به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، با این حال در برخی دوره‌های زمانی، این تکامل با روندی سریع‌تر از سایر دوره‌ها طی شده ‌و به نحوی خودروهای تولید‌شده پس از یک دوره ممکن است به طور قابل توجهی با دوره‌های قبل تفاوت داشته باشند. در سال‌های اخیر نیز تغییراتی بسیار گسترده و سریع رخ داده که جهان خودرو را به طور کامل دگرگون کرده است.

همه کراس‌اوور می‌شوند!
افزایش گسترده محبوبیت خودروهای شاسی‌بلند و کراس‌اوورها از دهه 70میلادی و با افزایش قابل توجه تنوع این خودروها کلید خورد. با این حال در 2 دهه اخیر، کار به جایی رسید که تقریبا هر خودروسازی حداقل نیمی از تولیداتش شاسی‌بلند هستند و خودروسازانی که توان تولید چنین خودرویی را نداشتند نیز در نهایت با سایرین وارد همکاری شدند. در یک دهه اخیر اما افزایش محبوبیت کراس‌اوورها سرعتی سرسام‌آور گرفته، به طوری که بسیاری از خودروسازان تولید سدان‌ها و ‌هاچ‌بک‌هایشان را محدود کرده، به دنبال تولید کراس‌اوور در ابعاد و مشخصات مختلف هستند. علاوه بر این، برخی خودروها همانند استیشن واگن‌های کاربردی مثل آئودی کواترو و سوبارو لگاسی آوتبک نیز به کراس‌اوور بدل شدند تا تنوع در بازار خودرو به سرعت رو به کاهش باشد. معرفی رولزرویس، مازراتی و لامبورگینی شاسی‌بلند نیز گواه این مدعاست.

بزرگ و بزرگ‌تر
به جز اینکه بازار کراس‌اوورها داغ‌تر شده، در سال‌های اخیر ابعاد خودروها نیز به طور قابل‌توجهی بزرگ شده‌ است. کافی است نسل‌های متوالی یک خودرو را کنار هم بگذارید تا ببینید تغییر ابعاد از اوایل دهه اول قرن جاری، به طور یک‌باره رخ داده است. این وضعیت به‌طوری عجیب است که اگر نسل اول محصولاتی همانند مینی و پورشه 911 را کنار نمونه جدیدشان بگذارید، به نظر می‌رسد که دو خودرو کاملا متفاوت را مقایسه کرده‌اید! علت اصلی این تغییر ابعاد اما قوانین سختگیرانه ایمنی، خصوصا در مورد برخورد با عابر پیاده است که باعث شده جلوی خودروها برآمدگی بیشتری داشته باشند و دیگر دماغه‌های تیز کمتر مورد توجه باشند. علاوه بر این، جادار‌بودن خودروها نیز بیش از پیش مورد توجه خریداران است و همین به بزرگ‌تر‌شدن ابعاد خودروها انجامیده است.

کوپه بی‌کوپه!
دهه‌های 80 و 90 میلادی را باید دوران حکمرانی بی‌بدیل کوپه‌ها بدانیم. در این 2 دهه، همه خودروسازان از پلت‌فرم‌های مختلف، اعم از سدان‌های اقتصادی، ‌هاچ‌بک‌های شهری، خودروهای لوکس و حتی خانوادگی، کوپه‌هایی جوان‌پسند ارائه می‌کردند که بعضا حتی ذات اسپرت و سریعی نداشتند. محبوبیت کوپه‌ها از اوایل قرن بیست‌و‌یکم رو به افول رفت، اما محصولاتی که به طور سنتی نمونه کوپه دو‌درب داشتند، هنوز هم اصالت خود را حفظ کردند. در دهه اخیر اما وضعیت به‌قدری بغرنج شده که دیگر همان محصولات سنتی نیز از بیشتر بازارهای مهم رخت بربسته، بیشتر کوپه‌ها مشغول خداحافظی هستند. نکته جالب توجه اینکه برای مثال فروش نمونه‌های 4 درب محصولاتی همانند ب‌ام‌و سری 6 و سری 4 که در حقیقت کوپه هستند، از نمونه‌های دو‌درب بیشتر است! بنابراین باید به‌زودی با گلف دودرب، هوندا آکورد کوپه و سایرین خداحافظی کرد.

سنت‌شکنی در نامگذاری
روند نامگذاری برندهای مشهوری همانند مرسدس بنز، فراری و ب‌ام‌و از دهه‌ها قبل تقریبا دست‌نخورده مانده بود. معمولا خودروسازان اگر از اعداد و کدهای مشخصی برای نامگذاری استفاده می‌کردند، این کدها نشانگر حجم موتور، تعداد سیلندر و مواردی مشابه بود. در دهه اخیر اما این وضعیت به طور کلی دگرگون شده است. همه‌گیر‌شدن پیشرانه‌های توربو یکی از دلایل اصلی تغییر اساسی نامگذاری است. برای مثال، قبلا انتظار داشتیم مرسدس بنز E250 از پیشرانه 2.5 لیتری سود ببرد، اما امروزه عدد 250 به پیشرانه 2 لیتری توربو این خودرو اطلاق می‌شود. ب‌ام‌و نیز سیستم نامگذاری خود را به طور عجیبی متحول کرده، سری 3 کوپه با نام سری 4 تولید شده، سری 6 نیز به کراس‌اوور رسیده است.

بازگشت با هویتی جدید
در چند دهه اخیر، بسیار پیش آمده که یک خودرو از خط تولید خداحافظی کرده و بعدها دوباره با وقفه‌ای کوتاه، به بازار عرضه شده است. اما در یک دهه اخیر، اتفاقی نادر در حال رخ دادن است و آن معرفی دوباره اسامی به بازار، این بار اما برای خودرویی متفاوت است. در این پروسه، خودروسازان به سابقه و اسامی درخشان گذشته خود رجوع کرده، آنها را برای محصولات جدیدی با هویت کاملا متفاوت برمی‌گزینند. اینکه رنجروور برای شاسی‌بلند جدید خود نام ولار را زنده کرده و میتسوبیشی نیز اکلیپس جدید را در قالب یک کراس‌اوور کوچک عرضه کرده، نه یک کوپه اسپرت، همه در قالب همین مورد قابل توجیه است.