عصر خودرو- همهچیز از آلودگی هوای پایتخت آغاز شد؛ آلودگیای که روزبهروز شدیدتر شد بدون آنکه جدی گرفته شود و البته دستها نیز به سوی متهم ردیف اول رفت؛ خودروها.
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که مقصر اصلی آلودگی شهرهای بزرگی همچون تهران، خودروها هستند. اما خودروها چگونه مقصرند؟ آیا منبع این آلودگی کیفیت پایین سوخت است؟ یا تکنولوژی قدیمی عمده خودروهای تولید داخل در بروز این مسئله نقش دارند؟ یا اینکه باید تمام تقصیر را بر گردن خودروهای قدیمی و اصطلاحا فرسوده انداخت؟ مرز میان یک خودروی فرسوده و یک خودروی کلاسیک را چه چیز تعریف میکند؟ در این نوشتار سعی میکنیم به این سوالات پاسخ دهیم و بررسی کنیم که آیا الزاما خودروهای قدیمی و کلاسیک عامل آلودگی هوا هستند یا خیر.
دود از کهنه بلند میشود؟
چندی پیش بنرهایی در سطح شهر منتشر شد که در آنها یک خودرو قدیمی و فرسوده دود سیاهی تولید میکرد و در بالای آن به صورت عامیانه نوشته شده بود: «دود از کهنه بلند میشه!»
با مشاهده این بنرها این پرسش در ذهن شکل میگرفت که حقیقتا چند دستگاه خودروی قدیمی در اطراف ما روزانه تردد میکند؟ طی یک دورهای دولت اعلام کرد که خودروهای فرسوده بالای 20 سال با سیستمهای سوخترسانی قدیمی، عامل اصلی آلودگی هوا و مصرف زیاد سوخت هستند و کارت سوخت این دسته از خودروها باطل شد. اما مشکل اینجا بود که طبق آمار کارتهای باطل شده، خودروهای بالای 20 سال سن به زحمت 7 درصد کل تعداد خودروهای کشور را تشکیل داده بودند. جای تعجب چندانی ندارد چرا که عمده خودروهای تولیدشده در کشورمان متعلق به دوران دهه 80 شمسی و پس از آن هستند. این بدین معنی است که حتی اگر تمامی خودروهای 20 سال به بالا را فرسوده فرض کنیم، 93 درصد منبع متحرک آلایندگی باقیمانده متعلق به خودروهایی است که طبق پیشفرض موجود، غیرفرسوده تلقی میشود. مشکلات هنگامی بیشتر میشود که بدانیم بسیاری از خودروهای تولید شده در حال تردد با سن زیر 20 سال که درصد بالایی از خودروهای در حال تردد را تشکیل میدهند، از نظر استانداردهای آلایندگی تفاوت فاحشی با خودروهای بالای 20 سال ندارند و استاندارد آلایندگی یورو 4 کمتر از نیم دهه است که روی تمامی تولیدات داخلی اعمال شده است. به این معادله پیچیده میلیونها موتورسیکلت کاربراتوری با تکنولوژی مربوط به چندین دهه پیش را که همچنان تولید و خریداری میشوند را نیز اضافه کنید. سخت است که بگوییم دود از کهنه بلند میشود!
آیا سن، معیار فرسودگی است؟
تمامی مسائل مطرحشده در فوق را با فرض فرسودهبودن خودروهای با سن بالای 20 سال مورد بررسی قرار دادیم. اما مسئله اینجاست که آیا رابطه معناداری بین فرسودگی یک خودرو و عمر آن وجود دارد؟ آیا یک خودرو هرچقدر قدیمیتر باشد، فرسودهتر است و خودروهای کلاسیک را باید فرسوده دانست؟
از لحاظ فنی، آنچه معیار سلامت یک خودرو را تعیین میکند چگونگی استفاده مالک از آن است. خودرو فرسوده خودرویی است که به دلیل استفاده تحت فشار در شرایط نامناسب و یا استفاده مکرر بدون رسیدگیهای کافی و عدم توجه به توصیههای سازنده، دچار استهلاک غیرطبیعی شده و قادر نیست مطابق پارامترهای استاندارد تعیینشده کار کند. به صورت کلی نمیتوان رابطه اساسی بین سن یک خودرو و فرسودگی آن تعریف کرد چرا که آنچه شرایط کاری یک خودرو را تعیین میکند، شیوه بهرهبرداری از آن است. این مسئله بهسادگی قابل درک است. این احتمال کاملا وجود دارد که خودرویی که تنها 5 سال از سن آن گذشته، عملا به صورت کامل مستهلک شده باشد و در مقابل یک خودرو 30 ساله به علت رسیدگی صحیح و اصولی در سلامت کامل به سر ببرد. به همین علت نیز امروزه در اکثر کشورهای جهان، از سیستم معاینه فنی جهت بررسی سلامت و اصالت فنی یک خودرو استفاده میشود تا اطمینان حاصل شود که خودرو مذکور مطابق پارامترهای استاندارد تصویب شده کار خود را انجام میدهد و از نظر ایمنی و آلایندگی نسبت به دوران طراحی خود قابل تایید است.
آنچه موجب حساسشدن بسیاری از مسئولان نسبت به معیار سن شده، تغییر استانداردها به مرور زمان است. بدیهی است که با استانداردهای سختتر امروزی و پیشرفت تکنولوژی، خودروهای کممصرفتر، ایمنتر و پاکتری داشته باشیم. پس دلیل اصرار بر حفظ خودروهای قدیمی چیست؟
خودروهای کلاسیک فرسوده نیستند
شاید بهتر باشد بپرسیم هدف از حفظ و نگهداری از یک خودرو کلاسیک چیست؟ پاسخ به این پرسش بهسادگی میتواند مرز بین یک خودرو فرسوده و کلاسیک را مشخص کند. خودروی کلاسیک تعریف مشخصی ندارد اما در حالت کلی به خودرویی گفته میشود که حداقل 30 سال از ساخت آن گذشته باشد، از نظر فنی در سلامت و اصالت کامل بوده و دارای ارزش معنوی و هویتی خاص خود باشد.
هدف از حفظ یک خودرو کلاسیک را میتوان در کنار انگیزههای مادی و کلکسیونی، حفظ فرهنگ، هویت، اصالت و نوستالژیهای یک نسل از جامعه دانست. خودروهای قدیمی بخشی از تاریخ، فرهنگ و سرمایه معنوی کشورمان هستند. حفظ چنین سرمایههایی توسط افراد ماهر و علاقهمند با دانش فنی لازم، مسلما موجب تمایز آن از یک خودرو فرسوده میشود. گاهی حتی خودرویی که آن را فرسوده میپنداریم به دلایلی همچون کمیابی یا ذات باارزش خود نیازی به اسقاط نداشته باشد و بهسادگی طی یک بازسازی اصولی به یک خودرو کلاسیک باارزش تبدیل شود. متاسفانه با اجراییشدن طرح خودروهای فرسوده، بسیاری از ما این سرمایههای با ارزش را بهسادگی به عنوان خودرو فرسوده تحویل دادیم و به جای آن خودروهای صفرکیلومتری تحویل گرفتیم که از نظر فنی و تکنولوژیکی هیچ برتریای نسبت به آنها نداشتند. طرح از رده خارجکردن خودروهای فرسوده در تمامی کشورها اجرا میشود اما در کشورهای توسعهیافته، شاهد اسقاط خودروهایی هستیم که به معنی حقیقی فرسوده بوده یا خسارت دیدهاند و بهکارگیری مجدد آن از نظر اقتصادی و ایمنی توجیه منطقی ندارد ضمن آنکه خودروهای اسقاطشده از نظر تعداد به قدری فراوان هستند که هنوز جنبه کلکسیونی نیافته باشند. بدین طریق خودروهای فرسوده حقیقی از چرخه خارج شده و نمونههایی که توسط مالکان خوشذوقشان به صورت اصولی در شرایط ایدهآل حفظ شدهاند، باقی میمانند و معاینههای فنی را پاس میکنند. متاسفانه ما در طرح فرسوده خود در کنار خودروهای فرسوده حقیقی، خودروهای دارای ارزش تاریخی را نیز تحویل این مراکز دادیم؛ نظیر همان کاری که با ساختمانهای با ارزش شهرهای خود انجام دادیم و به جای نوسازی بافتهای فرسوده به صورت سیستماتیک، با گسترش بیرویه آپارتمانسازی هویت اصیل شهرهایمان را از اساس نابود کردیم.
چاره کار چیست؟
چاره کار روشن است. شاید بهتر باشد مسئولان به راه و روشی که بسیاری از کشورهای مدرن در پیش گرفتهاند، توجه کنند. اگر یک خودرو کلاسیک با شرایط فنی ایدهآل قادر نیست استانداردهای امروزی را پاس کند، آیا چارهکار سلب امکان تردد و فرسوده محسوبکردن آن است؟ آیا نیازی هست که تمام خودروهای قدیمی را با یک چوب راند؟ با توجه به فقر کشورمان از نظر تعداد خودروهای کلاسیک حقیقی باقیمانده، بسیار بعید به نظر میرسد این تعداد بسیار اندک باقیمانده که نهایت کاربرد آنها یک تردد تفریحی کوتاه و یا گردهماییهای آخر هفته است، عامل اصلی آلودگی باشند. شاید بهتر باشد که در تعریف از یک خودرو فرسوده، به صورت جدی تجدیدنظر صورت بگیرد و مرز آن با یک خودروی قدیمی سالم و کلاسیک با ارزش تفکیک شود. امروزه بسیاری از کشورهای پیشرفته، با معاینههای فنی دقیق و اصولی، تعیین سقف کارکرد سالیانه برای خودروهای قدیمی و اسقاط خودروهای فرسوده حقیقی، نهتنها بهسادگی هوای سالم خود را حفظ میکنند، بلکه در کنار آن از نابودی میراث خودرویی ارزشمند کشور خود نیز جلوگیری میکنند. شایسته است ما نیز پیش از آنکه باقیمانده این داراییهای با ارزش کشورمان را نابود کنیم، بدون آنکه دستاوردی در زمینه کاهش آلودگی کسب کنیم، در تعاریف خود تجدیدنظر کرده و کشورهایی که در این زمینه موفق عمل کردهاند را الگو قرار دهیم. در نهایت فراموش نکنیم که مسئله آلودگی هوا صرفا وابسته به مباحثی همچون خودرو فرسوده کاربراتوری نیست؛ بلکه دارای ابعاد متنوعی از نظر جامعهشناسی، فرهنگسازی، زیرساختهای شهری، مکانیسم توزیع سوخت، کیفیت سوخت، عملکرد خودروسازان و ... است.
نویسنده: عارف منظری