به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از فرارو، BMW سالها است که به خودش به خاطر تولید خودروهای با کیفیت و مطابق سلیقه روز میبالد و تمام غرور مهندسان این شرکت به شکل نمایشی بوده است که توسط موتورهای قدرتمند در بدنه محکم خودروهای این شرکت به اجرا درآمده است.
به گزارش گاردین، هر خودرو در سری خودش با آخرین مدل خودرو آن سری فاصله منطقی دارد و به این ترتیب جدیدترین و آخرین خودرو، نسل جدیدی از پیشرفتهای تکنیکی و فنی را در خود دارد.
در یک قرن گذشته نوآوری به آرامی رشد کرده است و احتمالا همراهی با این نوآوریها برای اغلب شرکتهای خودروسازی بیشتر از افزایش سودآوری اهمیت دارد. درست به همین دلیل هم هست که انتظار میرود پدیده آینده خودروسازی، خودروهای بدون راننده باشند.
«مایکل آبرهارد» اقدامات مربوط به نمونههای اولیه شرکت BMW را انجام میدهد تا آن خودرو را به واقعیت تبدیل و نزدیک کند. او گزارشگر گاردین را برای رانندگی با یک BMW سری 5 دعوت میکند و صادقانه میگوید که این مدل جدید تقریبا تکرار مدلهای قبلی است.
گزارشگر گاردین میگوید: «وقتی ما به اتوبان رسیدیم؛ در مسیری که به سمت فرودگاه بود اگرچه آبرهارد تنها یک دکمه را در نزدیک دسته دنده زده بود، اما تغییراتی که اتفاق میافتاد کمی متفاوتتر از آنچه بود که انتظار میرفت. آبرهارددستانش را از روی فرمان خودرو برداشت و در یک لحظه هیجان انگیز خودرو خط عبورش را در ترافیک پیش رو تغییر داد و بعد از آن سرعتش را تا 120 کیلومتر افزایش داد.
آبرهارد با اطمینان کامل خودرو را به حال خودش گذاشت. او بعد از پنج سال تجربه کار با این خودروها دقیقا میدانست که خودرو حالا میخواهد چه کار کند.
به این ترتیب بود که در نیم ساعت بعد از آن ما در صندلی عقب نشسته بودیم و از این سواری لذت میبردیم.
با این حال اما آبرهارد حواسش به اتفاقات غیرقابل پیشبینی مثل عملیات جادهای، گردشهای ناگهانی خودروهای دیگر، خودروهای اورژانس و چیزهای شبیه به این بود. وقتی هر کدام از این شرایط پیش میآمد، سیگنالهای خودرو به هم میریخت و او دوباره دستانش را روی فرمان میگذاشت تا کنترل خودرو را بهدست گیرد.
او این کار را سه، چهار بار انجام داد و آن را به محدودیتهای موجود در پروژه خودروهای بسیار پیشرفته و خودکار، مربوط دانست. در واقع او همچنان به کنترل مستمر خودرو توسط راننده اعتقاد داشت.
برخلاف بعضی دیگر از پروژههای خودروهای خودکار، خودرو BMW رادار یا حسگری به صورت آشکار و واضح روی بدنه خارجی خود ندارد.
آبرهارد در این مورد میگوید: «ایدهای که در ابتدا وجود داشت این بود که ما میخواستیم خودروی بدون راننده ما کاملا شبیه به خودروهای عادی سری 5 باشد.
واقعا به سختی میتوان جای قرار گرفتن این دوازده حسگر را روی این خودرو پیدا کرد.» اغلب نسخههای دوباره هدفگذاری شده این تکنولوژی در حال حاضر در دسترس هستند. حسگر رادار در سپر جلویی همان چیزی است که در حال حاضر به عنوان کنترل سفر فعال عمل میکند.
سیستم دوربین مشابه دوربینهای خروج از مسیر حرکت است که در حال حاضر مورد استفاده قرار میگیرند (از طریق نرمافزاری که به این دوربینها امکان تشخیص علایم محدودیت سرعت و همچنین خطوط حرکت را میدهند).
لیزرها در چهار حسگر متفاوت در بدنه خودرو و نزدیکی سطح جاده قرار دارند. این در حالی است که در بعضی مدلهای دیگر خودروهای بدون راننده 64 حسگر لیزری در سقف خودرو قرار گرفتهاند.
شرکت BMW گویا تمام انگیزههای خودش برای ساخت خودروهای بدون راننده را به اتوبانها محدود کرده است، هر چند جدیدترین مدل خودروهای بدون راننده این شرکت مجهز به نوآوری دستیار پارک خودرو است که به رانندگان این امکان را میدهد تا خودروی خودشان را در جلوی ورودی پارکینگ گذاشته و در نهایت خود خودرو جای پارک مناسبش را پیدا و در آن پارک کند.
در واقع مهمترین چالش برای این خودروها در مسیر مستقیم تغییر و تنظیم سرعت است، اما در تقاطعها و پیچهاست که کار این خودروها سختتر میشود. دیدگاه و پیشبینی انسانها در این موارد محتاطانهتر و گاهی دقیقتر است.
آبرهارد اما در این مورد متذکر میشود که خودروهای هوشمند بدون راننده در پیشبینی احتمال تصادف بسیار دقیق عمل میکنند و به همین دلیل هم تا حالا این خودروها هیچ تصادفی را تجربه نکردهاند.
این موضوع مهمی است و شاید به همین دلیل هم هست که کار روی پروژههای مربوط به خودروهای هوشمند و بدون راننده به حدود 30 سال پیش بازمیگردد که یک مهندس آلمانی به نام «ارنست دیکمان» که در دانشگاه مونیخ کار میکرد، با همکاری شرکت دایملر- بنز پروژهای را مدیریت کرد که به نام «برنامهای جهت ترافیک اروپا برای بالا بردن بهرهوری و ایمنی در شرایط غیرقابل پیشبینی» شناخته میشد.
حالا بعد از گذشت دو دهه و پیشرفتهای تکنولوژیکی مختلف تقریبا همه خودروسازان بزرگ دنیا یکی از مدلهای الهام گرفته شده از ایده دیکمان را دنبال میکنند.
اما کارشناسانی مانند آبرهارد معتقدند که خودروسازان- به جز چند شرکت اروپایی- چندان به تبادل و اشتراکگذاری این تکنولوژیها نمیپردازند.
هر خودروساز تلاش میکند تا راه خودش را برای تولید خودروهای هوشمند و مستقل پیدا کند، درحالیکه فکرش بهشدت مشغول این است که این راه را سریعتر از رقبای دیگر بپیماید.
برای مثال تویوتا از تجربه خودش در سال 2005 درس گرفته است؛ زمانی که این شرکت اولین خودروی جهان با قابلیت پارک خودکار را معرفی کرد، زمانی بسیار دورتر از آنکه پیشرفتهای امروز از راه برسند. این خودروی تویوتا به خاطر گران بودن و صرف انرژی زیاد برای ساخت آن مورد انتقادات زیادی قرار گرفت و در نهایت به تولید انبود نرسید.
ولوو هم پیشرفتهایی در زمینه ترکیب سیستمهای ایمنی خودکار داشته است، با هدف اینکه تا سال 2020 هیچکدام از خودروهای این شرکت دچار تصادف نشوند. با این حال اما تا حالا بیشتر این اقدامات تنها برای تاکید به راننده جهت دقت بیشترش بوده است.
برای مثال اگر یک خودرو بدون آنکه راننده از راهنما استفاده کند خط حرکتش را تغییر بدهد، داشبورد تصویری از یک فنجان قهوه در حال بخار را نشان میدهد همراه با این جمله: «وقت استراحت است.» بنابراین همچنان رانندگانی با دقت که بیشتر مراقب شرایط ایمنی برای جلوگیری از تصادف هستند، اهمیت زیادی در عدم بروز حوادث جادهای دارند.
مفهوم خودروهای بدون راننده اما همچنان برای شرکتهایی مانند Mercedes و BMW که خودروها را بر اساس آنچه مردم از تجربه رانندگی با آنها رضایت دارند میفروشند، بسیار پیچیده است.
همانطور که آبرهارد پیشنهاد کرد، BMW تا حالا تنها توانسته است طراحی خوبی از این خودروها را ارائه بدهد و همچنان بخشهای زیادی برای کار در این حوزه پیش روی خودش دارد.
این در حالی است که شرکت گوگل به شکلی کاملا جدی در حال کار روی پروژه خودروی بدون راننده خودش است و حتی در ماههای اخیر آنها را به خیابانهای کالیفرنیا آورده است. در واقع کارشناسان گوگل معتقدند با تجربه عملی بیشتر و آزمایش جدی این خودروها در خیابانهای شهری شلوغ مانند کالیفرنیا بهتر میتوان مشکلات و ابعاد ناشناخته این پدیده جدید مشترک میان صنعت خودرو و تکنولوژی را شناسایی کرد.
براساس یک نظرسنجی انجام شده توسط موسسه Opinium درباره اینکه مردم چقدر به خرید یک خودروی بدون راننده در آینده نزدیک فکر میکنند، 39 درصد افراد شرکت کننده اعلام کردهاند که قطعا یا به احتمال زیاد در آینده یک خودروی بدون راننده میخرند و در مقابل 61 درصد گفتهاند که قطعا یا احتمالا این کار را نخواهند کرد.
واقعیت این است که جهان پر از رانندگانی شبیه ماست که برای رفتن به محل کارمان ترافیک ایجاد میکنیم و بارها با بیدقتی باعث تصادف شدهایم. با این اوصاف هنوز راه زیادی برای رواج و همهگیر شدن تکنولوژیهای مربوط به خودروهای هوشمند بدون راننده داریم و البته نباید فراموش کرد که تکنولوژی مانند همیشه با سرعت زیادی رشد میکند.