عصر خودرو- بعد از حدود یک ربع انتظار یکی از تاکسیها به سرعت از کنارت رد میشود، اما احساس میکنید یکی از جلو برایت بوق میزند و در حال عقب آمدن هست، باز تراول ۵۰ هزار تومانی را برای کرایه ۷۵۰ تومانی نشان میدهی اما راننده میگوید بفرمایید سوار شوید.
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از فارس ، آفتاب داغ روزهای آخر بهار وقتی به کف آسفالت برخورد میکند، گرمای آن چندین برابر میشود، این داغی در ساعاتی مثل 12 تا 15 شدت بیشتری دارد و راه رفتن در هوای شرجی مازندران را سخت میکند.
وقتی در این هوای گرم منتظر تاکسی باشید و پول خردی به همراه نداشته باشید، مجبور میشوید، 10 دقیقهای تراول 50 هزار تومانی را برای تاکسیهایی که از جلویت رد میشوند، نشان بدهید تا هم زمان سوار شدن با اخم و اعتراض راننده مواجه نشوی و هم خودت شرمنده از اینکه پول خرد به همراه نداری و موجب آزار و اذیت راننده تاکسی بشوی که این هوای گرم و ترافیک پشت به پشت ماشینها در خیابانهای تنگ مرکز مازندران برای یک لقمه نان باید سر 750 تومان یا 800 تومان کرایه یک کورس تاکسی چانه بزنند.
به ناچار تراول را از جیبت بیرون میآوری و به سمت تاکسیها نشان میدهی خیلیها ترجیح دادند که اصلاً نیش ترمز هم نزنند و به سرعت از جلویت رد شوند، تیزی آفتاب فرق سرت را نشانه گرفته و کلافه از شرجی بودن هوایی هستی که باید در کنار نداشتن پول خرد، آن را هم تحمل کنید.
بعد از حدود یک ربع انتظار یکی از تاکسیها به سرعت از کنارت رد میشود، اما احساس میکنید یکی از جلو برایت بوق میزند و در حال عقب آمدن هست، باز تراول 50 هزار تومانی را برای کرایه 750 تومانی نشان میدهی اما راننده میگوید بفرمایید سوار شوید.
وقتی سوار شدید، باز تراول را به سمت راننده میگیرد، راننده میگوید: نمیخواستم کرایه بگیریم 50 تومان پول خرد از کجا بیاورم، گفت: من نشان دادم که بگویم پول خرد ندارم، میگوید: فهمیدم اما ترجیح دادم سوارتان کنم، چون دیدم در این هوای گرم منتظر تاکسی هستید و تو این گرما تاب آوردن سخت است، از راننده تشکر میکند و اصرار حالا که محبت کردید، بیشتر از کرایه معمول بردارید تا متضرر نشوید، میگوید نخواستم کرایه بگیرم.
خانمی در ایستگاه بعدی سوار میشود، وقتی سوار شد، گفت: آقا دربست؟ راننده گفت: کاش یادمان باشد که خدا جواب کار خوب و بد ما را همینجا میدهد.
گفتم: خبرنگارم؛ درددلش شروع شد که کرایه تاکسی 750 تومانی را برای مسیرهای داخل شهری ساری مصوب کردند، چک و چونه راننده و مسافر سر این مسئله به جدل هر روز دو طرف تبدیل شده است.
میگوید: گرانی وسایل و تجهیزات ماشین و بیمه هم مشکلات دیگری هستند که در کنار مشکلات اقتصادی با آن دست و پنجه نرم کردیم، کاش مسؤولان هم بشنود والا گیر آوردن 50 تومان پول خرد دردسر همیشگی شده برای ما، رُند کردن کرایه و واقعی شدن نرخ آن تنش بین مسافر و راننده را کم میکند.
درباره ساری کارت یا همان « کارت شهروندی» که بنا به اظهارات مسؤولان سازمان فاوا شهرداری ساری چند میلیاردی برای آن هزینه شده، تا رانندهها و مسافران بهجای بحث بر سر 50 تومان پول خُرد مشکلشان بدون تنش برطرف شود نیز میگوید: گاهی مواقع رانندگان و مسافران هم اقبالی به این مسئله نشان نمیدهند هرچند باید فرهنگ استفاده از این ابزار هم ترویج شود.
به مقصد نزدیک شدم، اما راننده همچنان داشت درددل میکرد، اما در پایان گفت ما تلاش میکنیم روزی حلال تحویل زن و بچههایمان بدهیم بقیه را خدا جور میکند مثل امروز.
پیاده که شدم تصویری خوبی از این راننده و تفکرش برایم نقش بست کاش به اندازه راننده تاکسی امید و انصاف داشته باشیم.