عصر خودرو- برخی لغات با یکدیگر تناسب چندانی ندارند و «خودروهای استیشنواگن» و «هیجان» نیز احتمالا در همین دستهبندی جای بگیرند! با مروری کوتاه بر تاریخ صنعت اتومبیلسازی، میبایستی این حقیقت را بپذیریم که استیشنواگنها در باور عموم عمدتا خودروهایی کسلکننده و زشت هستند و خریداران نیز همواره علاقه بیشتری به سدانها داشتهاند.
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، اما با تمامی این اوصاف در دهههای 1950 و 1960 میلادی، استیشنواگنها با ابعاد بزرگ، کابین جادار و طراحی جذابشان، انتخاب ایدهآلی برای خرید یک خودرو خانوادگی در آمریکای شمالی به حساب میآمدند؛ در اواسط دهه70 فروش استیشنواگنها در ایالات متحده و کانادا به دلایل متعددی مانند بحران سوختی و کاهش ابعاد با افت شدید مواجه شد و از طرفی کلاس نوظهور مینیونها با ابعاد کوچکتر و مصرف سوخت اقتصادیتر بهتدریج این بخش از بازار را تحت سلطه خود درآوردند. بیوک استیتواگن یک خودرو فولسایز لوکس بر پایه مدلهای لسابر و وایلدکت است که به عنوان لوکسترین استیشنواگن جنرالموتورز برای رقابت با مرکیوری Colony Park و کرایسلر Town & Country به بازار عرضه شد. آقای سلمانی مالک فعلی تنها استیتواگن 1970 کشور، این بیوک که در دوران نوجوانیاش متعلق به صاحب یک دکه روزنامهفروشی در شیراز بود را به خوبی به خاطر میآورد؛ خودرویی نسبتا بزرگ که حضورش در خیابانها حتی در آن زمان نیز توجه زیادی را به خودش جلب میکرد. حدودا 8 سال قبل بود که وی از طریق یکی از دوستان خود موفق به خرید این استیتواگن شده، درمییابد این همان خودرویی است که سالها قبل آرزویش را داشت. در سفری به شیراز، فرصتی مهیا شد تا از نزدیک با این خودرو ملاقات کنیم.
طراحی بدنه
خطوط بدنه استیتواگن هنر دستان بیل میچل، سرپرست استودیو طراحی جنرال موتورز است که خلق آثار دیگری مانند کوروت C2 و بیوک ریویهرا را نیز در کارنامه خود دارد. استیتواگن با طول 6/5 و عرض بیش از 2متری خود، یکی از بزرگترین استیشنواگنهای دیترویتی محسوب میشود. دماغه و سپر جلو که طرحی مشابه با الکترا و وایلدکت دارد، در قالبی یکپارچه چهار چراغ و ورودیهای هوای مشبک را به انضمام آرم استیتواگن در داخل خود جای داده است؛ نوشته BUICK نیز با حروف منفصل در لبه کاپوت به چشم میخورد. در نمای کناری، یک خط شانه با فرمی منحصربهفرد توسط دو زه کرومی از ابتدای دماغه آغاز شده، در امتداد درها پیش رفته و تا چراغهای عقب ادامه پیدا میکند؛ سبکی ملقب به SweepSpear که نخستینبار در سال 1949 در بیوک رودمستر پدیدار شد و استفاده از آن در محصولات دیگر تا دهه 1970 نیز ادامه پیدا کرد. بهرهگیری از اشکال و خطوط نامتقارن در طراحی نمای کناری به همراه رنگآمیزی جذاب طلایی/نقرهای کمک شایانی در راستای افزایش جذابیت استیتواگن کرده است. در بخش انتهایی شیشه عقب با شیب نسبتا تندی به درب بزرگ صندوق میپیوندد. باربند سقفی آن شکل و شمایل زیبایی دارد ولی با توجه به ظرفیت بالای فضای بار، بیشتر جنبه تزیینی پیدا میکند.
فضای داخلی
تریم داخلی استیتواگن شامل دو ردیف صندلی یکتکه رو به جلو و یک ردیف صندلی دیگر در قسمت بار و بعد از محور عقب است که در مجموع 9 سرنشین را در خود جای میدهد؛ از سوی دیگر ردیفهای دوم و سوم میتوانند بهراحتی خوابانده شده و فضای صندوق عقب را تا پشت صندلی جلو گسترش دهند. داشبورد طراحی سادهای داشته و مجموعه پشت آمپرهای آن در قالب قابهای مستطیلشکل در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. کیلومترشمار در وسط تا 120 مایل بر ساعت مندرج شده و ادوات مربوط به تنظیم نور کابین، چراغهای جلو، سیستم تهویه و رادیو نیز در همین بخش دیده میشوند. تعویض دندهها از پشت فرمان صورت میپذیرد و نشانگر حالت دنده در داخل قاب کیلومترشمار برای آن در نظر گرفته شده است. عملکرد شیشه عقب با مکانیسم برقی هم توسط کلید و هم از طریق دکمه تعبیهشده در پنل کیلومترشمار انجام میشود؛ درب صندوق نیز به دو صورت گوناگون از کنار و بالا قابلیت باز و بستهشدن دارد و رکاب کوچک تعبیهشده در داخل سپر عقب نیز رفت و آمد به این قسمت را تسهیل میبخشد.
پیشرانه
اگر شما نیز تا این لحظه استیتواگن را مانند بسیاری از استیشنواگنهای دیگر خودرویی کسلکننده و کُند ارزیابی کردهاید، بهتر است نگاهی به مشخصات فنی شگفتانگیز آن بیندازید. در زیر کاپوت، یک بلوک 8سیلندر خورجینی 455 اینچمکعبی (معادل 7468 سیسی) متعلق به مدل الکترا قرار دارد. این پیشرانه موسوم به Big Block که در مدلهای دیگری مانند جیاس455 مورد استفاده قرار گرفته است، با ضریب تراکم 10:1 و کاربراتور چهاردهانه روچستر توانایی تولید خروجی قابلتوجه 370 اسببخار در 4600 دور بر دقیقه و گشتاور 692 نیوتنمتر در 2800 دور بر دقیقه را دارد که از طریق گیربکس اتوماتیک 3سرعته TH-400 به محور عقب منتقل میشود.
حداکثر سرعت قابلدستیابی با استیتواگن 200 کیلومتر در ساعت است و رسیدن از حالت سکون به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت، تنها 5/8 ثانیه به طول میانجامد. سواری با آن راحت و لذتبخش بوده و میدان دید راننده به لطف شیشههای بزرگ در سرتاسر بدنه وسیع و مناسب است. ترمزها در جلو دیسکی و در عقب از نوع کاسهای بودند که برای مهار این جثه 2160 کیلوگرمی در حد انتظار ظاهر نمیشوند. میانگین مصرف سوخت در مسیرهای شهری و جادهها 2/23 لیتر در هر 100 کیلومتر است که با توجه به وزن زیاد و پیشرانه حجیم چندان هم دور از انتظار نخواهد بود.
بیوک استیتواگن 1970 علاوه بر طراحی زیبا و جذابی که تنها در همین سال مطابق آن تولید شد، از کابینی جادار و راحت سود میبرد که مسافرت با آن را به تجربهای شیرین بدل خواهد کرد و از طرفی به لطف پیشرانه قدرتمند خود میتواند بسیاری از خودروهای عضلانی را نیز به چالشی جدی دعوت کند. در پایان از مالک محترم بیوک، آقای سلمانی و همچنین آقای نجاتی صمیمانه سپاسگزاریم.
نویسنده: امیرحسین شکوهی