به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، اما اگر علاقهمند و پیگیر جدی عرصه اتومبیل باشید، همکاری یاماها با تویوتا در ساخت یکی از بهترین و افسانهایترین مدلهای تاریخ تویوتا یعنی2000GT (اولین ابرخودرو ژاپنی) را به خاطر میآورید؛ خودرویی که شاید بتوان آن را بهترین و ماندگارترین یادگاری یاماها در تاریخ صنعت خودرو به شمار آورد. همکاری تویوتا با یاماها اما محدود به 2000GT نبوده و یاماها در طراحی، ساخت و توسعه پیشرانه برخی دیگر از محصولات تویوتا و لکسس در سالهای اخیر نیز نقش محوری و پررنگی داشته که لکسس LFA یکی از آنهاست. همچنین در گذشته یاماها در همین عرصه همکاریهایی با فورد و ولوو نیز داشته است. علاوه بر همه اینها، در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی، یاماها یکی از سازندگان و تامینکنندگان پیشرانه تیمهای حاضر در رقابتهای فرمول یک نیز به شمار میرفت. با چنین سابقه و پشتوانهای و در همان دوران، این کمپانی ژاپنی عزمش را برای ارائه یک ابرخودرو خیابانی جزم کرد؛ خودرویی که قرار بود تا آنجا که ممکن است، حس و حال و تجربه سواری مشابه یک خودرو فرمول یک را داشته باشد.
اولین محصول مستقل یاماها
یاماها برای ساخت اولین خودرو خیابانی و مستقل تاریخش، تصمیم گرفت یک همکاری و مشارکت فنی و تکنیکی را با موسسه تحقیق و توسعه بریتانیاییIAD ترتیب دهد. نتیجه نهایی و محصول حاصل از این همکاری که در سال 1992 معرفی شد، خودرویی بود که به هیچ خودروی قبل از خودش شباهت نداشت و چهرهای بسیار عجیب و غریب را دارا بود. در نهایت خودرویی با نام عجیب (همانند ظاهر خودرو) و البته طولانی OX99-11 خلق شد. یاماها در ابتدا برای مخفی و سری نگه داشتن پروژه، تصمیم گرفت تمامی تستهای جادهای خودرو (که به وسیله راننده سابق فرمول یک جان واتسون و در انگلستان صورت میپذیرفت) را شبانه انجام دهد. طول، عرض و ارتفاع این خودرو که از آرایش انتقال قدرت RMR (موتور وسط - عقب و دیفرانسیل عقب) بهره میبرد، به ترتیب 4400، 2000 و 1220 میلیمتر و فاصله بین دو محور آن 2650 میلیمتر بود و طراحی رادیکال آن حاصل ذهن «تاکویا یورا» بود.
همانطور که گفته شد، هدف ساخت خودرویی با حس و حال خودروهای فرمول یک و فراهمآوری لذت سواری مشابه با آن در یک خودرو خیابانی بود و طبیعتا اجزای مختلف خودرو تحت تاثیر این هدف قرار گرفتند که از جمله آنها میتوان به داخل کابین و نحوه و موقعیت جالب قرارگیری راننده در وسط خودرو و قرارگیری سرنشین در پشت سر راننده اشاره کرد. علاوه بر این، تنها درب خودرو و نحوه بازشدن آن که به درب سایبانی معروف است (این دربها تا حدودی شبیه به دربهای گالوینگ یا فالکون هستند) در کنار طراحی خاص فضای قرارگیری دو سرنشین و شیشههای جانبی که بیشباهت به جتهای جنگنده نیست، بسیار هیجانانگیز جلوه میکند. درست در فاصله چند اینچ از صندلی سرنشین، پیشرانه 3.5 لیتری 12سیلندر Vشکل 60سوپاپه (5 سوپاپ در هر سیلندر) با قدرت 400 اسب بخار (در 10 هزار دور در دقیقه) قرار دارد. پیشرانه موجود دراین خودرو که با کد OX99 شناخته میشد، برای تیم F1 برابهام و جردن در اوایل دهه 90 بهکارگرفته شد ولی قدرت آن برای بهکارگیری روی OX99-11 توسط مهندسان یاماها کاهش یافته بود. قدرت این پیشرانه توسط یک گیربکس 6 سرعته دستی به چرخهای عقب منتقل میشد و OX99-11 با اتکا به چنین قوای فنی اغواگری، قادر بود به سقف سرعت 350 کیلومتر بر ساعت دست یابد و شتاب صفر تا 100کیلومتر بر ساعت 3.2 ثانیهای را به ثبت برساند.
OX99-11 روی یک شاسی فیبرکربنی مونوکوک قرار گرفته بود و بدنه آن تماما از پنلهای آلومینیومی دستساز ساخته شده و در نهایت این ابرخودرو وزن خالصی برابر با 1150 کیلوگرم داشت.
سرنوشت این محصول چه بود؟
سرنوشت اما برای OX99-11 خوابهای خوبی ندیده بود. هزینههای زیاد و فزاینده این پروژه از یک طرف و بحران اقتصادی ژاپن در آن سالها از طرف دیگر باعث شد تا یاماها از نظر مالی شدیدا در مضیقه قرار بگیرد و در نتیجه پروژه ساخت OX99-11 موقتا به تاخیر افتاد، تا اینکه یاماها پس از مدتی و در سال 1994 رسما اعلام کرد که پروژه ساخت این خودرو به طور کامل لغو شده است. البته اینها تنها دلایلی نبودند که باعث شدند پای این ابرخودرو ژاپنی به جادهها باز نشود. در کنار طراحی عجیب و بسیار متفاوت این ابرخودرو که موردپسند هر سلیقهای قرار نمیگرفت، قیمت اعلامی برای OX99-11 (800 هزار دلار در زمان معرفی که با احتساب نرخ تورم و به پول امروز رقمی فراتر از یک میلیون دلار برآورد میشود) با توجه به توانمندیها و قابلیتهای این خودرو و همچنین نام و نشان و سازنده این خودرو که اعتبار آنچنانی و جایگاه والایی در صنعت خودروسازی نداشت، بسیار بالا و نجومی بود و همه اینها جذابیت چندانی برای مشتریان متمول نداشتند و چنین برچسب قیمتی اکثر خریداران را منصرف میکرد. لذا مجموع این عوامل احتمال و درصد موفقیت و سوددهی این ابرخودرو را کاهش میدادند. تنها 3 نمونه پروتایپ از این خودرو ساخته شد؛ یکی از نمونهها قرمز رنگ، نمونه دیگر مشکی رنگ و یک نمونه هم بدون رنگ (برای انجام تستهای مختلف از جمله تست جادهای) بود که بعدها به فروش رفتند.