عصر خودرو- چند روز بیشتر تا آغاز سال ۹۸ باقی نمانده است؛ سالی که «بنزین هزار تومانی» در آن چهار ساله میشود. ماجرای قیمت بنزین در ایران این روزها تبدیل به نامعادلهای شده است که ظاهرا نه دولت و نه مجلس راهحلی برای آن ندارند. ظاهر ماجرا ساده بهنظر میرسد. صاحبان خودرو در ایران میتوانند باک خودروهایشان را با بنزینی که قیمت هر لیتر آن هزار تومان است پر و سوخت ترددهای ضروری و غیرضروری خود را تامین کنند.
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از دنیای اقتصاد، قیمت بنزین در ایران آخرینبار در اردیبهشت 94 تغییر کرد و با تعیین قیمت هزار تومان برای هر لیتر از این کالای استراتژیک، نقطه پایانی بر سهمیهبندی بنزین گذاشته شد. تا پیش از این زمان، قیمت هر لیتر بنزین سهمیهای 700 تومان در لیتر بود و متقاضیان بنزین آزاد نیز هزار تومان برای هر لیتر پرداخت میکردند. اما پس از لغو سهمیهبندی، بنزین تکنرخی و قیمت هزار تومان برای آن تعیین شد. تا اینجای کار ظاهرا همهچیز خوب پیش میرود. بنزین با کیفیت و ارزان در سراسر کشور در دسترس است و در سالهایی که قیمت کالاها در ایران تحتتاثیر تورم عمومی کشور با رشدی نسبی همراه بوده، بنزین کالایی مستثنی بوده و هیچ تغییر قیمتی به خود ندیده است. اما چه چیزی باعث شده است قیمت بنزین بهعنوان کالایی استراتژیک، از تورم عمومی کشور عقب بماند و روی قیمت هزار تومان باقی بماند؟ تبعات این اتفاق چیست و این ثبات قیمت چه هزینههای پیدا و پنهانی بر دوش کشور و مردم میگذارد؟ و سوالی که بسیار مهم به نظر میرسد این است که این روند تا چه زمانی امکان تداوم خواهد داشت؟ تمام این سوالات در شرایطی وجود دارند که تا زمانیکه به دنبال پاسخ آنها نباشیم همهچیز خوب به نظر میرسد، آنقدر خوب که حتی ممکن است افراد پیگیر برای یافتن این پاسخها، از سمت عموم مردم مذمت شوند. اما واقعیاتی که پشت ظاهر زیبای بنزین هزار تومانی پنهان شده است، شرایطی را ترسیم میکند که به نظر میرسد هر ایرانی باید از آن مطلع شود و با احساس مسوولیت نسبت به آن، دولت را به سیاستگذاری صحیح در زمینه تولید، قیمتگذاری و توزیع بنزین موظف کند.
تمام هزینههای بنزین هزار تومانی
در حال حاضر ایران رتبه سومین بنزین ارزان دنیا را به خود اختصاص داده است. بر اساس اطلاعات سایت Petrol Prices Global هر لیتر بنزین در ایران بر اساس دلار آمریکا، با قیمت 29 سنت عرضه میشود. این قیمتی است که بر اساس نرخ دلار دولتی (4200 تومان) محاسبه شده است و اگر نرخ دلار در بازار آزاد (حدود 13 هزار تومان) را در نظر بگیریم، قیمت هر لیتر بنزین در ایران چیزی حدود 8 سنت خواهد بود که بسیار ارزانتر از قیمت بنزین در کشور سودان است که رتبه دوم ارزانترین بنزین را در لیست Petrol Prices Global به خود اختصاص داده است. طبق اطلاعات این سایت، هر لیتر بنزین در سودان با قیمت 13 سنت عرضه میشود. اما اگر طبق اطلاعات Petrol Prices Global همان قیمت 29 سنت را برای قیمت هر لیتر بنزین در ایران در نظر بگیریم، مشاهده خواهیم کرد که این قیمت فاصلهای قابلتوجه با قیمت بنزین در فوب خلیج فارس دارد. قیمت هر لیتر بنزین در فوب خلیجفارس چیزی حدود 47 سنت است و طبق برنامه پنجم توسعه، قرار بر این بوده که قیمت هر لیتر بنزین تا پایان این برنامه (سال 95) به 90 درصد قیمت فوب خلیج فارس برسد. قیمت فوب (FOB) در واقع نشاندهنده قیمت کالا تا لحظه تحویل روی کشتی است و شامل هزینههای بعدی نظیر کرایه حمل، بیمه، تعرفههای وارداتی یا مالیات نمیشود. در هر حال با وجود گذشت چند سال از برنامه پنجم توسعه، نهتنها قیمت بنزین در ایران به فوب خلیجفارس نزدیک نشده، بلکه طی سالهای گذشته فرصت اصلاح قیمت بنزین از سمت دولت نادیده گرفته شده و قیمت این سوخت با ارزش، همچنان روی هزار تومان ثابت باقی مانده است. این ثبات قیمت بدون پرداخت هزینههای گزاف از سمت دولت امکانپذیر نیست و دولت در حالی بر سیاست پرداخت یارانه به قیمت سوخت اصرار دارد که اگر اهداف بنزینی برنامه پنجم توسعه به درستی محقق میشد، قیمت عرضه هر لیتر بنزین در ایران باید چیزی حدود پنج هزار و 800 تومان میبود. اما چرا قیمت بنزین باید اصلاح شود؟ و پرداخت بهای بیش از هزار تومان برای بنزین به چه معناست؟
هدایت یارانه انرژی در مسیر صحیح
نخستین فایده اصلاح قیمت سوخت در پیشگیری از سوخت شدن میلیاردها دلار یارانه پنهانی است که سالانه برای ثابت نگه داشتن قیمت سوخت در کشور پرداخت میشود. گزارش آژانس بینالمللی انرژی از میزان یارانهای که در کشورهای مختلف در سال 2017 برای انرژی پرداخت شده، نشان میدهد که ایران رکورددار پرداخت یارانه انرژی در میان کشورهای جهان بوده تا آنجا که چین را با جمعیتی 17 برابری، پشتسر گذاشته است. طبق این گزارش در سال 2017 در ایران 45 میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت شده است که 7 میلیارد دلار بیش از یارانهای است که برای بخش انرژی در چین پرداخت شده است. به این ترتیب سالانه میلیاردها دلار یارانه پنهان به سوخت اختصاص پیدا میکند تا هزینههای سنگین تولید و تامین آن پوشش داده شود و با نازلترین قیمت وارد باک خودروهایی شود که قیمت ارزان مشوقی برای پرمصرفی آنها شده است. این در حالی است که اگر قیمت سوخت در ایران مطابق قیمتهای جهانی اصلاح شود، منابع عظیم مالی که با عنوان یارانه انرژی برای ثابت نگه داشتن قیمت بنزین پرداخت میشود تا در هوا دود شود، فرصت ورود به توسعه زیرساختهای کشور از جمله زیرساختهای حمل و نقل عمومی را پیدا میکند. در عین حال اصلاح قیمت سوخت و حذف یارانه پنهان آن میتواند به تقویت توان دولت برای ایجاد اشتغال یا افزایش یارانه نقدی اقشار نیازمند منجر شود.
مانعی برای قاچاق سوخت
دومین فایدهای که در اصلاح قیمت بنزین نهفته است، از بین رفتن جذابیت این کالا برای قاچاق است. قیمت بنزین و گازوئیل در کشورهای همجوار ایران به قیمتهای جهانی نزدیک و از ارزش قابل توجهی برخوردار است. برای مثال هر لیتر بنزین در افغانستان 67 سنت است و قیمت این کالا در عراق که همسایه غربی ایران است، روی 63 سنت قرار دارد. با توجه به فاصلهای که میان قیمت بنزین در ایران و کشورهای همسایه وجود دارد، طبیعی است که میل زیادی برای قاچاق این کالا به آن سوی مرزها وجود داشته باشد. این میل به خصوص بعد از نوسانات ارزی که به تشدید اختلاف قیمت سوخت در ایران و کشورهای همسایه منجر شد، بسیار بیشتر شده است. نشانههای رشد قاچاق بنزین و گازوئیل را میتوان در شدت گرفتن رشد مصرف داخلی این کالاها جستوجو کرد. رشد مصرف بنزین در سال 97 نسبت به سال قبل از آن 10 درصد ارزیابی میشود که در هیچ یک از سالهای گذشته مشاهده نشده است. بر اساس تازهترین گزارش منتشر شده از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، این میزان رشد مصرف با رشد تولید خودروهای سبک و سنگین کشور همخوانی ندارد بنابراین میتوان ریشه آن را در افزایش قاچاق یافت. هرچند اطلاعات دقیقی از میزان قاچاق این کالای استراتژیک وجود ندارد اما طبق برآورد ستاد مبارزه با قاچاق کالا، روزانه حدود 5/ 11 میلیون لیتر قاچاق سوخت به خارج از کشور صورت میگیرد که بیش از 80 درصدآن به قاچاق نفتگاز اختصاص دارد. بنابراین میتوان مشاهده کرد یکی از مهمترین گروههای ذینفع سوخت ارزان که سالانه میلیاردها دلار از ثروت ملی به آن اختصاص پیدا میکند، قاچاقچیانی هستند که چوب حراج به این ثروت ملی زدهاند.
حفظ توان خودکفایی در تولید بنزین
سومین نتیجه مثبتی که تغییر سیاستهای بنزینی دولت میتواند داشته باشد، حفظ یک دستاورد ملی در زمینه تولید بنزین است. ایران تا مهر ماه 97 واردکننده بنزین بود. اما از این ماه به بعد و با تکیه بر افزایش توان داخلی در تولید بنزین، واردات بنزین قطع شد. این دستاورد با تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس به دست آمد. ستاره خلیج فارس پالایشگاهی مشتمل بر سه فاز است که هر فاز آن توان فرآوری روزانه 120 هزار بشکه میعانات گازی و تبدیل آن به بنزین و گازوئیل با استاندارد یورو4 و یورو5 را دارد. با تکمیل سومین فاز این پالایشگاه در آخرین روزهای بهمن سال جاری، مجموع تولید بنزین کشور به 105 میلیون لیتر در روز رسید که به معنای خودکفایی در تولید بنزین است. با این حال اگر مصرف بنزین که زیر سایه قیمت غیرواقعی این محصول شدت گرفته و طبق اعلام وزارت نفت در اسفند امسال به 88 میلیون لیتر در روز رسیده است، در سال آینده نیز به شدت امسال ادامه داشته باشد، دستاورد بزرگ خودکفایی در تولید بنزین تنها طی چند ماه از بین خواهد رفت. این اتفاق به معنای وابستگی دوباره کشور به واردات بنزین آن هم در دوران سخت تحریم است. با وجود این تهدید، دولت در بودجه سال 98 هیچ پیشنهادی برای اصلاح قیمت بنزین ارائه نکرده است و مجلس شورای اسلامی نیز هیچکدام از طرحهای پیشنهادی برای تغییر سیاستهای بنزینی را تصویب نکرد. نگرانی دولت و مجلس از اصلاح قیمت بنزین، افزایش نارضایتی مردم در شرایط دشوار اقتصادی است. با این حال کارشناسان اعتقاد دارند چنانچه دولت ضرورت اصلاح قیمت سوخت را بهعنوان اقدامی ملی بهطور شفاف با مردم در میان بگذارد، میتواند قیمت سوخت را در فضایی آرام اصلاح کند و عواید آن را به اشکال مختلف به مردم بازگرداند. در این صورت هم بار سنگین پرداخت یارانه انرژی از دوش دولت برداشته میشود و هم یارانه سوخت به جای دود شدن در هوا، به توسعه زیرساختهای خدماتی و تولیدی کشور منجر میشود.
راههای دولت برای اصلاح سیاست بنزینی
با اشاره به تبعاتی که بنزین ارزان برای اقتصاد کشور در پی دارد، کارشناسان توصیه میکنند دولت هرچه سریعتر به منظور اصلاح قیمت سوخت و کنترل مصرف آن (چه از روشهای قیمتی چه روشهای غیرقیمتی) اقدام کند. در غیر این صورت در سال 98 باید در انتظار رشد لجامگسیخته مصرف بنزین ناشی از مصرف داخلی و رشد قاچاق آن باشیم. در این میان اصلاح قیمت سوخت یکی از مهمترین و کارآترین پیشنهادها است در عین حال روشهای غیرقیمتی نیز میتوانند در کنترل رشد مصرف اثرگذار باشند. در حال حاضر با توجه به اینکه در آیندهای نهچندان دور سوختگیری تنها با کارت سوخت ممکن خواهد بود، سهمیهبندی بنزین و دو نرخی شدن آن از محتملترین گزینههای اصلاح قیمتی برای سال آینده است. با این حال آنطور که در گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس پیشنهاد شده است، دولت میتواند حتی با تکیه به روشهای غیرقیمتی مانند احیای کارت سوخت بدون سهمیهبندی، اصلاح کیفیت خودروهای تولید داخل و جایگزینی خودروهای فرسوده، تخصیص سوخت بر اساس پیمایش به ناوگان حملونقل دیزلی درون و برونشهری، حذف مطلوبیت قاچاق با فروش سوخت به قیمت فوب به مصرفکنندگان عمده، توسعه حملونقل مسافر با قطار شهری در تهران و 8 کلانشهر، گسترش LPG و موتورهای برقی و استفاده از ظرفیت خالی عرضه CNG در راستای کنترل رشد مصرف گام بردارد. با این حال اجرای بسیاری از این راهکارهای غیرقیمتی نیاز به منابعی دارد که راه تامین آن از اصلاح قیمت سوخت و افزایش درآمد دولت از این محل میگذرد.
سال 97 سال ارائه پیشنهادهای مختلف برای اصلاح سیاست توزیع و قیمتگذاری سوخت بود. از کوپنی کردن بنزین و توزیع روزانه سوخت در میان تمام افراد ایرانی (فارغ از اینکه صاحب خودرو هستند یا خیر) تا سهمیهبندی مصرف سوخت و تعیین قیمت آزاد برای سوختگیری بیش از سهمیه. با تمام ضرورتهایی که اصلاح قیمت سوخت دارد، باید دید آیا سال 98 سال به کارگیری یکی از پیشنهادهای اصلاح قیمت سوخت خواهد بود؟