به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از صمت، دلیل این امر نیز بی‌تردید شکست این بخش از صنایع امریکا در پیش‌بینی شرایط جهانی این صنعت و به دنبال آن، شکست در پیش‌دستی کردن و سبقت گرفتن از رقبای قدرتمند بین‌المللی در دوره‌گذار و انتقال از دوره خودروهای با بازده و عملکرد معمولی به دوره جدیدی بود که می‌توان نام آن را «عصر اتومبیل‌های کارآمدتر» گذاشت.

در آن دوره خودروسازان عمده امریکا با انتقادها و پرسش‌های بسیار زیادی روبه‌رو شدند. یکی از استدلال‌ها و (انتقادها) به‌طور ویژه از سوی طرفداران وسایل نقلیه الکتریکی ترویج داده می‌شد، کسانی که قصد داشتند سمت و سوی مناظره‌ها و مباحث را از یک سو به نقش قیمت بنزین در تعیین میزان تقاضای مردم برای سوخت (و خودروهای) دارای قابلیت‌ها و بازدهی بیشتر و بهتر معطوف کنند و در حقیقت دیدگاه و آرای عمومی جامعه را به سمت توجه و تقاضای بیشتر مردم برای خودروهای با بازدهی بیشتر که سوخت کمتری هم مصرف می‌کند متمایل کنند و به موازات آن این بحث را هم مطرح می‌کردند که وضعیت ایده‌آل واقعی آن است که سلایق و خواسته‌های عمومی جامعه و مردم که از نگاه خودروسازان به عنوان قشر مصرف‌کننده شناخته می‌شوند، تغییر پیدا کند. عقیده و نگاه افراد مردد و شکاکی مثل من (نویسنده مقاله، مایکل لینچ) این بود که صنعت خودروسازی دچار زیان شده زیرا به اندازه کافی و با سرعت لازم به تاثیراتی که بالا رفتن قیمت بنزین از خود بر جای می‌گذاشت، پاسخ داده نشده است و می‌شد به جای موج عظیم نگرانی‌های زیست‌محیطی که به‌طور پیوسته درحال افزایش بود، بخشی از توجه‌های عمومی را به این سمت متمایل کنیم، چراکه نتیجه آن درنهایت به نفع محیط‌زیست هم بود. حال صنعت امریکا با آزمونی درباره همان تئوری مواجه شده و نتایج و یافته‌های اخیر هم، بسیار ناهماهنگ و مغشوش هستند.

قیمت‌های پایین بنزین حتی دارندگان خودروهای هیبریدی و اتومبیل‌های الکتریکی را هم به سوی این شائبه سوق می‌دهد که وسایل نقلیه آنها ناقص و اتومبیل‌های بنزین‌سوز بدون نقص هستند. این موضوع بی‌تردید در داده‌های آماری نیز مشاهده می‌شود. نمودارهایی که در همین زمینه تهیه شده‌اند، به روشنی نشان می‌دهند که هر زمان قیمت بنزین و سوخت‌های فسیلی افزایش پیدا کرده شاخص‌های سهم بازار به سمت خودروهای الکتریکی متمایل و در این حوزه بیشتر شده است و در مقابل سهم بازار خودروهای بنزین‌سوز پرمصرفی مانند پیک‌آپ‌های بزرگ دچار کاهش قابل‌ملاحظه‌ای می‌شوند و این اتفاق مربوط به سال‌ها قبل نیست، بلکه مربوط به سال تازه به پایان رسیده 2015م است. سهم بازار خودروهای هیبریدی هرچند در مقایسه با خودروهای الکتریکی به مراتب کمتر خبرساز و باعث صدور بیانیه‌های سیاسی شده‌اند اما مشاهده می‌شود، واکنش بازار این خودروها به انگیزه‌های اقتصادی به شکل قابل‌توجهی (15درصد) در سال 2015م افت پیدا کرده در شرایطی که خودروهای دوگانه هیبریدی ـ الکتریکی و همچنین اتومبیل‌های تمام الکتریکی نخستین سالی را سپری کردند که در خلال آن هیچ رشد فروش چشمگیری رخ نداده است. خوشبختانه بیشتر خودروسازان و شرکت‌های بزرگ فعال در این حوزه تعهد مالی آنچنان زیادی برای پرداختن جدی به مقوله خودروهای کارآمدتر از نظر انرژی یا تولید اتومبیل‌های الکتریکی ندارند که با شکل گرفتن احتمالی رکود در فروش این قبیل خودروها به سراغ تولید خودروهای بزرگتر بروند، همانطور که یک دهه قبل عمل کردند. پرسش بعدی این است که واکنش دولت امریکا در صورت شکست دستیابی به هدف استانداردهای کارآمدتر انرژی چه خواهد بود؟ در دهه 1980م قیمت‌های پایین نفت جمعیت اندکی را تشویق به روآوردن به سمت ایده کارآمدتر شدن سوخت از طریق خودروها با بازدهی بالاتر کرد و درست همان اتفاق رخ داد که هم‌اکنون درحال وقوع است. به این ترتیب حکومت رونالد ریگان به طور کامل از اصل موضوع چشم‌پوشی کرد (صورت مسئله را پاک کرد) همانگونه که خودروسازان نیز راه گریز دیگری انتخاب کردند؛ فروش کامیونت‌های کوچک و سبک (که سوخت بیشتری مصرف می‌کردند) به جای اتومبیل‌های معمولی که شامل مینی‌ون‌ها، وانت‌ها و در نهایت SUVها شد.

اکنون راه گریز تنگ‌تر شده است و آن تامین الزامات موردنیاز برای بهبود و ارتقای شاخص بهره‌وری سوخت مصرفی خودروهاست. هدف‌گذاری‌ها در این زمینه بسیار بعید و دور از دسترس به نظر می‌رسند و احتمال اندکی وجود دارد که خودروسازان به آن اهداف دست پیدا کنند، حتی با وجود اعتبارات و امتیازاتی که برای اتومبیل‌های الکتریک اختصاص داده شده است. به همین علت بین جمهوری‌خواهان بی‌علاقه به مقررات و دموکرات‌های مخالف با کاهش نیروی کاری شرکت‌های خودروساز انتظار می‌رود به جای اعمال مجازات‌های سنگین مالی در صنعت خودروسازی تنها سکون و آرامشی در تدوین استانداردها شکل گیرد.
این اتفاق به معنی آن نیست که استانداردهای جدید منطقی‌تر و معقولانه‌تر یا حتی دست‌یافتنی‌تر از روش‌های کنونی باشند. شانس افزایش شدید مالیات مصرف بنزین هم که می‌تواند عاملی برای تشویق مصرف‌کنندگان امریکایی به استفاده از اتومبیل‌های هر چه کارآمدتر شود آنطور که به نظر می‌رسد، در حال محو شدن (به‌دست فراموشی سپرده شدن) است. به جای آن گریزراه جدیدی در حال ظاهر شدن است و احتمال بسیاری وجود دارد که نمایندگان کنگره امریکا موضوع کارآمدسازی انرژی و خودروها را با یک ضربه به گوشه‌ای انداخته و به سادگی تاریخ دستیابی به اهداف کارآمدسازی بالاتر انرژی را به تاخیر بیندازند و آن را به‌دست سیاستمداران سال‌های آینده بسپارند تا آنها با این قوانین مشغول شوند. بنابراین چشم‌انداز پیش‌روی خودروسازان با این نرخ‌های پایین بنزین، گلگون (و خوشایند) به نظر می‌رسد و اگر به دنبال پاسخ این پرسش هستید که «سرانجام چه کسی اتومبیل‌های الکتریکی را به قتل خواهد رساند؟» این پاسخ با نمایشی کامل می‌شود که داستانسرای آن ال‌گور خواهد بود.
 

برای آگاهی از تازه های جهان خودرو، جدیدترین قیمت ها و بازار خودرو ایران اینستاگرام خودرو امروز را دنبال کنید و جهت دریافت آخرین اخبار از طریق تلگرام به کانال اختصاصی عصر خودرو (https://telegram.me/asrekhodro ) بپیوندید. برای دریافت آخرین نسخه از نرم افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید.