به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» ، این خبر بیش از همه نشان دهنده درستی پیشگویی بسیاری از کارشناسان مبنی بر ادغام بیشتر خودروسازان در سالهای آتی و کاهش تعداد خودروسازان مستقل جهان بود. اما این اولین و شاید مهمترین ادغام در صنعت خودرو نیست و سالیان دراز است که خودروسازان مهم دیگری برای بهبود دستاوردهای اقتصادی و یا تکنولوژیک، متحد میشوند تا گروههای بزرگترین تشکیل دهند. با این حال در سالهای اخیر و با کوچک شدن قابل توجه جنرال موتورز و از طرف دیگر فورد، راه برای تشکیل غولهای دیگری در سطح جهانی هموار شده است. در این مطلب به سراغ شش نمونه از اتحادهای مهم دیگر تاریخ صنعت خودرو میرویم.
تشکیل آمریکن موتورز
در دهه پنجاه میلادی، گروههای فورد، جنرال موتورز و کرایسلر سه غول بزرگ صنعت خودرو آمریکا بودند و سایر خودروسازان در مقابل این سه تقریبا هیچ شانسی نداشتند. با این حال در سال 1954، به ابتکار مدیرعامل شرکت Nash-Kelvinator، این گروه با شرکت هادسون ادغام شد تا چهارمین خودروساز بزرگ آمریکا تشکیل شود. در طول حیات این گروه، برندهای متنوعی همانند نش، هادسون، جیپ، رامبلر و AM جنرال زیر نظر آن فعالیت داشتند و رنو فرانسه نیز با توجه به نیازی که به فعالیت در بازار آمریکا داشت، با گروه AMC همکاری میکرد. این همکاری در دهه هشتاد به خریداری بخش اعظم سهام AMC توسط رنو انجامید. نهایتا در سال 1986 روند خریداری این گروه توسط کرایسلر و از بین رفتن نام آن و تعطیلی بیشتر برندهایش به جز جیپ آغاز شد.
تشکیل گروه FCA
پس از فروپاشی گروه دایملر کرایسلر، بحران اقتصادی آمریکا شدت گرفت و همین امر سبب شد تا کرایسلر ورکشست شود. در نهایت در سال 2009 پس از مذاکراتی طولانی، فیات تصمیم گرفت کرایسلر را به ارزش 10.4 میلیارد دلار بخرد. این امر باعث شد تا در آن زمان چهارمین خودروساز بزرگ جهان شکل بگیرد. کرایسلر در بازار آمریکای شمالی به لطف فروش خوب داج و جیپ هنوز وضعیت قابل قبولی داشت و فیات نیز در اروپا توانسته بود قدرت بیشتری بگیرد. کرایسلر دروازه ورود مجدد فیات و زیرمجموعههایش به بازار آمریکا شد و شبکه فروش آن به نحوی در خدمت ایتالیاییها قرار گرفت. در عوض کرایسلر نیز چندین محصول خود را تحت برندهای ایتالیایی در بازار اروپا عرضه کرد و پلتفرمهایی برای استفاده توسط برندهای مختلف این گروه طراحی شد.
پیوستن پورشه به گروه فولکس واگن
در دهه شصت میلادی که گروه خودروسازی آئودی به فولکس واگن پیوست، گروهی جدید با نام فولکس واگن-آئودی شکل گرفت. این گروه در دهه هشتاد قدرت گرفت و در نهایت در دهه نود میلادی با خریدهای بزرگش مطرح شد. این گروه توانست اسامی مطرحی همانند سئات، اشکودا، بنتلی، بوگاتی و لامبورگینی را خریداری کند و البته رولزرویس را نهایتا به ب ام و باخت. در هر صورت روند قدرت گیری این گروه در دهه اخیر نیز ادامه یافت. پورشه که به نحوی خواهرخوانده اشتوتگارتی فولکس واگن محسوب میشد، از دیرباز روابط تنگاتنگی با این برند داشت. روند ادغام این دو در سال 2005 و با خرید 20 درصد سهام فولکس واگن توسط پورشه آغاز شد. این روند در نهایت با خریداری 50.1 درصد سهام پورشه توسط فولکس در سال 2012 پایان یافت.
ادغام گروه رنو-نیسان و میتسوبیشی
نیسان در دهه نود با زیاندهی قابل توجهی دست و پنجه نرم میکرد و از یک دوره به بعد، توانایی طراحی و تولید محصولات جدید با هدف سوددهی را نداشت. در این بین رنو نیز نیازمند دستیابی به بازارهای جدید و البته سگمنتهای جدیدی بود که در نهایت این موارد به ادغام این دو خودروساز و تشکیل گروه رنو-نیسان در سال 1999 انجامید. این گروه در دهه قبل توانست پلتفرمها و محصولات متعددی را به جهان با برندهای نیسان، رنو و اینفینیتی عرضه کند. از طرفی میتسوبیشی که تا اوایل دهه قبل همکاری تنگاتنگی با کرایسلر داشت، از اوایل دهه جاری وضعیت متزلزلی داشت. سوددهی میتسو بسیار کاهش یافته بود و این خودروساز انبوهی از محصولات قدیمی و کهنه را در خط تولید نگه داشته بود و تنها به بازار چین امیدوار بود. در نهایت در روندی به ارزش 2.3 میلیارد دلار، میتسوبیشی توسط رنو-نیسان خریداری شد تا گروهی جدید تشکیل شود. گروهی که از همان ابتدا به خاطر مسائل مرتبط با بازداشت کارلوس گون، شدیدا حاشیه ساز بوده.
خریداری جگوار-لندروور توسط تاتا
بحران اقتصادی میانه دهه قبل سبب شد تا خودروسازان آمریکایی وضعیت نابسامانی داشته باشند. کرایسلر و جنرال موتورز ورشکست شدند و فورد نیز تنها توانست به واسطه حضور پررنگش در اروپا و البته فروش بهتر محصولاتش، دوام بیاورد. با این حال فورد باید اندکی بال و پرش را کوتاه میکرد تا در آینده کمتر دچار مشکل شود. در همین راستا زیرمجموعههای مختلفی نظیر ولوو و استون مارتین به دیگران واگذار شدند و مرکوری نیز تعطیل شد. در این بین جگوار و لندروور به عنوان دو خودروساز موفق بریتانیایی، در روندی به ارزش حدودی 2.3 میلیارد دلار، به خودروسازی تاتا هندوستان واگذار شدند. جالب این که فورد سالها قبل و هنگامی که این دو خودروساز را خریداری کرده بود، رقمی به مراتب بالاتر پرداخته بود و به نظر بسیاری ارزش وقت این دو بسیار بالاتر از 2.3 میلیارد دلار بود. در هر صورت تاتا در این بین سود بزرگی کرد و صاحب دو برند خوشنام شد.
ادغام دایملر و بنز
در سال 1998 خبری جهان خودرو را تکان داد؛ مرسدس بنز و کرایسلر با هم ادغام شدند تا گروهی آلمانی-آمریکایی تشکیل دهند. ارزش این ادغام در آن زمان 38 میلیارد دلار برآورد شده بود. در ابتدا افقی روشن در انتظار این اتحاد بزرگ بود و هر دو خودروساز امیدوار بودند بتوانند با این روند، سهم بیشتری از بازار آن سوی اقیانوس کسب کنند. مرسدس بنز در این اتحاد چندین پلتفرم خود را در اختیار کرایسلر گذاشت. پلتفرمهایی نظیر SLK نسل اول و E کلاس که دومی هنوز هم در داج چارجر و چلنجر مورد استفاده است. به تدریج برخی مشکلات حقوقی بین این دو خودروساز، عرصه را تنگ کرد و حتی چندین پرونده علیه هر یک از این دو تشکیل شد. در نهایت دایملر کرایسلر در سال 2007 از هم پاشید. کرایسلر زیانده در نهایت نتوانست دوام بیاورد و کمی بعد ورشکست شد.