فونیکسریمکسبهتام

خصوصی سازی صنعت خودرو در دولت رییسی (۸۰)

نسخه «خصوصی» خروج از بحران خودروسازی

عصر خودرو- بخش نخست گفت‌وگو با سهامدار کروز هفته گذشته منتشر شد. بخش پایانی گفت‌وگو با حمید کشاورز را در ذیل می‌خوانید.

نسخه «خصوصی» خروج از بحران خودروسازی
نسخه قابل چاپ
چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۲:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از دنیای اقتصاد، بخش نخست گفت‌وگو با سهامدار کروز هفته گذشته منتشر شد. بخش پایانی گفت‌وگو با حمید کشاورز را در ذیل می‌خوانید:

    - جناب کشاورز اگر شما مدیرعامل ایران خودرو بودید چه الگویی را در این شرکت پیاده می‌کردید؟

    بنده و بقیه سهامداران قصد مدیرعاملی در ایران خودرو را نداریم. مدیرعامل در فضای فعلی 10 تا 15‌درصد بیشتر کارآیی ندارد. این در حالی است که اگر فضا تغییر کند و مدیران عامل بتوانند تصمیمات خود را قاطعانه جلو ببرند، خودروسازان از شرایط نامطلوب فعلی خارج می‌شوند و ضمن بالا بردن تولید، به صادرات هم دست خواهند یافت.

    - خودروسازی ما شرایطی پیدا کرده که خیلی‌ها معتقدند حتی مدیران جهانی مثلا کارلوس گوسن هم نمی‌توانند این صنعت را نجات دهند. نظر شما چیست؟

    برای نجات خودروسازی نیازی به کارلوس گوسن و امثال او نیست. با مدیران خودمان هم به شرط اینکه قانون حاکمیت شرکتی رعایت شود و دولت به اندازه سهمش در امور خودروسازان دخالت کند، می‌توان خودروسازی را نجات داد و به سمت توسعه برد. یادمان باشد که تفکرات کمونیستی در تولید شکست خورده و سال‌هاست جواب نمی‌دهد. بنگاه اقتصادی باید آزادی عمل داشته باشد و راه خودش را برود، حتی اگر ورشکست شود.

    - گروه بهمن که شما سهامدارش هستید، به عنوان بخش خصوصی توانسته در مسیر درستی قرار بگیرد؟

    در حد خودش بله. اگر 6 سال پیش این شرکت را با الان آن مقایسه کنید متوجه خواهید شد که شرایط کلا متفاوت است. آن زمان گروه بهمن به تولید مدل‌های محدودتری از سواری و تجاری مشغول بود اما الان کلی توسعه فیزیکی در این شرکت اتفاق افتاده و تنوع محصولات سواری و تجاری افزایش یافته و در حال افزایش تیراژ محصولات هستیم. در واقع با برنامه‌ای که داشتیم، وضع گروه بهمن را بهبود دادیم. من کلا در مورد صنعت خودرو خوش‌بین هستم، زیرا هم از زیرساخت مناسبی در این صنعت برخورداریم و هم مدیران قوی برای اداره آن داریم. تنها نیاز است که استراتژی تعریف کنیم تا از ظرفیت‌ها استفاده بهینه شود. من معتقدم حتی نیاز به تعدیل نیرو هم نیست و کارشناسان رشته‌های مختلف با قابلیت بالا در این صنعت مشغول به کار هستند. همچنین می‌توان با افزایش تیراژ، برای نیروی مازاد هم کار تعریف کرد.

    - برای خیلی‌ها سوال است که اگر خودروسازی کشور توسط موسسان آن مانند برادران خیامی اداره و دولتی نمی‌شد، چه سرنوشتی پیدا می‌کرد. خیلی‌ها بر این باورند که در آن صورت صنعت خودرو اوضاع بهتری داشت. نظر شما چیست؟

    پیش‌بینی آن تقریبا غیر ممکن است. رژیم شاه در این مورد به جز چند سال درست عمل نکرد. برخی از کارخانه‌ها در شرف ورشکستگی قرار گرفتند یا صاحبان آنها ناامید و سرخورده شدند. کار تا جایی پیش رفت که برخی تولیدکنندگان مطمئن شدند واردات به صرفه‌تر از تولید است و به آن سمت رفتند. الان پایه‌های صنعتی زیادی در کشور ایجاد شده است، با وجود آنکه صادرکننده نفت بوده‌ایم، برخی کالای موردنیاز را خودمان تولید می‌کنیم. پس می‌توان صنعت خودرو را در همین شرایط توسعه داد.

    - شما جایی گفته اید که خودروسازی کشور وارد منطقه بحران شده است. برای خروج از این شرایط چه باید کرد؟ آیا خصوصی‌سازی نسخه شفابخشی در این شرایط به حساب می‌آید؟

    من کاملا موافق خروج دولت از تصدی گری صنعت خودرو و واگذاری مدیریت به بخش خصوصی برای خروج این صنعت از بحران هستم حتی در شرایط فعلی. خصوصی‌سازی را الزاما با رفتن دولت از خودروسازی یکی نگیرید. ایران خودرو و سایپا بعد از خروج دولت از تصدی گری، قابلیت اداره به صورت بین‌المللی را دارند. تفکر بخش خصوصی باید بر عمده صنعت و تجارت کشور حکمرانی کند. ما باید از نسخه جهانی استفاده کنیم. واگذاری مدیریت به بخش خصوصی اتفاقات مثبتی را در پی خواهد داشت. با همین ترکیب سهامداری نیز قابلیت اداره درست شرکت‌ها بدون فروش سهام وجود دارد، منتها دولت تمایلی ندارد که آن را اجرا کنند. خودروسازی باید در اختیار کسانی قرار بگیرد که جزو جریانات اثبات شده صنعت خودرو باشند. صرفا نمی‌توانیم به کسی که پول دارد سهام خودروسازان را بفروشیم.

    - فکر می‌کنید دولت استراتژی خاصی برای واگذاری سهام خودروسازان دارد؟

    واقعا نمی‌دانم. اما حرفم این است که ورود سازمان‌های متصل به دولت و حاکمیت به صنعت خودرو، اول به ضرر خود آنهاست و بعد خودروسازی. این صنعت در زیان قرار دارد و اداره‌اش در تخصص خیلی‌ها نیست. به نظرم قطعه‌سازان به طور عمومی یک قدم نزدیک‌تر از دیگران برای سهامداری در ایران خودرو و سایپا هستند، منتها آن نیز مشروط به این است که منافع قطعه‌سازی بر صنعت خودرو ترجیح داده نشود. کسب و کار خودرو چند برابر قطعه‌سازی است بنابراین نباید مصالح صنعت خودرو را به خاطر قطعه‌سازی زیر سوال برد. پس اگر قطعه‌ساز برای تضمین آینده‌اش بخواهد خودروسازی را بخرد، این به صلاح نیست. چون خودروساز در آینده ممکن است خرید قطعه از شرکت موردنظر را به صلاح نداند و اینجاست که تعارض منافع ایجاد می‌شود. مثلا خودروساز وقتی می‌تواند قطعه‌ای را ارزان‌تر از سهامدار قطعه‌ساز خود بخرد، نباید سهامداری آن قطعه‌ساز را دستاویز ایجاد رانت در خرید کرد. به عبارت بهتر، باید منافع شرکت خودروساز بر منافع قطعه‌سازی که سهام آن را خریده، ارجح باشد هرچند باید به این نکته توجه کنیم که قوانین کشور در این زمینه برای جلوگیری از ایجاد رانت برای قطعه‌ساز مالک خودروساز کامل بوده و در مواد 129، 130، 131، 276، 277، 110 و 142 قانون تجارت- ماده 7 و 13 دستورالعمل حاکمیت شرکتی  و ماده 47 قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی به طور کامل به این موضوع پرداخته شده است. با اجرای این قوانین عملا امکان ایجاد این‌گونه رانت از سهامدار سلب می‌شود.  معتقدم اگر کارآفرینان صنعت خودرو تشکلی ایجاد و به خرید سهامداران خودرویی ورود کنند، ذات این اتفاق ایرادی ندارد، مشروط بر اینکه تضاد منافع ایجاد نشود، که آن هم همان‌طور که قبلا ذکر کردم بر اساس قوانین امکان‌پذیر نیست. در حال حاضر انحصار دولتی در مدیریت دو خودروساز بزرگ کشور وجود دارد که با خروج دولت از تصدی گری صنعت، آن هم از بین می‌رود. با مدیریت خصوصی خودروسازان عملا فضای رقابتی صنعت خودرو میسر می‌شود.

    - خودروسازان در حال حاضر بابت فروش سایت‌های زیرمجموعه خود فراخوان داده اند؛ این اقدام را به صلاح می‌دانید؟

    این سیاست‌ها از سوی دولت اعمال می‌شود در حالی که قانونا چنین اجازه‌ای ندارند. همچنین از نظر اقتصادی هم این مدل واگذاری باطل است زیرا ظرفیت تولید را کاهش می‌دهد. به اعتقاد من نه تنها نباید سایت‌های زیرمجموعه خودروسازان از آنها جدا شوند، بلکه خود ایران خودرو و سایپا هم بهتر است با یکدیگر همکاری استراتژیک داشته باشند. این تنها راه ادامه حیات خودروسازی است. البته منظورم از این اتحاد، ادغام نیست.

    - در یکی دو سال گذشته بحث ورود صنایع نظامی به خودروسازی مطرح شده است؛ موافق این ورود هستید؟

    صنایع نظامی ظرفیتی دارند که ممکن است گاهی خالی شود. بنابراین با توجه به رسالت عمومی این نهادها، بهتر است آنها به جای تولید محصول اصلی، جاهای خالی را پر کنند. مثلا در ساخت تراشه‌ها یا فولادهای خاص و تکنولوژی‌های دوگانه می‌توانند به خودروسازی کمک برسانند.  اما در تولید بقیه قطعات مصلحت اقتصادی برای خود نظامی‌ها نیز وجود ندارد.

    - درست است که نهادهای نظامی قصد پس گرفتن سهام گروه بهمن را دارند؟

    خیر. طرح این مطالب در جهت تخریب وجهه نهادهای نظامی است.

    - بهترین دولتی که با آن کار کرده‌اید کدام دولت بوده است؟

    زیاد تفاوتی احساس نکرده‌ایم، هر دولتی معمولا حرف‌های متفاوت می‌زند، اما در نهایت مانند قبلی‌ها عمل می‌کند. امیدواریم در این دولت، این تفاوت دیده شود.

    - اما شما در این دولت دادگاهی شدید!

    نه این ماجرا از قبل هم بوده؛ ایرادی هم ندارد چون به هر حال باید به قانون پاسخگو باشیم.

    - دادگاه شما سیاسی بود؟

    ان شاء الله که این طور نبوده است. چنین اتفاقاتی برای کارآفرینان، گاهی از یک سوءتفاهم شروع می‌شود و ما هم باید دفاع کنیم.

    - شما موافق سهامداری خارجی‌ها در خودروسازی کشور هستید؟ مثلا رنو ایران خودرو را بخرد.

    معتقدم این صنایع باید توسط ایرانیان کارآفرین که منافع ملی برایشان مهم است اداره شوند. شما به روسیه نگاه کنید؛ تا تحریم شد، خودروسازی‌اش زمین خورد چون همه شرکای خارجی این کشور را ترک کردند و رفتند. به اعتقاد من اگر هم قصد فروش سهام به خودروسازان خارجی داریم، باید اکثریت سهام در اختیار طرف ایرانی باشد تا طرف خارجی نتواند در مسائل مختلف به خودرو‌ساز ایرانی اجحاف کند. البته واگذاری سهام خودروسازان به خارجی‌ها یک شرط بسیار مهم دیگر هم دارد و آن این است که طرف ایرانی باید کاملا خصوصی باشد نه دولتی یا وابسته به دولت. به عبارت بهتر، ابتدا باید تکلیف سهام خودروسازان و انتقال مدیریت از دولت به بخش خصوصی را مشخص کنیم سپس با خارجی‌ها برای فروش سهام وارد مذاکره شویم.

    برچسب ها
    کرمان موتوراکستریم
    مطالب مرتبط