عصر خودرو- چلنجر، به معنی «به چالشکشنده» از برجستهترین طلایهداران عصر طلایی ماسلکارهای آمریکایی و مثالی بارز از یک محصول جذاب با طراحی ماندگار و عملکرد خیرهکننده است. شاید نیازی به توضیح نباشد که چلنجر و همسان خود، نسل دوم پلیموث باراکودا در سال ۱۹۶۹ به عنوان پاسخ دیرهنگام کرایسلر به فورد ماستنگ و شورولت کامارو روی پلتفرم E-BODY کرایسلر در نمونههای مختلف تولید شدند.
به گزارش پایگاه خبری «عصرخودرو»، در این مطلب به بررسی ویژگیهای نسل اول چلنجر که در حدفاصل سالهای 1970 تا 1974 روی خط تولید قرار داشت، میپردازیم؛ خودرویی که حتی امروزه نیز جذابیت آن یک سر و گردن از دو رقیب دیرینهاش بالاتر است.
آیینه اصالت
چلنجر را میتوان تنها کوپه عضلانی آمریکایی دانست که در نسل جدید خود نیز با کمترین تغییرات اساسی در هویت و مشخصههای ظاهری به بازار عرضه شده است. چلنجری که در مقابلمان قرار دارد، از آخرین سال تولید نسل اول یعنی 1974 و با طول 4.86 متری و عرض 1.93 متری، نسبت به رقبایی مانند ماستنگ بسیار جمعوجورتر به شمار میرود. ظاهر بیرونی و داخلی چلنجر در بازه 4 ساله تولیدش تقریبا ثابت مانده و تنها مواردی مانند جلوپنجره، کاپوت، چراغها و پلیت عقب و برخی جزئیات داخلی مانند غربیلک فرمان دستخوش دگرگونی شدهاند. ترکیب رنگ بدنه موسوم به Triple Black شامل بدنه، سقف وینیل و تودوزی مشکی است. طراحی بیرونی توسط کارل کامرون صورت گرفته است و طرح کلی جلوپنجره نیز از پروتوتایپ داج چارجر توربین 1966 الهام گرفته شده است. چراغهای دوبل جلو و کاپوت برجسته با دو ورودی هوای تزیینی در کنارهها، مهمترین مشخصههای ظاهری نمای جلو هستند که در طول زمان ثابت باقی ماندهاند. جلوپنجره بزرگ توسط سپر کرومی نازک و گلسپرهای نسبتا بزرگ محافظت میشود. نوشته DODGE با حروف جداگانه روی دماغه دیده میشود. شیکر کاپوت نیز یکی از آپشنهای جذاب چلنجر است که تنها در سالهای 70 و 71 از آن استفاده شد. استفاده بجا و هماهنگ از کروم در قسمتهای مختلف مانند کاپوت، آینهبغلها، آبششهای کناری و درب باک به لوکسبودن آن افزوده است. خطی صاف و برجسته از ابتدای چراغهای جلو آغاز و با عبور از گلگیر و روی درها به بالا کشیده شده و در نهایت به قسمت عقب میپیوندد، این الگو به صورت موازی از لبه کاپوت تا شیشه عقب نیز تکرار شده است و امضای طراحی مشهور دوج به حساب میآید که نظیر آن را در مدلهای دیگری همچون چارجر و کرونت نیز میتوان دید. از دیگر نکاتی که در زیبایی نمای کلی چلنجر و بسیاری موپارهای دیگر تاثیرگذار است، نزدیکی دماغه به سطح زمین و افزایش ارتفاع به همان مقدار در قسمت عقب است که زیبایی رینگ و لاستیکهای پهن آن را نیز بهتر نمایان میکند. چراغهای عقب از حالت یکپارچه مدلهای قدیمیتر فاصله گرفته و حالا شامل دو طلق جداگانه در هر طرف است که با زاویه تقریبا 60درجهای نسبت به یکدیگر در سینی عقب فرو رفتهاند. دو گلسپر بزرگ دیگر نیز روی سپر عقب قرار گرفتهاند. لاستیکهای مارشال سری venture st به همراه رینگهای پنجپره کرومی torque thrust D برند معتبر American racing جلوهای زیبا و عضلانی به آن بخشیدهاند.
فضای داخلی
با ورود به کابین، با فضای بزرگ ولی سادهای روبهرو میشویم. فضای پا برای سرنشینان جلو به نسبت کامارو و فایربرد مناسبتر است ولی سرنشینان عقب به همین نسبت از فضای کمتری برخوردار هستند. مجموعه نشاندهندهها و آمپرها در یک پنل با طرح چوب و در قالب 4 دایره جداگانه در مقابل راننده قرار گرفتهاند. تنظیمات سیستم تهویه در سمت چپ داشبورد قرار داشته و تنها در دسترس راننده هستند. فرمان فابریک دوشاخه، جای خود را به یک نمونه سهشاخه مشکی و بسیار ساده از برند imola داده که با کاراکتر یک ماسلکار همخوانی آنچنانی ندارد. کنسول وسط شامل دوقسمت طرح چوب و چرم که به صورت متقارن مکمل یکدیگر هستند، شیفتر تعویضدنده کوچکی را در خود جای داده است. صندلیهای چلنجر برای مسافتهای داخل شهر راحت بوده، ولی به علت طرح تخت و صاف خود، بدن را در سر پیچها به خوبی دربرنمیگیرند. طراحی رودریها ساده ولی در عین حال به علت استفاده از نوار چوبی و آرم کرایسلر زیباست. تنظیم شیشهها و آینهبغلها نیز با دست صورت میگیرد. دید راننده به اطراف به علت فضای بسته و شیب تند شیشهها محدود است و از همینرو تسلط به ابعاد و زوایای این اتومبیل نیازمند تمرین و تجربه است.
نیروگاه موپار
چلنجر در طول مدت زمان تولید چهارساله خود، با بازه بسیار وسیع و کاملی از پیشرانههای کرایسلر شامل 198 و 225 اینچ مکعبی 6 سیلندر و بلوکهای 8 سیلندر 318، 340، 360، 383، 426 و 440 اینچ مکعبی به بازار عرضه شد. قلب تپنده این نمونه، یک بلوک 8سیلندر 400 اینچ مکعبی موپار (6/6لیتر) مجهز به میلسوپاپ 383 استروکر وسیستم تقویت جرقهزنی است. 400 که حجیمترین پیشرانه سری B کرایسلر به شمار میآید، در 1972 جایگزین 383 شد. توان خروجی این موتور بر اساس ارقام رسمی، 260 اسببخار در 4800 دور بر دقیقه و حداکثر گشتاور تولیدی آن نیز 556 نیوتونمتر در 3200 دور بر دقیقه است. گیربکس سهسرعته اتوماتیک تورکفلایت 727 نیروی تولیدی را از طریق دیفرانسیل کلاچدار به چرخهای عقب منتقل میکند. ظاهر پیشرانه با کیت درب سوپاپ و هواکش کرومی موپار آراسته شده و سوخترسانی به آن نیز توسط کاربراتور چهاردهانه فابریک کرایسلر صورت میگیرد. غرش پیشرانه 8 سیلندر بسیار گیرا و لذتبخش است.
فروش کلی چلنجر در سال 1972 به دلایلی مانند حذف انبوهی از آپشنها و امکانات قابلسفارش برای مشتریان مانند پیشرانههای بیگبلاک، سقف کانورتیبل، صندلیهای چرمی، تنظیم برقی شیشهها و صندلیها دچار افت بسیار شدیدی شد. همچنین پیشرانههای جدید نیز به منظور سازگاری با استانداردهای جدید با کاهش قابلتوجه قدرت مواجه شدند. تمامی این موارد دست به دست یکدیگر دادند تا پیش از صعود دوباره آمار فروش، پرونده تولید این مدل در آوریل 1974 بسته شود. گرچه پس از پایان تولید چلنجر و باراکودا، توجه زیادی به سمت سری e کرایسلر جلب نشد، این دو امروزه با گذر زمان و تعداد اندک نمونههای سالم باقیمانده، کوپههای عضلانی بسیار با ارزشی به حساب میآیند. در پایان از مالک اتومبیل، جناب آقای اشکان میرحیدری نهایت تشکر را به عمل میآوریم.
نویسنده: سید امیرحسین شکوهی