به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از این نمایشگاه در راستای سایر نمایشگاههای صنعت قطعهسازی کشور با هدف نشان دادن توانمندیها و نیز ارتباط بدون واسطه بین خریدار و سازنده بود.
حاشیههای یک نمایشگاه
برای گرفتن گزارش از نمایشگاه لوازم یدکی به سوی مصلا رهسپار میشویم. در ابتدا تصور این است که در شبستان مصلا با غرفههای قطعهسازان و بازرگانان روبهرو خواهیم شد و از آنجایی که سیستم تبلیغی و راهنمایی بازدیدکننده به سوی نمایشگاهها همچون سیستم صوت در همایشها و سمینارهاست، اشتباه کردیم.
بعد از پرسوجو معلوم شد نمایشگاه در ضلع جنوبی مصلا دایر است. پیش خود مرور میکنی کارکرد ضلع شمالی و ضلع جنوبی مصلا چه میتواند باشد؟ چرا که به طور نمونه نمایشگاه صنایع دستی که هنری و ذوقی است باید در ضلع شمالی باشد و نمایشگاه قطعات و لوازم یدکی خودرو در ضلع جنوبی با پنکههای دستی که هر غرفهدار برای فرار از گرما روشن کردهاند، برگزار شود. اما پاسخ این پرسشها شاید دردی را درمان نکند. به سمت ضلع جنوبی رهسپار شدیم. در بدو ورود از پیش چشمان دو سرباز وظیفهشناس عبور کردیم که با دیدن دوربین همراه همکار عکاس، صدایشان از پشت شنیده میشد که با جدیت واگویه میکردند آنها هماهنگ کردند، خبرنگار اجازه ورود دارد. با خود گفتم نکند دوباره نمایشگاه را اشتباه آمدهایم و اینجا منطقه ممنوعه است. ایست را دادند. در پاسخ به پرسش اینکه هماهنگ کردید، با تعجب گفتیم برای تهیه گزارش از نمایشگاه لوازم یدکی آمدهایم. در پاسخ گفت: باید از قبل هماهنگ میکردید. فهمیدم بله، برای تهیه از این نمایشگاه باید مجوز میگرفتیم. پاسخ دادم با برگزارکننده نمایشگاه صحبت کردم و برای یک وعده مصاحبه اینجا قرار گذاشتند. پاسخم کفایت نکرد. با همراهی یک سرباز که مبادا مسئله امنیتی را نادیده گرفته و وارد سالن نمایشگاه شویم تا سالن کوچک تشریفات راهنمایی شدیم. خیالش که راحت شد، رفت. با یک صحبت کوتاه با فردی که آنجا بود درنهایت بدون مجوز وارد شدیم.
همیشه بر اساس تجربههایی که از گزارشهای پیشین در زمینه نمایشگاهها دارم، ابتدا به سراغ غرفههای جزیرهای در وسط سالن میروم. این بار نیز به همین نیت به سراغشان رفتم. چیزی که فهمیدم این بود غرفههای جزیرهای بیشتر مربوط به بازرگانان این صنعت در واردات و صادرات قطعه است. به هر حال وضعیت نقدینگی این قشر نسبت به تولیدکنندگان قطعه طبیعی است که بهتر باشد.
جمعه و روز آخر نمایشگاه بود و انتظاری که از شلوغی محیط داشتم برآورده نشد. سالن به طور تقریبی خلوت بود. شایدباز هم «مشت نشان خروار» باشد. در گفتوگو با غرفهداران که مشروح آن در گزارشهای بعدی خواهد آمد، بعضی اشاره به نبود بازدیدکننده تخصصی داشتند و اتفاقا برخی دیگر تفاوتهای نمایشگاه امسال نسبت به سال گذشته را حضور بازدیدکنندگان تخصصی دانستند.
یکی از چالشهایی که خبرنگاران با افراد کمتر رسانهای دارند برخوردی است که آنها با دستگاه ضبط صدا، دوربین، کاغذ و قلم دارند. به طور نمونه در یکی از غرفهها بعد از کلی تعارف بین خودشان و پاس دادن خبرنگار از یکی به دیگری، جوانی انتخاب شد. وقتی پرسش نخست مطرح شد، وی عنوان کرد «اول من بپرسم». بعد از توضیحات مفصلی در مورد اینکه از کدام روزنامه و برای چه هدفی آمدهام، به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند پاسخگوی پرسشها باشند. به هر صورت نباید سخت گرفت و بعد از معطلی چند دقیقهای به سراغ دیگری میروی. دیگری اما با روی باز استقبال میکند و خوش است حال از اینکه میتواند مشکلات این صنف را به گوش مسئولان برساند. گفتوگو گرفته میشود و رهسپار شکار بعدی میشوی که در غرفهای تو را پیدا میکند و پرسشی که فراموش کرده، میپرسد «این گزارش قرار است کی چاپ شود؟» از دیگر کارهای خلاقانه و جالب این نمایشگاه، هدیه دادن قطعه در غرفهای به جای خودکار و سررسید و دیگر اقلام باب در این حوزه بود. البته این هدیه به شکل هنرمندانهای، روبان پیچ شده و در اختیار بازدیدکنندگان قرار میگرفت. شیوه نوآورانهای که بهترین تبلیغ برای سازندگانش است. کمکم تولیدکنندگان به این دانش رسیدهاند که باید تبلیغات هنرمندانه و خلاقانه داشته باشند که اثرگذاری خوبی دارد. اما صحبت با یکی از غرفهدارانی که پیشتر تولیدکننده بود و به تازگی واردکننده شده است بسیار چالش برانگیز بود. وی در پاسخ به پرسشهایم به نکاتی اشاره کرد که فعالیت زیرزمینیها را به نوعی فاش کرد. این فعال در این صنعت از کوچه ناظمالاطبایی نام برد که بسیاری از قطعات بیکیفیت و تقلبی خرید و فروش میشود و این امر آنقدر واضح و روشن است که در بین رانندگان این منطقه این کوچه به نامی خاص مشهور است.
وقتی به وی گفتم برای گزارش میدانی هر ازگاهی به این محل میآیم آیا امکان دارد در بازدید بعدی از وی کمک بگیرم برای صحبت با بعضی از این زیرزمینیها -به هر حال نشانی است- نپذیرفت. در پاسخ گفت چرا باید چوب لای چرخ همکاران خود بگذارم. این امر وظیفه اتحادیه و دست اندرکاران این صنعت است که در بازدیدهای کارشناسانشان قطعات تقلبی را از کالای اصلی تشخیص و جدا کنند «به هر حال ما نیز توقع نداریم کسی زیرآب کسی را بزند. » نتوانستم قانعشان کنم اما شاید به نوعی بشود نفوذ کرد، باید تلاش خودم را در این راه انجام دهم.
از دیگر نکات حاشیهای این بازدید پاسخگو بودن یکی از مدیرعاملها به مراجعهکنندگان بود. چرا که کارمندانش به طور جمعی در حال صرف نهار بودند. همراهی و همدلی برخی مدیران این امید را به همراه خود دارد که هنوز نگاه بالا به پایین همهگیر نشده است.
در نهایت یکی از غرفهداران وقتی گفتم از کجا و برای چه امری میخواهم گزارش تهیه کنم استقبال خوبی کرد اما بر خلاف اسم و نام مشهوری که داشت از 6 پرسش تنها به یک پرسش آن هم نصفه و نیمه پاسخ داد. اگر این پرسش و پاسخها برای آزمونی بود به طور قطع یکی از ردشدگان بود.
در پایان این سفر چند ساعته، به دنبال یکی از مدیران برگزارکننده نمایشگاه برای دومین بار وارد سالن تشریفات شدم و چون به دنبال قیافهای بودم که به همراه خبرها در سایتهای خبری این صنعت دیده بودم، کسی را نیافتم. اما صدای گفتوگویی، آشنا به گوشم آمد و تازه فهمیدم ممکن است عکسها از روزگار قدیمی افراد باشند که بهوسیله خبرگزاریهای و سایتهای خبری کار میشوند. از این نوع اتفاقها در فضای خبری زیاد رخ میدهد. کافی است یک خبرگزاری یا سایت خبری عکسی را به اشتباه برای گفتوگویی کار کنند. این اشتباه در فضای مجازی ثبت میشود و در هر بار جستوجو عکس موردنظر بالا میآید.
برای آگاهی از تازه های جهان خودرو، جدیدترین قیمت ها و بازار خودرو ایران اینستاگرام خودرو امروز را دنبال کنید و جهت دریافت آخرین اخبار از طریق تلگرام به کانال اختصاصی عصر خودرو (https://telegram.me/asrekhodro ) بپیوندید. برای دریافت آخرین نسخه از نرم افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید.