عصر خودرو- کادیلاک با حضور در صدر برندهای لوکسساز آمریکایی، برندی است که برای کمتر کسی ناشناخته است. دویل یا de ville لغتی نشأتگرفته از زبان فرانسوی و به معنای «شهری» است.
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، از طرفی لغت coupe نیز در این زبان به عمل بریدن یا کوتاهکردن اشاره دارد. در سبک هنر کالسکهسازی فرانسه، کوپ دویل به کالسکهای با صندلی داخلی برای 2نفر و صندلی خارجی برای یک راننده گفته میشود که تنها برای طی مسافتهای کوتاه و داخل شهری مورداستفاده قرار میگرفت. مدل مشهور دویل در ابتدا به عنوان بالاترین تریم امکانات لاکچری قابل سفارش برای کوپه سری62 در 1949 به دنیا معرفی شد. این خانواده در 1956 با ورود سدان سری62 دویل به عنوان اولین سدان 4نفره هاردتاپ یا بیستون کمپانی تکمیل شد. با معرفی نسل جدید خانواده مدلهای کدیلاک در 1959، سدان و کوپه دویل به مدلهایی با نام و مشخصات مستقل تبدیل شدند. در این مطلب تجربه ملاقات و سواری با نسل چهارم کدیلاک کوپ دویل 1971 را با شما به اشتراک خواهیم گذاشت.
عرشه چهارچرخ!
در روز ملاقات تشخیصدادن کوپدویل از فاصله زیاد با توجه به ابعاد عظیم و رنگ خاصش کار آسانی بود. سوای طول بدنه 7/5متری، کوپ دویل با عرض بیش از 2متر، رکورددار عریضترین فضای داخلی برای یک اتومبیل تولید انبوه جهان تا ابتدای دهه 90 میلادی به حساب میآمد. این اندازههای بزرگ و حجمپردازی بیحد و حصر در طراحی بدنه کوپ دویل و دیگر همتایانش، گرچه از نظر بسیاری امری بیهوده تلقی میشود که جز استهلاک بیشتر و کاستن از عملکرد و کاربردیبودن خودرو حاصل دیگری ندارد، اما به هرحال بخش بزرگی از هویت، زیبایی و استایل محصولات آمریکایی در این دوران را تشکیل میدهد و شاید یکی از دلایل محبوبیت این کوپهها همین ابعاد غولآسا باشد. آرم نقرهای کدیلاک در میان چراغهای دوبل جلو قرار گرفته است. سپر کرومی جلو مانند زرهی غولپیکر از مجموعه دماغه و چراغها محافظت میکند و دو چراغ راهنمای بزرگ را در خود جای داده است. قابل ذکر است که در سال 1973 و وضع قوانین جدید فدرالی در رابطه با طراحی خودروها در ایالات متحده، که سپرها را ملزم به محافظت کامل از چراغها در تصادفات با سرعت 8کیلومتر بر ساعت میکرد، طراحی سپرهای کوپ دویل نیز مانند دیگر خودروها تغییر کرد و میزان زیادی از زیبایی آن کاسته شد. با تماشای نیمرخ بدنه به خوبی مشخص میشود که کوپدویل تمامی مشخصههای لیموزین دویل را داراست، منتهی این بار تنها با دودر! درها کمی جلوتر از ستون A قرار داشته و با توجه به طول زیادشان سنگین به نظر میرسند که در واقعیت نیز همینطور است! نکتهای که توجه بیننده را در قسمت عقب به خود جلب میکند، قطعهای قرارگرفته روی چرخ عقب است که اصطلاحا به آن بچهگلگیر میگویند. بچهگلگیرها علاوه بر اینکه از فاکتورهای زیبایی در طراحی محصولات فولسایز جنرالموتورز تا میانه دهه 70 میلادی به حساب میآیند، تاثیر آیرودینامیکی ناچیزی نیز در عبور آسانتر جریان هوا از روی بدنه و جلوگیری از جمعشدن آن در اطراف چرخ دارند. گلگیرهای عقب با فرم تیز خود به انتهای بدنه میپیوندند. از نظر شخصی نگارنده طراحی رادیکالی چراغهای لوزیشکل عقب از زیباترین بخشهای طراحی کوپدویل است. سپر نسبت به گلگیرها کمی در داخل بدنه فرورفته است و دو چراغ دنده عقب عمودی و جاپلاکی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. درب صندوق در انتها با شیبی تند به سپر میپیوندد. آرم و نوشته کدیلاک در این قسمت نیز به چشم میخورد.
فضای داخلی
دستگیره درب را فشرده و این حجم عظیم از فلز را حرکت میدهیم. یک نوار چرمی مخصوص برای بستن در روی رودریها تعبیه شده است که با کشیدن آن درب با صدایی بسیار ناچیز بسته میشود. صندلی یکتکه روکششده با چرم و دارای دکمه تنظیم در 8 جهت مختلف، بزرگ و بسیار راحت است. فضای قرارگیری پاها هم در قسمت جلو و هم در عقب کاملا کافی به نظر میرسد. طول زیاد کاپوت برای رانندگان مبتدی دلهرهآور بوده و کوپ دویل خودرویی نیست که سریعا به رانندگی با آن عادت کنید. برای مثال، تنها یک آینهبغل در سمت راننده برای دید به طرفین در نظر گرفتهشده است که با سیم از داخل کابین تنظیم میشود. فرمان سهشاخه مشکیرنگ دارای تنظیم تلسکوپی با آرم کدیلاک تزیینشده است. تعویض حالات گیربکس اتوماتیک در کمال راحتی با اهرم قرارگرفته پشت فرمان صورت میپذیرد که امتحانکردن آن برای بار اول بسیار جالب خواهد بود. شیشهها و لچکیهای کناری به صورت برقی تنظیم میشوند. در بسیاری از خودروهای دارای صندلی یکتکه، عملا چیزی با نام کنسول وسط وجود خارجی ندارد، بنابراین تمامی تنظیمات امکانات رفاهی و سیستم صوتی با مجموعه صفحه کیلومتر ادغام شده و راننده از این نظر تسلط کاملی بر کابین دارد.
تجربه رانندگی
مالک سوئیچ فابریک طلایی رنگ کدیلاک که این روزها بهراحتی یافت نمیشود و قیمت بالایی دارد را در جای خود قرار داده و به اتفاق به سواری با این غول 2/2تنی در کوچهها و خیابانهای لواسانات میپردازیم. کوپدویل به صورت فابریک از یک پیشرانه 8 سیلندر بلوک بزرگ 472 اینچمکعبی (معادل 7/7لیتر) بهره میبرد؛ نیروگاه عظیم و سنگینوزنی که در مدل 1971 خروجی معادل 375 اسببخار و گشتاور 495 نیوتنمتری را به محور عقب منتقل میکند و این پیشرانه در اتومبیل موردبحث با پیشرانه حجیمتر 500 اینچمکعبی (2/8لیتر) ساخت سال 1975 جایگزین شده است که با وجود اختلاف حجم چشمگیر خود نسبت به 472، نهایت خروجی 210 اسبی را در اختیار راننده قرار میدهد. اما شاید برای شما نیز سوال باشد که دلیل این تضاد چیست؟ علت این امر به افول اقتصادی آمریکا در دهه 70 میلادی بازمیگردد؛ پروسهای که به مرور پتانسیل فنی بسیاری از پیشرانههای قدرتمند و اصیل این شرکتها را زیر سوال برده و حتی بسیاری از آنها را به ورطه انقراض کشاند. سواری یک کدیلاک کلاسیک با دو مشخصه اصلی شناخته میشود؛ سکوت پیشرانه و انعطافپذیری سیستم تعلیق! دورگیری ماشین در پیچوخم کوچهها مناسب به نظر میرسد، سیستم اگزوز دارای منبع اسپرت گرچه صدایی جذاب و گیرا تولید میکند ولی از اصالت یک کدیلاک فاصله گرفته است. کوپدویل دارای سیستم تنظیم ارتفاع بادی در قسمت عقب است که از داخل کابین تنظیم میشود. شتاب ثانویه به لطف گشتاور بالای پیشرانه شما را کاملا راضی نگه میدارد و طبق انتظار سیستم تعلیق فوقالعاده یک سواری نرم و آرامشبخش را برایتان به ارمغان خواهد آورد. کوپدویل با تمامی مشخصههای خوب خود، باز هم یک کلاسیک آمریکایی با ابعاد بزرگ، دردسرها و هزینههای جانبی زیاد و مصرف سوخت بالاست؛ خودرویی که لذتبردن از طراحی و سواری آن قطعا خوشایند خواهد بود ولی نگهداری و استفاده از آن در دنیای امروزی صبر، حوصله و هزینه زیادی میطلبد. در پایان از جناب آقای «نیما استاد هاشم» مالک محترم کوپدویل به جهت همکاری با خودرو امروز سپاسگزاریم.
نوشته: سید امیرحسین شکوهی
عکس: آرن نظری