عصر خودرو- همواره جانشینی یک خودرو موفق و اصیل امری بسیار دشوار و خطرناک است. شخصیت و محبوبیت یک محصول میتواند به قدری تاثیرگذار باشد که با عرضه یک خودرو، حتی با کیفیت و مشخصاتی بهتر، بازار و اذهان عمومی حس کنند که تغییر ایجاد شده به اندازه محصول قبلی بزرگ و قابل توجه نیست.
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، همین سبب شده است تا عرضه یک جانشین مناسب برای برخی خودروها امری دشوار و خطرناک باشد. علاوه بر این، برخی خودروسازان نیز در دورهای محصولی معین را با خودرویی با فلسفهای کاملا متفاوت جایگزین میکنند که گاهی نتایج مناسبی در پی ندارد. در این مطلب به سراغ خودروهایی میرویم که با وجود استثنائی بودن، نتوانستند جانشینی مناسب برای محصولی موفق و محبوب باشند.
پورشه 928 جانشین 911
در اواسط دهه هفتاد میلادی مدیران پورشه به این نتیجه رسیدند که مشکل عدم پایداری کافی مدل 911 قابل حل نیست و به دلیل کهنه بودن طرح و پلتفرم، باید با آن خداحافظی کنند و یک گرندتورر مدرن موتور جلو را جانشین آن کنند. مدل جدید 928 نام گرفت که خودرویی از هر نظر استثنائی طلقی میشد. در ابتدا تصمیم گرفته شد تا این دو مدل در کنار هم تولید شوند و رفته رفته 928 جایگزین 911 شود. اما در نهایت پافشاری برخی مدیران و عدم موفقیت 928 در فتح دلهای طرفداران پورشه و فروش پایینتر آن سبب شد تا 928 نتواند جایگزین 911 شود و این 928 بود که در میانه دهه نود میلادی کنار رفت.
جگوار XJS جانشین E Type
مدل جاودانه E Type در دهههای 60 و 70 میلادی توانست روحی تازه به کالبد جگوار بدمد. به همین دلیل ساخت جانشینی برای آن امر دشواری به نظر میآمد. در نهایت طرح انقلابی جدیدی در لوای مدل XJS کمی دیرتر از موعد معرفی شد. با این حال فلسفه این خودرو از هر نظر با سلفش متفاوت بود. ظاهری به دور از المانهای کلاسیک جگوار، وزن بیشتر، قدرت بیشتر پیشرانه و ذات لوکستر مهمترین تفاوتهای این دو خودرو بودند. در نهایت اما با وجود ساختارشکنی و البته موفقیت نسبی XJS در سه دهه، هرگز این خودرو جانشین سری E Type شناخته نشد و سری XK در دهه نود به اصول اولیه بازگشت.
تویوتا GT86 جانشین سلیکا
سلیکا یکی از محصولات برتر و اصیل تویوتا در دهه هفتاد تا قرن بیست و یکم بود. تویوتا در ابتدای قرن جدید میلادی تمامی محصولات اسپرت خود را کنار گذاشت و سلیکا نیز از این امر مستثنی نشد. در سالهای اخیر اما بلاخره محصولی اسپرت با روحی جذاب و کلاسیک به سبد محصولات تویوتا افزوده شد. با آن که بسیاری این خودرو یعنی GT86 را یکی از برترین خودروهای اسپرت ارزان و کوچک بازار میدانند، اما کمتر کسی این حقیقت را پذیرفته است که GT86 در حقیقت جانشین غیر مستقیم مدل سلیکا است. علاوه بر این فروش نه چندان خوب این مدل و شکست آن در بسیاری از بازارها نیز بر مشکلات آن برای جانشینی سلیکا افزوده است.
مرسدس بنز SLC جانشین کلاس S کوپه
در اوایل دهه هفتاد میلادی، مرسدس بنز تصمیم گرفت تا نمونه کوپه کلاس S را با نمونه 2+2 کوپه کلاس SL جایگزین کند. این کلاس جدید یعنی SLC به لطف ظاهر جذاب، عملکرد فنی خوب و کیفیت ساخت بالا به خودرویی محبوب و موفق بدل شد. اما اساسیترین المان کلاس S کوپه یعنی ابهت را نداشت. به همین دلیل تقریبا هیچ کسی SLC را جانشین سری SEC نمیدانست. در نهایت با وجود موفقیت کلاس SLC، مرسدس بنز نسل جدید کلاس S کوپه را در ابتدای دهه هشتاد میلادی راهی بازار کرد که موفقیت بیشتری کسب کرد.
مزدا RX-8 جاشین RX-7
مزدا در ابتدای قرن جدید میلادی توانست با محصول جدید خود یعنی RX-8 نظرها را به خود جلب کند. این خودرو در حقیقت یک کوپه 4 در با ظاهری مدرن و به دور از هر گونه ارتباط با سوپراسپرتها بود. این در حالی است که جد این خودرو یعنی RX-7، در سه نسل توانست نقش یک سوپراسپرت موتورجلو ژاپنی را ایفا کند و با ظاهری پر از خطوط تیز و شبیه به محصولات اروپایی، یک اسپرت تمام عیار باشد. به همین دلیل با وجود تمام موفقیتهای این مدل و انقلابی بودنش، این خودرو هرگز به عنوان جانشین برحق RX-7 شناخته نشد و خود را همراه با موتور روتاری وانکل به صفحات تاریخ برد.
فراری F50 جانشین F40
در سال 1995 جانشین مدل افسانهای F40 با کد F50 راهی بازار شد. این خودرو از پیشرانه و سیستم تعلیقی برگرفته از خودرو فرمولاوان فراری بهره میبرد که در نوع خود بینظیر بود. با این حال از نظر شتاب اولیه، عملکرد فنی و هندلینگ، بسیاری کماکان مدل F40 را خودرو برتر میدانستند و حس سواری F50 را ضعیفتر از سلف خود ارزیابی کردند. بدین ترتیب از نظر بسیاری F40 هنوز برترین سوپراسپرت فراری بود و این روند تا عرضه مدل انزو در سال 2003، به نحوی ادامه یافت. امروزه اما ارزش مدل F50 به لطف تیراژ بسیار پایینش به طور قابل توجهی بالا رفته است.
فورد پروب جانشین ماستنگ
در میانه دهه هشتاد میلادی، مدیران فورد به این نتیجه رسیدند که پلتفرم و فلسفه ماستنگ تا حد زیادی کهنه شده است و توانایی رقابت با محصولات سبک، چالاک و مدرن اروپایی و ژاپنی را ندارد. به همین دلیل تصمیم گرفتند تا محصولی دیفرانسیل جلو و براساس پلتفرم مزدا MX-6 راهی بازار کنند. این تصمیم موجب خشم طرفداران دوآتشه ماستنگ شد و در نهایت مدیران فورد تصمیم گرفتند تا محصول جدید را با نام پروب و به صورت مکمل در کنار ماستنگ عرضه کنند. پروب یک خودرو جذاب و مدرن با عملکری خوب بود، ولی در نهایت نتوانست به موفقیتهای ماستنگ دست یابد و پس از دو نسل از خط تولید کنار گذاشته شد.