عصر خودرو- یکی از علل مهم تاخیر در روند تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس، مسئله تامین مالی آن بوده و همین امر می تواند مانع تکمیل سریع فاز سوم شود؛ بخصوص در صورتی که تخصیص وام ۲۶۰ میلیون یورویی صندوق توسعه ملی گرفتار بروکراسی اداری شود.
به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از فارس، پرونده «بن بست نیست» با موضوع راهکارهایی برای بی اثر کردن تحریم ها و شامل بخش مقدمه با عنوان «مواجهه فعالانه با تحریمهای اقتصادی» و همچنین 10 محور «بازار ارز: تهدیدها و راهکارها»، «پیمان پولی دوجانبه»، «ظرفیت پایهپولی برای فعال کردن لوکوموتیوهای اقتصادی»، «تأمین مالی پروژههای بزرگ کشور با استفاده از سرمایه های خرد»، «راهبرد اصلی اشتغال زایی پایدار»، «تولید غذا بدون آب»، «تامین آب کشاورزی با اصلاح ساختار مدیریت آب»، «راهکارهایی برای راهاندازی فاز سوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس»، «اجرای کریدور چابهار-سرخس با استفاده از مشارکت عمومی ـ خصوصی» و نهایتا «پرونده الکترونیک سلامت، کلید کاهش هزینههای سلامت» است. این پرونده توسط پایگاه خبری تحلیلی عیارآنلاین تهیه شده است و به مرور منتشر خواهد شد. در روزهای گذشته، مقدمه این پرونده با عنوان «مواجهه فعالانه با تحریم های اقتصادی» و قسمت های بعدی این پرونده با عناوین «بازار ارز: تهدیدها و راهکارها»، «پیمان پولی دوجانبه»، «ظرفیت پایهپولی برای فعال کردن لوکوموتیوهای اقتصادی» و «راهبرد اصلی اشتغال زایی پایدار»، «تولید غذا بدون آب» و «تامین آب کشاورزی با اصلاح ساختار مدیریت آب» منتشر شد و در ادامه قسمت بعدی این پرونده با عنوان «راهکارهایی برای راهاندازی فاز سوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس» آمده است:
راهکارهایی برای راهاندازی فاز سوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس
مقدمه
پس از بهره برداری از فازهای 1 تا 5 پارس جنوبی در سال 83 و برداشت همزمان میعانات گازی در کنار گاز طبیعی، لزوم ساخت یک پالایشگاه میعانات گازی و فرآورش این ماده در داخل کشور، برای مسئولین وزارت نفت آشکار شد. زیرا میعانات گازی مشتریهای کمی در سطح دنیا داشت و فروش آن حداقل از لحاظ گستردگی بازار به آسانی نفت خام نبود. از طرفی پالایشگاههای با خوراک میعانات گازی در مقایسه با پالایشگاههای نفت خام، توان بسیار بالاتری در تولید بنزین داشتند و به همین جهت از اقتصاد مطلوب تری برخوردار بودند (1).
این دو مسئله، ضرورت احداث یک پالایشگاه میعانات گازی را به روشنی اثبات میکرد. به همین جهت ساخت پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس از سال 85 در دستور کار قرار گرفت. احداث این پالایشگاه که تاکنون 11 سال به طول انجامیده است و مدیریت دولتهای نهم تا یازدهم را به خود دیده، هماکنون چشم به راه تدابیر راهبردی دولت دوازدهم است. با تکمیل و بهرهبرداری از بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی دنیا یعنی پالایشگاه ستاره خلیج فارس، روزانه 360 هزار بشکه میعانات گازی به 36 میلیون لیتر بنزین و 14 میلیون لیتر نفت گاز (گازوئیل) و محصولات دیگر پالایشی نظیر نفت سفید و گازمایع تبدیل میشود. بنزین تولید شده در این پالایشگاه به تنهایی معادل 58 درصد کل بنزین تولید شده در 9 پالایشگاه موجود کشور است.
* ضرورت تکمیل سریعتر پالایشگاه ستاره خلیج فارس
ایران و قطر که همواره در برداشت گاز از میدان مشترک پارس جنوبی رقابت میکنند، از سال 83 به بعد رقابت پنهانی نیز در فروش میعانات گازی داشتند. اما این رقابت در برهههایی از زمان تنها به نفع کشورهای شرق آسیا که خریدار میعانات گازی ایران و قطر بودند، تمام شد زیرا مازاد عرضه این محصول در بازارهای آسیایی باعث کاهش قیمت آن توسط مشتریها میشد؛ تا اینکه هر دو کشور در سال 2005 و 2006 به فکر ساخت پالایشگاه میعانات گازی و فرآورش آن در خاک خود افتادند (2). از طرفی محدودیتهای صادرات و فروش میعانات گازی در دوران تحریم عامل دیگری بود که لزوم ساخت سریعتر این پالایشگاه را برای مسئولین آشکار کرد. زیرا در دوران تحریمها بازاریابی و فروش میعانات گازی با مشکلات بیشتری نسبت به نفت خام مواجه بود. علت این مسئله در درجه اول استحصال اجتناب ناپذیر میعانات گازی در کنار برداشت از گاز طبیعی و در درجه دوم معدودتر بودن مشتریهای میعانات گازی نسبت به نفت خام بود.
* ابعاد اقتصادی، سیاسی و امنیتی افتتاح سریعتر ستاره خلیج فارس
میعانات گازی مایعی سبک، شفاف و ارزشمند شامل هیدروکربنهای پنتان (5C) و سنگینتر از آن (+5C) است که بسته به شرایط مخازن به صورت گاز یا یک گازِ شبه مایع در کنار گاز طبیعی استخراج میشود و پس از میعان سازی، کاملا به صورت مایع در میآید. بنابراین برداشت میعانات گازی در کنار برداشت از گاز طبیعی اجتناب ناپذیر است و نمیتوان تولید یا استخراج آن را متوقف کرد یا کاهش داد مگر آنکه تولید گاز طبیعی نیز متوقف شود یا کاهش یابد. به همین دلیل برخلاف نفت خام که تولید آن در دوران تحریمها تا 1 میلیون بشکه کاهش یافت، میعانات گازی به دلیل ضرورت تولید و مصرف گاز طبیعی در کشور، امکان کاهش تولید نداشت.
کوچک بودن بازار میعانات گازی در مقایسه با نفت خام موجب محدود بودن مشتریهای این ماده در سطح جهان شده است. تعداد پالایشگاههای میعانات گازی موجود در دنیا هم اکنون به رقم 26 واحد پالایشی در سراسر دنیا رسیده است، این رقم در سال 2010 از 17 واحد در دنیا فراتر نمیرفت. با وجود گسترش مصرف گاز طبیعی در سطح جهان در سالهای اخیر، هنوز هم بازار 3 میلیون بشکهای مصرف میعانات گازی در مقایسه با بازار 90 میلیون بشکهای مصرف نفت خام در هر روز ناچیز است. بههر حال تنوع پایین و کم بودن تعداد مشتریهای این ماده در سطح دنیا باعث شد که فروش میعانات گازی در دوران تحریمها به یک معضل اساسی برای کشور تبدیل شود.
پس از برداشت میعانات گازی از مخازن، در صورت عدم فرآورش داخلی یا فروش صادراتی، بهره بردار مجبور است آن را انبار کند یا در محیط رها نماید یا حتی ممکن است مجبور به سوزاندن آن در مقاطعی از زمان شود. در سالهای 90 تا 92 که شدت تحریمها به اوج خود رسیده بود، شرکت ملی نفت ایران مجبور به نگهداشت نزدیک به 60 میلیون بشکه (3) از این محصول در کشتیهای غول پیکر و بر روی آبهای آزاد شده بود. اما اکنون نیز موضوع میعانات گازی به همین میزان برای کشور و وزارت نفت حیاتی است زیرا در صورت بازگشت احتمالی تحریمها و عدم افتتاح کامل پالایشگاه ستاره خلیج فارس، بازاریابی و فروش میعانات گازی میتواند مجددا مشکلات جدی را برای کشور به همراه آورد.
جالب است که حتی با افتتاح کامل پالایشگاه ستاره خلیج فارس که با ظرفیت 360 هزار بشکه در روز، میعانات گازی 9 فاز پارس جنوبی را خواهد بلعید، وضعیت تفاوت زیادی با سالهای 91 و 92 نمیکند و همچنان این امکان وجود دارد که در صورت برگشت احتمالی تحریمها، مشکلاتی مشابه و حتی به مراتب بزرگتر برای کشور ایجاد شود. ماجرا از این قرارست که در سال های 91 و 92، مازاد میعانات گازی کشور که به صادرات اختصاص مییافت حدود 200 هزار بشکه بود؛ در حالی که با افتتاح فازهای مختلف پارس جنوبی و افزایش تولید میعانات گازی در دولت های یازدهم و دوازدهم، این رقم در سال 97 به 300 هزار بشکه خواهد رسید که به صادرات اختصاص خواهد یافت (4) . درنتیجه، لازم است که مسئولین کشور از وزارت نفت گرفته تا مجلس و شورای امنیت و شخص رئیس جمهور همچنان نسبت به موضوع «میعانات گازی» و پالایشگاههای فرآورش آن نظیر پالایشگاه ستاره خلیج فارس و پالایشگاه در حال تاسیس «سیراف» حساس باشند. جداول 1 و 2 میزان تولید و مصرف میعانات گازی به تفکیک منابع هر یک را نمایش میدهد.
* وضعیت کنونی پالایشگاه ستاره خلیج فارس
پالایشگاه ستاره خلیج فارس دارای 3 فاز 120 هزار بشکهای است که فاز 1 در اردیبهشت ماه 96 به بهره برداری رسیده است و فاز 2 آن تا پایان اردیبهشت ماه 97 به صورت رسمی افتتاح خواهد شد. با این وجود، افتتاح فاز سوم آن همچنان به آینده موکول شده است. در حال حاضر، مجموعِ این پروژه دارای 97 درصد پیشرفت فیزیکی است. شرکتهای تاپیکو (با 49 درصد)، صندوق بازنشستگی کارکنان صنعت نفت (با 33 درصد) و شرکت ملی پالایش و پخش (با 18 درصد) سهامداران این پروژه هستند. (شکل 1)
شرکت فرادست انرژی فلات از شرکتهای تابعه قرارگاه خاتم الانبیاء از سال 90 به عنوان پیمانکار این پروژه فعالیت میکند و آنطور که از اظهارات وزیر نفت و سایر مسئولین این وزارتخانه برمی آید (5) مشکلی در زمینه پیمانکاری این پروژه وجود ندارد. طبق اظهارات اکثر مدیران عامل سابق این پالایشگاه، علت اصلیِ تاخیر در تکمیل پالایشگاه، بحث تامین مالی آن (6) بوده است. علاوه بر این، به نظر میرسد یکی از عوامل تاخیر در تکمیل این پروژه، بحث مدیریت منابع مالی و نظارت بر انطباق میزان خرجکرد منابع با پیشرفت پروژه (جلوگیری از هدررفت منابع مالی) طی سالهای 88 تا نیمه سال 96 بوده است. البته از شهریور ماه 96 و با روی کار آمدن مدیرعامل جوان شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران، این مشکل تا حدود زیادی برطرف شد و بر همگان اثبات شد که اگر بخشهای مختلف بدنه دولت اراده کند هیچ بنبستی در مسیر پیشرفت کشور نیست.
* تغییرات مدیریتی اخیر، نقطه عطف در روند تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس
با توجه به بازشدن نسبی فضای تجارت خارجی در دوران پسابرجام و آزاد شدن برخی تجهیزات خاص پالایشگاه ستاره خلیج فارس از بنادر کشورهای خارجی، انتظار میرفت سرعت احداث پالایشگاه ستاره خلیج فارس چندین برابر شود اما به اذعان کارشناسان، سرعت این کار در دولت یازدهم نسبت به سالهای تحریم با افول نیز مواجه شد (7). علت اصلی این مسئله، مدیریت ضعیف و حاکمیت افراد مسن بر شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران بود. عباس کاظمی که مدیر عاملی این شرکت در دولت یازدهم را به عهده داشت، دو هفته قبل از پایان دوره مسئولیتش در آخرین اظهار نظر منفعلانه خود در مصاحبه با خبرگزاری خانه ملت درباره پالایشگاه ستاره خلیج فارس گفت (8): «وزارت نفت 9 پالایشگاه تولید فرآوردههای نفتی را طبق اصل 44 قانون اساسی به بخش خصوصی واگذار کرده است و از بخش خصوصی برای ساخت دهمین پالایشگاه یعنی پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس هم حمایت میکند. طبق قانون مصوب مجلس شورای اسلامی، دولت و وزارت نفت مجاز به ساخت و سرمایه گذاری در پالایشگاهها نیست، بنابراین تنها میتوان بخش خصوصی را در این زمینه فعال و برای پالایشگاهها مجوز خوراک صادر کرد.»
این در حالی است که علیرضا صادق آبادی، مدیر عامل جدید شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در روز معارفه خود در 20 مهر 96 اولویت اصلی کار خود را تکمیل فازهای باقی مانده پالایشگاه ستاره خلیج فارس عنوان کرد و 5 روز پس از آغاز مدیریتش مدیر عامل این پالایشگاه را تعویض کرد. مدیریت جدید از سه لحاظ با مدیریت سابق تفاوت داشت:
الف) «تصمیم» به ساخت پالایشگاه با حمایت و نظارت مستقیم شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران و با همکاری بخش خصوصی
ب) ارزیابی دقیق از میزان سرمایه مورد نیاز باقی مانده و نظارت بر حُسن خرجکرد منابع برای هزینههای واقعی
ج) تامین منابع مالی مورد نیاز باقی مانده به انواع روشها
به عنوان مثال، در حالی که امامی، مدیر عامل سابق پالایشگاه ستاره خلیج فارس (9) رقم مورد نیاز برای تکمیل فازهای 2 و 3 را در شهریور ماه 96 مبلغ 1 میلیارد دلار اعلام کرده بود؛ صادقآبادی مدیر عامل، جدید شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی این رقم را در دیماه 96 برابر 200 میلیون یورو (معادل 230 میلیون دلار) دانست. همچنین تامین منابع مالی باقی مانده برای تکمیل فازهای 2 و 3 پالایشگاه ستاره خلیج فارس اقدام عملی دیگری بوده است که طی 3 ماهه منتهی به اسفند 96 با سرعت خوبی انجام شد که در ادامه بیشتر تشریح خواهد شد.
* گلوگاه مشکلات پالایشگاه ستاره خلیج فارس و راهکار آن
همانطور که گفته شد مشکل کمبود منابع مالی و تامین به موقع آن همواره توسط مدیران مختلف این پالایشگاه به عنوان گلوگاه اصلی و علت دیرکرد پروژه عنوان شده است. اما تغییر مدیریت در شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران و بلافاصله پس از آن تغییر مدیر عامل و مدیریت اصلی پالایشگاه ستاره خلیج فارس که به ترتیب در مهر و آبان 96 اتفاق افتاد نشان داد که گلوگاه اصلی مشکلات همانا «انگیزه مدیران» و «ضعف مدیریت» بوده است. خواست و اراده مدیران میتواند هر مانعی اعم از تامین مالی را به راحتی از سر راه بردارد. اما در برخی پروژهها خصوصا پروژههایی که دولت یا بنگاههای خصولتی سهامدار آن هستند، بعضا منافع به گونهای تسهیم نمیشود که انگیزه مدیران را تحریک کند. در چنین فضایی رگولاتوری و تنظیمگری دولت میتواند نقش موثری داشته باشد.
برای مثال بررسی سیر تاریخی تامین مالی صورت گرفته از ابتدای پروژه تاکنون نشان میدهد که همواره دولتها سادهترین و سنتیترین روشهای تامین مالی را برای تامین سرمایه این پالایشگاه به کار گرفتهاند. این راههای ساده را پس از آنکه فاینانس خارجی برای پالایشگاه محقق نشد میتوان در تامین مالی از محل حساب ذخیره ارزی، صندوق توسعه ملی و منابع دولتی ناشی از فروش نفت خام توسط شرکت نیکو خلاصه کرد. مطمئنا اینگونه روشهای تامین مالی دولتی هیچ اجبار یا عجلهای برای سهامداران پروژه نخواهد داشت.
همچنین بررسی این سیر تاریخی نشان میدهد که اولا تمام تامین مالی صورت گرفته تاکنون از منابع داخلی بوده و هیچ فاینانس خارجی فراهم نشده است. ثانیا از ظرفیتهای مردمی و جلب مشارکتهای عمومی در تامین مالی این پروژه، کمترین استفاده شده است؛ به طوری که فقط 85 میلیون یورو یعنی تنها 2.5 درصد از تامین مالی صورت گرفته مستقیما از طریق مشارکت عمومی مردم (انتشار اوراق) بوده است.
اکنون که به دلایل مختلف مانند توان مدیریتی بالاتر و انگیزه بهترِ مدیران جدید شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران و همچنین نگرانی وزارت نفت از بازگشت احتمالی تحریمها، فاز 2 پالایشگاه ستاره خلیج فارس با سرعت قابل توجهی به بهره برداری رسید، حالا دیگر میتوان گفت که مهمترین نگرانی در تکمیل فاز 3 پالایشگاه ستاره خلیج فارس همین مسئله تامین مالی است که طبق آخرین اخبار قرار است صندوق توسعه ملی مبلغ 260 میلیون یورو به این پروژه اختصاص دهد. بروکراسی اداری در این زمینه میتواند موجب فرسایش انگیزهها و کاهش سرعت کار شود.
تجربه قبلی این پالایشگاه در استفاده از تسهیلات صندوق توسعه ملی که از تقاضای آن در سال 1392 تا تحقق آن در سال 1394، دو سال به طول انجامید مسئولین پالایشگاه و وزارت نفت را بر آن داشته است که اینبار ضمن آنکه درخواست تسهیلات 260 میلیون یورویی از صندوق توسعه ملی را پیگیری میکنند، علیالحساب دست به دامان شرکت نیکو شوند. بدین ترتیب که شرکت نیکو موظف شده است مبلغ 120 میلیون یورو از منابع خود را برای پرداخت بدهیها و مطالبات پیمانکار اختصاص دهد تا فاز 2 پالایشگاه به بهرهبرداری برسد و این مبلغ به عنوان بدهکاری شرکت پالایش نفت ستاره خلیج فارس به شرکت نیکو به حساب آید. بنابراین در صورتی که تسریع روند اخذ تسهیلات در بستر صندوق توسعه ملی پیگیری نشود این احتمال وجود دارد که مجددا پروژه ستاره خلیج فارس با رکود و کندی کار مواجه شود. زیرا برای تکمیل فاز 3 این پالایشگاه همچنان در حدود 200 میلیون یورو منابع مورد نیاز است و معلوم نیست که این مبلغ در صورت تاخیر صندوق توسعه ملی قرار است چگونه تهیه شود.
البته این امیدواری وجود دارد که با توجه به وعدههای رئیس جمهور و تعهد صندوق توسعه ملی، مشکل تامین مالی فاز 3 پروژه ستاره خلیج فارس در آینده نزدیک حل شود اما به طور کلی تجربه 11 ساله ساخت این پالایشگاه ثابت کرد که شیوه تامین مالی چه تاثیرات عمیقی در نحوه مدیریت و سرعت احداث یک پروژه دارد. این پروژه میتواند به عنوان یک تجربه مفید مورد عبرتآموزی برای پروژههای دیگر قرار گیرد.
امروزه عدم کارایی روشهای تأمین مالی سنتی برای بنگاههای تولیدی و اقتصادی باعث شکلگیری شیوههای نوین تأمین مالی در دنیا شده است. به عنوان نمونه، تامین مالی مردمی یکی از سریعترین راهها برای تامین سرمایه پروژههای صنعتی است و در مورد پالایشگاه ستاره خلیج فارس نیز فروش بخشی از سهام پالایشگاه به مردم در قبال تامین مالی و افتتاح سریعتر آن، میتوانست منافع زیر را به همراه داشته باشد:
1- سهیم شدن مردم در این پروژه سودده ملی و افزایش سطح اعتماد عمومی
2- تامین شدن منافع بیشتر برای سهامداران اصلی پالایشگاه نسبت به حالت فعلی
زیرا با طولانی شدن زمان تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس، هر روز از اقتصادی بودن آن کاسته میشود و به اذعان مدیرعامل سابق شرکت تاپیکو به عنوان اولین سهامدار این پالایشگاه، هر روز تاخیر در افتتاح پالایشگاه، مساوی با عدمالنفع 20 تا 30 میلیون یورویی آن در هر روز است.
تامین مالی مردمی از طریق عرضه بخشی از سهام پالایشگاه در بورس، تشکیل صندوق سرمایهگذاری پروژه، استفاده از اوراق سلف موازی فرآوردهها، انتشار صکوک ریالی و ارزی، اعطای تسهیلات دولتی نظیر تنفس خوراک و غیره راههای مختلفی است که میتوانستند برای تامین مالی سریعتر و تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس استفاده شوند. یکی از موسسات پژوهشی کشور با نام شبکه کانونهای تفکر ایران نیز در تاریخ 21 آذرماه 96 «چهار سناریوی تامین مالی برای تکمیل فازهای باقی مانده پالایشگاه ستاره خلیج فارس» پیشنهاد داده بود (10). در گزارش این موسسه چهار روش «تنفس هزینه خوراک»، «تامین مالی مردمی و عرضه بخشی از سهام پالایشگاه در بورس»، «انتشار اوراق سلف موازی فرآوردهها» و «بازپرداخت فاینانس با تکیه بر منابع تخفیف 5 درصدی خوراک» برای تامین مالی و تکمیل سریعتر پالایشگاه ستاره خلیج فارس ذکر شده است. جدول 3 خلاصه ای از روشهای تامین مالی که در پروژه ستاره خلیج فارس از آنها استفاده شد یا مدیران پالایشگاه از استفادهی آنها ناکام ماندند را به نمایش گذاشته است.
* عواید حاصل از افتتاح پالایشگاه ستاره خلیج فارس
افزایش جمعیت و افزایش تعداد خودروها طی سالهای اخیر، موجب رشد روزن افزون مصرف بنزین در کشور شده است. به طوری که رشد مصرف این فرآورده طی سالهای اخیر مطابق جدول زیر بوده است.
در حالی که سیاست کنترل مصرف بنزین به کمک راهبردهایی نظیر کارت سوخت، جایگزینی CNG با بخشی از بنزین مصرفی و نهایتا هدفمند کردن یارانهها، برای مدتی موجب نزدیک شدن تولید و مصرف بنزین در کشور شده بود، همانطور که در شکل 2 مشاهده میشود در سالهای اخیر مجددا تولید و مصرف بنزین از یکدیگر فاصله گرفتهاند به طوری که اختلاف مذکور موجب واردات 13.7 و 12 میلیون لیتری بنزین در هر روز بصورت متوسط در سالهای 95 و 96 شد.
بهره برداری کامل از پالایشگاه ستاره خلیج فارس موجب خواهد شد که ایران برای اولین بار در طول تاریخ، صادر کننده بنزین شود. البته در صورتی که رشد مصرف بنزین کنترل نشود، صادرات بنزین فقط برای 1 سال ادامه خواهد داشت و به اندازه بسیار ناچیزی خواهد بود و همانطور که در شکل 3 مشاهده میشود ایران از سال 1399 مجددا نیاز به واردات بنزین خواهد داشت؛ مگر در صورتی که سیاستهای کنترل مصرف به صورت جدی دنبال شود یا طرحهای افزایش تولید بنزین در پالایشگاههای کشور تا سال 1400 به بهرهبرداری برسد که کاملا دور از انتظار است.
مطابق جدول 4 مصرف بنزین در کشور در سالهای 95 و 96 رشد متوسط 6.5 درصدی را تجربه کرده است. اگرچه رشد مصرف در سال 96 برابر 8 درصد بوده است اما در پیش بینی صورت گرفته برای سالهای 1397 تا 1401 در شکل 3 همان رشد 6.5 درصدی به صورت متوسط منظور شده است.
اما در صورت عدم ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس، ایران مطابق شکل 4 وارد کننده حدود 47 میلیون لیتر بنزین در روز میشد که میتوانست تهدیدات امنیتی زیادی برای کشور به همراه داشته باشد.
همچنین کیفیت بنزین مصرفی و کاهش آلودگی هوا از جمله مهمترین دستاوردهای پالایشگاه ستاره خلیج فارس است. بنزین این پالایشگاه با استاندارد یورو 4 عرضه خواهد شد و ضروری است که با توجه به آلودگی هوا در کلانشهرها خصوصا در فصول پاییز و زمستان، بنزین این پالایشگاه به مصرف داخلی اختصاص یابد و بنزین کمکیفیت پالایشگاههای قدیمی به صادرات اختصاص یابد.
با بهره برداری کامل از پالایشگاه ستاره خلیج فارس از خروج سالانه 1 میلیارد دلار ارز از کشور جلوگیری خواهد شد. همانطور که در جدول 5 ملاحظه میشود پالایشگاه ستاره خلیج فارس هر بشکه میعانات گازی را به فرآوردههایی تبدیل میکند که حدود 8.5 دلار ارزش افزوده بیشتری دارند. بنابراین پالایشگاه مذکور سالانه بیش از 1 میلیارد دلار درآمد ایجاد میکند که از این مبلغ حدود 500 میلیون دلار به سود خالص پالایشگاه اختصاص مییابد و مابقی از طریق مالیات، حقوق کارمندان، هزینههای بازاریابی و فروش و امثال آن به اشتغال زایی و رونق تجارت و کسب و کار در کشور کمک میکند.
با توجه به اینکه طبق برنامه زمانبندی اولیه قرار بود پالایشگاه ستاره خلیج فارس در سال 1390 به بهره برداری برسد، تاخیر 6 ساله در بهره برداری از این پالایشگاه موجب خروج 6 میلیارد دلار ارز از کشور شده است. از سوی دیگر خرید بنزین خارجی، طی سالیان متمادی باعث زیان افزوده کشور در این حوزه و خروج ارز از کشور شده است به طوری که طبق گزارش تفریغ بودجه، در سال 95 میزان 10 میلیارد لیتر بنزین به ارزش 2.1 میلیارد دلار به کشور وارد شده است.
* مسئولیت تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس با کیست؟
مطمئنا مسئولیت اصلی ساخت و بهره برداری از هر طرح صنعتی با سهامداران پروژه است. وظیفه تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس نیز با سهامداران این پروژه است و مطابق شکل 1، شرکت دولتی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران و همچنین شرکتهای خصولتی تاپیکو و صندوق بازنشستگی کارکنان صنعت نفت سهامداران این پالایشگاه را تشکیل میدهند. اما در عدم تامین فاینانس خارجی (12) همواره دولتهای مختلف از طریق اعطای تسهیلات دولتی یا حکومتی (صندوق توسعه ملی) به یاری سهامداران شتافتند.
همچنین در زمینه مدیریت پروژه اگرچه بعضی از مسئولین وزارت نفت سعی داشتند با وانهادن مسئولیت مذکور از خویشتن، تمام آن را برعهده سهامداران پروژه واگذار کنند، اما تغییرات یکباره در مدیریت پالایشگاه ستاره خلیج فارس تنها یک هفته پس از حضور مدیر عامل جدید شرکت ملی پالایش و پخش در مهرماه 96 نشان داد که عملا وزارت نفت حرف اول را در مدیریت پروژه مذکور میزند. از طرفی سرعت گرفتن روند ساخت پروژه در ماههای اخیر نشان میدهد که «تامین مالی» تنها مسئله دیرکرد پالایشگاه مذکور نبوده است و ضعف مدیریتی نیز یکی از مهمترین عواملی بوده است که طی 11 سال اخیر موجب عقب ماندگی این طرح ملی شده است. بنابراین وزارت نفت اولین نهاد ذینفوذ و مسئول در اتمام پالایشگاه ستاره خلیج فارس است. همچنین مجلس شورای اسلامی با تصویب قوانین کارآمد و نظارت خویش میتواند در این زمینه ایفای نقش کند. شخص رئیس جمهور که اخیرا به اعطای تسهیلات از طریق صندوق توسعه ملی به این پالایشگاه تاکید و دستور آن را صادر کرده است و همچنین صندوق توسعه ملی و بانکهای عامل میتوانند دیگر شخصیتها و نهادهای مرتبط برای تکمیل هر چه سریعتر پالایشگاه ستاره خلیج فارس باشند.