به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، از ابتدای قرن بیستویکم تاکنون، برندهای متعددی از جهان خودرو رخت بربستهاند که در این میان نامهای ارزشمندی همانند اولدزموبیل، پونتیاک، پلیموث، هامر و مرکوری دیده میشوند. با وجود این انقراض دستهجمعی در جهان خودرو در یک دهه اخیر که بیشتر ریشه در بحران اقتصادی جهانی میانه دهه قبل دارد، امکان دارد در آینده نزدیک تعداد بیشتری از برندها نیز در صورت عدم نجات و یا نبود پشتوانه کافی، به تاریخ بپیوندند. در این مطلب قصد داریم تعدادی از این برندهای شناختهشده و مطرح را معرفی کنیم که وضعیت چندان مناسبی ندارند و با وجود برخی تلاشهای مدیران و مهندسان، ممکن است در یک دهه آتی به تاریخ بپیوندند.
لانچیا: پسر ماجراجوی ایتالیا
شاید برای بیشتر طرفداران خودروهای ایتالیایی، لانچیا یکی از افتخارات ایتالیا باشد که با قهرمانیهای پی در پی در مسابقات رالی در دهههای 70، 80 و 90 میلادی شناخته میشود. این خودروساز باسابقه که در سال 1906 میلادی تاسیس شده، از ابتدا تاکنون محصولات انقلابی و استثنایی متعددی را عرضه کرده که در این میان میتوان به فولویا، 037، دلتا اینتگراله، استراتوس و تما 8.32 اشاره کرد. فیات در سال 1969 این برند را خریداری کرد. در آن دوران لانچیا از نظر مالی وضعیتی ناآرام را تجربه میکرد و نیازمند ثبات بود. با وجود سرمایهگذاری هنگفت فیات و تلاشهای مهندسان و مدیران لایق لانچیا برای ساخت مدلهای افسانهای، این خودروساز اسیر مواردی همچون کیفیت ساخت پایین برخی مدلها، مشکلات بازاریابی و حتی قیمتگذاری شد. یکی از بزرگترین مشکلات لانچیا در این دوران به دلیل پوسیدگی شدید مدل بتا بود که ناشی از کیفیت پایین فولاد مورد استفاده در این مدل به سرعت بلای جان لانچیا شد. به همین دلیل از اواسط دهه 70 میلادی رفتهرفته مسیر سراشیبی برای لانچیا هموار شد تا آنکه در یک دهه اخیر، هیچ مدل جدید و منحصربهفردی توسط این برند عرضه نشده، لانچیا دیگر در بازارهای خارجی نیز حضور ندارد و سرجیو مارکیونه نیز عنوان کرده که قصد گسترش برند لانچیا را ندارد. بدین ترتیب ممکن است در صورت عدم نجات و یا عدم تغییر سیاست گروه فیات و عدم فروش لیسانس برند لانچیا به نهادی دیگر، لانچیا تا کمتر از 10 سال دیگر کاملا تعطیل شود.
ایسوزو: محوشدن از بازار خودروهای شخصی
برای ما ایرانیان برند ایسوزو بیشتر با خودروهای سنگین و تجاری قابل اعتماد و باکیفیتی شناخته میشود که در بازار کشورمان طرفداران زیادی دارند. اما ایسوزو تا چندی پیش حضوری بسیار پررنگ در بازار خودرو داشت و یکی از خودروسازان موفق ژاپنی در دهههای 80 و 90 میلادی محسوب میشد. جرقه تاسیس برند ایسوزو در سال 1916 زده شد، اما کمپانی امروزی ایسوزو در سال 1934 میلادی کار خود را آغاز کرد. در ابتدا این کمپانی محصولات انگلیسی همانند هیلمن مینکس (جد پیکان) را تولید میکرد تا آنکه از دهه 60 میلادی با استفاده از تجاربی که اندوخته بود، سعی کرد خودروهایی مستقل را عرضه کند. محصولاتی همانند Bellett و Bellel در این دوره توانستند جای پای ایسوزو را مستحکم کنند و مدل 117 کوپه به نحوی اولین اسپرت مدرن این خودروساز بود که موفقیتهایی کسب کرد. در ابتدای دهه 70 میلادی جنرال موتورز بخشی از سهام ایسوزو را خریداری کرد تا از تجارب این خودروساز در ساخت محصولات اقتصادی و ارزان مناسب با دوران بحران نفتی استفاده کند. در نهایت این به نفع ایسوزو تمام شد و این خودروساز به منابع مالی و انسانی قابل توجه جنرال موتورز و بازارهای بینالمللی دست یافت. در این دوران رفته رفته مدلهای جذاب دیگری همانند پیاتزا نیز عرضه شدند که در بازار آمریکا خوش درخشیدند. با سرمایهگذاری اساسی جنرال موتورز، بخش ماشینهای سنگین و شاسیبلند ایسوزو نیز به سرعت پیشرفت کرد تا جایی که به عصای دست شورولت و GMC نیز بدل شد. با این حال ایسوزو از دهه 90 میلادی رفتهرفته افت کرد و در یک دهه گذشته، به تدریج از بازار خودروهای سدان و کوپه کنارهگیری کرده، تنها به تولید مدلهای شاسیبلند و وانتبارهای شهری در کنار خودروهای سنگین میپردازد. با این وضعیت نمیتوان آینده روشنی برای ایسوزو متصور بود و با توجه به رشد سریع خودروسازان کرهای در حیطه فعالیتهای ایسوزو و حتی افت سریع کمپانیهایی همانند میتسوبیشی و سوبارو که زمانی همسطح ایسوزو بودند، احتمال محدودشدن فعالیتهای این برند تنها به خودروهای سنگین بسیار زیاد است.
کرایسلر: اشرافزاده آمریکایی
در سال 1925 گروه خودروسازی کرایسلر در دوران پیش از رکود بزرگ اقتصادی تاسیس شد. در آن زمان فورد بزرگترین خودروساز آمریکا و جهان بود و جنرال موتورز نیز بهتازگی از اتحاد چندین خودروساز بزرگ آمریکایی جان گرفته بود و چند خودروساز درجه یک دیگر نیز در قالب اتحادی دیگر در حال پیوستن به هم بودند. کرایسلر در این دوران جان گرفت و کمکم به سومین خودروساز بزرگ آمریکا بدل شد و به لطف مواردی همانند تامین بودجه آسمانخراش کرایسلر در نیویورک، به سرعت در میان آمریکاییها شناخته شد. با این حال باید اوجگیری کرایسلر را همانند سایر خودروسازان آمریکایی دوران پس از پایان جنگ جهانی دوم بدانیم. در این دوران خلاقیتهایی همانند ساخت پیشرانههای حجیم 8 سیلندر با قدرت و گشتاور بالا، پیشرانههای Hemi و زبان طراحی استثنایی ویرجیل اگزنر سبب شد تا کرایسلر در برخی زمینهها حتی از فورد هم پیشی بگیرد و وارد جنگی تمامعیار با جنرال موتورز شود. این روند به دهه 60 میلادی و دوران جنگهای طاقتفرسا خودروهای عضلانی نیز رسید و کرایسلر با محصولات برندهای کرایسلر، داج و پلیموث در عرصه حضوری پررنگ داشت. محصولاتی که نام موپار را یدک میکشیدند و تا اوایل دهه 70 حکمرانی میکردند. با این حال اولین شوک در همین دوران و با بحران نفتی به کرایسلر وارد شد و به لطف عدم تجربه در ساخت خودروهای کممصرف و اقتصادی، این خودروساز مجبور به همکاری با میتسوبیشی و در نهایت خرید گروه روتس شد که با سیمکا ترکیب شده، کرایسلر اروپا را تشکیل دادند. عدم موفقیت کرایسلر اروپا ضرری هنگفت نصیب کرایسلر کرد و پس از فروش این گروه به پژو، میتسوبیشی تکیهگاهی برای کرایسلر بود تا با خرید گروه AMC از رنو در اواخر دهه 80، باز هم جانی تازه در رگهای کرایسلر دمیده شد و با مدیریت جدید و خلاقیت بسیار، باز هم کرایسلر به اوج برگشت. در این دوران محصولاتی همانند داج وایپر، داج اینترپید و کرایسلر 300M در کنار محصولات جدید جیپ موفقیتی بزرگ را نصیب این خودروساز آمریکایی کردند. با این حال کرایسلر باز هم از اوایل قرن بیستویکم روند نزولی جدیدی را طی کرد. سرآغاز این روند بستهشدن پلیموث و سپس بحران اقتصادی بود؛ امری که به ورشکستگی گروه و در نهایت خریداری آن توسط کرایسلر انجامید. امروزه گروه فیات-کرایسلر وضعیت کلی بسیار خوبی دارد، با این حال بیشتر این موفقیت در بخش آمریکایی از آن محصولات داج، رم و جیپ است و کرایسلر وضعیت چندان قابل قبولی ندارد.
کیفیت پایین محصولات و قدیمیبودن پلتفرم بسیاری از خودروها سبب شده تا متاسفانه آینده چندان درخشانی برای این غول آمریکایی متصور نباشیم و ممکن است خود برند کرایسلر در آینده نزدیک حذف شود و داج و رم و جیپ به کار خود ادامه دهند.