عصر خودرو- در اواسط پاییز ۱۳۴۴ روزی علینقی عالیخانی، وزیر اقتصاد، تلفن کرد و گفت سه روز دیگر نمایشگاه بزرگی از تولیدات کارخانجات صنعتی ایران به دست شاهنشاه در شیراز افتتاح میشود.اعلیحضرت امر فرموده اند ایران ناسیونال باید در این نمایشگاه شرکت کند. گفت از تمام کشورهای عربی برای بازدید خواهند آمد.
عصر خودرو- در مورد حفاظت پیشبینیهای لازم را کرده بودیم. با وجود آنکه محمود اکثر کارگران را از مشهد استخدام کرده بود و به همگی آنها اطمینان کامل داشت، از چند روز قبل تمام آنها را به طور غیر مستقیم زیر نظر داشت مخصوصاً در روز افتتاح تمام کارگران از سوی مأموران انتظامی و اداره کارگزینی ایران ناسیونال بازرسی بدنی شدند و تمام رختکنها تحت کنترل بود محمود به سرکارگران هر قسمت سفارش کرده بود کارگران خود را از نظر امنیتی زیر نظر داشته باشند سرپرستان هر قسمت مسئول کارگران زیر نظر خود بودند.
عصر خودرو- از آن روز به بعد، دانشور کارمند ایران ناسیونال شد و تا موقعی که من در ایران ناسیونال بودم به معنی واقعی کمک میکرد و به کارهای ایران ناسیونال همچون تمام کارمندان علاقه و تعصب خاصی نشان میداد به همین دلیل حقوق او را به ماهیانه سی هزار تومان رساندیم. در همان اوقات، شاه دو نشان نیز با حمایل به ما برادران خیامی به دلیل خدمت به صنایع کشور اعطا کرد. میدانم به هیچ یک از افراد و صاحبان صنایع بخش خصوصی چنین نشانهایی اعطا نشده بود و تصور نمیکنم بعدها نیز به کسی در بخش خصوصی از این نوع نشانها داده باشند.
عصر خودرو- ما تا آنجا که میتوانستیم وسایل رفاه کارگران و سرکارگران و باقی کارکنان را با کمال میل فراهم میکردیم که شرح آن بعداً خواهد آمد. اکثر کارگران اولیه را از میان کارگران ساختمانی که برای ساختن سالنها آمده بودند و کارگران جوشکاری نجاری یا کسانی که در کار بنایی بودند انتخاب کردیم البته عده زیادی را هم محمود از مشهد انتخاب کرده و فرستاده بود اغلب کسانی که بار اول به کارخانه مانهایم فرستادیم از گروهی انتخاب شدند که محمود معرفی کرده بود زیرا او از سابقه کاری آنها به خوبی خبر داشت.
عصر خودرو- صلاح نبود این جوانان با آنها هم اتاق بشوند تعداد ما در یک اتاق به بیشتر از پنجاه نفر رسید و چون نام ما در فهرست زندانیها، نبود از خوراک و غذا هم خبری نبود. آن روز هم گذشت و تا شب بعد هم از غذا خبری نشد. فضای اتاق تنگ و نسبتاً تاریک بود و حتی جای کافی برای چمباتمه زدن آن عده وجود نداشت. آن شب به راستی قدر و ارزش و معنی سیگار را دانستم از میان توقیف شدگان فقط یک نفر توانسته بود مقداری سیگار با خودش به داخل بیاورد. یک نخ سیگار روشن میکرد و رد میکرد و هرکس یکی به آن میزد و به دیگری میداد و آن یک نخ را نزدیک به سی نفر میکشیدند.
عصر خودرو- آنجا همه ماجرا را تعریف کردیم و ضمناً گفتیم مجری یکی از برنامههای مترقی شاهنشاه هستیم و داریم کارخانه اتومبیلسازی میسازیم. جوابی ندادند. معلوم شد همه افراد به دلیل تظاهرات و گلاویز شدن با پاسبانها توقیف شدهاند و کسی گوشش به حرفهای ما بدهکار نیست در اتاق بازداشتگاه شهربانی زندانیها جوک میگفتند و صدای خنده و شوخی ما افسر کشیک را که ستوانی کرمانشاهی بود عصبانی و کلافه کرده بود. ستوان در اتاق را باز کرد و مقدار زیادی فحش چارواداری به همه ما داد و محکم در را بست و رفت.
عصر خودرو- برای خرید زمین کارخانه به سراغ حبیب الله القانیان رفتم؛ عدهای از افراد فنی هم از طرف کارخانه مرسدس بنز مأمور تهیه نقشههای اجرایی ساخت کارخانهٔ ما در ایران شدند آنها باید مشخصات ماشین آلات موردنیاز را هم به ما میدادند که قبلاً علامیر آنها را قیمتگذاری کرده بود. ضمناً آنها اطلاعاتی درباره چگونگی ماشین آلات مورد نیاز به دست آورده و سفارشهای لازم را به کارخانجات مختلف داده بودند.
عصر خودرو- در اوایل فروردین ۱۳۴۳ به کارخانه رسید و ما هنوز درحال ساختن کارخانه بودیم بعد از امضای قرارداد مبلغ سفارش ما به مرسدس سالیانه به بیش از پنجاه میلیون مارک میرسید و در حدود چهار میلیون مارک هم هزینه میشد، برای خرید پرس، قالب و اتاق رنگ و دستگاههای جوشکاری و انواع مختلف نقطه جوش و ماشین آلات تراش آهن، قطع کن و ابزارهای بسیار دیگر که باید از خارج می. آوردیم به این ترتیب، سفارشهای ما در مدت دو سال به بیش از صد میلیون مارک میرسید
عصر خودرو- با مدیران کارخانهٔ ماگیروس دویتس صحبت کرده بودم و آنها از خدا میخواستند نمایندگی شرکت را در تمام خاورمیانه به من واگذار کنند به این ترتیب یک روز به اتفاق علامیر از کارخانهٔ ماگیروس دویتس دیدن کردیم بالاترین مقامات آن کارخانه استقبال بی نظیری از ما کردند و قرار شد پیشنویس قرارداد را سه روزه آماده کنند و با تمام شرایطم موافقت کردند. این خبر به گوش مدیران کارخانه مرسدس رسید. درعین حال احمد سودآور - که تشکیلاتش با وجود مهندسان آلمانی نتوانسته بود در شش ماه دو دستگاه اتوبوس که صد درصد قطعاتش را هم وارد کرده بودند بسازد - میگفت غیرممکن است که خیامی بتواند صد درصد اتاق اتوبوس و مینیبوس را در ایران بسازد.