به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از دنیای اقتصاد ، بر این اساس، «مبلغ فروش» خودروسازان طی سالهای 92 تا 96 همواره بیش از «مبلغ بهای تمام شده» بوده، اما در سال 97، عکس این روند رخ داده و «مبلغ بهای تمام شده» از «مبلغ فروش» پیشی گرفته است. همچنین طبق پیشبینی خودروسازان، در پایان سالجاری نیز روند سال گذشته تکرار شده و «مبلغ بهای تمام شده» از «مبلغ فروش» بیشتر خواهد بود. این موضوع نشان میدهد خودروسازان در سال 97 کاملا در تولید زیان دادهاند و طی امسال نیز این روند ادامه خواهد داشت.
البته اگر سایر هزینههای مربوط به تولید (بهویژه هزینههای مالی ناشی از پرداخت سود تسهیلات مالی) را به «مبلغ بهای تمام شده» بیفزاییم، به احتمال فراوان، نسبت فروش به هزینه خودروسازان طی سالهای 92 تا 96 نیز منفی خواهد شد. بهعبارت بهتر، «مبلغ بهای تمام شده»، هزینه خام تولید شامل مواردی مانند مواد مستقیم مصرفی، دستمزد، هزینههای سربار و... است، حال آنکه مبالغی دیگر مانند هزینههای مالی، خدمات پس از فروش و... نیز به آن اضافه میشود. از آنجا که در بازه زمانی تحت بررسی (سالهای 92 تا 96) قیمتگذاری دستوری حاکم بوده، خودروسازان نتوانستهاند محصولات خود را مطابق با کل هزینه تولید صرف شده، تعیین قیمت کرده و به فروش برسانند. از همین رو اگرچه با مقایسه «مبلغ بهای تمام شده» با «مبلغ فروش» کفه ترازو در سمت فروش سنگینی میکند و نشاندهنده کسب سود خودروسازان است، اما با توجه به سایر هزینههای مستتر، تولید عملا طی این سالها در زیان بوده و هنوز هم هست. هرچند زیاندهی خودروسازان ریشه در مسائل مختلفی دارد، اما شاید اغراق نباشد اگر بگوییم بازیگر اصلی این بحران، قیمتگذاری دستوری بوده است.
سرکوب قیمت خودرو البته ریشهای تقریبا 12 ساله دارد، چه آنکه در سال 86 و پس از حدود یک دهه قیمتگذاری در حاشیه بازار، دولت تصمیم گرفت این پروسه را تغییر دهد و به سمت تثبیت و سرکوب قیمت برود. بنابراین زیان بیش از 14 هزار میلیارد تومانی امروز خودروسازان، از 12 سال پیش سرچشمه گرفته و در حال حاضر نیز با وجود افزایش شدید قیمتها، بهدلیل تداوم تمایل دولت به سرکوب قیمت ولو با شدتی کمتر از گذشته، روند زیاندهی با سرعتی البته کندتر از قبل ادامه دارد. نتیجه این محافظهکاری قیمتی (از سوی دولت)، زیان انباشتهای است که خودروسازان کشور این روزها با آن دست و پنجه نرم میکنند، چه آنکه نتوانستهاند در این سالها محصولات خود را با قیمتی نزدیک به بازار بفروشند.
شرایط به شکلی پیش رفته که خودروسازان مجبور شدهاند گاهی برخی محصولات خود را حتی با قیمتی کمتر از بهای تولید به فروش برسانند و این موضوع بهویژه خود را در سال گذشته نشان داده است. طی سال 97 و با توجه به رشد شدید قیمت مواد اولیه و نرخ ارز، خودروسازان (حتی بدون احتساب هزینههای مالی و خدمات پس از فروش و ...) نیز متحمل زیان شدهاند. همین روند زیاندهی سبب شد خودروسازان بزرگ کشور مشمول ماده 141 قانون تجارت شوند.
با وجود آنکه دولت طی سال گذشته تصمیم گرفت قیمتگذاری دستوری را لغو و فرمول حاشیه بازار را جایگزین آن کند، اما جدیتی در اجرای آن به خرج نداد و در نتیجه کماکان سرکوب قیمت تداوم یافت و هنوز هم ادامه دارد. به اعتقاد کارشناسان، تا وقتی قیمتگذاری آزاد نشود، روند زیاندهی خودروسازان همچنان ادامه خواهد داشت، زیرا همواره هزینه تولید از قیمت فروش بیشتر خواهد بود. در کنار قیمتگذاری دستوری اما عملکرد خودروسازان نیز در بروز زیانهای هنگفت تاثیر بسزایی داشته است. ضعف بهرهوری و سرمایهگذاریهای بدون توجیه اقتصادی از جمله مسائلی است که به نوبه خود در توفان زیاندهی صنعت خودرو نقش داشتهاند.
نسبت بهای تولید به فروش
اما نگاهی به صورتهای مالی خودروسازان بیندازیم تا متوجه شویم چه نسبتی بین مبلغ بهای تمام شده و مبلغ فروش محصولات آنها طی این سالها برقرار بوده است. این نکته را نباید فراموش کرد که اعداد و ارقامی که بهعنوان «مبلغ بهای تمام شده» اعلام میشوند، در واقع بهای خام تولید است و سایر مبالغ از جمله هزینههای مالی و ... در آنها لحاظ نشده است.
ابتدا از ایرانخودرو شروع کنیم، شرکتی که طی سال 1392 چیزی حدود 7 هزار و 500 میلیارد تومان صرف تولید محصولات خود کرده و مبلغ فروش این شرکت نزدیک به 8 هزار و 500 میلیارد تومان بوده است. در سال 1393 نیز این شرکت 14 هزار و 230 میلیارد تومان صرف تولید محصولات خود کرده و در مقابل، حدود 16 هزار و 750 میلیارد تومان بهای فروش خودروهای تولیدی بوده است. بررسی عملکرد ایرانخودرو در سال 94 نیز نشان میدهد مبلغ فروش محصولات این شرکت بیش از مبلغ بهای تمام شده آنها بوده است.
بر این اساس، آبیهای جاده مخصوص حدود 16 هزار و 480 میلیارد تومان صرف بهای تمام شده تولید محصولات خود کردهاند و در مقابل، بهای فروش آنها نزدیک به 18 هزار و 420 میلیارد تومان بوده است. همچنین در سال 95 نیز مبلغ بهای تمام شده محصولات ایرانخودرو حدود 23 هزار و 550 میلیارد تومان بوده و این شرکت حدود 25 هزار و 790 میلیارد تومان کسب درآمد از ناحیه فروش داشته است. آمارها نشان میدهند در سال 96 نیز ایرانخودروییها توانستهاند بهای فروش خود را به حدود 31 هزار و 450 میلیارد تومان برسانند، حال آنکه مبلغ بهای تمام شده تولیدشان حول و حوش 29 هزار و 590 میلیارد تومان برآورد میشود.
در سال 97 اما اوضاع عکس شده است، چه آنکه ایرانخودروییها بدون احتساب هزینههای مالی و... نیز زیان دیدهاند. طبق گزارش موجود، این شرکت در سال گذشته حدود 23 هزار و 615 میلیارد تومان صرف بهای تمام شده تولید کرده، اما بهای فروش آن 20 هزار و 405 میلیارد تومان بوده است.
این موضوع ریشه در رشد شدید هزینههای تولید ناشی از صعود قیمت مواد اولیه و همچنین ارز دارد، چه آنکه خودروسازان نتوانستند مطابق با این هزینهها، قیمت محصولات را بالا ببرند. با توجه به تداوم این ماجرا، پیشبینی ایرانخودرو برای سال 98 نیز پیشی گرفتن بهای تمام شده از بهای فروش است. بر این اساس، مبلغ بهای تمام شده تولید این شرکت طی سالجاری، 62 هزار و 568 میلیارد تومان پیشبینی شده و این در حالی است که ایرانخودروییها معتقدند بهای فروششان طی امسال 60 هزار و 822 میلیارد تومان خواهد بود.
از ایرانخودرو بگذریم و به سایپا برویم و ببینیم هزینههای تولید و بهای فروش محصولات این شرکت طی بازه زمانی تحتبررسی چقدر بوده است. سایپاییها در سال 1392، بیش از سه هزار و 400 میلیارد تومان صرف بهای تمامشده تولیدشان کردهاند و در مقابل مبلغ فروش آنها نیز نزدیک به سههزار و 680 میلیارد تومان بوده است. در سال 1393 هم سایپا توانسته بیش از 6 هزار و 900 میلیارد تومان خودرو بفروشد، حال آنکه مبلغ تمام شده تولید این شرکت کمتر از پنج هزار و 800 میلیارد تومان اعلام شده است.
طی سال 94 نیز حدود چهار هزار و 920 میلیارد تومان بهای تمام شده تولید سایپا بوده، اما بهای فروش آن پنج هزار و 872 میلیارد تومان اعلام شده است. در سال 95 هم بیش از هفت هزار و 100 میلیارد تومان بهعنوان مبلغ بهای تمامشده تولید سایپا به ثبت رسیده، حال آنکه بهای فروش بالای 9 هزار میلیارد تومان بوده است. طی سال 96 نیز مبلغ فروش محصولات سایپا نزدیک به 11 هزار و 890 میلیارد تومان اعلام شده، اما 10 هزار و 540 میلیارد تومان بهعنوان مبلغ بهای تمامشده تولید این شرکت به ثبت رسیده است.
در سال 97 اما نسبت هزینه و فروش محصولات سایپا عکس شده؛ بهنحویکه 10 هزار و 430 میلیارد تومان مبلغ بهای تمامشده این شرکت بوده، اما مبلغ فروش، عدد هشت هزار و 475 میلیارد تومان را نشان میدهد. سایپاییها از روند سال 98 خود پیشبینی خاصی ارائه ندادهاند، هرچند بهنظر میرسد آنها نیز مانند ایرانخودرو امسال را با زیان به پایان خواهند برد.اما به پارسخودرو برویم و ببینیم سومین خودروساز بزرگ ایران چه کارنامهای در بحث بهای تولید و فروش در بازه زمانی تحت بررسی از خود بهجا گذاشته است.
مبلغ بهای تمامشده تولید این شرکت در سال 1392 بیش از 861 میلیارد تومان بوده، اما مبلغ فروش آن کمی بیش از 890 میلیارد تومان بوده است. در سال 93 نیز مبلغ بهای تمام شده تولید پارسخودرو به حدود 880 میلیارد تومان رسیده که با مبلغ فروش تقریبا برابری میکند. طی سال 94 اما مبلغ بهای تمام شده تولید پارسخودرو بیش از هزار و 563 میلیارد تومان بوده و در مقابل، مبلغ فروش به یکهزار و 701 میلیارد تومان رسیده است. در سال 95 هم سایپا عدد سه هزار و 976 میلیارد تومان را بهعنوان مبلغ بهای تمامشده به ثبت رسانده، اما مبلغ فروش این شرکت بیش از چهار هزار و 424 میلیارد تومان بوده است. در سال 96 نیز مبلغ فروش پارسخودرو عدد 6 هزار و 679 میلیارد تومان را به ثبت رسانده، اما مبلغ بهای تمامشده تولید آن، 6 هزار و 146 میلیارد تومان اعلام شده است. در نهایت طی سال 97، داستان ایرانخودرو و سایپا برای پارسخودرو نیز تکرار شده، چه آنکه مبلغ بهای تمام شده تولید این شرکت با عدد چهار هزار و 254میلیارد تومان از مبلغ فروش آن یعنی سه هزار و 852 میلیارد تومان جلو زده است. پارسخودروییها همچنین پیشبینی کردهاند که در سالجاری، مبلغ بهای تولید آنها به یکهزار و 715 میلیارد تومان میرسد، اما مبلغ فروششان تنها یک هزار و 425 میلیارد تومان خواهد بود.
هرچند بررسی مبالغ بهای تمامشده تولید و مبلغ فروش خودروسازان طی سالهای 92 تا 96، در ظاهر نشان میدهد آنها کسب سود کردهاند، اما چون دیگر هزینهها (بهخصوص هزینههای مالی) در مبلغ بهای تمامشده تولید حساب نشده، به نظر میرسد سه خودروساز بزرگ کشور عملا دورانی ضررده را طی این سالها پشتسر گذاشتهاند و هنوز هم در زیان هستند.