به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از صمت، انگلیسیها میدانند که «اَپل» نام یک شرکت بزرگ است که نماد آن هم یک سیب گاز زده است. شرکتی چندملیتی ـ امریکایی که در زمینه طراحی و ساخت لوازم الکترونیکی مصرفی و نرمافزار کامپیوتر فعالیت میکند و در سال 1976میلادی در شهر «کوپرتینو» در ایالات کالیفرنیا واقع در دره معروف سیلیکون امریکا تاسیس شد و در همان دهه ابتدای فعالیتش ریز رایانههای اَپلیک، اَپل 2 و اَپل 3 و پس از آن «مکینتاش» را روانه بازار کامپیوتر و به توسعه کامپیوترهای شخصی کمک قابلتوجهی کرد.
حالا نیز تولید سختافزارهای نوین و دارای طراحی دقیق خودش را که به آن شهرت زیادی هم دارد، ادامه میدهد. سختافزارهایی که شاید برای شما هم آشنا باشد، مثل آیپاد، آیمک، مکبوک، آیفونو و آیپد و نرمافزارهایی مثل آیتونز، آیلایف، آیورک و سیستم عاملهای مورد استفاده در رایانه، مثل «مکآواس» هم بخشهایی از ابتکارات این شرکت است. با این حال قصد نداریم درباره این شرکت صحبت چندانی کنیم و فقط به یاد خاطرهای اکتفا میکنیم که اشتباه خواندن نام «اَپل» باعث یک ماجرای نیمه کمدی اداری در سالهای قبل از انقلاب شد که برخی از رسانهها آن را به طنز درآوردند و شرکت «اَپل» هم به خاطر آن طنز اداری در ایران به یک شهرت اتفاقی دست یافت و رقیب شرکتهایی مثل «آیبیام» شد و به خاطر اشتباه خواندن نام «اَپل» و «اُپل» در ترجمه فارسی نامه اداری نمایندگی شرکت آلمانی اُپل به ایران، پاسخ مقامات وزارت اقتصادی و دارایی ایران به این شرکت آلمانی، اشتباهی به مقصد شرکت «اُپل» ارسال شد و خودتان بقیه ماجرا را حدس بزنید!...
کار به جایی کشید که پس از انجام یکسری مکاتبات فارسی ـ انگلیسی، وزارت اقتصادی و دارایی وقت از رسانهها خواست، از آن پس نام شرکت اُپل را به همراه یک «ضمه» و به صورت «اُپل» بنویسند تا دیگر از این اشتباهها رخ ندهد و این درحالی بود که در آن تاریخ، سالها از حضور سواریها، وانتها و کامیونهای اُپل در ایران میگذشت.
اما درباره اینکه شرکت اتومبیلسازی «اُپل» چگونه تاسیس شد و پایش به ایران باز شد هم نکات خواندنی زیادی هست که در ادامه میخوانید.
«اُپل»های قدیمی در تهران
تصویری را که مشاهده میکنید، یکی از صدها اُپل قدیمی تهران است که رانندهاش در کنار آن ایستاده و نشانگر آن است که اُپلها نیز در ابتدای ورود به تهران مهمان سازمان تاکسیرانی بودهاند و مدتها به عنوان تاکسیها در خیابانهای تهران گشت میزدهاند و این نشان میدهد که نخستین نسلهای اُپل پایشان به تهران باز شده است و همانطور که آقای «آدام اُپل» به پسرانش سفارش کرده بود، اتومبیل کمپانیها در دسترس مردم عادی قرار داشت و مدتها نیز سواریهای اُپل در ایران طرفداران و هواداران بسیاری داشت، گرچه امروز این گونه نیست و مدلهای بالای اُپل را افراد پولدار و متمول میتوانند سوار شوند.
اکنون واردکننده مدلهای جدید اُپل در ایران شرکت «توان خودرو جی» است که گویا دفتر آن در اصفهان است. شرکتی که در سایت رسمی خود بهعنوان واردکننده نسلهای جدید اُپل گفته تنها نماینده رسمی کمپانی اُپل در ایران است و هدفش انتقال فناوری روز دنیا در حوزه خودرو و حملونقل است. سایت این شرکت یادآور شده در افق و نگاه دور این شرکت تولید انبوه خودروهای باکیفیت، کماستهلاک، بادوام و ایمن، مطابق با استانداردهای روز جهان قرار دارد و قدمهای بزرگی در این زمینه برداشته است.
صبح بخیر آقای «اُپل»!
آقای «اُپل» سازنده اتومبیل نبود. مدتی گاودار یک گاوداری بزرگ بود که متعلق به عمویش بود و هر صبح شیر گاوهایش را دوشیده و به یک شرکت سازنده ماست و پنیر میدادند و هر صبح که کسانی از آن شرکت دنبال شیر میآمدند، میدانستند که هنوز آقای «اُپل» در اتاق طبقه سومی که در گاوداریاش داشت خواب است، او را صدا میزنند و داد میکشیدند «صبح بخیر آقای اُپل»...
«اُپل» نیز که وارد شدن آنها به محوطه گاوداریاش را احساس میکرد، همانطور خوابآلوده کلاهش را از پنجره به بیرون تکان میداد و به آنها میگفت: «صبح بخیر شیرها دوشیده و آمادهاند»
آقای اُپل زندگی جالبی داشته است، یک گاودار که مدتی در گاوداریاش به تولید چرخ خیاطی پرداخت! و بعد از آن ترجیح داد که به جای چرخ خیاطی، دوچرخههایی تولید کند که با آنها بتوان شیرهای تولیدشده و دیگر محصولاتش را خود به بازار عرضه کند، این شد که به فکر تولید دوچرخه افتاد.
«آدام اُپل» که در تابستان 1837م از یک پدر آلمانی به نام «ویلهلم» و یک مادر روسی تبار به نام «شیم» متولد شده بود تا سن 20 سالگی در کنار پدرش به حرفه قفلسازی مشغول بود و زمانی که بزرگتر شد و توانست پاسبورت بگیرد، از خانواده جدا شد و به بلژیک رفت و به عنوان شاگرد یک قفلساز به فعالیت پرداخت و مدتی در آنجا کار کرد و در سال 1858م به بروکس و سپس به پاریس رفت.
در محوطه گاوداری به تولید چرخ خیاطی ـ که خیلی آن را دوست داشت ـ پرداخت و این شد که گاوداری تبدیل به کارگاه ساخت چرخ خیاطی شد.
او 4 سال در همین گاوداری به تولید چرخ خیاطیهای سنتی پرداخت و تجربههای خوبی کسب کرد و در سال 1867م بود که آماده بود کارگاهش را به یک ساختمان چند طبقه و مجهز نزدیک یک ایستگاه راهآهن انتقال دهد و همین کار را هم کرد.
هنگام انتقال کارگاهش به این ساختمان، از مرگ عموی خود در فرانسه با خبر شد و پس از آن با دختری به نام «سوفیا» ازدواج کرد که خیلی ثروتمند بود و با ثروتی که به خانه آقای «آدام اُپل» آورد، سرمایه جدیدی برای گسترش کارخانه چرخ خیاطی «اُپل» در اختیار او گذاشت و او نیز در سال 1870م نخستین چرخ خیاطیهای مدل جدید خود را با نام «چرخ خیاطی سوفیا» روانه بازار کرد و میخواست اینگونه از همکاری، همدلی و همفکری همسرش قدردانی کند.
بعدها که شرکت معروف آلمانی «اُپل آدام آگو» به عنوان یکی از معروفترین کارخانههای جهان مشغول فعالیت شد، آقای اُپل، آن را مدیون کمکهای همسرش خانم «سوفیا» دانست که از او صاحب 5فرزند شد.
شرکت اُپل آدام آگو اکنون صاحب یک دفتر مرکزی در «روسل شایم» آلمان (نزدیک فرانکفورت) و شریک و صاحب امتیاز کمپانی امریکایی جنرالموتورز نیز هست، گرچه تمام هیبت و بزرگی این شرکت به همت والا و تلاشهای آقای «اُپل» بازمیگردد اما حضور فرزندانش در توفیق و پیشرفت این شرکت را نمیتوان نادیده گرفت و همین باعث شد که او در سال 1886م نخستین دوچرخههای خود را تولید کند و در سال 1899م نیز به تولید اتومبیلهای نسل اول اویل در آلمان بپردازد و در نهایت در سال 1929م تبدیل به شرکتی با مسئولیت محدود در آلمان شود وشرکتی که کمپانی معروف امریکایی جنرالموتورز بخش زیادی از سهامش را خریداری کرد و در سال 1931م توانست کنترل کامل «اُپل» را در دست بگیرد و آن را از زیرمجموعههای خود اعلام کند.
آقای اُپل فکر نمیکرد، از کار کردن در یک گاوداری متروکه به چنین جایگاهی دست یابد، ولی این اتفاق افتاده بود و این 2 کمپانی مهم حالا دوستان خوبی برای هم هستند.
داستان دوچرخهها و اتومبیلهای آقای «اُپل»
شاید اگر آقای اُپل وارد صنعت دوچرخهسازی نمیشد، سر از ساختن اتومبیلهای اُپل هم درنمیآورد و روز و روزگاری «اُپل» آنچنان نمیشد و این چنین هم نمیبود.
ماجرای دوچرخهسازیهای آقای اُپل هم از این قرار بود که وقتی استقبال بازار آن روزگار از چرخ خیاطیهایش را دید، به این فکر افتاد که این چرخ خیاطیها و دیگر محصولاتش را با وسایلی که خود سازنده آن بود، به بازار و دست مشتریان برساند و برای اینکار شروع به ساخت دوچرخههایی با رینگهای قطر زیاد به نام «پنی فورتینگز» کرد. دوچرخههایی که 2پسر آقای اُپل، با آنها در مسابقات دوچرخهسواری آن روزگار شرکت کردند و شرایط جدیدی از حملونقل با این دوچرخهها در آن مسابقات به مردم معرفی شد و در نتیجه تولید نسل نخست دوچرخهها با رینگ قطر زیاد در کارخانه آقای اُپل از تولید چرخ خیاطی پیشی گرفت و در سال 1895میلادی که تولیدات این 2 محصول بازار خوبی در غرب برای خود دستوپا کرده بود، آقای اُپل درگذشت. با این حال کارخانه او تعطیل نشد و پسرانش به تولید ادامه دادند و بعد از دوچرخه، به تولید نخستین نسل از اتومبیل «اُپل» در سال 1899میلادی پرداختند، البته پسران آقای اُپل کار را با دعوت از فردریک لوتزامان» قفلساز مشهور شهر «دسال» ادامه دادند و خودروهای اولیه را با کمک او طراحی کرده و ساختند. خودروهایی که چندان هم موفق نبود و بعد از 2 سال پسران آقای اُپل قراردادی با یک شرکت فرانسوی امضا کردند و براساس آن اتومبیلی با بدنه اُپل روی شاسی «dyyacq» و 2 سیلندر به نام «اُپل داراک» ساخته شد و نخستین نسل آن در نمایشگاه اتومبیل هامبورگ آلمان در سال 1902میلادی به نمایش گذاشته و تولید آن نیز در سال 1906میلادی آغاز شد. گرچه تولید آن یک سال بیشتر دوام نیاورد و سال 1909میلادی پسران آقای اُپل توانستند اتومبیل جدیدی با نام «اُپل 418- پی-اس» را با عنوان «اتومبیل ویژه پزشکان» تولید کرده و به بازار عرضه کنند.
اتومبیلی که در آلمان نیز به «دکتر واگن» معروف شد ویژه پزشکانی بود که با آن به ملاقات بیماران خود میرفتند و مناسب جادههای ناهموار آن زمان بود، از اینرو مورد استقبال پزشکان قرار گرفت؛ اتومبیلی که قیمتاش در آن روزگار فقط 3950 مارک آلمان بود،اما در سال 1911میلادی ناگهان کارخانه پسران آقای اُپل در یک حادثه آتشسوزی ناخواسته از بین رفت و آنها پس از مدتها مجبور شدند، یک کارخانه جدید با ماشینآلات و امکانات مدرنتر ایجاد کنند و بدینسان در اوایل دهه 1920میلادی کارخانه پسران اُپل تبدیل به یکی از بزرگترین خودروسازیهای آلمان و دارای خط تولید ویژه خود شد.
آنها در سال 1924 میلادی بهطور رسمی شروع به ساخت خودروی 2 نفره به نام «لوب فروس» کردند که در رنگ سبز تیره تولید میشد و به قیمت 4500 مارک (که در آن روزگار گران بود) عرضه میشد، اما در دهه 1930میلادی مدل یادشده با افت شدید قیمت، جتی به قیمت 1990 مارک هم به فروش رسید و آنجا بود که پسران آقای اُپل احساس خطر کردند و تصمیم جدیدی گرفتند و قرار گذاشتند، اتومبیلی بسازند که قابل خرید برای همه قشرهای جامعه باشد و از حوزه افراد متمول و ثروتمند جامعه خارج شود و با این نگاه واقعبینانه در سال 1928میلادی خودروهای اُپل صاحب 37/5درصد از سهم بازار خریدوفروش اتومبیل در آلمان شد و به صدرنشینی صادرات اتومبیل نیز دست یافتند.