به گزارش پایگاه خبری «عصرخودرو»، در خلق هر فراری، طبیعی است که مهندسین، متخصصین آیرودینامیک بدنه و طراحان، دائما با هم در ارتباط باشند اما در خلق FXX K، این ارتباط به مراتب نزدیکتر و بیشتر بود و حتی بخشهای GT و Motorsports نیز به آن اضافه شدند. درضمن، FXX K فقط و فقط برای پیست خلق شده پس مشکلی از جهت محدودیتها و بایدها و نبایدهای دریافت مجوز تردد در شهر و جاده نداشته. طراحان در Centro Stile کار را با لافراری آغاز کردند که 2 سال پیش به بازار آمد و در این بین، بسیاری از ایدههای اولیهای که برای لافراری پیشنهاد شده بود اما در مدل تولیدی از آنها صرفنظر شد را دوباره احیا کردند. مانزونی میگوید که عاقلانه نیست بهره نگرفتن از این گستره ایدههای خلاقانه که قبلا برای پیوند دادن جنبههای زیباییشناسی با مفاهیم پیشرفته آیرودینامیک بدنه پیشنهاد شدهاند.
FXX K در نگاه اول هم کاملا متفاوت از لافراری است با ژستی قدرتیتر و خوابیدهتر رو به جلو، محورهای پهنتر و چرخهایی با زاویه کمبر مشخصتر که با تایرهای چسبنده و دارای حسگر پیرلی پوشش یافتهاند. دماغه با فرم تیزش یک بالچه دوتکه و براگیری بزرگتر زیر خود دارد که حال 30 میلیمتر نزدیکتر است به سطح مسیر. دو باریکه LED هم که کاملا متفاوت با طرح امروز چراغهای جلو فراری در این چهره خشمگین نشستهاند، در اصل ابتدا برای لافراری طراحی شده بودند؛ این مشخصه ساده و تاثیرگذار، تاکید بیشتر دارد بر جلوه المان ترکیبی کاپوت/بالچه که از دو طرف، بین گلگیرهای پهن و کاملا برآمده چرخهای جلو محصور شده است. در نمای جانبی، پیکربندی و فرمهای اصلی لافراری حفظ شدهاند البته با جزئیات مشخصی که حال اغراقشدهتر از گذشته به چشم میآیند همچون شکافی که در نقطه آغاز گلگیرهای عقب کار شده تا با خارج کردن جریان هوا از خود، نیروی عمودی وارد بر قسمت انتهایی بدنه را ارتقا دهد.
در نمای عقب، همه چیز، از نیمچه بالچههایی که در دو طرف روی بالههای جداگانه قرار گرفتهاند، تا تیغههای رعبآورِ دیفیوزرِ آویزان از سپر، نشان از سازشناپذیر بودن این اسب وحشی مارانلو دارند. البته این المانهای تهاجمی صرفا تزئینی نیستند و در کنار ارتقای پایداری طولی خودرو، بهمراتب بهینهتر از جزئیات آیرودینامیک لافراری جریان هوا را از بدنه رد و دفع میکنند. وِرنِر گروبِر، طراح ارشد بدنه، تاثیر این امر را شگفتانگیز میداند و کاملا متناسب برای خودرویی که بدون تنزل یافتن تا وحشیگری محض، تا این حد برای کمکردن بیشترین هزارمثانیه ممکن از زمانهای ثبت شده در پیست، متمرکز شده. بالچه عقب جدید FXX K با دو ستون به نظر در هوا معلق مانده که ما بین آنها، دریچهای اضافی برای دفع حرارت موتور کار شده. دیفیوزر مهیب هم در عین اینکه به نظر میآید به زور میخواهد خود را از زیر سپر عقب بِکَند، باز هم بخشی جداییناپذیر از یک مجموعه است؛ درست مثل دیگر بخشهایی که شاید در نگاه اول، با فیبرکربن عُریان خود، جدا از این مجموعه احساس شوند. چراغهای باریکی که بالچه عقب از دو طرف به آنها ختم میشود نیز از ایدههای اولیهای هستند که برای لافراری پیشنهاد شده بودند. تکتک این المانهای طراحی، تاثیر بصری تهاجمی بر خروجی کار میگذارند اما وظیفه اصلی آنها، ایجاد نیروی عمودی بیشتر روی خودرو است و حاصل کار هم افزایش حداکثر 50درصدی این نیروی عمودی بوده. جزئیات گرافیکی در این میان، خطوط و حجمهای نیرو را پررنگتر جلوه میدهند و برخی از ایدههای پروژه اصلی را شرح میدهند مثل تاثیر بصری کابینی بهمراتب جلوتر کشیده شده که با فیبرکربن بدون رنگ دریچه هوای مرکزی رادیاتور ایجاد شده.
کابین FXX K، با هدف ارتقای ارگونومی، حال دارای کنترلگرهایی است که بهمراتب بیشتر از گذشته با غریزه راننده در ارتباطند. آنجلو نیوولا که طراحی کابین این اسلحه مرگبار فراری را بر عهده داشته میگوید که صندلی جدید طراحی شده تا پوستهای باشد محافظ که در به حداکثر رساندن فعل و انفعالِ دستکاری نشده راننده با خودرو، تاثیرگذار باشد. محافظ گودرفته سر هم برای حمایت جانبی بیشتر از کلاه ایمنی و سر راننده به این شکل طراحی شده، هرچند به نظر میآید در طراحی آن از سبک طراحی صندلی جنگندههای هوایی نیز الهام گرفته شده. FXX K در کل نمونهای است عالی از ارتباط بین مهندسین و طراحان که در آن، هرگز زیباییشناسی، وقار، سنتها و تعصب فراری فراموش نمیشود.