حتی در خیلی از رقابتها که باهم داشتیم تایمهای ایشان را زده بودم که این برای خودم و قلبم جای امیدواری است.
شما از سال 2007 رسما وارد مسابقات حرفهای فرمول شدید. از حال و هوای فرمول فورد وبعد از آن فرمول رنو برایمان بگو. چه مقامهایی در این مسابقات کسب کردید؟
فرمولا فورد یکی از ابتداییترین مراحل حرفهای اتومبیلرانی تکسرنشین است و رانندگی با آن بهدلیل نداشتن بال و چسبندگی خیلی کم بسیار دشوار است و کنترل این نوع ماشینها سختتر از ماشینهای فرمولا رنو است که افراد خیلی بنام و بزرگی در عرصه اتومبیلرانی همچون آیرون سنا، جنسن باتن و رانندههایی از این قبیل که اسطوره اتومبیلرانی در دنیا هستند حتی مایکل شوماخر در این مسابقات در دوران خودشان شرکت کردند و خیلی مسابقات خوبی است چون یک راننده ماشین خودش را خوب میشناسد و منهم به لطف خدا توانستم تمام مقامهای قهرمانی در مسابقات فرمول فورد را بهدست بیارم. مسابقات فرمول رنو هم یک مرحله بعد از مسابقات فرمول فورد است که ماشینها یک مقدار متفاوت هستند. ماشینهای فرمول فورد لاستیکهای اسلیک چسبنده دارند که در حرارت بالا واکنش چسبندگی آنها شروع میشود ولی بال عقب و جلو ندارند اما در فرمولا رنو بال دارند و لاستیکها اسلیک هستند که این خودروها به ماشینهای فرمول یک نزدیکتر هستند اما بازهم در مقایسه با فرمول یک چسندگی یا به اصطلاح Downforce یا گریپ بسیار کمتری دارند. در فرمولا رنو هم توانستم چند مقام بهدست بیارم که یکی از آنها در خط اروپا مقام قهرمانی بود و مقامهای اول و دومی زیادی هم داشتم که یکی از آنها مسابقات فرمولا رنو اروپا بود که در انگلستان برگزار شد، یعنی قهرمانی در سطح اروپا که به من خیلی کمک کرد.
این قبیل مسابقات تا چه حد به فرمول یک نزدیک هستند؟
برخلاف آنکه خیلی از افراد و علاقهمندان فکر میکنند این یک کار غریزی نیست و یک فعالیت کاملا علمی است و خیلی از رانندگان ممکن است غریزتا راننده سریعی باشند که بتوانند با سرعت رانندگی کنند ولی زمانیکه غریزه کنار گذاشته شود و علم جایش را بگیرد آن زمانی است که با فکر و تدبیر خیلی بالا و تکنیک بسیار زیاد لازم است تا بتوانیم سرعت در پیست و این مهارت سریع راندن را کسب کنیم و زمانیکه سرعت بالا رود، به همان نسبت چسبندگی هم افزایش پیدا میکند. مثلا در فرمول یک چسبندگی، سرعت و شتابش خیلی از فرمول رنو بالاتر است اما همه از یک قانون پیروی میکنند بنابراین تمام ماشینهایی که من سوار شدم و تمام مراحلی که من طی کردم باعث شد تا من الان آماده بشوم و تجربه مختلفی بهدست بیاورم تا برای شرکت در مسابقات فرمول یک کاملا آماده باشم و بتوانم شرکت کنم.
معتبرترین و مهمترین مسابقهای که تاکنون در آن شرکت و مقام کسب کردهای چه مسابقهای بوده؟
معتبرترین و مهمترین مسابقه همان پیش مسابقه فرمول یک هند بین 20 راننده برتر جهان بود که بهخاطر مقامهای من در فرمول رنو در سطح اروپا بین این رانندهها قرار گرفتم و مقام سوم را بهدست آوردم. قبلا هم گفتم میتوانستم اول بشوم و اول هم بودم چون فاصله زیادی با نفر دوم نداشتم که یکی از رانندههای GP2 آقای جردن کینگ است و قطعا به نظرم در مسابقات فرمول یک شرکت خواهد کرد.
آقای سهیل عیاری (راننده ایرانی فرانسوی مسابقات اتومبیلرانی) در مسابقاتی چون فرمولفورد (1994) و فرمول3 (1996) به عنوان قهرمانی رسیده و حتی در گرندپری مشهور ماکائو که رانندگانی چون آیرتون سنا، رالف شوماخر و دیود کولتارد یک بار به عنوان قهرمانی رسیدهاند، این مقام را تجربه کرده است. او حتی در تستی که تیم ویلیامز ترتیب داده بود نیز شرکت کرد. اما در آن تست خوان پابلو مونتویا به دلیل داشتن اسپانسر جذب این تیم شد و عیاری از حضور در مسابقات فرمولیک باز ماند. با توجه به شرایط سنی و در نظر گرفتن تعداد اسپانسرها، چقدر خود را خوششانس میدانید تا بتوانید اولین راننده ایرانی حاضر در فرمولیک باشید؟
همیشه از من این سوال مقایسهای با آقای سهیل عیاری که یک راننده فرانسوی مسابقات لِمان و اینجورد ریسینگ
(injured) که مسابقات استقامتی هستند پرسیده میشود. به نظر من آقای سهیل عیاری یک راننده کاملا فرانسوی هستند و من ایشان را به عنوان یک راننده حرفهای خیلی قبول دارم و مسابقات ایشان را نگاه کردم، درباره ایشان تحقیق کردم و فیلم دوربینهای سوار برخودرو ایشان را دیدم؛ راننده فوقالعاده با استعداد و سریعی هستند و به نظرم حتی لیاقت حضور در مسابقات فرمول یک را هم داشتند. رقابت همیشه هست و منتهی یک راننده فوقالعاده خوبی بود با یک پیشرانه قوی و میشود گفت از لحاظ مهارتی یا از لحاظ مالی و اسپانسری بر آقای عیاری غلبه بکند ولی در کل از لحاظ رانندگی آقای عیاری را واقعا قبول دارم ولی ایشان به عنوان یک راننده فرانسوی در ذهن من بودند و حتی در مسابقات با عنوان راننده فرانسوی شرکت میکنند و اخیرا که من مطرحتر شدم در دنیای اتومبیلرانی بهدلیل داشتن اسم ایرانی ایشان و پدرشان هم که ایرانی هستند مورد استقبال ایرانیها قرار گرفتهاند ولی طبق تحقیقات بنده آقای عیاری در میادین فرمول 3، فرمولا فورد، لِمان و تست ویلیامز به عنوان یک راننده فرانسوی شرکت کردهاند. با شرایط سنی من که الان 26 سال دارم درست است که اگر یک راننده انگلیسی بود که رقابت فوقالعاده زیاد است، در آن مسابقات میتوانستیم بگوییم بله از لحاظ زمانی من دچار مشکل بشوم ولی به عنوان یک راننده ایرانی در تاریخ ایران که توانستم در مسابقات تک سرنشین و به نزدیکترین حالت به فرمول یک برسد و طبق مقامهایی که تا الان با پرچم کشور ایران به عنوان یک راننده کاملا ایرانی و مسلمان کسب کردم، من هنوز از لحاظ سنی جا دارم. خیلی از رانندههای مسابقات حرفهایشان را از سن خیلی کم شروع میکنند، کارتینگ را از 6 یا 7 سالگی استارت میزنند و در سن 10 سالگی قهرمان کارتینگ جهان میشوند و قبل از 16 سالگی مسابقات حرفهای را شروع میکنند ولی چون من پایهگذار شروع این ورزش حرفهای در مسابقات تک سرنشین در جهان بودم و کسی نبود که من را راهنمایی کند و کسی نوبد که مسیر را به من نشان بدهد و در تمام شرایط مالی، تجربه و خیلی چیزهای زیادی که تأثیرگذار هستند زمان از دست بدهم اما بدون هیچ امکانات و اطلاعاتی توانستم وارد این ورزش بشوم و الان هم که 26 سال دارم حتما شانس حضور در مسابقات فرمول یک را دارم.
چقدر به حضور در فرمول یک نزدیک شدهای؟ برای ورود به فرمول یک چه برنامههایی داری؟ آیا میتوانیم به زودی منتظر نخستین ایرانی در مسابقات فرمول یک باشیم؟
برای حضور در فرمول یک من توانستم زمانیکه در مسابقات (پیش مسابقه فرمول 1) مقام سوم جهان را بهدست بیاورم بسیار افتخار بزرگی بود که از 20 راننده برتر دنیا مقام سوم را بهدست آوردم و بعد از آن مسابقه و مقام بنده مورد توجه تعداد زیادی از تیمها و استعدادیابهای تیمهای مختلف قرار گرفتم. بعد از آن در تست GP3 در سال 2014 شرکت کردم که زیر نظر تیم «کیترهم» (Caterham) فرمول یک بود، آکادمی تیم کیترهم و تیم فرمول یک فورس ایندیا که توانستم با عملکرد خوب در آن تست، وارد آکادمی کیترهم بشوم که در ایران کاترهام گفته میشود و این یک قدم بسیار مهم برای نزدیکتر شدن من به فرمول یک بود. الان که من وارد مسابقات شدم یک سری امتیازهایی باید کسب کنم که در مسابقات مختلف مثلا GP3، فرمولا رنو 3.5 لیتر شرکت کنم که همه اینها مستلزم حمایت مالی است چون هزینه زیادی دارد و اگر یک حمایت قوی پشت من باشد بدون هیچ شکی میتوانم این قول را به شما بدهم که اولین راننده ایرانی و مسلمانی باشم که در مسابقات فرمول یک حضور دارد. متأسفانه فرهنگ سرمایهگذاری و تبلیغات در این رشتههای ورزشی در ایران جا نیفتاده و تمام تلاش من برای این فرهنگسازی است تا باعث شود سرمایهگذاری و اهمیت آن مشخص بشود که برای آن سرمایهگذاری که میخواهید انجام دهید، چقدر بازگشت سرمایه و بازگشت تبلیغات و ارزش تبلیغاتی خواهد داشت و فعالیتهای بیزینسی و یا تبلیغی انجام دهد.
رانندگانی چون سباستین فتل (در 19 سالگی)، فرناندو آلونسو (در 19 سالگی) و جنسون باتن (در 20 سالگی) وارد مسابقات فرمولیک شدند و توانستند به عناوین قهرمانی دست پیدا کنند. با توجه به شرایط نامساعد فعلی اقتصادی کشورمان چقدر خود را خوششانس میبینید تا با یافتن اسپانسرهای میلیون دلاری بتوانید به مسابقات فرمولیک راه پیدا کنید؟
من خودم را کاملا خوششانس میبینم، این خود آدمها هستند که شانس خودشان را بهوجود میآورند. اگر من بخواهم بگویم شرایطم مناسب نیست و سنم بالا رفته یا اقتصاد کشور خراب است و بخواهم از این بحثها در ذهنم داشته باشم منفی هست که من اصلا دوست ندارم به آنها فکر کنم، من تلاش خودم را کردم، بیشتر از آنی که قابل درک باشد برای خودم و به هدف خودم واقعا ایمان دارم و به آن خواهم رسید.
اگر زمانی وارد مسابقات فرمولیک شدید، دوست دارید اولینبار در چه تیمی حضور داشته باشید و با کدام تیم بازنشسته شوید؟
من میدانم حضور در مسابقات فرمول یک برای تک تک افرادی که علاقه دارند یک رویاست، برای همین هم قدر این موضوع را میدانم و زمانیکه در فرمول یک حضور پیدا کنم برایم مهم نیست که با چه تیمی باشد، همین که در مسابقات حضور دارم خودش برای من خیلی ارزشمند است و واقعا خدا را شکر میکنم که در این موقعیت قرار گرفتم که بتوانم به این موضوع فکر کنم که من الان به فرمول یک خواهم رسید.
از وضعیت جسمانی یک راننده و آمادهسازی آن برای حضور در مسابقات فرمول 1 برایمان بگویید؟
فشار جسمی و ذهنی زیادی برای یک راننده در تمام مسابقات اتومبیلرانی و موتورسواری هست و فرمول یک بهدلیل فشار جی بالا و سرعت زیاد آن یکی از بیشترین فشارها به بدن راننده وارد میکند. مثلا در ترمزگیری یا سرپیچهایی که سرعت بالای 300 کیلومتر انجام میشود فشار بیش از 5 جی بر بدن وارد میشود که این فشار بیشتر به سر و گردن وارد میشود یعنی معادل 5 برابر وزن سر و گردن روی ماهیچههای ظریف گردن است و در حدود 20 تا 30 کیلوگرم وزن که در طول مسابقه چندین بار اتفاق میافتد. رانندهها باید خودشان را از لحاظ جسمی کاملا آماده نگه دارند و یکی از مهمترین مسائل بحث تصادفات شدت زیاد است که اگر به دیواره یا مانعی برخورد صورت گیرد، قدرت بدنی جلوی آسیب شدید به راننده را میگیرد.
بسیاری از رانندگان فعلی مسابقات فرمولیک به حضور در مسابقات LeMans علاقه فراوانی دارند. اگر زمانی شانس حضور در فرمولیک را نیافتید، مایل هستید در چنین رقابتهایی شرکت کنید؟
بله مسابقات لمانز فرانسه یکی از پرطرفدارترین مسابقات دنیاست و به نظر من هرکسی رانندگی دوست دارد به این مسابقه هم علاقهمند است و من بشخصه خیلی دوست دارم. برای من هر مسابقهای جذاب است چون در آن مسابقه سختی و رقابت زیاد است و باید از آن پیروز بیرون بیایم به همین دلیل جذابه؛ شخصا به اینکه در فرمول یک حضور پیدا نکنم فکر نمیکنم ولی چه قبل از حضور یا بعد از حضور در فرمول یک یا حتی دوران بازنشستگی قطعا چیزی از علاقه من به لمانز کم نمیشود و حتما در این مسابقه حضور پیدا خواهم کرد، هر راننده حرفهای باید در این مسابقه شرکت کنه و به نظرم اگر شرکت نکند اشتباه کرده چون مسابقه بسیار جذاب و شیرینی است.
در حال حاضر خیلی از نوجوانان و جوانان که فکر میکنند دست فرمان خوبی دارند، میخواهند به بالاترین سطح مسابقات اتومبیلرانی در سطح جهان برسند.آیا با تلاش میتوانند به این جایگاه برسند یا حتما باید خوب خرج کنند؟ در کشورهای دیگر رویه پیشرفت یک ورزشکار تا مراحل بالا مثل فرمول یک به چه صورت است؟
در کشور ما علاقه به ورزشهای موتوری خیلی زیاد است و بعضی از افراد همینطور که شما گفتید به اصطلاح خودشان دست فرمان خوبی دارند. دست فرمان خوب کافی نیست که یک راننده بتواند به یک سطح بالای مسابقات جهانی برسد؛ دست فرمان خوب به نظر من معیار اشتباهی است که در ایران جا افتاده در رانندگی خیابانی است که یک راننده به اشتباه ممکن است حرکات خطرناکی انجام بدهد و بین ماشینها بپیچد و تند رانندگی کند که من این موضوع را 100درصد رد میکنم و اصلاکار جالبی نیست و درست نیست که یک راننده خودش را اینگونه به عنوان یک راننده خوب ارزیابی کند؛ اگر کسی به این باور رسیده که دست فرمان خوبی دارد باید به پیست اتومبیلرانی همان شهر مراجعه کند و این دست فرمان بر چه معیاری درست شده! این معیار باید با توانایی ذهنی و سریع راندن یک خودرو در یک پیست سنجیده شود یعنی اینکه یک راننده بتواند با فکر و علم رانندگی کند و یک سری شرایط علمی در یک پیست انجام بدهد و غریزه سرعت قبل را کنار بگذارد و بهجای آنکه متفکرانه با یک علم رانندگی کند، زمانی هست که آن غریزه سریع راندن به کمکش میآید یعنی درکل رانندگی توأم با فکر، علم و صحیح راندن باعث میشود یک راننده سریع بشود. تکنیکهای خیلی زیادی در رانندگی وجود دارد که باید به تک تک آنها هنگام رانندگی توجه شود مثلا ترمز گرفتن، فرمان دادن و شتاب گرفتن باعث میشود که یک راننده سریع با اختلافی که میاندازد مشخص شود و این اختلافها هزارم ثانیهای است و با یک چشم برهم زدن با یک حرکت اشتباه میتواند کل رانندگی را مورد تأثیر قرار بدهد. تلاش قطعا مهم است و برای رسیدن به فرمول یک باید زیاد تلاش کنند. در اتومبیلرانی چون شما با یک وسیله نقلیه که باید از لحاظ امنیت بالا باشد، سر و کار دارید باید هزینه زیادی در نظر بگیرید و با کم خرج کردن اصلا نمیشود موفق شد. در کشورهای دیگر که کشورهای مطرحی در این زمینه هستند باید یک ورزشکار مراحل مختلفی را طی کند که به همان 7 مدرک که گفتم، برمیگردد.
در نزدیکی شهر ساوه، کمپانی تیلکه با همکاری یک مجموعه خصوصی در حال ساخت یک پیست اتومبیلرانی بینالمللی است. آقای ژان تاد (رئیس فدراسیون جهانی) در بازدیدی که از کشورمان داشتند احتمال میزبانی یک مرحله از مسابقات فرمولیک در ایران را رد کردند. اما امیدوار بودند که روزی کشورمان بتواند میزبان رشتههای دیگر اتومبیلرانی باشد. با توجه به شرایط سیاسی و فرهنگی فعلی کشورمان این احتمال را چطور ارزیابی میکنید؟
بله من در جریان بازدید از این پیست بودم و بالاخره دلایلی بود برای اینکه کار عملی نشد، به نظر من ایران شرایط خیلی عالی و پتانسیل بسیار بالایی دارد برای اینکه میزبان مسابقات موتوری مختلفی همچون موتور کراس، آفرود، رالی و... شود به خاطر شرایط خاص جغرافیایی و مناظر زیبایی که دارد. همچنین علاقه زیادی که بین مردم هست کمک میکند استقبال خوبی از مسابقات بشود ولی هدف از میزبانی یک کشور برای برگزاری این مسابقات حتی فرمول یک چیست؟! میزبانی این مسابقات هدفهای بیزینسی، تجاری و اقتصادی دارد و حتی بحثهای مثبت سیاسی که به یک کشور کمک میکند که در اقتصاد دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد و برای این است که کشورهای مختلف هزینههای هنگفتی به فرمول یک پرداخت میکنند که اجازه میزبانی را بگیرند برای همین اگر این شرایط تعریف شود که این کار چگونه میتواند به روابط سیاسی، اقتصادی و محبوبیت کشور کمک بکند قطعا مسئولان به این نتیجه خواهند رسید که چقدر میتواند به کشور کمک کند و به نظر من ایران تمام شرایط را دارد. باید با افرادی که این صلاحیت را دارند مشورت بشود تا اینکه به امید خدا بتوانیم یک روز میزبانی اینگونه مسابقات را در کشور شاهد باشیم.
آیا هم اکنون که دانستههای زیادی در زمینه اتومبیلرانی پیدا کردید برنامهای برای تاسیس یک مدرسه حرفهای در ایران دارید؟
من همیشه سعی کردم هم با فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی جمهوری اسلامی ایران همکاری کنم برای اینکه اطلاعات و تجربیاتم را در اختیارشان قرار دهم و هم سعی کردم به افرادی که از من کمک خواستند یاری برسانم ولی الان به نظر من مدارس حرفهای کارتینگ خوبی در ایران هستند که دارند فعالیت میکنند قطعا خیلی تجربه خوبی دارند و رانندههای خوب و ماهر و پراطلاع هستند که میشناسمشان و استقبال خیلی خوبی هم از این آموزش شده ولی به نظر من بخاطر تجربهای که من در قلب و مهد جهان داشتم، یک پتانسیل خیلی خوبی برای تأسیس یک مدرسه حرفهای در ایران دیدم که از سراسر کشور رانندهها و علاقهمندانی که راهکارش را بلد نیستند شرایطی را فراهم کند که اینها در این زمینه پیشرفت کنند چون متأسفانه بهخاطر فرهنگ پایین در زمینه موتوراسپرت و ورزشهای موتوری در ایران این کار تا حالا انجام نشده چون متاسفانه تجربه زیادی ندارند و افرادی مثل من که این تجربه را بهدست آوردم فکر کنم بتوانیم خیلی مفید واقع شویم. امیدوارم در آینده چنین کاری انجام شود و من خیلی امید دارم و نظرم روی این موضوع مثبت است و امیدوارم بتوانم چنین کاری انجام بدهم.
وضعیت کنونی مسابقات اتومبیلرانی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ بدون تعارف به نظر شما چند درصد رانندگان مسابقات ریس ایران روی اصول و حرفهای رانندگی میکنند؟
نسبت به 10 سال گذشته که من از ایران رفتم خیلی پیشرفت داشته و سطح علمی رانندگان بسیار بالا رفته ولی هنوز فاصله بزرگی بین سطح مسابقات ایران و حتی آسیا با اروپا وجود دارد برای اینکه در اروپا خیلی جدی این مسابقات انجام میشود. بدون تعارف همانطور که گفتید اگر بخواهم نظر بدهم رانندههای ایران پتانسیل فوقالعاده بالایی برای پیشرفت دارند و نمیتوانم به شما درصد بگویم ولی رانندهها باید این غریزی راندن را کنار بگذارند و علمی که دارند را عمل بیارند، با فکرشان رانندگی کنند تا تجربه به دست بیاورند، تحقیقات زیادی انجام دهند، خودشان را برای مسابقه آماده کنند و مشکل دیگری که وجود دارد نبود امکانات کافی برای انجام این کار است مثلا ماشینهایی که در کشور وجود دارد، توانایی مناسب را ندارند تا مهارتهای لازم را کسب کنند و باید چند سطح بالاتر باشند تا راننده بتواند توسط خودروهای ساخته شده برای ارتقای سطح رانندگی استفاده کنند.
آیا تا امروز از شما بهعنوان یک فرد با دانش و آموزشدیده در مقیاس جهانی در فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی کشورمان استفاده کردهاند؟
من زمانیکه در ایران حضور دارم همیشه سعی کردم در فدراسیون حضور داشته باشم برای کمک به ارتقای سطح این ورزش و تا الان که فعالیت خاصی انجام نشده و از آموزشهای حرفهای در مقیاس جهانی من استفادهای نشده اما اخیرا یک سری صحبتهایی انجام شده بین من و ریاست محترم فدراسیون جناب آقای دکتر سیدانلو که تازگی به این سمت دست پیدا کردند و این فعالیتها باعث میشود که من اطلاعاتم را در اختیارشان قرار بدهم و فدراسیون بتواند بومیسازی کند و سطح این ورزش موتوری را ارتقا بدهد چون قطعا هدف ما یکی است. این فرهنگسازی باید انجام بشود تا کمکی به صدها یا هزاران راننده دیگری کند که در عرصه اتومبیلرانی جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند.
در فضای مسابقات مسلمان بودنتان حاشیهساز نشده؟
خیلی برایشان جذاب بود که یک راننده مسلمان آنهم نه از یک کشور عربی بلکه ایران آمده و با آنها رقابت میکند و همیشه مورد صحبت قرار میگرفت که راننده مسلمان ایرانی هستم و با رفتارهای روزمره متفاوتی که نسبت به خیلی از رانندهها داشتم همیشه کلا فعالیتهای من توی چشم بود و برایشان جذاب بود و حاشیههای مثبتی که باعث میشد جذابیت این موضوع بالاتر برود که من دارم با آنها رقابت میکنم و رقیب سرسختی هستم و همه اینها دست به دست هم داد که موضوع جذاب شود و در موردش زیاد صحبت کنند.
اگر بخواهید در ایران یک رشته ورزشی را دنبال کنید کدامیک را انتخاب میکنید و دلیلتان چیست؟
به غیر از اتومبیلرانی هم من در ورزشهای مختلف همیشه فعالیت داشتم، تنیس، شنا و پنج ورزش رزمی مختلف را انجام میدهم مثل مویتای (Muay Thai)، جودو، جوییتسو برزیلی (Jiu-Jitsu)، بوکس و فول کانتکت که اینها بهصورت رقابتی نیست و برای آمادگی جسمانی من است.
در موفقیت شما چه کسی بیشترین تأثیر را داشته؟ و اگر بخواهید فقط از یک نفر تشکر کنید کدامیک از اطرافیان شماست؟
من همیشه گفتم پدرم تمام مدت من را حمایت کردند و اگر حمایتهای پدرم نبود من هیچ وقت نمیتوانستم به اینجایی که هستم برسم و همیشه شکرگزار این موضوع بودم و اطرافیانم درک کردند که من دارم یک کار سختی انجام میدهم و هدف خیلی بزرگی دارم و همیشه از من حمایت کردند و دوستانم را هم طوری انتخاب کردم و رفت و آمد داشتم که من را درک کرده و به من کمک کنند.
سخن نهایی
همیشه واقعا از تمامی حامیانی که بودند و همه طرفدارانی که من را حمایت کردند و کنارم بودند برای اینکه بتوانم با حمایت کامل در مسابقات حضور پیدا کنم و همیشه من را تشویق کردند، تشکر میکنم چون اگر حمایت این افراد یا مردم عزیز کشورمان نبود، هرگز نمیتوانستم با یک دل پر امید به بهترین شکل در مسابقات حضور پیدا کنم و ممنونم که من را باور کردن و به من ایمان داشتند تا غیرممکن را به ممکن تبدیل کنم و همچنین از هیأت موتورسواری و اتومبیلرانی استان خراسان رضوی که همیشه من را حمایت کردند و همچنین فدراسیون جمهوری اسلامی که همیشه سعی کردند مسیر را مقداری هموارتر کنند تا به هدفم برسم و امیدوارم که در آینده نزدیک این حمایتها عملی شود و واقعا بتوانیم پرچم کشور عزیزمان را بیشتر از الان به اهتزاز در بیاوریم. در پایان تشکر میکنم از شما و از وقتی که گذاشتید و آرزو میکنم برای افرادی که واقعا علاقه دارند و هر هدفی را دنبال میکنند به آن هدف برسند.