عصر خودرو- ما این پروژه مان را با محاسبات دقیق به آنها ارائه دادیم پس از دو هفته به اروپا رفتم و اولین سری مذاکرات ما با مرسدس بنز برای ساخت سواری در ایران شروع شد. با هر کارخانهای که مذاکره میکردم میگفتند فروش سالی پانزده تا بیست هزار دستگاه در صنعت تولید خودرو فروش حداقلی است و این مقدار فقط هزینههای ثابت شما را جبران خواهد کرد، ولی من میگفتم زمانی قیمت تمام شده شما پایین میآید که سفارش مواد اولیه به میزان قابل ملاحظهای بالا برود.
به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از انتخاب، کتاب «پیکان سرنوشت ما» با گردآوری و نگارش مهدی خیامی توسط نشر نی در سال 97 منتشر شده است. این کتاب، خاطرات احمد خیامی، موسس ایران ناسیونال (ایران خودرو)، فروشگاههای کوروش و بانک صنعت و معدن است.
ساخت اتومبیلهای سواری با در نظر گرفتن پیشرفت درخشان کشور از نظر اقتصادی، تولید سال اول را 5000 دستگاه، سال دوم را 10000 دستگاه سال سوم را 12000 دستگاه، سال چهارم را 18000 و سال پنجم را 25000 دستگاه پیش بینی کرده بودیم. قطعات ساخت ایران را تأمین و ارزش ماشین آلات مورد نیاز برای ساختن قطعات را تعیین کردیم. صورت تمام قطعاتی را که باید در سالهای اول میخریدیم جداگانه تهیه کرده بودم. سرمایه تأسیس کارخانه را که حدود صد میلیون تومان میشد طبق همان روشم در پروژههای قبلی محاسبه کردم هزینه تولید را بالا گرفتم و قیمت فروش را پایین محاسبه کردم. در آن موقع بانک توسعه صنعتی برای سرمایه گذاری در کارخانهها وام میداد.
ما این پروژه مان را با محاسبات دقیق به آنها ارائه دادیم پس از دو هفته به اروپا رفتم و اولین سری مذاکرات ما با مرسدس بنز برای ساخت سواری در ایران شروع شد. با هر کارخانهای که مذاکره میکردم میگفتند فروش سالی پانزده تا بیست هزار دستگاه در صنعت تولید خودرو فروش حداقلی است و این مقدار فقط هزینههای ثابت شما را جبران خواهد کرد، ولی من میگفتم زمانی قیمت تمام شده شما پایین میآید که سفارش مواد اولیه به میزان قابل ملاحظهای بالا برود.
در این صورت هم هزینههای ثابت هر واحد تولید شده خیلی پایین میآید و هم شما میتوانید با قیمت کمتری از آنها خرید کنید. ضمناً یک نسخه از پروژه را که حداقل تولید سالانه ما در آن تعیین شده بود به آنها دادم. در آن پیوست پروژه 116 صفحهای اضافه کرده بودم دربارۀ پیش بینی خرید که بسیار محافظه کارانه بود و در آن تأکید کرده بودم همین طور که اقتصاد ایران مرتباً رشد میکند امکانات مردم برای خرید اتومبیل به طور قطع پنجاه تا شصت و شاید صد درصد بیشتر شود.
با چنین سفارشهای بزرگی، قیمت تمام شده نوع اتومبیلی که خواهیم ساخت برای تمام تولیدات بیش از ده درصد د ارزانتر بفروشیم و به این ترتیب مشتریان چند ارزانتر میشود و میتوانیم آنها را ده درصد ار برابر میشوند. ضمناً ما نمیخواهیم، اما جواب کارخانۀ بنز این بود که سیاست ما این است که سواری بنزی را که در آلمان میسازیم به هیچ وجه در کشور دیگری حتی مونتاژ هم نکنیم؛ قیمت اتومبیلهای خود را کمتر کنیم، چون طبقهای که خریدار اتومبیل بنزند به دلیل گرانی اش آن را میخرند و به نظر ما یک طبقه ثروتمند و مردمانی ممتاز از طبقه معمولی اتومبیلهای ما را میخرند و امکان خرید بنز برای همه طبقات نیست و این امتیاز بزرگی برای ماست.
ضمناً به اداره فنی خود دستور دادند یک نوع اتومبیل شبیه بنز برای هندوستان و ایران و یکی دیگر از کشورهای خاورمیانه تولید کنند و در هر کشور قسمتی از این اتومبیل را بسازند و قطعات ساخته شده هر کشور به کشور دیگر حمل شود. میگفتند در نتیجه این سرمایه گذاری امکانات بیشتری خواهید داشت. به نظر من، این کار سالیان دراز وقت لازم داشت و ابداً مطابق سلیقه ام نبود و میخواستم تمام قطعات اتومبیلی که میسازیم در ایران ساخته شود و اتومبیل صد درصد ایرانی باشد. باری، ما صورت قطعات مورد نیاز برای ساخت اتومبیل را که در دفتر ایران ناسیونال به انگلیسی و آلمانی ترجمه شده بود همراه با پروژه آماده کرده بودیم تا به کارخانجات ارائه کنیم. میخواستیم قیمت آن قطعات را در موقع مذاکره برای ما محاسبه کنند تا با مقایسه با سایر کارخانجات و با توجه به نوع و مرغوبیت کالا بتوانیم تصمیم بگیریم.
یک نسخه از این پروژه و پیوستهای آن را هم برای کارخانه بی ام و فرستادیم. بعد از چند روز به اتفاق آقای علامیر به کارخانه بیام و مراجعه کردیم تمام مدیران بخش صادرات و قسمت فنی و مالی بی ام و پروژه را بررسی کردند و گفتند قطعاتی را که شما میخواهید در ایران بسازید نمیتوانیم قیمتی برای آنها تعیین کنیم و نمیتوانیم قیمت قطعاتی را که شما در ایران تعیین میکنید از تمام قیمت قطعاتی که شما در ایران میفروشید کم کنیم. مثلاً کمپانی بی ام و برای قیمت صد درصد اتاق که شاسی مبیلی مد ان میل ـقة ین ینز ور ـل ظر سام ال با از که تیم در اتومبیل بود 210 مارک کم کرده بود لیمنی میخواستند ده درصد از قیمتی که در ایران میفروختند کمتر بود.
ضمناً گفتند تمام ماشین آلات مورد نیاز کارخانه و قالبهای آن را باید از خود ما بخرید و تعهد بدهید هر سه سال یک مرتبه مدل اتومبیلها را عوض کنید قیمت قالبهای اتاق گاهی برای هر سال بیشتر از پانزده میلیون در برابر پیش بینی من، بود، چون قبلا با تمام سازندگان پرسهای بزرگ از اشتوتگارت تماس گرفته بودیم و قیمتها را داشتیم با سازندههای آن ماشین آلات قبلاً مذاکره کرده بودیم و کاتالوگ و قیمت آنها را از آلمان و سایر کشورها گرفته بودیم.