عصر خودرو- در حالی که سه هفته پیش شرکت سئات اسپانیا بهعنوان یکی از زیرمجموعههای گروه فولکسواگن آلمان، بهطور رسمی خروج و انصراف خود از سرمایهگذاری در بازار ایران را اعلام کرده است، تا به حال هیچیک از مسئولین دولتی موضعگیری رسمی در قبال این فرصت سوزی انجام ندادهاند، امری که میتواند زمینهساز خروج دومینو وار شرکتهای زیرمجموعه فولکسواگن از بازار ایران باشد.
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، با وجود آنکه جذب سرمایهگذاریهای بینالمللی و ورود شرکتهای بزرگ جهانی برای مشارکت و تولید خودرو در ایران یکی از اصلیترین اهداف برجام در صنعت خودروسازی است، مسئولین وزارت صنعت، معدن و تجارت و سایر مسئولین رده بالای کشور تا به حال هیچ واکنشی در قبال اعلام رسمی انصراف سئات اسپانیا از حضور و سرمایهگذاری در بازار ایران نشان ندادهاند.
این بیتفاوتی و سکوت در حالی رخ میدهد که حضور این شرکت بهعنوان عضوی از خانواده بزرگ فولکسواگن میتوانست محکی جدی برای شرایط کسبوکار در صنعت خودرو کشورمان باشد و بعید نیست تصمیم سئات برای خروج از بازار ایران در آینده به سایر اعضا خانواده فولکسواگن نیز تسری پیدا کند، امری که بر اساس شنیدهها در حال روی دادن است و بهزودی ممکن است شاهد خروج یکی دیگر از غولهای تولیدکننده خودروهای سنگین اروپایی از بازار ایران باشیم.
دولت دوازدهم که این روزها لحظهبهلحظه فشار رأیدهندگان خود را بیشتر از گذشته احساس میکند هیچ حرکت هوشمندانهای در صنعت خودرو ایران از خود نشان نداده است. در این میان توسعه شرقی صنعت خودرو ایران بهسرعت برق و باد در حال انجام است و شرکتهای غربی بهجز فرانسویها پس از برجام همچنان پشت درهای ایران گیر کردهاند.
تعداد شرکتهای غربی که جسارت حضور در بازار ایران را دارند بسیار محدود است و دلیل واضح این امر بازار بزرگ این شرکتها در ایالاتمتحده آمریکا است. شرکتهای غربی به دلیل منافع مالی گسترده در بازار آمریکا با احتیاط بسیار حضور در بازار ایران را بررسی میکنند و معمولا هم ترجیح میدهند این حضور غیررسمی و بیسروصدا باشد. در چنین شرایطی اعلام رسمی حضور در بازار ایران از سوی سئات و فولکسواگن میتوانست باعث شکسته شدن تابو حضور در بازار کشورمان شود، امری که به نظر میرسد با خروج سئات در حال کمرنگ شدن است و بدتر آنکه مسئولین نیز بدون هیچ توجهی به عواقب خروج این شرکت اسپانیایی، نهتنها تلاشی برای تغییر تصمیم مدیران سئات از خود نشان نمیدهند، که حتی حاضر به بررسی دلایل و صحبت در این زمینه هم نیستند.
این در حالی است که شرکتهایی همچون سئات و این غول خودروساز تجاری اروپا که مدتها است مشتاقانه به دنبال رفع موانع حضور در بازار ایران هستند و برای جلب اعتماد ما حاضرند بارها و بارها حسن نیت خود را نشان دهند. در این میان تکلیف چنین شرکتهایی چیست؟ مگر هدف ما بعد از برجام برگرداندن تکنولوژی و سرمایه نیست؟
چرا یک نفر یا یک مسئول با وجود دستور مقامات ارشد دولتی میتواند یکتنه و به بهانههای قطعا واهی جلوی خواسته یک دولت و ملت بایستد و پاسخگوی هیچکس نباشد؟ آیا مشت نمونه خروار اداره دولت نیست؟
بیش از دو سال تلاش شبانهروزی برای حضور در بازار خودرو ایران انجام شده و همه راههای ممکن بارها و بارها مرور شده اما وقتی کسی ناظر بر کار کسی نیست، تکلیف مملکت هم روشن است و فقط یک نفر میتواند جلوی ورود یک شرکت بزرگ و قدرتمند و شناخته شده برای توسعه سرمایهگذاری و ورود تکنولوژی روز دنیا به ایران را بگیرد.
هفتهها است درگیر سرنوشت این برند هستیم و به این موضوع فکر میکنیم؛ مسئلهای که بهسادگی قابلحل است چرا حل نمیشود؟