به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از ایرنا، امروزه پهپادها طیف گستردهای از نقش ها را در زندگی ما بازی میکنند. در دنیای غیر نظامی این نقشها طیف متنوعی از مسئولیتهای نظارتی مثل کنترل زمینهای کشاورزی، خط لولههای نفت و تصویربرداری را شامل میشود. به زودی هم پهپادها برای نقل و انتقال بستهها به کار گرفته خواهند شد و به این ترتیب دیگر بستههای سفارشی مستقیم با سریعترین زمان ممکن در منزل تحویل میشوند. اما کمتر از یک دهه دیگر میشود منتظر جا افتادن اولین نسل از تاکسیهای پرنده بود؛ تاکسیهای پرنده کاملا خودکاری که از تکنولوژی مشابهی استفاده میکنند.
** رقابت خودروهای پرنده
«آنیل ناندوری»، معاون مدیرعامل و مدیرکل گروه پهپادهای اینتل چندی پیش در یادداشتی که در وب سایت این شرکت منتشر شد آیندهای را تصویر کرد که در آن پهپادهای بزرگ نقش تاکسیهای پرنده را بر عهده گرفته و مسافران خود را بدون نگرانی از ترافیک خیابانها به مقصد میرسانند. رویایی که البته تنها روی منحصر به فرد ناندوری و اینتل نیست. بلکه همین حالا هم شرکتهایی مثل اوبر و ایهنگ نیز میخواهند در آن شریک بود و تا سال 2023 ماشینهایی پرنده خاص خود را بسازند. رویایی که البته چالشهای مهندسی، امنیتی، قانونی و فرهنگی فراوانی را هم پیش روی خود دارد تا بتواند واقعا وارد جامعه امروزی ما شود. ضمن آنکه چالشهای تجاری ماجرا را هم نباید فراموش کرد. آن هم در دنیایی که کسی مثل ایلان ماسک ترجیح داده تا به جای ساختن ماشینهای پرنده، تونلهای زیرزمینی سریعی برای ماشینهای متعارف امروزی ما بسازد و به این ترتیب بدون دردسر و نیاز به تکنولوژی عجیب و غریب ترافیک را دور بزند.
** اولین خودروهای پرنده تا پنج سال دیگر
با این همه ناندوری چندی پیش در مصاحبهای که با وب سایت CNET داشت گفت که من مطمئنم که ظرف پنج سال آینده ما شاهد پرواز ماشینهای پرنده خواهیم بود.
او معتقد است که با سه بُعدی کردن خیابانها بخش اعظمی از مشکل ترافیک امروزی حل خواهد شد. خصوصا که این بار ترافیک به صورت خودکار و توسط کامپیوترها و نه رانندههای انسانی کنترل میشود. او در مورد خطرات و حوادث احتمالی چنین وسایل پرنده کوچکی در سطح شهرها نیز نظر مشابهی دارد. ناندوری میگوید اکنون تنها در آمریکا سالانه بیش از 40 هزار نفر جان خود را در سوانح رانندگی از دست میدهند (آمار جهانی مرگ و میر سوانح در حقیقت بیش از یک میلیون نفر معادل بیش از سه هزار نفر در روز است) با این حال با وجود آگاهی از این آمار مردم هنوز هم هر روز سوار بر خودرو به سوی مقصدشان حرکت میکنند. نگرانی بابت خطرات را چه از نظر فرهنگی و چه از نظر نکات ایمنی میتوان مدیریت کرد. این روزها هر کسی بیش از چند ساعت از عمر خود را روزانه در ترافیک سپری میکند. اگر سری به شهرهای پر ترافیکی مثل بنگلور یا پکن بزنید شما رسما تمام طول روز خود را درون یک پارکینگ بزرگ سپری میکنید. ماشینهای پرنده میتوانند شکل مساله را به کلی تغییر دهند، صد البته که آنها باید در درجه اول ایمن، قابل اعتماد و راحت باشند. تا حدی که مسافران قبول کنند که شاید با قبول ریسک بیشتر زودتر به مقصد خود برسند.
** هزینه کمتر
وقتی از ناندوری در مورد ایده «ایلان ماسک» و شرکت بورینگ او برای ساخت تونلهای سریعالسیر زیرزمینی برای دور زدن ترافیک نسبت به ایده ماشینهای پرنده پرسیدند او خیلی راحت گفت: پاسخ ساده است، هزینه اینجا مساله اصلی است. انتقال ترافیک به آسمان به مراتب کم هزینهتر از ساختن تونلهای پرهزینه زیر زمین است. برای مثال کافی است که هزینه راهاندازی یک شبکه کامپیوتری کابلی را با یک شبکه وایرلس مقایسه کنید. اصلا پیشرفت شبکههای تلفن همراه به همین خاطر هیجانانگیز است. شما میتوانید پهنای باند و سرعتی بسیار خوب را بدون نیاز به ایجاد زیرساخت پرهزینه کابلی تا درب منازل در دسترس داشته باشید.
** تحقق رویای قدیمی
حقیقت این است که انتظار برای ورود ماشینهای پرنده پیشینهای به قدمت خود هواپیماها دارد. با این حال نبودِ یک ایده عملیاتی، محدودیتهای تکنولوژی، اقتصادی نبودن و نگرانیهای امنیتی مانع از آن شد که چنین ایدهای تا به امروز به وقوع بپیوندد. البته همین حالا هم تاکسیهای پرنده در قالب هلیکوپتر روی بسیاری از شهرها پرواز میکنند اما طبیعتا مفهوم خودروهای پرنده که قرار است همه جا امکان فرود داشته باشند و هر کسی هم بتواند سوار آنها شود مقوله دیگری است. مفهومی که حالا خیلیها حتی سازمانهای قانونگذار حوزه هوانوردی خیلی جدی در حال فکر کردن به آن هستند.
حقیقت این است که همه چیز به شرایط و چگونگی انطباقپذیری فرهنگی ورود این تکنولوژی جدید به زندگی روزمره بستگی دارد. قدم اول مشخصا تاکسیهای پرنده خواهند بود. در شرایطی که ما امروز حتی میتوانیم سوخت مورد نیاز خودرو را هم هر جایی از خیابان با یک برنامه سفارش دهیم طبیعتا پذیرفتن امکان صدا کردن یک تاکسی هوایی به مراتب راحتتر از گذشته است. خصوصا که اینجا نه خلبانی نیاز است و نه کسی که پرنده را کنترل کند. همه چیز میتواند از یک مرکز کنترل مرکزی هدایت شود. با این حال هنوز هم زیرساختهای مشخصی برای پرواز این وسایل جدید مورد نیاز خواهد بود. به علاوه نگرانی بابت اعتمادپذیری امنیتی این وسایل نقلیه چه برای سرنشینان و چه برای آنهایی که در شهرها زیر سایه این پرندهها در رفت و آمدند نیز وجود دارد که باید ابتدا به خوبی برطرف شود. در این صورت هیچ بعید نیست همانطور که ناندوری میگوید ظرف کمتر از 10 سال آینده حداقل در بعضی از شهرهای بزرگ دنیا شاهد ظهور این وسایل نقلیه جدید باشیم.