به گزارش پایگاه خبری«عصر خودرو» به نقل از دنیای اقتصاد، وقتی عمر یک خودرو در خط تولید به پایان میرسد ممکن است بخشهایی از آن به خودروهای دیگری منتقل شود و حیات دوباره پیدا کند. این کار را تمام خودروسازان انجام میدهند تا هزینههای سرسامآور بازطراحی کاهش پیدا کند. استفاده از قطعات مشترک البته نیازمند رسیدن به پایان عمر یک خودرو نیست و در مدلهای جدید و بهروز هم استفاده میشوند.
استفاده از پلتفرم مشترک یا اجزا و قطعات مشترک باعث میشود خودروسازان خودروهای مختلف و متنوعی را در خط تولید داشته باشند و علاوه بر حفظ تنوع در تولید در هزینههای خود صرفهجویی هم میکنند. تنوع در خودرو به معنای تفاوت ظاهری نیست و خودروسازان در دنیا برای یک خودرو عموما مدلهای مختلفی از موتور و جعبه دنده را در نظر میگیرند تا علاوه بر حفظ تنوع ظاهری در بخش فنی نیز خودروهای متفاوتی با ویژگیهای مشابه و مشترک ساخته شود. این حالت رابطهای برد-برد ایجاد میکند که هم خودروسازان از نفع صرفهجوییهای مالی بهره میبرند هم مشتریان هزینه کمتری پرداخت میکنند. تنها مشکلی که میتواند باعث شود یک فاجعه رخ بدهد این است که مشکلی در پلتفرم مادر وجود داشته باشد و ناگهان دستهای پشت پرده خودروسازان رو میشود و مجبور میشوند فراخوان بدهند. برای مثال وجود مشکلی در یکی از خودروهای آئودی میتواند در خودروهای فولکس واگن هم خودش را نشان دهد یا حتی خودروهایی خارج از اروپا که ممکن است برای مشتریان آن خودروها درک این موضوع چندان جالب به نظر نرسد که قطعات و بخشهای مشترکی وجود دارد.
این موضوع درباره خودروهای سوپر اسپورت هم وجود دارد و آنها گاهی از قطعات و بخشهای خودروهای اسپورت تولید میشوند ولی با نگاه ویژه برای رسیدن به حداکثر سرعت که در دنیای سوپر اسپورتها هنسی ونوم GT یکی از مثالهای کاملا ملموس است که میتوان ردپای خودروی فوقالعاده لوتوس اگزیچ را در آن پیدا کرد که در انگلستان تولید میشود. در رسوایی فولکس واگن هم میتوان این مساله را به خوبی ردیابی کرد که پای برخی از خودروسازان دیگر هم به میان کشیده شد که از آن نرمافزار جنجالی در موتورهای دیزل خود استفاده کرده بودند. این غول بزرگ پس از رسواییاش جریمههای سنگینی پرداخت کرد و هزینههای زیادی در رابطه با رفع مشکل متحمل شد و تصویر برندش نیز تا حدودی مخدوش شد و این موضوع در خودروهایی که از موتوری مشابه استفاده کرده بودند خودش را نشان داد که پای آئودی هم در این میان باز شد. با وجود تمام کنترل کیفیتهای موجود مشکلات در خودروها همچنان وجود دارند و با توجه به استفاده از پلتفرمهای مشترک این موضوع میتواند خودروهای زیادی را درگیر کند. این موضوع در میان غولهای بزرگ که برندهای زیادی را در زیرمجموعه خود دارند بیشتر دیده میشود و گاهی یک شاسی یا پلتفرم خاص بهبود پیدا میکند و ممکن است تغییراتی که در آن ایجاد میشود وزن خودرو را کاهش دهد، بنابراین میتواند به خودروهای دیگر هم سرایت کند و مزیتی را که ارائه کرده است، در مدلهای مختلفی ایجاد کند.
یکی از پلتفرمهایی که فولکس واگن برای خودروهایش استفاده میکند پلتفرم D است که با نام D11 شناخته میشود و گرانترین خودروهای فولکس واگن روی آن قرار میگیرند و ساخته میشوند و همین پلتفرم در بنتلی هم استفاده میشود که قیمتی دو برابر بیشتر از خودروها و همتاهای فولکس واگن دارد و بیش از 200 هزار دلار قیمت دارند. بنتلی در خودرو مدل کانتیننتال GT بخشهایی را از خودروهای فولکس واگن و آئودی گرفته است؛ مثلا موتور هشت سیلندرش را از آئودی گرفته است؛ اما نتایجی که بنتلی از این بخشهای مشترک گرفته بسیار متفاوت بوده است و خودرویی فوق العاده را ایجاد کرده است که این هنر بنتلی به حساب میآید که از بخشهای مشترکی که از خودروسازان دیگر میگیرد یا با آنها به اشتراک میگذارد اثری با عملکرد بسیار بالا تولید کند. علاوه بر فولکس واگن و جنرال موتورز که از مزیتهای پلتفرم مشترک استفاده میکنند، شرکت فورد هم از این موضوع بهره زیادی برده است و تنوع محصولاتش که در محدوده قیمتهای مختلف است ناشی از همین سیاست تولیدی است که با حساسیت و دقت بالا پیگیری میشود. فورد در مدل لینکلن بهخوبی از این مزیت استفاده کرده و خودروهای متفاوتی را تولید کرده است که هزینه تمام شده خودروها کاهش ملموسی پیدا کرده است.