به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از ایسنا ، مصطفی بهزادفر با بیان اینکه ساختوساز در ارتفاعات یا حتی بر روی گسل هیچ مشکل اصولی ندارد، اظهارکرد: بخش اعظمی از ساختوسازها در ایران بر روی گسل است و این امر به تنهایی مشکلی را ایجاد نمیکند. منتها بایستی با آگاهی از اینکه روی گسل بنایی را احداث میکنیم پیش رویم و استحکام، ایستایی، استانداردها و اصول و قواعد ساختوساز مناسب با ویژگیهای زمین ساختی هر گسل رعایت شود.
وی ادامه داد: در حقیقت آنچه که در ساختوساز بر روی ارتفاع اهمیت دارد شیب و ارتفاع نیست، بلکه رعایت نسبت شیب و ارتفاع در عملیات اجرایی است. حتی نوع کاربری هم اهمیت ندارد. زیرا اگر استاندارد فنی ساختوساز رعایت شود نوع کاربری اعم از کاربری مسکونی، رفاهی و یا آموزشی تفاوتی ندارد؛ البته بهتر است که در ارتفاعات و یا حتی گسل هم اگر قرار است کاربری تعیین شود از نوعی باشد که تراکم ساختمانی به حداقل برسد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علم وصنعت ایران با اشاره به اینکه در قسمت شمالی شهرک شهید محلاتی و بالای منظریه هم مجموعههای مسکونی، رفاهی و خدماتی مشابهی وجود دارد و حتی در بسیاری از نقاط تهران نیز در ارتفاع بیش از 1800متر ساخت و ساز انجام شده است، گفت: طبق طرح جامع و طرح تفصیلی و به طور خاص طبق طرح جامع بالاترین ارتفاع بعضی از مناطق تهران مانند 1و2 ،1800متر بوده و در برخی مناطق نیز حداکثر ارتفاع ساختو ساز1600متر و بعضا کمتر از آن است .همچنین برای کاربریهای غیرمسکونی در بالا استثنائاتی مانند رعایت تراکم در نظر گرفته شده که همه در طرح جامع وجود دارد. این نشان میدهد ساختمانهایی که در حال حاضر در تهران ساخته شدهاند حتما مجوز گرفتهاند و یا اصولا باید مجوز گرفته باشند.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از صحبتهایش با بیان اینکه اگر بیست سال پیش از من میپرسیدند که آیا ساخت دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در آن ارتفاع مناسب است یاخیر، قطعا پاسخ منفی میدادم، ادامه داد: زیرا از دیدگاه پایداری، برای پایداری شهر تهران به هر طریق ممکن میبایست جلوی هرگونه ساخت و ساز گرفته میشد.یعنی نه تنها در ارتفاع بیش از 1800 متر بلکه برای ساخت و ساز در ارتفاع بیش از 1600 متر نیز بهتر بود مجوزی صادر نمی شد.درهمین راستا در منطقه 22 تحقیقاتی انجام دادیم و هدفمان این بود که ساختوساز را در ارتفاع 1400 متر محدود کنیم وبیش از 1400 متر هر ساخت وسازی محدود به کاربریهای تفریحی ،فضای سبز و فضاهای پایدار تهران شود و تاجایی که امکان داشت از این تئوری دفاع کردیم.اما برخی ساختمانها از قبل ساخته شده بودند و برای آنها نمیتوانستیم کاری کنیم.به هرحال نمیشود قاعده و قانون شهرسازی را عطف به ما سبق کرد.
این کارشناس شهری تصریح کرد: سایت در نظر گرفته شده برای واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد از نظر تعیین نوع کاربری اتفاقا مناسب است. اگر به طور مثال قرار بود آن منطقه مسکونی و تراکم ساختمانی بالا باشد مانند شهرک مخابرات و شهرک دانشگاه که تراکم مسکونی بالایی دارد و بر روی گسل ساخته شده درست نبود و ممکن است به هنگام حادثهای مانند زلزله فاجعهای رخ دهد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ساخت واحد علوم و تحقیقات از منظر معماری و شهرسازی به طور اصولی مشکلی ندارد.
وی اضافه کرد: معمولا در احداث مسیر و راه در صورتی که ماشین آلات مورد نیاز از تکنولوژی روز برخوردار باشد، حتی بر روی شیب بیش از 15 درصد هم میتوان احداث ایجاد کرد. اما این امر منوط به تامین تاسیسات و تجهیزات مورد نیاز و به روز است. زیرا اگر این تجهیزات نباشد حتی با 5 درصد شیب هم مشکل ایجاد خواهد شد؛ اما به طور کل میتوان گفت با تکنولوژی روز خصوصا در زمینه حمل ونقل شیب محدودیتی ایجاد نمیکند.
به گفته این کارشناس شهری، مکانیابی فضاهای آموزشی سلسله مراتبی دارد. به عبارت دیگر پیش دبستانی، دبستان، دبیرستان و دانشگاه هرکدام باید در محدوده مشخصی مکانیابی شده باشند. برای مثال به دلیل اینکه دانشگاه کارکرد فراشهری دارد مکانیابی آن میتواند در هر نقطهای از شهر باشد. اما این موضوع در مورد دبستان و دبیرستان صادق نیست به طوری که دبستان بایستی حتما در مرکز محله مسکونی قرار بگیرد و دبیرستان نیز میتواند در مرکز ناحیه و حداکثر در منطقه احداث شود. بنابراین مکانیابی دانشگاه در مقایسه با فضاهای آموزشی دیگر از آزادی عمل بیشتری برخوردار است. اما آنچه که اهمیت دارد این است که بایستی سایتی را پیدا کرد که با کمترین میزان سطح اشغال، بهترین بهره برداری را سبب شود. به طور مثال دانشگاه شهید بهشتی در شیب تندی قرار دارد اما سطح اشغال آن مناسب است یا حتی میتوان به دانشگاه علم وصنعت هم در این زمینه نیز اشاره کرد که در شرق تهران قرار گرفته و به کل کشور خدمات میدهد.
بهزادفر اضافه کرد: سازگاری یا همان رابطه کارکرد با موقعیت مکانی برای واحد علوم وتحقیقات وجود دارد.زیرا آن سایت برای فعالیت فراشهری در نظر گرفته شده است و مشکلی در این زمینه وجود ندارد. اگر قرار باشد سایت مسکونی باشد بایستی حتما در دل شهر باشد و نزدیکترین و راحتترین دسترسی را به شهر داشته باشد اما فضاهای آموزشی مانند دانشگاه، دبیرستان و فضاهای فرهنگی و تفریحی مانند هتل میتواند در خارج از بافت شهر باشند. همچنین اگر قرار باشد مکانی مانند دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات داشته باشیم که حدود 6کیلومتر از ابتدا تا انتها طول رفتوآمد دارد، پیشبینی یک سیستم عبور و مرور همگانی ضروری است ولی ماشینآلاتی که این عبور و مرور را تامین میکنند باید با شیب سازگاری داشته باشند به هرحال، اصل اینکه بگوییم ساخت دانشگاه ایرادی دارد، درست نیست.
بزرگترین مشکل تهران ناپایداری زیست محیطی است
مشکل واحد علوم و تحقیقات مدیریت حمل ونقل و تاسیسات است
عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت ایران بزرگترین مشکل تهران را ناپایداری زیست محیطی دانست و گفت:حتی اگرشده یک وجب در تهران خصوصا در ارتفاعات کمتر ساخته شود هم قدمی مثبتی در راستای حفظ شهر است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: وقتی قرار است در زمینهای شیبدار طراحی کنیم بهتر است بر روی میزان منحنی حرکت کنیم نه عمود به آن. در دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات شیب تند است اما مسیر بر روی منحنی پیش رفته و البته غیر از این هم نمیتوانستند کار دیگری انجام دهند، اما این امکان وجود داشت که شعاع قوس را اندکی افزایش میدادند ولی باز هم به دلیل توپوگرافی امکان افزایش بیشتر نداشت؛ البته افزایش شعاع قوس نیز باز هم نمیتوانست از وقوع این حادثه جلوگیری کند. زیرا مشکل در معماری و شهرسازی دانشگاه نیست، بلکه مشکل اصلی مدیریت حمل ونقل و تاسیسات است. یعنی وقتی تاسیسات و امکانات به درستی مدیریت و نگهداری نشوند، راننده سرعت را در شیب رعایت نکند و بیش از حد مسافر سوار کند، این عوامل باعث شتاب بیشتر وسیله نقلیه در سرازیری خواهد شد و ترمز هم به طور طبیعی به سختی عمل خواهد کرد.
باید جلوی هرگونه ساختوساز ناسازگار با محیط زیست در تهران گرفته شود
وی با بیان اینکه بایستی جلوی هرگونه ساخت و ساز ناسازگار با محیط زیست در تهران گرفته شود، اظهارکرد: تهران یک کلانشهری با جمعیت شبانه 9میلیون و روزانه 14 میلیون نفر است. شهری که حوزه درونی آن هیچ پتانسیلی برای ساخت و ساز جدید ندارد و پایداری آن کاملا متزلزل است و نباید حتی به یک وجب به فضاهای سبز و باز آن هم دست زد.
رود درههای تهران باید حفظ شوند
بهزادفر اظهار کرد: در حاشیه رود درههای تهران نباید ساختوسازی انجام شود و این مناطق تهران بایستی به طور طبیعی حفظ شوند. ما در اقلیم خشک زندگی میکنیم و بزرگترین خطر در اقلیم خشک، بارانهای رگباری است. زیرا خطر سیل در پی دارد. بنابراین این یک نیاز جدی است که رود درهها را ضمن حفظ حریم رودها برای وقوع بارانهای سیل آسا محافظت کرد.
به گفته وی، تهران جایی برای اضافه کردن ندارد. شاید بتوان سطح تراکم را بالا برد؛ اما نمیتوان سطح اشغال را افزایش داد. حتی میبایست حساب شده در ارتفاع پیشروی و به نوعی تناسبی میان ارتفاع و سطح اشغال ایجاد کرد. در شرایط موجود باید جلوی هرگونه ساخت و ساز در ارتفاعات گرفته شود و به تهران باید با استراتژی ملی نگاه کرد نه محلی. یعنی نباید به این فکر کنیم که شهرداری تهران برای خودش کسب درآمد کند و شهرش را اداره کند. این بزرگترین خطر است زیرا شهرداری مجبور است به تراکم فروشی رویآورد. بنابراین باید تهران را مکانی دانست که برای کل کشور ارزش راهبردی دارد لذا باید دولت در زمینه تامین مالی به شهرداریها کمک کند تا شهرداری مجبور به تراکم فروشی نشود.
وی همچنین در بخش دیگری از صحبتهایش به تجربههای شخصیاش در زلزله رودبار و بم اشاره کرد و گفت: در زلزله رودبار شاهد این بودیم که در برخی ساختمانها حتی یک ستون نیز در آنها تکان نخورده بود و در کنار آنها نیز ساختمانهایی با تخریب صد در صد وجود داشت. یا در زلزله بم هم ساختمانهایی وجود داشت که با وجود اینکه بر روی گسل ساخته شده بود؛ اما هیچ اتفاقی برای آنها نیفتاده بود و این نشان میدهد که محاسبات و اقدامات اجرایی دقیقی در ساخت این ساختمانها انجام شده است. به عبارت دیگر ما مهندسان متبحری در این زمینه داریم که میتوانند با روشهای علمی و دقیق ساختمانهایی با استحکام زیاد بسازند، اما به آنها توجه نمیکنیم. این را هم باید در نظر داشت که اگر این امکان را داریم که بر روی گسل نسازیم، نباید بسازیم اما اگر این امکان برای ما وجود ندارد باید اصول ساختوساز بر روی گسل را رعایت کنیم.
عضو هیات علمی دانشگاه علم وصنعت ایران اظهارکرد: بعضی از ساختمانهای ساخته شده در ارتفاع از استحکام خوبی برخوردارند. اما گاهی در ساخت بعضی ساختمانها، یا محاسبات لازم را انجام نمیدهیم و یا محاسبات انجام شده را به درستی اجرا نمیکنیم و یا اینکه مدیریت بعد از اجرا نداریم. در حقیقت ما شهر یا ساختمانهایی که میسازیم را رها کرده تا تخریب شود و به فکر نگهداری و حفظ آنها نیستیم. یعنی در تئوری مشکل نداریم و مشکل ما اجراست.