به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، برای هر سطح زندگی و توان مالی، نهایتا محصول مناسب طراحی و تولید میشود. در عصر حاضر که کالایی همچون اتومبیل تبدیل به یکی از واجبات زندگیشده و هر فردی فارغ از سطح تحصیلات، نوع تخصص، سطح زندگی، علایق و... اقدام به خرید اتومبیل میکند، دیگر فاکتورهایی نظیر طراحیهای پیشرو، روح و هویت قدرتمند و پیادهسازی ویژگیها و جزئیات نوآورانه و جلوتر از زمان در یک اتومبیل اهمیتی ندارند چراکه همه مشتریان الزاما دوستدار اتومبیل نیستند. از این رو طراحیها حالت تجاریگونه و عامهپسند پیدا کردهاند تا طیف وسیع مشتریان را به خود جذب کنند. شاید علاقهمندان خودرویی بیش از سایرین در حسرت روزهای طلایی صنعت خودرو ماندهاند؛ روزگاری که خودروسازی یک هنر محسوب میشد و هدف، خلق شاهکارهای چشمنواز بود. با این مقدمه، نگاهی میاندازیم به تاریخچه یکی از برترین اتاقسازان دوران طلایی صنعت خودرو پیش از جنگ دوم جهانی؛ اتاقسازی که در کارنامهاش لیستی از زیباترین خودروهای کلاسیک تاریخ به چشم میخورد.
از کابینتسازی تا خودروسازی
یاکوف ساوتچیک (Iakov Saoutchik) از طراحان و صنعتگران خلاق و صاحبسبک قرن بیستم، در سال 1880 در روسیه (منطقه اوکراین امروزی) متولد شد. در سال 1899 خانواده وی برای داشتن زندگی و کسبوکار بهتر، امپراطوری روسیه را به مقصد فرانسه ترک کردند. در آن دوران، فرانسه و آلمان تبدیل به مرکز صنعتگری در جهان شده بودند. یاکوف پس از پایان دوره کارآموزی خود، یک کارگاه تولیدی کابینت تاسیس کرد و تا سال 1906 به طراحی و تولید کابینت مشغول بود. وی در این دوران نام خود را به معادل فرانسویاش یعنی ژاک ساوتشیک (Jacques Saoutchik) تغییر داد. وی پس از ازدواج تصمیم گرفت تا روی علاقه اصلی خود یعنی طراحی و ساخت بدنه خودرو کار کند.
نخستین تجربه
ساوتشیک فردی مبتکر و خلاق بود و از بهکارگیری مواد نوین و حجم عظیمی از فلزاتی نظیر کروم در ساخت فرمهای بدیع و گسترده فضایی ابایی نداشت. جاهطلبیهای وی و دقت و کیفیت بالای کارش موجب شد تا نام ژاک ساوتشیک در میان انبوه اتاقسازان معتبر فرانسوی جایگاهی پیدا کند.
نخستین تجربه وی، ساخت اتاقی برای شاسی یک دستگاه Isotta Fraschini بود. طراحی باشکوه، لوکس و دقیق ساوتشیک برای اتاق این ایزتا، نظرات را به سوی وی جلب کرد. سفارش بعدی که وی دریافت کرد، ساخت اتاق برای شاسی رولزرویس سیلور گوست با شماره 2442 بود. ساوتشیک خلاقیت زیادی در طراحی این مدل بروز داد. سبک طراحی فضایی و کشیده با سقفی جمعشونده برای 4 نفر، از جمله جذابترین ویژگیهای این رولزرویس بودند. این خودرو همچنان در شرایط مطلوبی باقیمانده و عنوان قدیمیترین اتاق بهجا مانده از ساوتشیک را یدک میکشد. دقت و خلاقیتهای ساوتشیک باعث شد تا وی در مدت کوتاهی به اهداف ذهنی خود برسد و در برابر رقبای جدی خود نظیر فیگونی فالاشی قد علم کند. ساوتشیک نخستین اتاقسازی بود که سراغ طراحی Transformables (اتاقی که بعدها آمریکاییها آن را سدان کانورتیبل نامیدند) رفت؛ سبک طراحی سدان کروک بدون شیشه یا ستون ثابت جانبی و ریل راهنما که در نوع خود بسیار فضایی بود.
بر قله افتخار
در طول دهههای 20 و 30 میلادی، ساوتشیک یکی از اتاقسازان درجه یک فرانسوی محسوب میشد که برای شرکتهایی نظیر مرسدس بنز، پنهار، دلای، تالبوت لاگو و رنو اتاق میساخت. ساوتشیک برای نخستینبار ویژگی جدید visual magic را روی بدنههای ساخته شده برای خودروهایی نظیر پنهار و رنو پیاده کرد. این ویژگی در واقع شامل پیادهسازی تزئینات کروم و نیکل روی خطوط اصلی بدنه و حتی گاهی تزئینات چوبی بود. ساوتشیک همچنین برای شاسیهای مرسدس بنز ویژگی Transformables را با فرمی متفاوت پیاده کرد که بعدها رودستر نام گرفت؛ فرم طراحیای که نخستینبار روی مرسدس 680S torpedo breveté ظاهر شد. تاثیر این سبک جدید بدنه روی مدلهایی نظیر SSK مشهود بود که بعدها تبدیل به یکی از کلاسهای محبوب خودرویی شد. در سال 1929، یکی از سفارشات ساوتشیک برای ساخت اتاق ویژه یک دستگاه کدیلاک V16 منحل شد. ساوتشیک تصمیم گرفت که اتاق طراحی شده را با اعمال تغییراتی روی شاسی بنتلی 6 ½ سوار کند. در طراحی این مدل توجه ویژهای به جزئیات صورت گرفت و سبک اشرافی انگلیسی با طراحی نوآورانه و مدرن فرانسوی به خوبی ادغام شد.
ساوتشیک از اوایل دهه 30 میلادی تحت تاثیر طراحی نبوغآمیز خودروهایی نظیر وزان (Voisin) با آیرودینامیک کمنقص، مجذوب طراحیهای آیرودینامیکتر شد. تایرهای زاپاس را از گلگیرهای کنار حذف کرد و تلاش کرد تا چراغها را در بدنه ادغام کند. تاثیر این رویه در مدلهایی نظیر بوچیلی (Bucciali)ا TAV-8 Breveté Torpedo مدل 1930 مشهود بود، حذف زاپاسها، کاهش ابعاد سوراخ رینگها و کاهش ارتفاع کلی خودرو با گلگیرهایی مواجتر. ایدههای ساوتشیک پایانی نداشت. وی برای راحتی هرچه بیشتر مشتریان پولدارش به فکر طراحی مکانیسم در کشویی موسوم به Pantograph door افتاد؛ سیستمی که امروزه آن را در اتوبوسهای شهری و قطار مترو مشاهده میکنیم.
رقابت سخت
تقریبا از میانههای دهه 30 میلادی ساوتشیک با فیگونی فالاشی وارد رقابت برای تولید بدنه محصولات تالبوت لاگو و دلای شد. این رقابت تاثیری شگرف بر رشد و پیشرفت طراحیهای فضایی فرانسوی و خلق شاهکارهایی نظیر تالبوت لاگو T150 رودستر و تالبوت لاگوهای فیگونی فالاشی داشت. در طول سالهای جنگ، ساوتشیک وقت خود را صرف ساخت یکی از فضاییترین ساختههای خود کرد؛ خودرویی که توسط مهندس و راننده مسابقه خلاق، André Dubonnet طراحی شده بود.
این خودرو Xenia نام گرفت. ساوتشیک در طراحی بدنه آن بسیار تلاش کرد تا بتواند به فرمی با آیرودینامیک بی نقص دست پیدا کند. این مدل نیز از ویژگیهای فضایی نظیر مکانیسم در Pantograph سود میبرد. در کنار این مدل، ساوتشیک به تولید اتاق جگوار SS100 و بنتلی Mark V کبریوله میپرداخت.
پس از جنگ
با پایان جنگ جهانی دوم و باقیماندن مشتی ویرانه از اروپا، عطش رقابت اتاقسازان فرانسوی فرو ننشست. در بحبوحه رقابت با فیگونی فالاشی، ساوتشیک اقدام به تولید اتاق برای تالبوت لاگو T26 گرند اسپرت و کدیلاک Sixty-Two کرد. سبک نوین طراحی انقلابی ساوتشیک خصوصا در کدیلاک بسیار جالب توجه بود.
شاید پایان کار ساوتشیک را بتوان بسیار باشکوه دانست. ساوتشیک، زیباترین و فضاییترین بدنه خود را که یک شاهکار هنری خالص و کتاب درس مهندسی آیرودینامیک بود، برای دلای 175s مدل 1949 با شماره شاسی 815025 طراحی کرد؛ خودرویی که بهراستی یکی از زیباترین و باارزشترین خودروهای تولید شده در تاریخ است. در نهایت با ورود به دهه 50 و افزایش محبوبیت سازههای مونوکوک نزد خودروسازان و گسترش آن توسط شرکتهایی نظیر سیتروئن، رنو و پژو و همچنین افزایش تمایل به خودروهای کوچک ارزانقیمت در بازار اروپا به دلیل مشکلات پس از جنگ، دیگر هنر اتاقسازی محبوبیتی نداشت تا کمپانی ساوتشیک در سال 1955 به پایان راه خود برسد. ژاک ساوتشیک نیز در سال 1957 درگذشت.
نویسنده: عارف منظری