عصر خودرو- سرنوشت صنعت خودرو در ایران به کلاف سردرگرمی شبیه شده که نه گذر سالها توانسته به شرایطش کمکی کند و نه تغییر دولتها باعث ایجاد تحولی کلان در این حوزه شده است، صنعتی که از سویی با توجه به سابقه طولانی و گستردگی فعالیتها نمیتوان به تعطیل شدنش فکر کرد و از سوی دیگر مقایسه وضعیت این صنعت در ایران با دیگر کشورهای در حال توسعه، فاصلهای قابل توجه را نشان میدهد که تنها به سمت بیشتر شدن حرکت میکند.
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» ، جواد هاشمی در جام جم نوشت: برایند کار صنعت خودرو در سالهای گذشته اینگونه بوده که خودروسازان از شرایطشان رضایت داشتهاند، نه صنایع وابسته به خودرو مانند قطعهسازان شرایط مطلوبی دارند، نه دولت از آنچه در این بخش اتفاق میافتد راضی است و در نهایت مردم به عنوان اصلیترین متقاضیان حاضر در بازار، انتقادهای گستردهای از وضعیت کیفیت محصولاتی دارند که در اختیارشان قرار میگیرد. در شرایطی که دولت واردات خودرو را از سال قبل ممنوع کرده، قیمت تمام شده خودروهای داخلی یکی از اصلیترین محورهای انتقادی مردم را تشکیل میدهد. در شرایطی که خودروسازان زیانده بودهاند و بسیاری از آنها معتقدند تداوم تولید با قیمت فعلی برای آنها منطقی نیست، متقاضیان خودرو نیز معتقدند نسبت به کیفیت محصول، پول قابل توجهی را پرداخت میکنند. وضعیت خاص صنعت خودروی ایران باعث شده تحلیل شرایط این بازار متفاوت باشد. در بسیاری از اقتصادهای دنیا، رابطه مستقیمی میان قیمت سوخت و قیمت خودرو برقرار است. به این ترتیب که با افزایش قیمت سوخت، میزان به صرفه بودن استفاده از خودروی شخصی کاهش مییابد و همین مساله به کاهش تقاضای خرید خودرو و کاهش قیمتها میانجامد. در ایران اما این منحنی نیز قابل اثبات نیست بهطوری که پس از افزایش قیمت سوخت در آبان امسال، نه تنها قیمت خودرو کاهش نیافت که حتی در هفتههای گذشته رشدی قابل توجه را نیز تجربه کرد تا جایی که بعضی خودروهای داخلی چند میلیون تومان گران شدند. حسن کریمی سنجری – کارشناس صنعت خودرو چرایی تبعیت نکردن قیمت خودرو از قیمت سوخت در ایران را تشریح کرده و معتقد است عوامل سه گانهای که فراتر از قیمت سوخت عمل میکنند، تاثیر اصلی را بر قیمتها میگذارد. به اعتقاد او شرایط دشواری که از چند ماه قبل در اقتصاد ایران آغاز شده، بر قیمت خودرو نیز اثرگذاشته است و اگر تغییری در شرایط بازار ایجاد نشود، احتمال افزایش قیمت تا پایان سال نیز وجود دارد.
در شرایطی که برخی تحلیلها از تاثیر مثبت افزایش قیمت بنزین بر بازار خودرو حکایت داشت و پیشبینی کاهش قیمتها را داشت، حرکت بازار در این هفتهها این طور نبود و حتی یک موج جدید افزایش قیمت نیز به وجود آمد. دلیل شکست این تحلیل چیست؟
باید در نظر داشت که هرچند میتوان قیمت سوخت را بر قیمت تمام شده خودرو اثرگذار دانست اما برای تحلیل شرایط این بازار عوامل مهمتر و اولویتدارتری هستند که تاثیر سوخت را تحتالشعاع خود قرار میدهند. در واقع اگر شرایط اقتصادی کشور متعادل بود و صنعت خودرو نیز با مشکلات زیربنایی و جدی درگیری نداشت، آنگاه امکان تاثیرگذاری سوخت بر قیمت خودرو بیشتر قابل رصد بود اما در شرایط فعلی، باید نقش دیگر عوامل را با دقت بیشتری دنبال کرد.
این عوامل مهم در چه حوزههایی تعریف میشوند و آیا تنها در صنعت خودرو هستند یا کل اقتصاد ایران را در بر میگیرند؟
برای توصیف شرایط این بازار، باید سه عامل اصلی را در نظر گرفت که یکی از آنها مربوط به کل اقتصاد ایران است، یکی از آنها با صنعت خودرو ارتباط دارد و عامل سوم به شرایط صنعت خودرو(عرضه و تقاضا) مربوط میشود. عامل نخست نرخ تورم در کل اقتصاد ایران است. آمارها نشان میدهد که با وجود برنامههای اعلام شده، هنوز نرخ تورم در اقتصاد ایران بسیار بالاست. این در حالی است که با توجه به محدودیتهای اقتصادی درآمدهای کشور با کاهش مواجه شده است، به این ترتیب ما از سویی با افزایش هزینهها به دنبال بالا رفتن تورم مواجه هستیم و از سوی دیگر درآمدها نیز افزایش خاصی نیافته است، پس بالا رفتن قیمت یک کالای تولیدی چندان دور از ذهن نیست. عامل دوم وضعیت لجستیک حمل و نقل کشور است. حتی اگر فرض را بر آن بگذاریم که فرهنگ استفاده از حمل و نقل عمومی در جامعه گسترش یافته و مردم از استفاده از اتوبوس و مترو استقبال میکنند نیز محدودیت زیرساختها و امکانات اجازه افزایش قابل توجه مسافران را نمیدهد و از این رو همچنان فرهنگ غالب، استفاده از وسیله نقلیه شخصی باقی میماند. عامل سوم بحث منحنی عرضه و تقاضا در بازار خودرو است. ما در تمام این سالها هیچگاه نتوانستهایم میزان عرضه را از تقاضای موجود در بازار بیشتر کنیم و این موضوع در یک سال و نیم گذشته و با توجه به مشکلاتی که صنعت خودرو با آنها مواجه بوده شدیدتر شده است. برای مثال ما در سال 96، حدودا یک میلیون و 400 هزار خودرو پلاکگذاری کردهایم اما این عدد در سال گذشته و با وجود محدود کردن واردات، به کمتر از یک میلیون پلاک کاهش یافته است و این نشان میدهد که ما از تقاضای موجود در بازار فاصله گرفتهایم. از این رو فارغ از مشکلاتی که خودروی ایران با آنها رو به روست و صرف نظر از مشکلات و انتقادات وارده به سایر بخشها، نمیتوان نقش این سه عامل را در کاهش نیافتن قیمتها نادیده گرفت.
این عوامل در ماههای گذشته نیز وجود داشته اما افزایش قیمت خودرو در هفتههای گذشته تشدید شده است. ارتباط این دو اتفاق با یکدیگر چگونه است؟
باید در نظر داشت که خودروسازان و فعالان این صنعت، با کنار گذاشتن انتقادات دیگری که به این حوزه وارد است، از شرایط راضی نیستند و با توجه به افزایش هزینهها، شرایط دشواری دارند. یعنی افزایش تورم مربوط به چند هفته نیست بلکه در ماههای گذشته ادامه داشته است، محدودیت تحریمها نیز به همین شکل وجود داشته است. از سوی دیگر وقتی عرضه از تقاضا جا بماند در سالهای بعد فاصله میان این دو شاخص افزایش مییابد. یعنی اگر ما در یک سال 400 هزار تقاضای بیپاسخ داشته باشیم، این عدد در سالهای بعد رشد یافته و تشدید میشود. موضوع دیگری که نمیتوان نقش آن را نادیده گرفت، وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور است. در شرایط فعلی اخبار مثبت میتواند بر بازار اثر مثبت داشته باشد و بالعکس، البته این موضوع تاثیرگذاری بیشتری بر قیمتها دارد و در بلندمدت باید همان عوامل بلندمدت را سامان داد.
در تغییرات کوتاهمدت، بسیاری معتقدند این دلالان هستند که قیمتها را برهم میزنند و با ایجاد یک شوک، سودجویی میکنند. سهم دلالان در این بازار را چطور میتوان تحلیل کرد؟
نمیتوان به دلالها نقش مبنایی و زیربنایی داد. یعنی آنها قطعا در بازار حضور دارند و تلاش خود برای تاثیرگذاری بر قیمتها را انجام میدهند اما آنها خود عامل ابتدایی نیستند. برای مثال وقتی به خاطر شوک تورمی قیمتها تغییر میکنند، دلالها فشار میآورند که این افزایش قیمت را تشدید کنند یا وقتی یک خبر مثبت یا منفی سیاسی یا اقتصادی مطرح میشود، دلالها تلاش میکنند با سوار شدن بر این موج شرایط بازار را تغییر دهند اما اینکه به آنها یک نقش محوری و تعیینکننده در ابتدای موج تغییر قیمتها بدهیم، قدری از واقعیتها دور است.
با نزدیک شدن به ماههای پایانی سال، آیا میتوان برای بازار خودرو یک تغییر قیمتی دیگر تصور کرد؟
بر اساس سنت بازار خودرو در ایران، در ماههای پایانی سال، تقاضای خرید خودرو به شکل قابلتوجهی افزایش پیدا میکند و بسیاری از این تقاضاها قصد دارند که در کوتاهمدت به محصول مدنظر خود دست یابند، از این رو به وجود آمدن تغییر در وضعیت بازار امری طبیعی است. در چنین شرایطی اگر بازار تغییر شرایط ندهد، این افزایش تقاضا میتواند حدی از افزایش قیمت را به وجود آورد. در وضعیت فعلی، یا خودروسازان باید تلاش کنند، سرعت تولید خود را متناسب با افزایش تقاضای ماههای پایانی بالا ببرند تا لااقل این افزایش تقاضای رخ داده در بازار، مدیریت شود یا باید یک خبر مثبت و تاثیرگذار در عرصه اقتصاد یا سیاست منتشر شود که اثر ابتدایی آن ریزش قیمتها در تمامی بازارها باشد و این موضوع بر کاهش قیمت در بازار خودرو نیز تاثیر بگذارد. یعنی افزایش تقاضای شب عید را یا باید با افزایش تولید جبران کرد یا در انتظار یک شوک مثبت باقی ماند، در غیر این صورت افزایش تقاضا میتواند بر وضعیت بازار، اثری منفی بگذارد.