عصر خودرو:مردهاند، ردیف به ردیف، کنار هم، شانه به شانه، رها شده اند زیر آفتاب بی جان پاییز، چشم بسته اند روی همه خاطره ها؛ روزهای خوش گذشته. رسیده اند به خط پایان، به گورستان. شده اند اسکلتهایی بی حرکت، بی جان. گذشته شان اما پر از خاطره است؛شهر به شهر، آدم به آدم، خیابان به خیابان.
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از جامجم آنلاین، 66 کیلومتر دور از پایتخت و خیابانهای شلوغ و پر رفت و آمدش، کمی پایین تر از شهرک صنعتی شمس آّباد، از در بزرگ مرکز اسقاط خودروهای فرسوده میگذریم و یک گورستان واقعی مقابل مان قد میکشد. گورستانی که جا به جا پر از اسکلت ماشینهایی است که تا آخر عمرشان زمان زیادی نمانده. در سرنوشت تک تک این ماشینها یک کلمه نوشته شده است: اسقاط. سرنوشتی که تومار زندگی شان را برای همیشه در هم میپیچد.
مرکز اسقاط خودرو برای ما با همین تصویر شروع میشود؛ صفی طولانی از خودروهایی فرسوده. خودروهایی که به ردیف کنار هم چیده شدهاند. در رنگها و مدلهای مختلف از ماشینهای سبک گرفته تا انواع و اقسام ماشینهای سنگین.
کمی جلوتر، وقتی با سیدجعفر عطری مدیر داخلی این شرکت اسقاط خودرو همراه میشویم، به مراسم خداحافظی ماشینهایی قدم میگذاریم که در انتظار سربریدن هستند؛ اصطلاحی که به شوخی آقای عطری به کار میبرد و در توضیح بیشتر میگوید:« خیلی وقتها وقتی مالک ماشین زنگ میزند و سراغ ماشینش را میگیرد ما به شوخی میگوییم، سرش را بریدیم و عمرش تمام شد.»
تایید اصالت ماشین در مرحله اول
فرآیند اسقاط، اینجا هر نام و اصطلاحی که داشته باشد، همیشه با یک روش و شیوه مشخص انجام میشود. شیوهای که عطری درباره اش میگوید:« کار قانونی اسقاط همیشه در دفاتر ثبت نام خودروهای فرسوده انجام میشود، بعد از اینکه صاحب ماشین فرم بازدید گرفت، به اینجا مراجعه میکند. یعنی ما اینجا فقط فیزیک ماشین را تحویل میگیریم و در مرحله اول هم اصالت ماشین را بررسی میکنیم.»
همینجا پای افسر و کارشناس راهور به این مرکز باز میشود:« وقتی فرم بازدید به دست ما رسید، انجام کارهای تکمیلی آغاز میشود و افسر و کارشناس راهور در این مرکز حضور پیدا میکند تا اصالت ماشین را تایید کند.»
اصالتی که سه رکن اساسی دارد: تایید شاسی، اتاق و موتور. بعد از تایید این سه رکن توسط کارشناس راهور، مرحله اسقاط آغاز میشود.
توضیحات بیشتر درباره مرحله اسقاط را از زبان رئیس همین مرکز میشنویم:« اسقاط سواریها کار زیادی نمیبرد، همان روز باید شماره موتور و شاسی پاک شود و سقف هم برداشته شود اما برای ماشینهای سنگین مثل مینی بوس، اتوبوس و انواع کامیون ها، این فرآیند دو روز زمان میبرد. البته تمرکز ما بیشتر روی اسقاط ماشینهای سبک تر است، اما از دوسال پیش که راه برای اسقاط خودروهای سنگین هم باز شده، این خودورها را هم پذیرش میکنیم.»
پیکان و پیکان وانت ؛ درصف اول اسقاط
بهانه اسقاط فرسودگی است؛ دلیلی که باعث آلودگی هوا و به خطر افتادن جان شهروندان میشود. بهانهای که امروز، ماشینهای زیادی را به این مرکز اسقاط کشانده است.
با تمام و اما اگرهایی که در اجرای طرح اسقاط خودروهای فرسوده وجود دارد، مراکز اسقاط هنوز فعالند. آمار ماشینهای ورودی در هر مرکز متفاوت است، در این مرکز، به گفته عطری، در هفته به طور متوسط 200 ماشین از رده خارج میشود.
ماشینهایی که بیشتر پیکان و پیکان وانت هستند. عطری میگوید:« با اینکه این ماشینها سالهاست تولید نمیشوند اما هنوز در ناوگان حمل و نقل شهری حضور دارند و به همین دلیل آمار بالایی را در اسقاط دارند. بجز اینها، نیسانوانت و انواع و اقسام سواریهای خارجی که یا دیگر تعویض پلاک نمیشوند یا بیمه برایشان گران در میآید یا معاینه فنی ندارند، برای اسقاط به این مرکز میآیند.»
اتاق کناری دفتر کار مسئول این مرکز، اتاقی است پر از پلاک. پلاکها در قفسههای فلزی با نظمی خاص چیده شدهاند. عطری میگوید:« وقتی ماشین به مرکز اسقاط ورود پیدا میکند، پلاک دارد. از آنجایی که پلاک شناسه شخصی هر مالک است، به خاطر اینکه گم نشود آنها را در این اتاق نگهداری میکنیم. بعد از اینکه کارهای اسقاط انجام شد، پلاک را با مشخصات ماشین دوباره به راهور برمی گردانیم و مالک میتواند از این پلاک روی یک ماشین دیگر استفاده کند.»
مرحله دوم ؛ پاکسازی کامل ماشین
خارج از فضای اداری مرکز اسقاط، ماشینها در فضایی به وسعت سه هکتار پراکنده شدهاند. بدون پلاک ها، با کدهای مخصوص شناسایی میشوند؛ کدی که با حروف درشت روی بدنه یا شیشه جلوی ماشین نوشته شده است و در تمام مراحل دمونتاژ همیشه با آنهاست.
دمونتاژ اصطلاحی است که در مرکز اسقاط زیاد میشنویم؛ توضحیش از زبان مدیر داخل مرکز میشود: پاکسازی: « بعد از تعریف افسر، دمونتاژ ماشین شروع میشود، مراحلش هم به این صورت است که اول وسایل داخلی ماشین، صندلی ها، موکت و کلیه وسایل پلاستیکی جدا میشود و در مرحله بعدی، سراغ فنی ماشین میرویم.»
موتور، گیربکس، فنر، کمک فنر و بقیه لوازم فنی دیگر هم در این مرحله با برش از بدنه و اسکلت اصلی ماشین جدا میشود.
ما سید محمد نقوی را در همین بخش میبینیم؛ بخش دمونتاژ و پاکسازی بخشهای فنی ماشین. در فضایی که ماشینها مثل قطعههای دومینو در یک صف ایستادهاند.
سید محمد، از سه سال پیش در این مرکز مشغول به کار است:« اینجا بیشتر پیکان، پراید و پژو آردی برای اسقاط میآید. »
برای سید محمد که کارش پاکسازی و برش ماشینهای اسقاطی است، دمونتاژ ماشین خارجی با ایرانی تفاوت محسوسی دارد؛ دلیلش را از زبان خودش بشنوید:« ماشینهای خارجی سیستم پیچیده تری دارند، برش قطعات شان وقت بیشتری میبرد.»
و این یعنی پاکسازی و برش یک ماشین خارجی برای سید محمد به اندازه سه ماشین ایرانی طول میکشد و به همین دلیل، دوست دارد بیشتر روی ماشینهای داخلی کار کند: « اینجا اگر برشکار حرفهای باشد، در روز 18 تا 20 ماشین را پاکسازی میکند.»
مرحله سوم ؛ پرس
کمی جلوتر از ماشینهایی که در صف پاکسازی موتور و گیربکس، ایستادهاند، اتاقک پرس در انتظار فرسودههایی است که تا همین چند وقت پیش، هن و هن کنان خیابانهای شهر را بالا و پایین میکردند، در سربالاییها نفس شان میگرفت و با سرفههایی بلند، حجم انبوهی از دود را به ریههای شهر وارد میکنند.
علی صالحی، مسئول پرس ماشینها در این مرکز است:« من ماشینهای پاکسازی شده را با چنگ از روی زمین برمی دارم و داخل دستگاه پرس میاندازم. بعد بلوک فشرده آماده شده را از داخل دستگاه بیرون میآورم تا آماده بارگیری شود.
زمانی که صالحی برای پرس اسکلت هر ماشین نیاز دارد، حدود 10 دقیقه است . 10 دقیقه زمان، برای اینکه اتاقک ماشین آنچنان به هم فشرده شود که محصول خروجی نهایی دیگر شباهتی به آنچه که قبلا بود نداشته باشد.
صالحی با دستگاه چنگ و بیل مکانیکی اش، در روزهای شلوغ 30 تا 35 بار اتاقک خالی ماشینها را روانه دستگاه پرس میکند. نتیجه کار او، بلوکهایی بزرگ، سنگین و فلزی است. بلوکهایی که مدیر داخلی مرکز اسقاط درباره اش به ما میگوید:« معمولا وزن هربلوک چیزی حدود 400 تا 500 کیلو است؛ که از پرس اسکلت یک ونیم یا دو ماشین به دست میآید.»
مقصد نهایی بلوکهایی که امروز در گورستان ماشینهای اسقاطی، روی هم چیده شدهاند، کیلومترها دورتر از تهران است. عطری میگوید:« این بلوکها برای ذوب شدن بار تریلی شده و راهی کارخانههای ذوب فلز در دلیجان، اصفهان، اهواز و ... میشوند.»
در محوطه اسقاط ماشینهای سنگین، مقابل وسیلههای نقلیهای میایستیم که مشابه شان این روزها در سطح شهر زیاد است ؛ وسیلههایی که به گفته مدیر داخلی این مرکز اسقاط، موتورشان به طور قطع سوراخ میشود: «بعد از تایید افسر ما موظفیم که موتور این ماشینها را به اصطلاح بترکانیم و سوراخ کنیم که به هیچ وجه قابل استفاده نباشد. چراکه طبق قانون ماشینهای فرسوده باید از ناوگان شهری خارج شوند، نه اینکه دوباره به شکل دیگری به این ناوگان برگردند.»
عطری همین جا به مالکان خودروهای فرسوده هشدار میدهد:« مردم باید خیلی دقت کنند که ماشین را حتما به مراکز مجاز تحویل بدهند. چراکه بعضی مراکز کلاهبرداری میکنند و با پیشنهاد رقمهای بالاتر، ماشین را تحویل میگیرند اما قطعات آن را اسقاط نمیکنند، مثلا قسمت جلویی یک ماشین را روی یکی دیگر سوار میکنند، در این صورت پای مالک همیشه گیر است. »
مُهر پایان روی خاطره ماشین ها
اینجا در محوطه اسقاط ماشینهای سنگین، خاطرهها روی سقف ماشینها پرسه میزنند؛ در اتاقک خالی شان میپیچند و از پشت شیشهها زل میزنند به بیرون. اینجا هم تن ماشینها زخمی است؛ آخرین نشانههای بودن، در این محوطه هم عددهایی چند رقمی است؛ 961677، 114085 ؛ 93288.
کسی نمیداند، خاور شماره 114085، چه روزها و شبهایی را با شوفرش در جادهها گذرانده...مینی بوس شماره 93288 چند مسافر را تا مقصدشان رسانده و کامیون بنز دماغ دار شماره 961677 از خم کدام جادهها گذشته. گورستان اینجا هم خط پایان است؛ پایان خاطرههای خوش گذشته.