عصر خودرو: اصغر خسروی مردخه- روزهای پایانی مرداد ۹۱ به دیدارش رفتم. سعید مدنی با انتخاب مهرداد بذرپاش مدتی بود از سازه گستر در شمال جاده مخصوص به جنوب جاده مخصوص مهاجرت کرده بود. انتخاب حیرت آور یک تکنوکرات به جای اصولگرایی چون تفرشی فقط با تعبیر عبور از زیرگذر معروف سازه گستر به پارس خودرو تشبیه می شود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری «عصرخودرو»، مثل همیشه با هم گفت و گوی بی انتشاری داشتیم. اواخر جلسه برای سومین بار در چند ماه گذشته در سال 91 به وی گفتم زمزمه مدیرعاملی شما شنیده می شود و البته مثل همیشه و با حجب حیایی دوست داشتنی گفت نمی شود! واقعا دور از تصور بود در دولت اصولگرای احمدی نژاد، مدنی تکنوکرات باز هم بالاتر برود. گفتم محاسبه ذهنی من می گوید معادلات امروز سایپا با شما قابل حل خواهد بود و ایمان دارم شما مدیرعامل بعدی سایپا هستید ولی واقعا احساس کردم سعید مدنی، مرد بسیار دوست داشتنی جاده مخصوص، اصلا شانسی در خود نمی بیند. البته در کمتر از ده روز در یک معادله بسیار پیچیده، سعید مدنی بر صندلی هدایت گروه خودروسازی سایپا نشست، صندلی ای که تاریخ دلنشینی برای پایان روزهای کاری حرفه ای سعید مدنی محبوب آن روزها رقم نزد و مهمتر اینکه این عدم باور در توانایی هایش بعدها در بسیاری از تصمیم گیری های او به روشنی دیده شد.
در فهرست پیشنهادی انتخاب مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا، سعید جاده مخصوص در ردیف آخر بود اما لیست انتخاب اسامی با سابقه ای نداشت و شاید اگر اسم او را در لیست نمی گذاشتند سرنوشت 40 هزار نفری سایپا امروز به گونه ای دیگر بود.
سعید مدنی همزمان با سخت ترین روزهای اقتصاد کشور در شهریور و مهر 91 بر صندلی سایپا نشست، روزهای سختی که سقوط ارزش ریال در آن به صورت لحظه ای رقم می خورد و روزهایی که سعید مدنی مدیرعامل، بدون صندلی در هیأت مدیره بود و کاری از پیش نمی برد. همین اتفاق کوچک اما مهم یعنی حضور نداشتن مدیرعامل در هیأت مدیره منجر به ریل گذاری مسیری سنگلاخ برای کسب صندلی در هیأت مدیره شد، مسیری که موجب شد تعدادی از نیروهای بسیار کلیدی پروژه نجات سایپا از گردونه خارج شوند و ناتوانی سعید مدنی در کسب آرای تکنوکرات های قدرتمند سایپا و تقسیم کار با آنها منجر به آغاز خروج بزرگان قدرتمند سایپا شد.
در ادامه صدارت مدنی، سقوط تولید با جدی شدن تحریم ها و اوج گرفتن بحران های مالی و افزایش قیمت پراید به دلیل بالارفتن بی سابقه ارز، وی را که برای نجات تولید تلاش بی وقفه ای داشت دچار مشکلات عدیده ای کرد . اوج بحران های اجتماعی و اقتصادی وی زمانی بالا گرفت که رییس جمهور وقت عبارت "پراید کیلویی چند؟" را بر زبان آورد و تا امروز پراید همچنان با همان بحران کیلویی چند دست و پنجه نرم می کند.
مدنی نه تنها هرگز از این گرداب خود ساخته خارج نشد بلکه هر روز بیشتر از گذشته در این باتلاق فرو رفت. رشد روزافزون زیان انباشته که طبق مستندات ارائه شده شرکت در صورت های مالی منتشر شده در بورس تا پایان شش ماهه اول سال 93 به 2800 میلیارد تومان رسیده و پیش بینی می شود این رقم تا پایان سال 93 به 3200 میلیارد تومان افزایش پیدا کرده باشد، رقمی که بزرگترین زیان انباشته تاریخ صنعت ایران است. مدنی بر اسبی نشست که جانی نداشت وگرنه او مسئول این فضاحت تاریخی صنعت ایران نیست. سایپا تا سه سال پیش صاحب یکی از پرفروش ترین و سودده ترین خودروهای جهان بود که امروز یکی از منفورترین خودروهای دنیا است و سعید مدنی تنها به دلیل اصرار به ادامه راهی که در پیش گرفته بود وارث این انزجار اجتماعی شد.
چالش های مدنی از زمان روی کار آمدن دولت جدید در سال 92 افزون تر هم شد جایی که جنگ ژنرال های اصلی دولت با سایپا آغاز شد و از قضا عمده این ژنرال ها از وزارت صنعت و سازمان گسترش آمده بودند؛ ژنرال هایی چون ترکان، شافعی، نعمت زاده و در رأس همه این ها معاون اول رییس جمهور یعنی جهانگیری که خواهان دخالت و در اختیار داشتن افسار جاده مخصوص بودند.
جدای از همه اینها باید به قدرت پارلمان هم اشاره کرد، جایی که اهرم نظارتی پارلمان همواره بخش مهمی از تقسیم قدرت در صنعت خودرو است. بحران های سایپا و شناخت نداشتن از سیاست موجب شد سعید مدنی و تیم فرماندهی او در این چهارراه های قدرت مرتب جهت های خود را گم کردند.
گرایش به شافعی برای حفظ دو جانبه قدرت در ابتدای کار دولت جدید در دستور کار قرار گرفت اما فشارها برای تغییر شافعی که یادگار دولت قبل بود باعث شد رابطه وزیر و مدنی توسعه یابد. وزیر از ابتدای کار بنابر دلایل بسیار خواهان تغییر مدنی نبود اما خواهان تغییر ترکیب هیأت مدیره بود که مقاومت مدنی و شافعی باعث طولانی شدن اصطکاک و جهت گیری برخی برای تغییر مدنی شد. حذف پر زحمت شافعی باعث شد مدنی سرعت بیشتری به فرآیند اتکا به پارلمان را در دستور کار خود قرار دهد و انتصاب هایی هم در همین راستا شکل گرفت که باعث شد مدنی حاشیه امنیت بیشتری در مواجهه با فشارهای بعدی برای خود ایجاد کند.
نوروززاده بازیگر اصلی میدان بعد از برکناری شافعی تا مدت ها با مطالعه ابعاد داستان سایپا با آرامش داستان تغییرات در این شرکت را پیش برد و به این ترتیب فتح گام به گام شرکت در دستور کار نوروززاده با تجربه قرار گرفت. تلاش های او در پایان سال 93 باعث شد به شکل اعجاب انگیزی ترکیب هیأت مدیره را در دست بگیرد. معامله حرفه ای با پارلمان به دلیل سوابق پارلمانی اش باعث شد راحت با فشارهای مجلس کنار بیاید. در یک روز سرد زمستانی که اولین جلسه هیات مدیره بعد از در دست گرفتن ترکیب از سوی نوروززاده برگزار شد همه جاده مخصوص منتظر اعلام نتایج جلسه بودند که در نهایت دود سفید در آسمان جام جم ظهور کرد هر چند بعدها معلوم شد هنوز پازل برنامه های نوروززاده کامل نشده و باید تا بعد از نوروز صبر کرد. پیش از جلسه یاد شده اتفاقات دیگری نیز افتاده بود که هیچ گاه رسانه ای نشد و آن هم انتصاب یکی از تاثیرگزارترین مردان صنعت خودرو ایران و منتفی شدن این تصمیم در آخرین لحظات اعلام رسمی آن بود.
در همین ایام سعید مدنی در گفت و گویی اختصاصی با یکی از روزنامه ها مدعی شد اهل سیاست نیست و سیاسی بازی را اصلا بلد نیست .این کلام زمانی از زبان وی شنیده شد که وی در اوج سیاسی کاری برای حفظ سمت خود بود. سعید مدنی واقعاً راست می گفت او سیاسی کاری بلد نبود بلکه این راه بی بازگشت تمام مدیران ارشد صنعت خودرو است . راهی که همه پیشینیان او پیش از این در هر دو گروه خودروسازی تجربه کرده بودند و پایان خوشی هم برای این راه حاصل نشده بود .
نوروز هم پشت سر گذاشته شد ولی رایزنی های گسترده در بالاترین سطوح ادامه داشت. با برگزاری هر جلسه هیأت مدیره، سایپایی ها انتظار تغییر می کشیدند تا اینکه در اواخر اردیبهشت و پس از چند جابجایی اساسی در گروه خودروسازی سایپا و تقسیم قوای مرتبط، شرایط برای تغییر بزرگ فراهم شد و به این ترتیب در روزی که هیچ وقت جلسه هیأت مدیره برگزار نشده بود یعنی عصر پنجشنبه گذشته، نوروززاده همه اعضای هیأت مدیره به جز سعید مدنی را فراخواند تا حکم مدیرعامل جدید را امضا کنند و به این ترتیب سعید مدنی با وجود همه تلاش هایی که پیدا بود سرانجامی نخواهد داشت، در نهمین روز خرداد 1394 بعد از 33 ماه مدیرعاملی پر التهاب گروه خودروسازی سایپا به کار خود پایان داد.
سعید مدنی در سه ماهه پاییز و زمستان تا زمان در اختیار داشتن قدرت در هیأت مدیره گروه با بسیاری از مدیران ارشد و میانی روابط تیره و تاری داشت و بسیاری از نیروهای قدیمی سایپا بر اثر تئوری توهم توطئه علیه مدیرعامل گروه از کار برکنار شدند. رویه حذف در سایپا که از زمان روی کار آمدن وی و بر خلاف همه روحیاتی که بیش از دو دهه همه فعالان صنعت خودرو از وی سراغ داشتند باعث شد حلقه ای دور وی شکل بگیرد و اخبار و اطلاعات جهت داده شده به وی منتقل شود. شرایط سخت مالی و بحران های تولید باعث شد در این 33 ماه سعید مدنی هرگز مجال بازبینی مسیر رفته را نداشته باشد، مسیری که بسیاری آن را با آنچه که از سعید مدنی می شناختند باور نداشتند.
تاریخ برای قضاوت سعید مدنی به چند و چون آنچه بر او گذشت نخواهد پرداخت بلکه فقط و فقط صفحات تاریخ صنعت خودرو ایران برای اعداد و ارقام به جا گذاشته از وی فرصت روایت خواهد داشت. بحران هایی که در دوران سعید مدنی بود قطعاً در هیچ دوره تاریخی پس از انقلاب و پیش از انقلاب سابقه نداشته است اما صنعت خودرو ایران از او انتظار نجات سایپا را داشت نه اینکه با دستان فرزند خود در منجلاب بی سابقه ای فرو رود. سیاست حذف منتقدین و مخالفان که به شکل بی سابقه ای در دوران مدیرعامل قبلی پایه گذاری شده بود شدت یافت و امروز سایپایی ها ناامید به دنبال ناجی بزرگی هستند تا این بحران بیش از 3000 میلیارد تومانی زیان انباشته پایان یابد.
سعید مدنی بدون عضویت در هیأت مدیره کار مدیرعاملی خود را آغاز کرد و امروز با عضویت در هیأت مدیره با صندلی همیشه لرزان مدیرعاملی خداحافظی کرد.
سعید مدنی در زندگی حرفه ای این شانس را داشت که عنوان محبوب ترین مدیرعامل تاریخ سایپا را با نجات این شرکت از آن خود کند که متاسفانه نه تنها به این عنوان نرسید بلکه شاید تاریخ در آینده از او به نیکی یاد نکند.