به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو»، یک تضاد رنگی ساده بین بدنه و سقف میتواند حاشیه سود مدلهای بزرگ و کوچک را برای خودروسازان افزایش دهد و در عین حال، مشتریان نیز از این امکان برای سفارشیسازی بیشتر خرید خود استفاده میکنند. این ترند، از سانگیانگ گرفته تا استونمارتین، برندهای مختلفی را سرگرم خود کرده و همچنین، موجبات خلق استایل تازهای را فراهم کرده که به سقف شناور معروف است؛ به این ترتیب که دو سطح دارای رنگ متفاوت، یک جدایی بصری کاملا مشخص با یکدیگر دارند. در واقع، بسته به بودجه، ستونها را میتوان با یک لایه شیشهای، تکههای تریم پلیکربنات، یک رنگ سیاه ساده و یا پوششهای تیره، مخفی کرد تا به نوعی این حس را القا کرد که سقف، تنها روی سطوح شیشهای سوار است. سقفهای نیمهشناور که در آنها، بخشی از ستونها، رنگ اصلی بدنه را در خود حفظ میکنند (مثل نیسان GT-R) نیز به همین ترتیب، بسیار محبوب شدهاند.
در حال حاضر، 3 برند پیشتاز استفاده از طرح سقف شناور و یا نیمهشناور هستند که عبارتند از مینی، لندروور و سیتروئن. هر یک از این برندها، جدایی سقف و تنه را به عنوان یک عنصر بصری کلیدی در واژگان طراحی خود انتخاب کردهاند و جالبتر این است که هر یک نیز پیشینهای غنی در استفاده از این مشخصه دارند. 3 نمونه از نمادینترین طرحهای خودرویی تاریخ، یعنی اولین رنجروور، مینی طراحیشده توسط ایزیگونیس و سیتروئن DS19، هریک به نوعی نقطه آغازی هستند برای سقفهای شناور امروزی.
داستان مینی
آغاز عرضه مینی در سال 1959، بهصورت تماما یکرنگ بود اما سال 1961 و با عرضه آستین کوپر، طرحمایه دورنگ با رنگی متفاوت برای سقف نیز برای آن در نظر گرفته شد. مشخصه بارز این طراحی نیز شکل بهظاهر جدای سقف از تنه بود که گویی به دور تنه جوش شده بود. در واقع این طرح سقف بیشتر به سطحی حصارشده با ناودانی یکپارچه شبیه بود. ژانویه 1964، یک مینی کوپر S با رانندگی پدیهاپکریک فاتح رالی سخت مونتکارلو شد. این مینی، با رنگ سرخ بدنه و یک سقف سفیدرنگ، تصویر مینی به عنوان یک خودرو دورنگ را برای همیشه در ذهنها حک کرد. این تیم پیشتر خودروهای اسپرت سرخرنگ، با سقف سفید را در مسابقات دیگر استفاده کرده بود پس این طرحرنگ، انتخابی طبیعی بود، نه از روی برنامه و طرح.
با ستونهای همرنگ بدنه، نمونههای اولیه مینی کوپر دارای یک سقف به واقع شناور نبودند و این اتفاق، تا سال 1997 که آدرین ونهویدونک کانسپت ACV30 را خلق کرد، محقق نشد. این کانسپت، در روزهای سختی که بامو مالکیت روور را عهدهدار بود، طراحی شد و تجسم برداشت بامو از آینده مینی بود. روور، برداشت متفاوتی از این آینده داشت و پیشنمایش آن را نیز در قالب مفهومیهای Mini Spiritual به نمایش گذاشت.
اصلیترین مشخصه ظاهری این کانسپتها نیز تیرهای سقف قوسدار و مشخص و تاکید بر فرمهای گرد در جای جای بدنه بود. به نظر میآید طراحان روور طرحمایه دورنگ و سقف شناور را مشخصههای قدیمی و تاریخمصرف گذشتهای میدانستند چراکه تا یک دهه قبل از آن، این سبک طراحی را در خلق ساختههایی همچون سری R8 Rover 200/400 و Rover 800 بهکار برده بودند. با ACV30 اما ونهویدونک خودرو قهرمان هاپکریک را الگوی خود قرار داده بود، مخصوصا با رنگ سرخ بدنه و سفیدی سقف که سطوح شیشهای، به ظاهر کاملا آنها را از هم جدا کرده بود. به فاصله 3 سال، نسل جدید مینی با استایلی کاملا برگرفته از این کانسپت اواخر دهه 1990 میلادی معرفی شد و از آن زمان به بعد، تقریبا تمامی طرحهای مینی (به غیر از کانورتیبلها و همچنین کلابمن 2007 که در آن، قاب در عقب همرنگ سقف است) با طرح سقف کاملا شناور ارائه شدهاند. این طرح سقف، امروز به امضای طراحی ساختههای مینی تبدیل شده است اما خروجی بحثبرانگیز هم کم نداشته مثل نسل فعلی مینی 5 در که در آن، به واسطه تعدد ستونهای جدا از تنه و سقف، آن حس یکپارچگی از سطوح شیشهای گرفته شده است.
مینی کوپر S پدیهاپکریک در رالی 1964 مونتکارلو
ACV30، طرح احیا گرانه آدرین ونهویدونک برای آینده مینی که چهره امروز ساختههای این خودروساز انگلیسی را فرم داد.
2014 MINI Clubman Concept
برداشت لندروور
رنجروور برندی است که در ساختههایش، جرم و ارتفاع بصری بیشتری برای مدیریت وجود دارد و سقف شناور که به نوعی، امضای طراحی این برند است، مشخصا به رسیدن به تناسبات ایدهآل کمک بسیاری میکند. اولین سری ساختههای لندروور اغلب دارای سقفی با رنگ متضاد با بدنه بودند که باعث میشد یک تضاد بصری آنی و چشمنواز در فرم جعبهای آنها ایجاد شود. برعکس، رنجروور پیشرفتهتر این کمپانی در دهه 1970 میلادی، بهصورت تماما یکرنگ، با ستونهایی همرنگ بدنه عرضه شد. اما باز هم با طرح به ظاهر جدا از بدنهای که سقف داشت، یک جدایی بصری بین آنها مشهود بود. سال 1973، پوشش سیاه ماتی روی ستونهای عقب کشیده شد تا نواقص پروسه تولید را پنهان کند و کمی بعدتر، روی ستونهای باریک جلو و میانی نیز با رنگ سیاه عرضه شدند و اینگونه بود که طرح سقف شناوری که امروز، به امضای بصری رنجروورها تبدیل شده است، پدید آمد. تا زمان عرضه رنجروور P38A در سال 1995، یعنی 25 سال پس از ارائه طرح اولیه رنجروور، ستونهای سیاهرنگ به مشخصه اصلی طراحی شاسیبلندهای لوکس لندروور تبدیل شده بود و این، امضای طراحی خاص، بدون وقفه تا وِلار 2017 نیز تداوم داشته است.
اکثر رنجروورهای لندروور، امروز با سقف سیاه رنگ نیز عرضه میشوند که در ترکیب با سیاهی ستونها و سطوح شیشهای، به نوعی تداعیکننده یک حباب شیشهای بر بالای سطوح فلزی بدنه است. این طرحرنگ به عنوان طرحرنگ استاندارد برای وِلار انتخاب شده و تاثیر بصری آن، انتقال جرم به سمت پایین بوده که برای خودرویی با این ابعاد بزرگ و حجیم، تاثیر خوشایندی است. با محبوبیت روزافزون SUVها، به نظر میآید این طرح حباب شیشهای روی تنه فلزی است که تب سقف شناور را در این قلمرو خاموش خواهد کرد.
سقف، مثل کلاهی که یک کشاورز روی سر دارد، روی تنه لندروور نشسته است
برخلاف لندروورهای پیش از خود، اولین رنجروور، فاقد سقفی با رنگ متفاوت از بدنه بود
سبک سیتروئن
سیتروئن با DS3 که اولین بار در قالب کانسپت DS Inside در موتورشو ژنو 2009 به نمایش درآمد، پا جای پای مینی گذاشت و به همین ترتیب، وجه مشخصه بارز طراحی آن نیز یک سقف شناور با رنگ متفاوت نسبت به بدنه بود. با ستونهای وسط کوتاهشده، ستونهای عقب قاب گرفته شده با شیشه و ستونهای سیاه جلو، مارک لوید یک سقف مجزا را با تناسبات یکدست و یک جدایی بصری بینقص برای DS3 طراحی کرد. سبک طراحی DS و سیتروئن از آن زمان دستخوش تغییراتی قرار گرفته اما این سیتروئن است که بخش اعظمی از واژگان طراحی DS3، مخصوصا سقف شناور را حفظ کرده است. شاید این کمی عجیب باشد، مخصوصا از این نظر که اولین DS، یعنی DS19 از برداشت اولیه سقفهای شناور بهره میبُرد.
همچون مینی فرمگرفته توسط ایزیگونیس، مخلوق فلامینیو برتونی با شکافی طبیعی در ساختار خود عرضه شد به این ترتیب که سقف فایبرگلاس (بعدها آلومینیومی) به عنوان یک واحد جداگانه به تنه اتصال یافته بود. برخلاف بخشهای زیرین تنه این DS که با گسترهای از رنگهای عادی برای آن روزها قابل سفارش بود، سقف در ابتدا تنها به رنگ سیاه، فیروزهای، سفید عاجی و یا بنفش تیره قابل سفارش بود. با قاب کرومی شیشهها و پوشش آلومینیومی ستونهای عقب، DS به شکل زیبایی به سه بخش سقف، سطوح شیشهای و تنه تقسیم شده بود. سبک طراحی فعلی سیتروئن از کانسپت کاکتوس 2013 که دارای ستونهای جلویی به رنگ سیاه و شکستی در قسمت فوقانی ستونهای C بود.
C3 ،C3 Aircross و C5 Aircross هم که بعد از این کانسپت معرفی شدند، بسیاری از مشخصههای طراحی کاکتوس را دارند. البته جالب است که مدل تولیدی C4 Cactus بدون امکان انتخاب رنگ متفاوت برای سقف عرضه شد و در عوض، از ریل روی سقف استفاده شده تا امکان ایجاد رنگی روی سقف باشد.
همچون روور، سیتروئن نیز با کانسپتهای اکتیوا (1988 و 1990) و XM طراحی شده توسط برتونه در سال 1989، خودروهایی با طرح سقف شناور را تا اواخر دهه 1980 معرفی کرد اما این رویکردی نبود که سیتروئن را به خود پایبند سازد. امروز، مدیر طراحی پروژه سیتروئن، اندی کووِل معتقد است سقف با طرحرنگ متفاوت، عنصری کارآمد در طراحی خودرو است و با تقسیم خودرو در نواحی رنگ متفاوت، میتوان بازخورد عموم نسبت به محصول را تغییر داد. این خروجیها به مدیریت تاثیر دیگر رویکردها نیز کمک میکند. برای مثال کافی است تکامل تناسبات اصلی و جرمها را مد نظر قرار دهید؛ ابعاد چرخها بزرگتر میشود، ابعاد بدنه بزرگتر میشود، سطوح شیشهای باریکتر و کشیدهتر میشوند و این در حالی است که خودروها کماکان ارتفاع به نسبت بلندی دارند. در نتیجه، سقف شناور میتواند توزیع بصری جرم و تناسبات این خودروها را مدیریت کند.
1955-1975 Citroen DS
1989 Citroen XM
2009 Citroen DS Inside
2013 Citroen Cactus Concept
نویسنده: مجید رقیبی