به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، پروتون که فعالیت خود را به طور رسمی از سال 1983 آغاز کرد، یکی از ثمرات برنامههای بلندپروازانه «ماهاتیر محمد» برای توسعه و پیشرفت اقتصادی مالزی و تبدیل آن به کشوری پیشرو و موفق در عرصه صنعت، اقتصاد، تجارت و... بود. پروتون در سالهای اولیه فعالیتش تا اوایل قرن بیست و یکم بیشتر محصولاتش را برپایه محصولات یک نسل قبل میتسوبیشی طراحی و به بازار عرضه میکرد و علاوه بر بهرهگیری از تواناییهای فنی و مهندسی میتسوبیشی، محصولات پروتون در نمای ظاهری هم شباهت زیادی به محصولات قدیمیتر این کمپانی نامدار ژاپنی داشتند. مثال بارز این ارتباط و همکاری نیزهمان مدل ویرا است که بر اساس نسل چهارم میتسوبیشی لنسر توسعهیافته و شکل گرفته است. گرچه پروتون در سال 2001 و با معرفی مدل مستقل ایمپین (در بازارهای شرق آسیا با نام واجا)نشان داد که دیگر نمیخواهد همچون گذشته و تا این حد به میتسوبیشی وابسته باشد. البته ارتباط و همکاری بین این دو همچنان ادامه دارد و جالب است بدانید که نسل فعلی لنسر تحت نشان پروتون و با نام «Inspira» و با تغییرات ظاهری بسیار جزئی تا سال 2015 در مالزی تولید و به بازار عرضه میشد. اما خودرویی که ما در این مطلب میخواهیم آن را بررسی کنیم، خودرویی است که پس از ویرا و در میانههای دهه 80 شمسی قدم به بازار ایران گذاشت ونسبت به ویرا توانست نظر مشتریان بیشتری را به خود جلب کند؛ پروتون جنتو که در سال 2004 معرفی شد و در ابتدا به صورت وارداتی به بازار کشورمان عرضه و پس از مدتی مونتاژ آن در سایت تولیدی زاگرس خودرو در استان لرستان آغاز شد.
طراحی ظاهری و کابین
زمانی که جنتو قدم به بازار کشورمان گذاشت، رقیبانی چون رنو مگان، هیوندای آوانته، مزدا3 و سیتروئن زانتیا در محدوده قیمتی آن حضور داشتند اما به جرأت میتوان گفت که جنتو در مقابل اکثر آنها متفاوت و تا حدودی خاصتر بهنظر میرسید و نمای ظاهری و حتی نمای داخلی آن با رگههای اسپرتی که داشت، بسیار جوانپسند به نظر میآمد. البته این روح اسپرتی که در طراحی جنتو و حتی حس سواری آن جریان دارد را باید مدیون لوتوس بود زیرا فرآیند طراحی و مهندسی جنتو با مشارکت این کمپانی شهیر بریتانیایی به سرانجام رسیده است (هولدینگ پروتون در سال 1996 لوتوس را خریداری کرد) و ظاهرا پروتون و نماینده ایرانیاش علاقه زیادی به علنیکردن هر چه بیشتر این ارتباط داشتهاند و جالب است بدانید که بهطور مثال یک دستگاه لوتوس الیزه در غرفه زاگرس خودرو در پنجمین دوره نمایشگاه اتومبیل تهران به نمایش گذاشته شده بود! نکات مثبت دیزاین خارجی جنتو را باید شکل و هندسه جالب توجه چراغهای جلو و جلوپنجره، فرم خطوط به کار رفته در کاپوت و اطراف جلوپنجره و طرح اسپرت و جذاب آینههای جانبی آن دانست. در مقابل حجم و اندازه بزرگ سپرعقب چندان خوشایند و پذیرفتنی نیست و چراغهای عقب بزرگ آن هم باعث شده بودند تا جنتو متفاوت به نظر برسد. با قرارگرفتن در کابین جنتو و مشاهده موارد جالب توجه و هیجانانگیزی چون فرم غربیلک فرمان سهشاخه، صندلیهای اسپرت و یکپارچه جلو، ساعت عقربهای (آنالوگ) قرار گرفته در بخش فوقانی جلو داشبورد، کنترلگرهای تنظیمکننده تهویه مطبوع (که به صورت عمودی قرار گرفتهاند)، صفحه کیلومترشمار، دسته دنده و ترمزدستی جنتو ماهیت اسپرتی را که از لوتوس به ارث برده بیش از پیش به رخ میکشد. البته موارد عجیب و غریب هم در کابین جنتو کم نیستند. به طور مثال خبری از محفظه نگهدارنده جلو داشبورد نیست و به جای آن با یک فضای باز طاقچه مانند و محدود برای قرار دادن اشیا طرف هستیم. بهنظر میرسد طراحان جنتو علاقه زیادی به علم شیمی و مبحث «ساختارهای مولکولی» داشتهاند زیرا نحوه طراحی دکمهها و ادوات کنترلی سیستم صوتی آن دقیقا این مبحث را در ذهن تداعی میکند! همچنین طراحان جنتو به شدت نگران سلامت افراد جامعه بوده و از تعبیه فندک و جاسیگاری نیز خودداری کردهاند!
کیفیت مواد و متریال بهکارگرفته شده در کابین چندان مناسب و راضیکننده نبوده و تا حدودی حس خودروهای ارزانقیمتتر را به شما القا میکند. صندلیهای جنتو اما راحتی و دربرگیرندگی قابل قبولی داشته و فضای سر و پای جلو و عقب و فضای صندوق عقب آن هم با توجه به کلاس، فرم و شکل بدنه خودرو(ناچبک) و ابعاد آن نسبتا خوب است. البته متاسفانه همین فرم طراحی باعث شده تا میدان دید عقب مناسبی در اختیار راننده قرار نگرفته و آینههای جانبی هم برای کمک به بهبود این وضع بایستی از ابعاد بزرگتری بهره میجستند.
در بخش امکانات و تجهیزات رفاهی و ایمنی جنتو با ارائه مواردی نظیر شیشههای برقی جلو و عقب، آینههای جانبی برقی، کنترلگرهای سیستم صوتی روی فرمان، فرمان هیدرولیکی با قابلیت تنظیم ارتفاع، سنسور پارک عقب، 2 کیسه هوای ایمنی، ترمزهای دیسکی هر چهارچرخ مجهز به سامانههای کمکی ABS و EBD با توجه به دوره عرضه و قیمتش در وضعیت نسبتا مناسبی به سر میبرد.
مشخصات فنی و کیفیت سواری
حالا وقت نمایش است! بله، هندلینگ بسیار خوب و قابل توجه (که از ثمرات بهرهگیری از استرسبار و میل موجگیردر مجموعه تعلیق است)، پایداری و چسبندگی مطلوب و قابلیتهای مانورپذیری چشمگیر جنتو بار دیگر به ما یادآور میشوند که خونهای لوتوس در رگهای آن جریان دارد! به طبع این روح اسپرت، سواری جنتو خشک بوده و تکانهای مسیر توسط سیستم تعلیق آن بهخوبی دفع نشده و به کابین و سرنشینان منتقل میشود. پیشرانه 1.6 لیتری از سری CamPro قادر است 110 اسب بخار قدرت و 148 نیوتنمتر گشتاور(در دور 4000) تولید کند که با توجه به جثه 1185 کیلوگرمی جنتو کشش قابل قبولی را برای آن رقم زده است اما بهتر بود پروتون برای جلب نظر مشتاقان سرعت و شتاب نسخهای قدرتمندتر از آن را نیز به بازار عرضه میکرد. در نمونه دستی جنتو هماهنگی جعبه دنده پنجسرعته آن با پیشرانه رضایتبخش نبوده و دندهها هم نسبتا سفت تعویض میشوند که این مورد یکی از اصلیترین و آزاردهندهترین ایرادات جنتو در بخش فنی است. در نمونه مجهز به گیربکس چهارسرعته اتوماتیک آن هم شاید اوضاع اندکی بهتر باشد اما بازهم قانعکننده نیست بهخصوص آنکه نباید فراموش کرد که در این نسخه خودرو در شتابگیریها چندان سرحال احساس نمیشود.ایزوله و عایقبندی کابین جنتو هم مناسب نبوده و نباید از کابین آن انتظار محیطی ساکت و آرام را داشته باشید. هر چهار چرخ این خودرو اما از ترمزهای دیسکی مجهز به سامانههای کمکی ABS و EBD بهره میبرند و در مجموع ترمزهای جنتو عملکردی بهموقع و قابل اطمینان از خود به نمایش میگذارند. در مقوله مصرف سوخت هم انتظار داشتیم که جنتو عملکردی اقتصادی از خود به نمایش بگذارد اما اینطور نبود و اینکه مصرف جنتو در حد و اندازههایی نسبتا معقول باشد تا حدود زیادی بستگی به شرایط آب و هوایی و البته نحوه نگهداری و رانندگی مالک دارد.
پرسونا؛ نسخه خانوادگی جنتو
3 سال پس از معرفی جنتو و در سال 2007، پروتون نسخه سدان جنتو را با نام «پرسونا» معرفی کرد که در سگمنت C قرار داشت و اتفاقا در آن سالها یکی از جدیترین گزینههای ورود به بازار کشورمان بود.برخی از ایراداتی که در جنتو بود، در پرسونا رفع شد تا ماهیت خانوادگیتر و کاربردیتر آن بیش از پیش نمایان شود؛ بهطور مثال طراحان این بار تعبیه جعبه داشبورد را فراموش نکرده بودند(!) و مسلما صندوق بار نیز فضای بیشتری در اختیار سرنشینان قرار میداد و کیفیت کلی کابین هم تاحدودی امیدوارکنندهتر از جنتو بود. صرف نظر از طول بیشتر بدنه نسبت به جنتو در نمای ظاهری پرسونا تغییر شاخصی نسبت به برادر جمع و جورترش مشاهده نمیشد و تنها مواردی مانند شکل و شمایل متفاوت جلوپنجره، طرح جدید و متفاوت سپر عقب و نوار کرومی قرارگرفته روی صندوق عقب و بین دو چراغ که برند پروتون در وسط آن قرار گرفته بود جلب توجه میکردند. البته در ادامه راه پرسونا یک فیسلیفت جزئی
(Minor) را تجربه کرد که شامل مواردی نظیر طرح جدید سپرجلو، جلوپنجره و آینههای جانبی و گرافیک جدید چراغهای عقب میشد. در بخش فنی هم پرسونا با همان پیشرانه 1.6 لیتری 110 اسبی (مشابه جنتو) پا به کارزار رقابت گذاشت. تولید و عرضه این نسل از پرسونا تا همین چند وقت پیش ادامه داشت تا اینکه پروتون نسل جدید آن را معرفی کرد که از طراحی کاملا متحول شده در نمای ظاهری و کابین بهره میبرد و البته از نظر جثه و ابعاد نسبت به نسل قبل کوچکتر شده و حالا در سگمنت B قرار دارد. پرسونا جدید بر پایه پلتفرم هاچبک جمعوجور Iriz ساخته شده و با یک پیشرانه 4 سیلندر 1.6 لیتری با قدرت 107 اسب بخار و گشتاور 150 نیوتن متر(در دور 4000) عرضه میشود و با یک گیربکس پنجسرعته دستی یا CVT قابل سفارش است.
حرف آخر
آن چیزی که مسلم است این است که جنتو با توجه به خصوصیات و ویژگیهایی نظیر سواری خشک و اسپرت و سایر مواردی که به آن اشاره کردیم، نمیتواند انتخاب مناسبی برای مصارف خانوادگی در بازار دست دومها باشد. برای خانوادهها گزینههای دست دومی نظیر هیوندای آوانته وجود دارد که باکیفیتتر، بیحاشیهتر، راحتتر و قدرتمندتر است و یا حتی نباید از گزینهای مثل رنو مگان 1600 غافل شد. اما اگر در بازار دستدومها با بودجه حدود 35 میلیون دنبال گزینهای متفاوت و با خصوصیات اسپرتی هستید میتوانید به خرید جنتو فکر کنید اما نباید از این نکته غافل باشید که در حال حاضر متولی رسمی برای ارائه خدمات پس از فروش آن وجود ندارد و قطعات یدکی آن هرچند نایاب نیستند اما راحت هم گیرتان نمیآیند(بهخصوص در شهرستانها) و بازار دست دوم آن هم رونق چندانی ندارد. در حال حاضر نسخههای دستی جنتو با مدل 2007 تا 2009 بسته به شرایط و کارکردشان بین 29 تا 36میلیون تومان قیمت میخورند و نسخههای اتوماتیک هم در بهترین شرایط برچسب قیمت حداکثر 42 میلیونی را روی شیشه خود میبینند.