به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، همه ساله برندهای مختلف پس از آمادهسازی نهایی جدیدترین ساخته خود، نخست چندین تصویر باکیفیت و درجه یک آن را بهمنظور معرفی اولیه برای رسانههای همکار خود ارسال میکنند و اتفاقی که آنطرف میافتد بررسی اولیه این تصاویر و مقایسه اجمالی آنها با مدلهای پیشین است. در مرحله بعد نمایندگان رسانهها به دعوت شرکتها در محیطی گردهم میآیند تا به آشنایی با جزئیات طراحی و فنی موتورهای جوان بپردازند. طی مراحل بعدی نیز پس از تهیه گزارشات تصویری مبسوط در فرصتی جداگانه، رانندگان آزمایش سراغ بررسی فنی و میدانی کراسهای نوپا میروند و بهاصطلاح سوییچ را از انبار کاه بیرون میکشند. با آغاز سال 2018 میلادی، شش برند مطرح در دنیای موتورکراسها یعنی KTM، سوزوکی، هاسکوارنا، کاوازاکی، هوندا و یاماها همگی طی ماههای گذشته مدلهای 2018 ساختههای خود در کلاسهای مختلف را معرفی کرده و مراحل پیش گفته را از پشت سر گذاشتهاند. به همین خاطر، ما نیز در این نوشتار به بررسی کامل نتایج حاصل از آزمایشات اخیر تازهترین ساختههای این نامهای پرآوازه در کلاس 450 سیسی پرداخته و اصلیترین نکات مربوط به هریک را گردآوردهایم. اما پیش از آغاز ذکر این نکته خالی از لطف نیست که رتبه بندی موجود نه به این معنی که همگی از یک قماش بوده و تنها در برخی مسائل فرعی متفاوتند، بلکه بدین معنی است که هرکدام DNA و ژنتیک خاص خود را داشته و نیاز متفاوتی را پاسخ میگویند؛ اما خب هرکدام در هر قماشی که هستند یکسری نکات مثبت و منفی دارند که باعث میشود بالاتر یا پایینتر از رقبا جای بگیرند.
رتبه اول: KTM 450SXF
450SXF به چندین دلیل برنده این میدان است. کلاچ دیافراگم هیدرولیکی و خودتنظیم ساخت بلویل (Belleville) که در میانه آن فولاد فورج کاری شده CNC به چشم میخورد عملکرد و دوام فوقالعادهای دارد و حتی صفحات کلاچ بسیار بیشتر از انواع ژاپنی عمر میکنند. ترمزها کاربری بسیار سادهای داشته و همانطور که از شهرتشان در دنیای موتورکراسها برمیآید، هیچ تعللی برای توقف شما به خود راه نمیدهند. پیشرانه با کشش بهترین و فوقالعاده خود هم کاملاً مناسب استفاده طولانیمدت است هم در دورهای پایین تحت کنترل بوده و در هر لحظه توان مورد نیاز را به چرخها میرساند. 450SXF نهتنها وزن کمتری نسبت به رقبای ژاپنی دارد، بلکه از بسیاری از محصولات سری 250 نیز سبکتر است. بهرهگیری از شاسی فولادی chromoly و هندلینگ کمنظیر آن تغییر مسیر در کسری از ثانیه، چابکی فوقاالعاده سر پیچها، دقت عمل بالا و پایداری در سطوح ناهموار را همزمان ممکن میسازد. بواسطه ظرفیت بالای هریک از دندهها، تعداد تعویضها به نسبت رقبا کمتر است؛ همچنین اصلاً خبری از عدم تعویض بهموقع و خلاص کردنها و تعویضهای بیمورد نیست. دوشاخ جلو بادی AER یکی از بهترین نمونههای موجود بین موتورکراسهای دنیا بوده و علاوه بر وزن کمتر نسبت به انواع مجهز به فنرلول، برای افراد با وزن کمتر از 105 کیلوگرم عملکرد ایدهآلی داشته و فشار و تراکم باد آن بهسادگی تنظیم میشود. نماینده KTM همچنین از سیم گاز مستقیم، محافظهای پلاستیک بدنه، جاپاییهای بزرگ، اهرم تعویض ضد گلولای و ساعت استاندارد بهره میبرد و کنترلگرهای نقشههای ECU، لانچ کنترل و سامانه کنترل کشش آن درست زیر دست راننده روی سمت چپ فرمان جای گرفتهاند.
رتبه دوم: هاسکوارنا FC450 / هوندا CRF450 (مشترک)
شاید تعجب کنید که سکوی دوم مشترکاً به نمایندگان هوندا و هاسکوارنا تعلق گرفته، اما این اتفاق دلایل موجهی دارد. FC450 با وزن کمتر، کلاچ خودتنظیم هیدرولیک، ترمزهای برمبو، دوشاخ جلو بادی WR AER و البته سامانه کنترل کشش، لانچ کنترل و ECU دو نقشهای خود در برابر وزن بیشتر، کلاچ هفتصفحهای تنبل و نسبتاً ضعیف، ترمزهای نهچندان سریع (Nissin)، دوشاخ جلو فنرلولی با نرمی یا سفتی بیش از حد و پرشهای بیش از اندازه در ناهمواریها و ECU سه نقشهای نسبتاً ناکارامد CRF450 که البته با سامانه کنترل کشش و لانچ کنترل هم پشتیبانی نمیشود، در این زمینهها پیروز میدان است؛ اما قضیه به همین جا ختم نمیشود!
پیشرانه FC450 قدرت بالایی را در بازه وسیعی از دور خود در اختیار راننده قرار میدهد؛ البته بهصورت کاملاً دقیق، حسابشده و سنجیده. درواقع عملکرد این مجموعه بهگونهای است که برای دِرو کردن خاک سر پیچها، تعیین خط در نواحی مارپیچ پیست و عبور از ناهمواریها و پرشها و فرودها (در دورهای مختلف) اصلا احساس کمبود قدرت نمیکنید، اما همه اینها با نوعی آرامش ذاتی و برداشتی ملایمتر از مفهوم موتورکراسهای مسابقهای همراه است. در مقابل، CRF450 جدای از اختلاف اندک در خروجی بیشینه، نهتنها پس از تغییرات صورت گرفته نسبت به مدل 2017 خود، در مقایسه با FC450 سواری بسیار لذتبخشتر و هیجانانگیزتری ارائه میکند، بلکه با تکیه بر بازدهی عالی پیشرانه در دورهای پایین و متوسط عملکرد جسورانهتری داشته و در مقام مقایسه چابکتر و وحشیتر، درندهتر ظاهر میشود.
در بحث هندلینگ باید گفت شاسی فولادی chromoly هاسکوارنا فوقالعاده دقیق بوده و با جذب بالای ضربات نهتنها حتی نسبت به نماینده KTM نیز حس نرمتری دارد، بلکه هنگام حمله به پیچها، لیز خوردن در مارپیچها و پرش و فرود در بلندیها راحتی بسیار خوبی تقدیم راننده میکند و در یک کلام محشر است! آنسوی میدان، شاسی آلومینیومی هوندا دوام و ماندگاری بالاتری دارد اما بواسطه انعطافپذیری کمتر، کنترل آن کنش بیشتری میطلبد که البته باعث میشود راننده پویاتر و فعالتر باشد.
در مجموع هوندا CRF450 با وجود امتیاز پایینتر در مواردی همچون وزن و مجموعه انتقال قدرت، با بهرهگیری از سرعتعمل و قدرت بالای پیشرانه و شاسی خاص آلومینیومی و برخی جزئیات دیگر سواری هیجانانگیزتری داشته و اینطور نیست که قافیه را صد درصد به فرزند هاسکوانا ببازد. هردو اینها یک سوال مشترک را به طرق مختلفی پاسخ میدهند و هیچیک به وضوح بالاتر از دیگری نمیایستد.
رتبه چهارم: یاماها YZ450F
تازهترین ساخته 450 سیسی یاهاما بهبودهای فنی زیادی را نسبت به پیشینیان خود تجربه کرده اما هنوز هم از برخی کاستیها رنج میبرد. دقت و سرعتعمل YZ450F هنگام ورود به پیچ بسیار بهتر از مدلهای قبلی است، ولی در عوض حین خروج از پیچ و در سرعتهای بالا سست و ناپایدار ظاهر میشود. از طرفی، علیرغم بهرهگیری از پیشرانه، شاسی، بدنه و استارت الکتریکی جدید، وزن موتور با افزایش 1.8 کیلوگرمی به 108.4 کیلوگرم رسیده که تأثیر منفی مستقیمی روی عملکرد آن میگذارد. همانند سایر رقبا، کیسه هوا موقعیت و دسترسی بهتری دارد. دوشاخ جلو فنرلولی SSS در نوع خود بهترین نمونه موجود بوده و تنها مجموعهای است که به لحاظ عملکرد با AER بادی 450SXF برابری میکند. نقشه استاندارد ECU چندان جالب نیست و برای ورود به میدان رقابت بهتر است با دانلود اپلیکیشن اختصاصی یاماها آن را بهروزرسانی کنید. ارتفاع نشیمن 8 میلیمتر کاهش پیدا کرده، ولی جالب اینجاست که میله فرمان نیز به دلیل نامعلومی 5 میلیمتر بالاتر رفته که عملاً ناراحتی موقعیت راننده را به دنبال دارد. اما شاید مهمترین ویژگی YZ450F در برابر رقبا، بهبود بازه دسترسی به قدرت پیشرانه باشد. این پیشرانه برخلاف مدل 2017 که خروجی خود را بهصورت دو مرحلهای به محور محرک میفرستاد، توان خود را در تمامی شرایط با نرمی و آرامش کامل و بهصورت یکنواخت تقدیم راننده میکند و کار وی را برای عبور از انواع سطوح و پیچها بسیار راحتتر میسازد.
رتبه پنجم: کاوازاکی KX450F
نماینده کاوازاکی با اختلاف کمی نسبت به یاماها YZ450F بر سکوی پنجم میایستد. نکته اصلی درباره KX450F این است که در هیچ زمینهای بهترین موتورکراس میدان نیست، اما بهطورکلی میتواند "یک موتورکراس مناسب با چند ایراد کوچک" باشد. این کراس ژاپنی متأسفانه خالی از هیجان بوده و در بحث سواری خستهکننده ظاهر میشود. پیشرانه خروجی چشمگیری ارائه نمیکند اما بازدهیاش در دورهای متوسط از تمامی رقبا بالاتر بوده و همین توان نهچندان زیاد را در دورهای کمتر 9000 بهصورت خطی و مستمر در اختیار راننده قرار میدهد تا به یک قلب دوستداشتنی برای رانندگان آزمایش بدل شود. مجموعه کلاچ از کیفیت پایین رنج میبرد و درصورت استفاده سنگین خیلی زود نیاز به تعمیر پیدا میکند. نگهدارنده زنجیر قرار گرفته در زیر خورشیدی محور عقب جنس مناسبی ندارد و به مرور زمان هم قسمتهای داخلیاش توسط زنجیر خورده میشود هم استحکام خود را از دست میدهد. دوشاخ جلو این کراس ژاپنی برخلاف سایر رقبای هموطن از نوع بادی Showa TAC است که گرچه نقاط قوت چشمگیر و جالبتوجهی دارد اما به دلیل اقبال کم بازار به ساختههای بادی این برند چندان مورد توجه قرار نخواهد گرفت. کاوازاکی به دلیل تمرکز کامل روی مدل 2019 و کاملاً جدید KX450F، متأسفانه خیلی به دنبال رفع ایرادات مدل 2017 و ارائه مجموعهای سطح بالاتر در مدل 2018 نبوده است. KX450F با آن پیشرانه سرحال در دورهای متوسط و ساختار قرص و محکمی که دارد، درصورت بهرهگیری از بهسازیهایی مثل فنرهای محکمتر مجموعه کلاچ، نگهدارنده باکیفیتتر زنجیر، نقشه جدید ECU و تعلیق فنرلولی میتوانست عملکرد بهتری در برابر نمایندگان یاماها، هوندا و هاسکوارنا داشته باشد و جایگاه بهتری بدست آورد.
رتبه ششم: سوزوکی RM-Z450
علت اصلی مقام ششمی RM-Z450 این است که پس از یک فرآیند بازبینی طولانی، مدل 2018 آن ضعیفتر از چیزی که باید ظاهر شده و حتی ایراداتی دارد که با اصلاح خط تولید و چند آزمایش جادهای ساده نیز رفع میشدند. علیرغم تغییرات صورت گرفته در سرسیلندر، انژکتور، پمپ بنزین، پیستونها و... بازه دسترسی خروجی پیشرانه تنها برای رانندگان متوسط قابلقبول بوده و به درد خریدارانی میخورد که دنبال یک موتورکراس 450 سیسی بیآلایش، منطقی و تحت کنترل میگردند. دوشاخ جلو همان فنرلولی Showa موجود در هوندا CRF450 است که حتی در پستی و بلندهای کوچک هم کوبش زیادی دارد و راحتی چندانی ارائه نمیکند. طبق روال گذشته، نماینده سوزوکی سر پیچها تیزترین فرمانپذیری را دارد؛ البته این چالاکی فوقالعاده ممکن است بواسطه عدم تعادل مناسب شاسی تبدیل به بیشفرمانی حین ورود و عدم تعادل فرمان هنگام خروج از پیچ نیز بشود. ارتفاع زیاد بخش عقب از سطح زمین موجب پایین رفتن دماغه و به طبع آن کاهش کنترل راننده روی دماغه موتور میشود. شوکهای جدید Showa BFRC محور عقب در حالت آرامش عملکرد بسیار خوبی دارند ولی با افزایش فشار روی چرخ عقب، مدام بالا و پایین میروند و ناپایداری زیادی به بار میآورند. RM-Z450 سر پیچها بهطور محسوسی سنگین بوده و حین شتابگیریها یا توقفهای سریع و عبور از مارپیچها به سختی کنترل میشود. عملکرد مجموعه کلاچ هم حتی در مقایسه با رقبای هموطن امتیاز پایینتری میگیرد؛ چه برسد به محصولات KTM و هاسکوارنا. در مجموع سوزوکی RM-Z450 2018 یک موتورکراس متوسط ژاپنی است که میتواند برای رانندگان کم توقع مرکب مناسبی باشد، اما برای رقابت با بزرگان این عرصه نیاز به تلاش بسیار بیشتری دارد.
*نوشته: امین قوام