به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، این برند لوکس، بازیگری جدید در این صحنه است و با ارائه ساختهای لوکس و بسیار مجهز، بدون برچسب قیمت بسیار بالا، درصدد مقابله با بازیگران جاافتاده و خوشنام این سگمنت برآمده است. ساختههایی که جنسیس عرضه میکند، بسیار خوب در برابر ساختههای پریمیوم خودروسازانی همچون کدیلاک و ولوو قد علم کردهاند اما دیگر وقت آن است که عیار این برند لوکس کرهای را در برابر معیارهای اصلی این صنعت بسنجیم.
Genesis G80 Sport تقریبا رقیب مستقیم 540i اما به مراتب ارزانقیمتتر از این ساخته بامو است. همین، یک امتیاز مثبت برای ساخته جنسیس محسوب میشود اما برای جذب خریداران بالقوه، میبایست تجربه رانندگی و تجمل بامو را نیز داشته باشد.
سری 5 آزمون پسداده
تجربهای که سری 5 ارائه میدهد، کاملا به نسبت نسل قبل تغییر یافته است. نسل جدید، برپایه ساختاری که از سری بزرگتر و لوکستر بامو یعنی سری7 به امانت گرفته شده، کمی از ماهیت اسپرتی نسل قبل فاصله گرفته و بیشتر به سمت لوکسبودن گرایش دارد. همچنین بسیاری از امکانات و مشخصههای لوکس این سری بزرگتر بامو در نسل جدید ارائه شده مثل مکانیسم نرم بستهشدن درها، چرم ناپا با طرح دوخت الماسشکل، سیستم تهویه اتوماتیک با کنترل چهارمنطقهای، سیستم خوشبوکننده کابین، پرده آفتابگیر شیشههای عقب، گرمکن غربیلک فرمان، صندلیهای جلو مجهز به ماساژور و سیستم گرمایش و سرمایش که در لیست امکانات 540i حاضر در این مقایسه گنجانده شده است. این محیط همچنین پر است از کنترلگرهایی با سطح سرامیکی که تداعیکننده یک حس بالاردهتر و مجللتر است. آنقدر فضای گسترده برای سرنشینان و بار وجود دارد که سخت میشود تصور کرد کسی در این محیط، دچار حس حضور در یک فضای بسته شود. گستره امکانات تکنولوژیک این محیط نیز گیجکننده است. امکان سفارش وایفای هاتسپات، شارژر بیسیم و درگاههای شارژ USB به کنار، 540i این مقایسه قابلیت استفاده از رابط کاربری iOS بهصورت وایرلس را نیز دارد (بامو جزء اولین خودروسازانی است که رابط بیسیم گوشیهای هوشمند را در ساختههای خود ارائه میدهد). نمایشگر سیستم اطلاعات و سرگرمی و نمایشگر اطلاعات ضروری روی شیشه جلو (هدآپدیسپلی) وضوح بالایی داشته، ارائهدهنده اطلاعات جامع و کارآمدی هستند. همچنین iDrive با منوها و رابط کاربری سادهتری بهروزرسانی شده هرچند کماکان عادت کردن به آن کمی زمان میبرد.
گسترهای از امکانات نمایشی
در کنار اینها، 540i ارائهدهنده گسترهای از امکانات پیچیده صرفا تبلیغاتی نیز هست. برای مثال، برای کنترل سیستم اطلاعات و سرگرمی روشهای متعددی در نظر گرفته شده از جمله نمایشگر لمسی که مناسب زمان توقف است و یا کنترلگر گرد روی کنسول میانی که دارای پد لمسی با قابلیت تشخیص نوشتار است و حتی یک سیستم تشخیص فرامین اشارهای که البته همیشه هم درست کار نمیکند. در واقع، تشخیص فرامین اشارهای به نظر بیشتر به درد جلب نظر سرنشینان میخورد و در دنیای واقعیت، کاربردپذیری چندانی ندارد. به اینها اضافه کنید مجموعه دوربینهای کارآمدی را که البته کمی پیچیده هم هست. در چهارگوشه خودرو، مجموعهای از دوربینها بهکار رفته که تصویر سهبعدی کامل و یکپارچهای از اطراف خودرو ارائه میدهد. اما مشکل این است که این کار را، راننده هم میتواند با یک نگاه ساده به چهار طرف خودرو، انجام دهد. در این مورد هم فناوری خودرو، بیشتر از اینکه کاربردی باشد، به درد خودنمایی پیش دوست و آشنا میخورد.
دینامیک رانندگی بامو
با آغاز رانندگی اما شکی باقی نمیماند در اینکه این سری 5، یک خودرو لوکس اسپرت محشر است. زیر کاپوت 540i، یک واحد 6 سیلندر 3.0 لیتری جا شده که مجهز به توربوشارژر است و با 335 اسببخار قدرت، توان تولید بیشینه گشتاوری معادل 450 نیوتنمتر را دارد. این موتور به یک گیربکس 8 سرعته اتومات هوشمند و سیستم محرک چهار چرخ xDrive متصل است. هوشمند بودن گیربکس به این معنی است که میتواند به کمک اطلاعات GPS دنده صحیح را انتخاب کند و در صورت تجهیز خودرو به سیستم تعلیق تطبیقپذیر، حالت سواری Adaptive میتواند جاده پیش رو را پیشبینی کرده و فنربندی را به نرمی یک خودرو به واقع لوکس، حفظ کند. دیگر حالتهای سواری، خودرو را قادر میسازند بسته به خواسته راننده و با تنظیم یک سری پارامتر شامل چگونگی تعویض دنده، پاسخگویی پدال گاز و سفتی فرمان، ارائهدهنده یک سواری اسپرتیتر، راحتتر و یا کممصرفتر باشد. موتور، قدرتمند احساس میشود به شکلی که این خودرو 1.8 تُنی را قادر میسازد در کمتر از 5 ثانیه از حالت سکون، به سرعتهای بزرگراه دست یابد و طبیعی است که دامنه امکانات نمایشی پیشرفته، به سامانههای همیار و ایمنی فعال نیز رسیده است. خودرو دارای فناوری حفظ لاین مسیر و کروز کنترل تطبیقپذیر است که میتوانند در کنار هم، رانندگیهای طولانیمدت را بهراحتی قدمزدن در پارک (البته بدون پا درد) تبدیل کنند. دوربینها نیز در کنار سامانه هشدار ترافیک عبوری از جلو و پشت، به پارک سادهتر خودرو کمک میکنند. سیستم هشدار نقاط کور راننده و باقی سیستمهای ایمنی و همیار مرسوم نیز تضمینی هستند برای ایمنی خودرو و هرآنچه که در اطراف آن در حرکتند.
یک گارد جدید
اینکه بلافاصله پس از 540i پشت فرمان جنسیس بنشینید، تجربه بسیار جالبی است؛ مبارز تازهای وارد رینگ شده که مُشت سنگینی برای رقابت با بزرگان این رده دارد. زیر کاپوت، یک موتور V6 توربو 3.3 لیتری در تپش است که طبیعتا با 365 اسببخار قدرت و 510 نیوتنمتر گشتاور، قدرتمندتر از پیشرانه ساخته بامو احساس میشود و کل مجموعه مُحرکه، بسیار هماهنگ و پاسخگوست که تقریبا تمام آن چیزی است که خریدار یک سدان اسپرت میخواهد. گیربکس 8 سرعته اتومات جنسیس حالتهای سواری کمتری به نسبت ساخته بامو دارد و متصل به GPS نیست که مصرف سوخت بهینهتری ارائه کند اما با این وجود نیز دندهها را به نرمی و بسیار سریع تعویض میکند. هندلینگ اما داستان متفاوتی دارد. G80 Sport تقریبا 272 کیلوگرم سنگینتر از 540i است و این سنگینی، در جاده هم به خوبی حس میشود. در کل خودرو بزرگتر و سنگینتر و در نتیجه، کُندتر و کمهیجانتر از ساخته بامو احساس میشود. G80 Sport کابین خوشساختی دارد و اگرچه همچون کابین 540i، غافلگیرکننده و به اصطلاح، واوبرانگیز نیست اما در عوض، فضای سر بیشتر و برای سرنشینان جلو، فضای پای بیشتری به نسبت ساخته بامو دارد. البته رقیب آلمانی، فضای پای بیشتری برای سرنشینان عقب دارد و در حالی فضای بار آن، 510 لیتر اعلام شده که این ظرفیت برای G80، معادل 433 لیتر است.
کابینی در حد انتظار
تریم بهکار رفته در کابین جنسیس، به شکل محسوسی بالارده و لوکس است. جزئیات فیبرکربن، مشخصه ارزشمندی است و کیفیت تریم، به نظر در حد انتظار برای خودرویی در این سگمنت است. اگر تجربه حضور در نسل جدید ساختههای هیوندای را داشته باشید، ممکن است پیکربندی داشبورد و چیدمان کنترلگرها، تداعیکننده یک حس آشناپندارانه برایتان باشد اما این، به نظر ضعف بزرگی به حساب نمی آید. ممکن است سانروف بسیار بزرگ جنسیس که فضای جادار کابین را دلباز تر جلوه میدهد، برای بعضیها، بسیار جذاب باشد. دیگر مشخصهها، اما تا حدودی ناهمخوانی و تفاوت بین دو خودرو را نمایان میکنند، مثلا G80 Sport دارای گرمکن فرمان و سیستم سرمایش و گرمایش صندلیهای جلو هست، اما خبری از ماساژور صندلیها در آن نیست. پخش پیشرفتهای نیز برای آن در نظر گرفته شده که دارای 17 بلندگو است اما بدون امکان کنترل با فرامین اشارهای. سامانههای ایمنی و همیار متعددی در این جنسیس ارائه شده و همچون 540i، دارای کروزکنترل تطبیقپذیر با قابلیت توقف کامل در ترافیک و آغاز حرکت بهصورت اتوماتیک، هدآپدیسپلی، همیار حفظ مسیر، هشدار نقاط کور راننده و هشدار ترافیک عبوری از پُشت خودرو است. از نظر کاربردپذیری، G80 Sport تمام آنچه که ممکن است از یک خودرو لوکس و بالارده کاملا مجهز انتظار داشته باشید را دارد، اما به اندازه 540i، نمایشی نیست.
یک تفاوت قیمتی بزرگ
و با تمام اینها، G80 Sport تنها 55.250 دلار در مدل دیفرانسیل عقب و 57.750 دلار در مدل چهارچرخ مُحرک قیمت دارد و با توجه به اینکه هزینه بیشتری در قالب پکیجهای اضافی برای آن نمیشود، قیمت بسیار مناسبی است. در ضمن، جنسیس بهای اضافی برای هیچیک از گزینههای رنگ بدنه دریافت نمیکند. در طرف مقابل اما سری 5 حاضر در این مقایسه، در حالی برچسب قیمتی بالای 70هزار دلار دارد که قیمت مدل پایه آن، با موتور 4 سیلندر، 52.195 دلار است؛ تجهیز این خودرو به کاملترین شکل ممکن، ضربه سنگینی به جیب مشتری میزند.
حرف آخر
جنسیس به خودی خود و با پاسخگویی به تقریبا تمامی نیازهای یک خریدار بالقوه، آن هم به بهایی منطقی، بازخورد و تجربه بسیار مثبتی ارائه میدهد. اما پس از تجربه راندن 540i، تازه معنی تجمل آیندهنگرانه و فناوری پیشرفته را میفهمید و اینجاست که G80 Sport یک قدم عقبتر به نظر میآید. این ساخته جنسیس به مراتب ارزانقیمتتر است، پس برای مشتریانی که علاقهای به فناوری و امکانات پیشرفته بامو ندارند و دوست ندارند بهای هر چیزی را دولاپهنا حساب کنند، آلترناتیو بسیار خوبی برای 540i خواهد بود. بدونشک، سری 5 کماکان معیار شاخص این سگمنت است اما G80 Sport، با قیمتی بهمراتب پایینتر، تقریبا ارائهدهنده 85 درصد آن چیزی است که 540i ارائه میدهد. انتخاب آخر با خریدار است؛ اینکه ترجیح میدهد بهای بیشتری را برای بهترینِ این کلاس بپردازد، یا به گزینهای منطقیتر اکتفا کند.
2017 Genesis G80 Sport
BMW 540i
نویسنده: مجید رقیبی