پیکان دستسازی که دردساز شد
عصر خودرو: خودرو دست ساز یک شهروند اصفهانی برایش حسابی دردساز شد به طوری که مجبور است یا در خانه اش نگه دارد یا اینکه با اوراق شدن آن کنار بیاید.
عصر خودرو: خودرو دست ساز یک شهروند اصفهانی برایش حسابی دردساز شد به طوری که مجبور است یا در خانه اش نگه دارد یا اینکه با اوراق شدن آن کنار بیاید.
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از مهر، عشق ماشین ها در هر جامعه ای وجود دارند و هرکدام به نوعی علاقه شان به این «دلبرآهنی» را بروز می دهند. «محمدرضا فدوی» یکی از همین عشق ماشین های روزگار است که این بار تصمیم گرفت خودش دست به کار شود و یکی از ایده های توی ذهنش درباره بدنه و اتاقک ماشین را با دست های خودش بسازد. برای همین یک پیکان قدیمی را حسابی تغییر داد و با طراحی یک بدنه کاملا متفاوت و سوار کردن آن بر روی موتور پیکان، خودروی تازه ای ساخت. این ماشین عجیب و غریب «پرشین گلف» نام دارد حاصل تلاش طولانی آقای فدوی است. اما ساخت این خودروی تازه برایش خوشامد نبود و برایش دردسرهای زیادی داشت به همین بهانه با این عشق ماشین فعال حرف زدیم.20 میلیون برای این کار خرج کردم
«محمدرضا فدوی» متولد 1356 در اصفهان است. خودش می گوید هیچ تحصیلاتی در زمینه ساخت و تولید بدنه خودرو ندارد و تنها چیزی که او را به این سمت کشانده است استعداد و شوری است که از خونش بیرون می آید. او در سال 91 که سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی نام گذاری شد به یکباره تصمیم می گیرد یکی از طرح هایی را که برای ساخت خودرو در ذهنش دارد را روی یک پیکان پیاده سازی کند و به مدت دو سال برای این کار وقت می گذارد تا اینکه «پرشین گلف» تولید می شود. « در ذهنم گفتم که خط تولید پیکان از سال 83 متوقف شده است و مردم از این خودرو خاطرات زیادی دارند و می شود با یک طراحی تازه و شکل و شمایل جدیدتر دوباره به بازار بیاید. برای همین این کار را روی خودرو پیکان انجام دادم و تا الان حدود 20 میلیون از سرمایه ام را پای تولید این ماشین ریختم.»
پلیس راهور گفت ماشین باید پرس شود
تردد این ماشین عجیب و غریب در اصفهان برای خیلی از شهروندان این کشور سوال می شود و حتما برایشان عجیب است وقتی می فهمند این ماشین طرح کلاسیک با همان موتور پیکان خودمان کار می کند. اما «پرشین گلف» به مذاق مسئولان راهور خوش نمی آید تا آقای فدوی با مشکل تازه و البته قانونی روبرو شود: « وقتی برای تعویض پلاک به راهور استان رفتم. گفتند به این ماشین پلاک تعلق نمی گیرد. هرچه گفتم یک تولید ملی است قبول نکردند اما متقاعدم کردند که نمی شود هرکسی برای خودش یک ماشین بسازد و در شهر حرکت کند. اول دستور پرس ماشین را دادند. اما با کلی خواهش و تمنا قبول کردند که این کار انجام نشود اما از من تعهد محضری گرفتند که دیگر چنین کاری انجام ندهم. آیا این پایان کار من است. پس من این استعداد و علاقه را چه کار کنم؟ پس تولید ملی چه می شود؟ چرا از من حمایت نمی شود؟ من همه سرمایه ام را بیخودی پای این ماشین ریختم.»
هیچ کس ما را جدی نمی گیرد
آقای فدوی می گوید تمام طرح های ماشین های داخلی کپی است و هیچ ایده نابی ندارد. اما آدمهای خلاق زیادی در کشور وجود داند که می توانند در تولید بدنه خودرو کمک خودروسازان کنند اما چنین ارتباطی وجود ندارد: « خودروهای ما هیچ ایده نابی ندارد. من بی نهایت طرح در ذهنم وجود دارد که این ضعیف ترین نمونه آن است که با ساده ترین ابزارها تولید شد. اگر قرار باشد برای ماشین های مدل بالا طرح بزنم جور دیگری طراحی می کنم. بارها خواسته ام که طرح هایم را ثبت کنم اما از همان خانه اول از آدم پول طلب می کنند. برای مشاوره به جایی رفتم همان اول 70 هزارتومان از من گرفتند اما هیچ چیز خاصی به من نگفتند و فقط حرف زدند. وقتی هم می گویم می خواهم ماشین بسازم مسخره ام می کنند.این همه می گویند تولید ملی و حمایت از طراح ایرانی پس چرا حمایت نمی کنند؟ مثل من در ایران زیاد است اما هیچ مرکزی وجود ندارد که علاقه مندان به این کار را جدی بگیرند.»
اگر به من بها ندهند با خارجی ها کار می کنم
پرشین گلف تا به حال مشتریان پروپاقرصی هم داشته است. اما آقای فدوی حاضر نشده است که این پیکان نوسازی شده را بفروشد: « پیشنهادات خوبی به من شده است. حتی یکبار می خواست با ماشین بالاتری تعویض کند ولی چون فهمیدم می خواهد ماشین را به خارج از ایران ببرد و می خواهد آنجا ثبتش کند نفروختم. خیلی از لحاظ اقتصادی درگیرم اما این کار را نکردم. اما اگر روزی مجبور شدم بین فروختن و پرس شدن یکی را انتخاب کنم. قطعا می فروشم که بماند. اگر هم به من بها ندهند مجبور می شوم چند نمونه بسازم تا شرکت های بزرگ خارجی مرا ببینند و با آنها همکاری کنم و طرحم را به آنها بفروشم. بالاخره هیچ طرحی روی زمین نمی ماند. من این طرح را روی پیکان انجام دادم که همه بدانند می توانم چنین کاری بکنم. در ذهن من هم اکنون چندین طرح وجود دارد که می تواند عملی شود و باید به فکر آنها باشم.»