به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از ایسنا ، علی نجفی توانا در ارتباط با تعریف واژه فرهنگ و چگونگی فرهنگ سازی در جامعه عنوان کرد: میتوان فرهنگ را مجموعهای از ارزشها، آداب، سنتها، هنجارها و چگونگی روابط میان افراد و جامعه تعریف کرد، در واقع زمانی که صحبت فرهنگ و فرهنگ سازی به میان می آید، مقصود از فرهنگ پذیرش ارزشها و هنجارهایی است که برای یک زندگی متعارف و متعادل مورد نیاز است.
وی افزود: فرهنگ از تربیت فردی، خانوادگی و اجتماعی نشأت گرفته و رفتار هر شخص تبلور وضعیت اقتصادی، اجتماعی، تعلیم، تربیت و آموزش روشهایی است که در خانواده و اجتماع به فرد منتقل میگردد، بنابراین فرهنگ را میتوان به دو صورت خوب و مفید یا بد و مضر ارزیابی کرد.
این حقوقدان با اشاره به اینکه رفتارها و باورهای هر شخص ناشی از محیط و شرایط زندگی وی است، گفت: باتوجه به این مسئله که شرایط و محیط بر فرهنگ افراد تاثیر گذار است و گاهی افراد در این دو زمینه حق انتخابی ندارند، می توان گفت که فرهنگ به افراد تحمیل می شود و ما قربانی قبول فرهنگ شدهایم.
وی ادامه داد: همه ما وسیلهای برای انتقال فرهنگ هستیم، یعنی فرهنگی را که از خانواده و جامعه بدست آورده ایم به نسلهای بعد نیز انتقال میدهیم، بنابراین اگر جامعه و خانواده محیط متعادل و متعارفی برای افراد ایجاد کند قطعا در جامعه فرهنگی مثبت، کارآمد و موثر پدید می آید، بنابراین باید بپذیریم که فرهنگ در جامعه محصول مدیریت در جامعه ، چه در کانون خانواده و چه در اجتماع است.
نجفی توانا با بیان اینکه در اکثر کشورهای جهان برای فرهنگ سازی نوعی سرمایه گذاری انجام میدهند، گفت: سرمایه گذاری برای فرهنگ سازی به این معنی است که آموزشهای لازم را از دوران کودکی افراد شروع کرده و در این راستا به خانوادهها نیز میآموزند که چگونه فرزندان خود را تربیت کنند، همچنین با حمایت های مادی و معنوی جامعه و دولت از ایجاد انحراف و تفکر منفی و فرهنگ نامناسب در اطفال جلوگیری می شود.
وی با بیان اینکه که بخشی از فرهنگ ترافیکی و رعایت ارزش های حمل و نقل مربوط به فرهنگ عمومی و بخش دیگر نیز مربوط به روش ها و آموزشهای اختصاصی در این زمینه است، گفت: اولین آموزهها در این زمینه مربوط به دوران طفولیت و کودکی است که باید از طریق مدرسه، والدین و رسانهها به اطفال منتقل شود که میتوان به چگونگی استفاده از وسایل نقلیه، چگونگی گذر از خیابان، آموزشهای مربوط به چراغ ها و علائم و تابلوهای راهنمایی و رانندگی و..... اشاره کرد.
این جرم شناس همچنین با اشاره به امتحان رانندگی و صدور مدرک گواهینامه برای افراد نیز تصریح کرد: اگر فردی بعد از سن قانونی با قبولی در امتحانات مخصوص رانندگی، گواهینامه رانندگی دریافت کند به این معنی است که طبیعتا باید رانندگی را از دو وجه آموزش های عملی و تئوری آموخته باشد، اما مسئله اصلی اجرای این آموزهها و رعایت ضوابط و قوانین بعد از دریافت گواهینامه است، اما آموزش رانندگی در کشور ما بیشتر جنبه سمبلیک داشته و آموزش های سخت و دقیق برای صدور گواهینامه و همچنین ارزیابیهای روانشناسی، سلامت جسمی و... آنگونه که باید رعایت نمی شود، به همین جهت بسیاری از افرادی که هم اکنون دارای گواهینامه رانندگی هستند اگر دوباره در آزمون شرکت کنند قبول نخواهند شد چرا که آموزش به صورت علمی نهادینه نشده است.
وی افزود: دولت نیز برای حمایت از ارزش های ترافیکی و ضوابط مربوط به رانندگی از ساز و کارهایی مثل تعیین پلیس راهنمایی استفاده می کند و وظیفهاش نظارت بر رعایت قوانین مربوط به رانندگی است و طبیعتا اگر این ضوابط رعایت نشود پلیس نیز با ساز و کار های خود افراد را ملزم به اجرای قوانین می کند.
به گفته این حقوقدان، در بیشتر کشورهای دنیا از روش های مشابه برای مبارزه با انحرافات ترافیکی استفاده میشود، اما مسئله این است که آموزش، آموختن و حفظ و نگهداری و استفاده از آموزه ها در کشور ها متفاوت است و در کشور ما در تمامی این ابعاد دچار نقص است و به طور کلی آموزه ها یا به صورت کارآمد نیست و یا موثر نیست.
وی افزود: ضمن اینکه افرادی که در نیروی انتظامی مشغول به کار هستند بسیار تلاش می کنند، اما متاسفانه در حال حاضر این تلاش نتیجه کارآمدی نداشته و برای مثال می توان به بحث جلوگیری ترددموتورسیکلت های فاقد کلاه ایمنی یا جلوگیری عبور موتورسواران در مسیرهای ممنوع که در زمان های بسیاری اجرا شد اشاره کرد که تغییری در ساختار عملی آن حاصل نشد و با وجود این ضوابط همچنان موتورسواران با شرایطی که ناقض قانون است تردد کرده و حتی در حضور پلیس نیز برخی از این تخلفات را انجام می دهند.
نجفی توانا با بیان اینکه امروزه کمتر رانندهای ضوابط را رعایت میکند، گفت: از لحاظ جامعه شناسی حقوقی و جرم شناسی زمانی که در جامعه قاعدهای تدوین می شود و حول محور آن شعارهایی بدون عمل داده میشود، شهروندان از انجام آن فاصله گرفته و به تدریج اعتماد عمومی نسبت به این کارآمدی ضعیف می شود، همچنین مجموعه این ناکارآمدی ها باعث شده که شهروندان نیز قواعد را زیر پا گذاشته و از وسط خیابان و حتی اتوبان ها بدون توجه به خط کشی مسیر و پل عابر پیاده عبور کنند و متاسفانه نتیجه تمامی این عوامل باعث شده که با نظم گریزی رو به رو شویم.
وی افزود: اقتدار پلیس راهنمایی و رانندگی باید برای شهروندان مشهود باشد و در غیر این صورت با کمرنگ شدن نیروی انتظامی شرایط ترافیکی دچار هرج و مرج می شود و جالب اینجاست که افرادی که مایل هستند به نظم ترافیکی نیز احترام بگذارند مجبور هستند در مواردی مرتکب تخلف شوند زیرا در یک سیر بی نظم رعایت نظم و رعایت کامل قانون غیر ممکن است، بنابراین در مجموع عدم توفیق ما در فرهگ سازی در رعایت ضمانت اجراهای مربوط به فرهنگ به ویژه در زمینه راهنمایی و رانندگی موجب بی نظمی در کشور شده است.
این حقوقدان در ادامه گفت: بهتر است نیروی انتظامی به جای استفاده از تهدید حول محور فرهنگ سازی اقدام کرده و حضور ماموران پلیس به صورت پیشگیرانه در تمام ابعاد ترافیکی افزایش یابد.