به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از جوان آنلاین، شاید غیرقابل باور باشد که عدهای برای کسب درآمد چنان بیمحابا با جان مردم بازی کنند که از ریختن گازوئیل کف اتوبان ابایی نداشته باشند. اتفاق است، مشخص نمیکند رانندهای که قرار است از این خیابان عبور کند، کارکشته است یا تازهکار، کسی نمیداند ضرر قرار است به جانش بخورد یا مالش، اما گویی این مسئله برای عدهای کوچکترین اهمیتی ندارد!
تصورش هم ترسناک است، اما بسیاری خوب میدانند زمینهسازی برای حادثه رانندگی واقعیتی است که گاهی در بعضی از اتوبانهای کشور رخ میدهد؛ اتفاقاتی تعمدی که عدهای برای رخ دادن آن رسماً برنامهریزی میکنند و گویی کسی هم جلودارشان نیست که اگر بود امروز شاهد ارتقای سیستم کاری آنان نبودیم.
تا دیروز نگرانیها تنها در خصوص یکی، دو نقطه خاص بود که تقریباً همه میدانستند خیابانهایش با گازوئیل برای یدککشها مهیا میشود که بیکار نمانند، اما نان درآمدزایی گویی آنقدر خوب بوده که امروز به شیوههای دیگری هم ارتقا پیدا کردهاست. به طوری که امروزه رسماً شاهد حضور مافیا در اتوبانهای تهران هستیم، مافیای نیسانهای جرثقیل و یدککشهایی که اجازه کار کردن به شرکت های رسمی را نمیدهند. البته که مورد دوم بیشتر به زورگویی میماند تا بازی با جان مردم، اما در هر صورت اقدام غیرقانونی است و عدم مقابله با آن میتواند شرایط را بغرنجتر و این داستان را پیچیدهتر کند. همانطور که اگر از همان ابتدا جلوی گازوئیلریزی کف خیابانها گرفته میشد، امروز شاهد رشد قارچگونه مافیای اتوبان نبودیم؛ مافیایی که بیتردید دستش اگر کمی بازتر باشد، میتواند حیطه کاری خود را گسترش دهد و این یعنی از دست دادن کنترل اتوبانها و خیابانها یعنی یک ناهنجاری خطرناک.
دیو در لباس فرشته نجات!
شاید کسی تا به امروز رسماً در این خصوص موضعگیری نکردهباشد، اما کافی است با شرکتهای خصوصی و امداد خودرو ارتباط برقرار کنید تا به کرات از تجربیات تلخ خود در مواجهه با قلچماقهایی بگویند که با سرعت نور در سر صحنه حاضر میشوند و البته نه حق انتخاب به مشتری میدهند و نه حق جلو آمدن شرکتهای خصوصی و یدککشهای امدادخودرو. یکی از دارندگان نیسان یدککش که در شرکت خصوصی تهران کار میکند در این رابطه به «جوان» میگوید: «این مافیا مربوط به نیسانهای جرثقیلی میشود که در اتوبانها و بزرگراهها کمین کردهاند و منتظرند خودرویی در آن سمت و سو خراب شود. آن وقت است که در کسری از ثانیه خودشان را به آن میرسانند و نقش فرشته نجات را بازی میکنند، در حالی که آنها دیو دو سر هستند و قصد تلکه کردن مردم را دارند. این مافیا به هیچ عنوان اجازه ورود یدککشهای دیگر را نمیدهد و اعضای آن هم با قلدری میگویند که خدمات به خودروهای معیوب در این اتوبان فقط و فقط برای آنهاست!» او ادامه میدهد: «اخیراً یک خودرو در اتوبان آزادگان خراب شدهبود که قصد داشتم به سمتش بروم، اما یک نیسان یدککش از راه رسید و دو مرد قویهیکل که سر و صورتشان خالکوبی شدهبود، از آن پیاده شدند. آنها حتی اجازه ندادند به خودروی خراب شده نزدیک شوم، چه برسد که بخواهم جابهجایش کنم!».
اما یکی دیگر از دارندگان نیسان جرثقیل که درشرکت خصوصی دیگری کار میکند،در رابطه با مافیای شکل گرفته در این کسب و کار به«جوان» میگوید: «درآمد این مافیا به قدری زیاد است که چندین موتورسوار و راننده سواری را اجیر کردهاند در اطراف بچرخند و هر خودرویی را که نیاز به یدککش دارد، پیدا کنند. آنها یک تیم هستند که از هیچکس و هیچ چیزی نمیترسند. گویی زور کسی به این مافیا نمیرسد.» او ادامه میدهد: «این مافیا در چند اتوبان و بزرگراه مخصوص کار میکند و آنجا را در قرق شخصی خود درآورده است.»
زور پرزور قلچماقها
هیچ راننده نیسان یدککشی جرئت یکه به دو کردن با اعضای این مافیا را ندارد، چراکه براساس شنیدهها و برخی گزارشات میدانی در صورت بروز هرگونه درگیری رانندههای این جرثقیلها مشکلی برای پرداخت دیه ندارند، چراکه گویی صندوقهایی برای پرداخت دیه در چنین مواقعی، از قبل تعریف و تعبیه شدهاست تا کار بدون کشیدن به پاسگاه و کلانتری حل و فصل شود که وجود این صندوق، خود گویای اوج فاجعه است.
بدون شک در مخیله کسی نمیگنجد درآمد این نیسانهای یدککش چه اندازه است که گاهی میتوانند برای خرید یک اتوبان سالانه 5 میلیارد تومان(با ساپورت صندوق دیه) پرداخت کنند.رقمی درشت و البته تأسفبار، اما آیا به راستی هیچ نهاد و ارگانی نمیتواند مانع این نوع قلچماقیها در کف خیابانها شود و بساط راهزنان نیسانسوار و آنهایی را که ساپورتشان میکنند، از اتوبانها جمع کنند؟
پرواضح است که بیتوجهی به حل و فصل اینگونه ناهنجاریهای تلخ باعث فربه شدن مافیاهای مختلف و افزایش کسب و کارهای کاذب و صد البته کاهش سطح درآمد شرکتهایی میشود که به صورت قانونی در این حیطه فعالیت دارند.
ضربه به بدنه جامعه و اقتصاد
برخی از رانندگان نیسانهای یدککش، ماجرای ریختن تعمدی گازوئیل در بزرگراه را برای تصادف خودروها و کسب درآمد از یدککش کردن آنها تأیید میکنند. یکی از این رانندگان میگوید: «سالهای قبل این کار کثیف به وفور انجام میشد، حالا، اما به ندرت و در جاده چالوس اتفاق میافتد. سال گذشته بود که یک نفر تماس گرفت و میخواست برای جابهجایی خودرویش به چالوس بروم. او میگفت که خودرویش لیز خورده و با کوه تصادف کرده و در کسری از ثانیه نیز یک خودروی امدادی بینام و نشان به سراغش آمدهاست! میگفت همان موقع شستش خبردار شده که این کار از عمد انجام شده و برای همین حاضر نشده با آن یدککش خودرویش را جابهجا کند.»
در نگاه اول ریختن گازوئیل کف اتوبان یا قلچماقی نیسانهای زورگو برای یدککشهای شرکتی، اتفاقی تلخ است که با جان و مال مردم بازی میکند، اما نتیجه و عواقب گسترش این گونه فعالیتها بسیار فراتر از آسیبی است که به یک یا دو خانواده زده میشود. افکار عمومی تنها اتومبیلی را میبیند که سرنشینان آن به دلیل قصاوت عدهای، جان و مال خود را از دست میدهند، اما این داستان گستردهتر و پیچیدهتر از آن است. به طوری که در درازمدت میتواند حتی به بدنه جامعه و اقتصاد آن هم ضربه بزند. فقط کافی است آمار یکی از خیابانها را داشته باشیم تا بدانیم تعداد اتومبیلهایی که به دلیل همین داستانهای کثیف اسقاطی میشوند تا چه اندازه است؛ اتومبیلهایی که سرمایههای این مملکت هستند و تخریب آن به هر شکل و دلیلی، ضربه به اقتصاد کشور میزند. خصوصاً که اگر ترتیب اثر دادن به این داستان هم به عهده عدهای باشد که غیرقانونی باشد و نباید مالیات بدهند، آن وقت صفر تا صدش ضرر است چه برای مردم و چه دولت و چه کشور.