به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از مهر ، اگر شما هم از آن دسته افرادی باشید که ماشین ندارند و برای جابهجا شدن در شهر از آژانس یا تاکسی استفاده میکنند، حتما با این جمله که «الان ماشین نداریم» بارها روبرو شدهاید. اپلیکیشنهای درخواست تاکسی راهحلی برای این مشکل هستند که شما از مسیر ماشین و زمان رسیدن آن باخبر هستید، شما حتی نام فرد، نوع ماشین و شماره پلاک فرد را خواهید دانست و امکان اینکه اشتباه سوار ماشین دیگری شوید به حداقل میرسد. در این میان کسی که قرار است دنبال شما بیاید هم از مقصد دقیق باخبر است و از میزان ترافیک در راه به وسیله نقشهها مطلع خواهد بود. نکته دیگر این است که هزینه سفر شما از پیش مشخص میشود و از آن باخبر هستید؛ هزینهای که به شکل مشخصی کمتر از حالتهای دیگر ماشین گرفتن است. البته اینها نکتههای مثبتی بود که اپلیکیشنها دارند، اما به هر حال ممکن است رانندهای سراغتان بیاید که خیلی با مسیر آشنا نباشد و شمایی که میخواستید با آژانس بروید و در مسیر سرتان به کار خودتان باشد، حالا باید در راه آدرس بدهید و نگران دیر یا زود رسیدن باشید. با اینهمه اپلیکیشن «تپسی» چندماهی است که راه افتاده و در همین مدت زمان کم توانسته جای خودش را در میان مردم به خوبی باز کند، به همین بهانه سراغ آنهایی رفتیم که برنامه را راه انداختهاند و از انگیزههایشان پرسیدیم و خواستیم بدانیم هزینه و درآمد در این کار چطور است.
هومن دمیرچی یکی از سه نفری است که سیستم حمل و نقل «تپسی» را راهانداختهاند. دانشجوی برق دانشگاه شریف بوده و بعد از کارشناسی به فرانسه رفته و ادامه تحصیل داده است. دو سال قبل به ایران برمیگردد و با میلاد منشیپور و حمید مهینی شرکت دانشبنیانی که هسته اصلی آن دانش و تکنولوژی است را راهاندازی میکنند. شرکتی که هدفش تنها جابهجایی مسافر نیست و میخواهد سامانه حمل و نقلی شود که هر ایرانی در هر جای شهر بتواند از آن استفاده کند، آنها امیدوارند بتوانند سیستم خودشان را در شهرهای دیگر هم راهاندازی کنند تا جایی که روزی در همه کشور مردم «تپسی» را بشناسند و از آن استفاده کنند.
ماجرا از کجا شروع شد
«از آخر اردیبهشت عملیات اصلی شبکه را آغاز کردیم که ایده کار به خلاقیتی که یک شرکت حمل و نقل راه انداخته بود. این شرکت بخش خصوصی را بر اساس فناوری و تکنولوژی نهادهای تولیید که ظرفیت مازاد دارند و در حالت عادی برای وصل شدن به بخش تقاضا با مشکل روبرو هستند را به واسطه یک پلت فرم فناورانه به تقاضا وصل میکند. در این میان موضوعاتی مانند کاهش قیمت و افزایش بهرهوری از مهمترین مسائلی است که برای راه افتادن این فضاها بیان میشود. این شرکت پس از راه انداختن این فعالیت، توانست موفقیتهای زیادی را بدست بیاورد و ارزش شرکت نیز افزایش پیدا کرد. در این شرایط کشورهای در حال توسعه با بهره گرفتن از مدلهای محلی به نتیجه بهتری در این زمینه دست پیدا میکنند؛ مدلهایی که با بومیسازی و بر اساس نیازهای جامعه طراحی شده باشند. در این صورت میتوان ایده اصلی فعالیت ما را نیز همین شرکت جهانی دانست که با بومیسازی آن را در ایران راه انداختیم.»
میخواستیم روی زندگی مردم تاثیرگذار باشیم
«یکی از علتهایی که این فعالیت را شروع کردیم، این بود که میخواستیم در دهه چهارم زندگیمان تاثیر مثبتی روی زندگی مردم داشته باشیم، همچنین میخواستیم کاری باشد که نتیجه آن را در جامعه نیز ببینیم. با توجه به اینکه در این کار با دو سری از افراد طرف هستیم؛ آنهایی که راننده هستند و آنهایی که از این خدمات استفاده میکنند، با سطح وسیعی از مردم در ارتباط هستیم که از سرویسی که ما در اختیارشان قرار میدهیم بهره میبرند، چون سیستم حمل و نقل سیستمی است که هر روز افراد زیادی با آن درگیر هستند. این برای من خیلی جذاب بود که از یک سو کیفیت سفرهای مسافران را افزایش دهیم و از طرف دیگر بتوانیم امنیت سفر را بالا ببریم، هزینهها را کم کنیم و سطح کیفیت زندگی برخی از افراد را افزایش دهیم.»
«در سمت دیگر این جریان افرادی هستند که میتوانند با استفاده از این سرویس درآمد بیشتری نسبت به روشهای سنتی موجود داشته باشند. رانندهای که زمان کامل با ما کار میکند میتواند در پایان ماه قطعا چهار تا پنج میلیون تومان درآمد داشته باشد، در صورتیکه در روشهای دیگر اینطور نیست. همچنین در سیستم ما برای رانندهها ساعت کاری وجود ندارد و میتوانند هرجایی که هستند کار کنند و ساعت کاری انعطاف پذیری داشته باشند. با اینکه ایده از یک فعالیت خارج از ایران بود، اما ما میخواستیم در نسخه بومی آن دو بخش از جامعه را در کنار یکدیگر قرار دهیم و بتوانیم از ظرفیتی که به صورت مازاد در جامعه وجود دارد، بهترین بهره را ببریم. در این مسیر تمرکز خودمان را روی کیفیت و امنیت خودروها گذاشتیم، همچنین رانندههای ما که نام «سفیر» را بر رویشان گذاشتهایم، آموزشهای مشخصی میبینند و در پایان هر سفر با استفاده از سیستمی که طراحی کردهایم، مسافران میتوانند به سفیران ما امتیاز دهند و میزان رضایت خودشان از نحوه عملکرد آنها را مشخص کنند.»
چقدر طول کشید
«از ابتدای آذر سال قبل توسعه نرم افزار را با تیم تکنولوژی شروع کردیم، تیمی که در آن فارغاتحصیلان رشته نرم افزار از دانشگاه تهران و امیرکبیر هستند و نسخه نهایی نرمافزار را در مدت زمان پنج ماه آماده کردند. هفتههای اول اردیبهشت امسال هم سفیرها را به سیستم اضافه شدند و از خرداد وارد بازار شدیم و با بازاریابی کار را شروع کردیم.»
مشتریمداری مهمترین نکته ماست
«یکی از نکات اصلی و اهدافی که در این سیستم پیگیری میکنیم، این است که مشتریمداری مهمترین نکتهای باشد که برای سفیرها اهمیت دارد، آنها میدانند هرچقدر رفتار بهتری داشته باشند، مشتری بیشتری هم خواهند داشت. سفیرها با هدف اینکه همه افراد تجربه خوبی از سفر داشته باشند، میدانند که مشتریها حرف اول و آخر را میزنند. ما هفته به هفته امتیازهایی که مسافران به سفیرها میدهند را چک میکنیم و برنامههایی مثل آموزشهای اخلاقی و رفتاری را به صورت دائم داریم.»
خودمان را رقیب دیگر سرویسها نمیدانیم
«بعد از گذشت چند ماه از راهافتادن سیستم، چندین هزار سفیر در تهران داریم که همه آنها ماشین شخصی هستند. با در نظر گرفتن اینکه در تهران حجم بسیار زیادی از سفرهای شخصی و دربستی با آژانس اتفاق میافتد، حضور سیستمی مانند ما در این میان تهدیدی برای بقیه حساب نمیشود، چون به هر حال بخش زیادی از این سفرها را آژانسها در اختیار دارند. در این فضا اصلا خودمان را هم رقیب نمیبینیم، ما میگوییم وارد این فضا شدهایم تا تعریفهای جدیدی را در زمینه کیفیتها به وجود بیاوریم، چیزی که نتیجه این فعالیتها میشود این است که مجموعه سرویسها در کنار هم سعی میکنند در نهایت خدماتی با کیفیت بیشتر را ارائه دهند.»
ماهی پنج میلیون تومان برای سفیر پُرکار
«همانطور که اشاره کردم درآمد رانندههایی که تمام وقت با ما کار میکنند، در ماه به پنج میلیون تومان هم میرسد، اما قصد ما این است، از ظرفیتی که وجود دارد به شکل بهینه استفاده کنیم. برای مثال در نظر بگیرید کسی آژانس میگیرد و از شهرک غرب به صادقیه میرود، بعد از اینکه مسافر را میرساند، باید خالی از صادقیه به شهرک غرب برگردد، اما در سیستم ما تقاضا در هر تهران پخش است و در هر زمان از روز و هر نقطهای از شهر که سفیرها گوشی خودشان را روشن کنند، مسافر را میتوانند پیدا کنند. وقتی از نقطه الف به ب میرود، دوباره از ب به نقطه جدیدی مسافر دیگری را جابهجا میکند و این چرخه ادامه دارد. راننده یک آژانس مثلا بعد از 10 ساعت کار تنها 7 سفر دارد، اما در سیستم ما کل 10 ساعت را کار میکنند و زمان پِرت آنها کم میشود. درآمد آنها هم بیشتر میشود و در نهایت حاضر میشوند برای هر سفر مبلغ کمتری را بگیرد. در حقیقت ظرفیت مازاد حاضر است در ازای مبلغ کمتر دریافتی درآمد کلی بیشتری داشته باشد. به همین دلیل سفرهای ما ارزانتر میشود.»
از ظرفیت مازاد جامعه استفاده کنیم
«ما تلاش داریم که در جامعه تاثیر متمایز و متفاوتی روی معضلات کلان شهر تهران داشته باشیم. ترافیک و خودروهای تک سرنشین هستند که هم بهآلودگی هوا اضافه میکنند و هم ترافیک را افزایش میدهند، ما میخواهیم بگوییم برای اینکه شما از صندلی خالی ماشین خودتان استفاده کنید و یک نفر دیگر را که میخواهد با ماشین جابه جا شود، ببرید؛ معنیاش این نیست که رانندهاید! این سیستم تنها برای رانندهها نیست، برای همه افراد جامعه است و امکانی که خودمان در ماشینهایمان داریم را با یک هموطن دیگر به اشتراک بگذاریم تا باعث شویم چندین هزار ماشینی که صبحها سرکار میروند یا عصرها برمیگردند، صندلی خالی نروند. تلاش ما این است که این فرهنگ را جا بیندازیم تا علاوه بر کسانیکه شغلشان رانندگی است، دیگران هم وارد این سیستم شوند و فرهنگسازی درستی در این زمینه رخ دهد. مطمئنا اگر ما بتوانیم سرویس خوبی بدهیم و شما راضی باشید، مخاطبانمان هم بیشتر میشود.»