به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از صمت ، در برخی منابع تاریخی تصاویری از مظفرالدینشاه و ناصرالدینشاه با نخستین اتومبیلهایی که در عصر آنها به ایران وارد شده است، دیده میشود اما واقعیت این است که نه مظفرالدینشاه و نه ناصرالدینشاه و نه هیچ شاه دیگری رانندگی بلد نبودند و فقط دوست داشتند عکسی از آنها با این پدیده تاریخی و صنعتی در روزگار پس از خودشان باقی بماند.
البته این حس تاریخگرایانه فقط متعلق به آنها نبود. در مسیر و روند تکوین و پیشرفت اتومبیل نیز هرگاه اختراع یا ابداعی توسط یک مخترع یا بدعتگذار در صنعت اتومبیلسازی رخ میداد، مخترع یا بدعتگذار یا تولیدکننده آن در کنار پدیده تازه اختراع شده میایستاد و عکس میگرفت. از اینرو تعداد عکسهایی که نخستین سازندگان اتومبیل در جهان با این پدیده دارند، خارج از شمارش و بررسی است. در این گزارش تلاش داریم شما را با کسانی که بهطور تقریبی در شمار نخستین پدیدآورندگان بخشهای مهمی از قطعات اتومبیل یا خود اتومبیل بودهاند، آشنا کنیم. گرچه در اینباره از بعضی تاثیرگذاران در اختراع، تدوین و تکوین اتومبیل صحبت به میان آوردهایم، اما میخواهیم شما را با برخی نخستینهای عرصه اتومبیلسازی در جهان آشنا کنیم.
ارابههایی که اتومبیل شدند
مورخان صنعت اتومبیل نمیخواهند بدعت و ساخت اتومبیل را در جهان به شخص یا شرکت و کارخانه خاصی نسبت دهند و بیشتر آنها معتقدند که اختراع و ابداع اتومبیل یک حرکت تدریجی در طول تاریخ است که به مرور در آن دگرگونیهایی رخ داده و از دل آن دگرگونیها پدیدهای به نام اتومبیل بیرون آمده است.
با این حال بیشتر مورخان تاریخ صنعت خودرو از «سیمون سُتوین» مهندس هلندی که در سال 1600میلادی (415سال پیش) یک ارابه بدون اسب ساخت، یاد میکنند. ارابهای که نیروی موردنیاز برای حرکت کردن را از بادبانهای برافراشته روی سقف آن میگرفت. ارابهای که گویا توانایی حمل 28 نفر را داشته و مساحت 68 کیلومتری را در 2 ساعت میپیمود.
بعد از او یک مبتکر فرانسوی دیگر در سال 1840میلادی ارابهای شبیه همان ساخت که با نیروی فنرهای بزرگی شبیه فنر ساعت حرکت میکرد. البته میگویند به خاطر داشتن سرعت زیاد و خطرناک بودن در همان روز نخست آزمایش، متوقف شد و پس از آن اتومبیلهایی با بهرهگیری از ارابههای یادشده طراحی شدند که ابتدا شبیه درشکهها بودند و با استفاده از نیروی بخار به حرکت درمیآمدند که بیشتر آنها دارای 2چرخ در عقب و یک چرخ در جلو بودند.
40سال بعد از آن صنعت اتومبیلسازی با اختراع یک موتور احتراقی در سال 1860 میلادی توسط یک مبتکر بلژیکی به نام «اِتیین لونوار» نخستین حرکتهایش را آغاز کرد و بعد از آن مهندسان و متخصصان کمکم روند نیروی موتور احتراقی را تکمیل کردند. دیری نپایید که در سال 1874 میلادی شخصی به نام «زیگفرید مارکوس» در شهر وین اتریش، موتور 4سیلندری ساخت و روی یک گاری کوچک نصب کرد. وسیلهای که با نیروی بخار به حرکت درمیآمد.
در سال 1876 میلادی یک مهندس با ذوق آلمانی به نام «نیکلاس اتو» نمونه بارز و عملی یک موتور احتراقی را با موفقیت ساخت و از آن زمان به بعد ساخت و تولید موتورهای احتراقی شکل جدید و جدیتری به خود گرفت و تا امروز نیز موتورهای احتراقی تقریبا با همان سیکل «اتو» ساخته میشوند. در سیستم «اتو» عمل تراکم سوخت (برخلاف موتورهای برونسوز یا موتورهای بخار) قبل از شروع احتراق، در داخل محفظه سیلندر انجام میشد و به این دلیل راندمان زیادی نسبت به موتورهای قبلی بخارسوز داشت.
پیوستن نخستین تایرهای بادی به اتومبیلها
یکی دیگر از اشخاصی که در تکامل این صنعت قدمهایی را برداشته، «لواسور» بوده است زیرا او توانست برای نخستینبار کلاچ و گیربکس را در خودروهایی به کار ببرد که تا آن زمان از تسمه و چرخ تسمه برای انتقال قدرت استفاده میکردند. همچنین او نخستین کسی بود که از سیستم موتور جلو و انتقال قدرت در چرخهای عقب استفاده کرد. اختراعات و کارهای او بعد از فوت فوقش در سال 1897 میلادی بیشتر آشکار شد. از دیگر کارهای او میتوان به تغییر موتورها از حالت V شکل به موتورهای ردیفی نام برد. بعد از آن مهندسان مختلف سعی کردند با افزایش تعداد سیلندرها قدرت موتور را افزایش دهند.
پیشرفتها در این صنعت روز به روز افزایش یافت و هرکس چیزی تازه وارد این صنعت کرد. بهطور مثال «لنچستر» یک انگلیسی بود که در سال 1897میلادی توانست از گیربکس سیارهای با شفت محرک به جای زنجیر محرک استفاده کند. به علاوه او چرخ دنده حلزونی و محور زنده در عقب، میللنگ متعادل، سیستم روغنکاری زیرفشار به جای روغنکاری قطرهای یا پاششی را در فهرست اختراعات خود به ثبت رساند. او همچنین روش باز و بسته شدن سوپاپها را که تا آن زمان بهدلیل پایین رفتن پیستون در زمان مکش باز میشد، تغییر داد و یک اتصال مکانیکی جدا برای باز شدن سوپاپها طراحی کرد.
«رنو» نیز با طرح قفل گاردان، ضریب را در خط انتقال قدرت بهطور چشمگیری بهبود بخشید و باعث کاهش صدای بسیار زیاد آن شد. تایر بادی نیز در سال 1845 میلادی توسط یک انگلیسی بهنام «روبرت ویلیام تامسون» اختراع شد و تا 43 سال بهصورت اولیه کاربرد داشت تا اینکه یکی دیگر از هموطنان «تامسون» به نام «جان بوید دانلپ» تایر جدیدی را به ثبت رساند. بعدها نیز 2 نفر به نامهای «چارلز ولچ» انگلیسی و «ویلیام بارت لت» امریکایی طرح تایرها را اصلاح کردند و روش قرارگیری تایر در داخل رینگ را به ثبت رساندند.
نصب تایر بادی در چرخ اتومبیل توسط «ادوارد میشلن» فرانسوی انجام شد. او تایرهایی ساخت که در مسابقات اتومبیلرانی ( پاریس – بردو) در سال 1895میلادی بهکار رفت و بدین ترتیب فرانسه مهد پیشرفت فناوری تایرها شد.
همچنین شخصی به نام «لنچستر» در سال 1902میلادی نخستین ترمز دیسکی را به ثبت رساند تا راهی برای بر طرف کردن ترمزهای ناکارآمد آن زمان باز کند اما 50 سال طول کشید تا نخستین ترمز دیسکی بهطور کامل در خودرو به کار رود. در سال 1903میلادی مرسدس بنز نخستین سیستم ترمز لنتهای آزبستدار را توسط فردی به نام «هربرت فرود» مشهور به «فرودو» در سال 1908میلادی در شهر «برایتون» ساخت. در این بین نیز چند تن از مهندسان اروپایی سیستم ترمز در چرخ جلو را ارائه دادند که قبل از سال 1920میلادی بهطور وسیع مورد استفاده قرار گرفت. درباره چراغهای خودرو نیز باید گفت در ابتدا اتومبیلها چراغ نفتی در جلوی خود حمل میکردند تا مسیر جاده در تاریکی قابل رویت باشد. در سال 1900میلادی چراغهای «استیلینی» جای چراغهای نفتی و روغنی را گرفت. این چراغها نور سفید تولید میکردند اما چراغهای کثیف و پردردسری بودند. عصر لامپهای الکتریکی خودرو نیز از سال 1940میلادی آغاز شد. البته لامپ الکتریکی سالها قبل اختراع شده بود ولی در خودروها استفاده نمیشد.
عالیجنابان «دایملر» و «کارلبنز»
نمیتوان از تاریخ صنعت اتومبیلسازی در جهان حرف زد و از «دایملر» و «کارلبنز» صحبت یا حرفی به میان نیاورد. تاثیراتشان بر روند تکمیل و تکوین صنعت اتومبیلسازی در جهان آنقدر زیاد است که گفتهاند اگر این 2تن نبودند، شاید صنعت اتومبیلسازی در جهان هنوز اندرخم یک کوچه بود. بد نیست در اینجا سری به روزگار ورود آنها به حوزه خلاقیتهای اتومبیلسازی بزنیم و ببنیم آنها که بودند و چه کردهاند؟!
«گات لیب دایملر» که در سال 1834میلادی در آلمان متولد شد، ابتدا برای «اتو» کار میکرد ولی در سال 1882میلادی از او جدا شد و در شهر «اشتوتگارت» کارگاهی برای خود دایر کرد. پس از مدتی با شخصی به نام «ویلهِلم مای باخ» که وی نیز از «اتو» تجربهآموزی کرده بود، شریک شد. آنها بعد از یکسال نخستین موتور خود را عرضه کردند. این موتور سبک و با سرعت بالا حدود 900 دور در دقیقه که برای موتورهای آن زمان که حداکثر 200 دور در دقیقه دوران میکردند، شاهکاری به حساب میآمد. موتور «دایملر» به مرور از موتور تک سیلندر به موتور 2 سیلندر V شکل تغییر پیدا کرد که مجهز به کاربراتور بود. طراحی این کاربراتور توسط «مای باخ» انجام شد.
«دایملر» مهندس ماجراجو و خلاقی بود که سیستم جرقهزنی جالبی را برای موتورهای خود طراحی کرد. این سیستم که به سیستم «لوله داغ» معروف بود، جرقه را توسط یک لوله پلاتینی که در بالای سیلندر قرار داشت و انتهای دیگرش توسط شعله سرخ نگه داشته میشد، تولید میکرد.
او برای سیستم جرقهزنی موتور خود از الکتریسیته استفاده کرد و تصمیم گرفت خود یک وسیله نقلیه موتوری بسازد. بنابراین موتور 4 سیلندری طراحی کرد و آن را روی یک وسیله نقلیه 3چرخ قرار داد. این موتور از موتور «دایملر» سنگینتر بود و نصف سرعت آن را داشت. 2 اثر از این موتورها همچنان در موتورهای امروزی دیده میشود که عبارتند از سوپاپهای قارچیشکل و سیستم خنککاری با آب. البته سیستم خنککاری «دایملر» از نوع «ترموسیفون» بود (در این سیستم به آب حرکت چرخشی اجباری داده نمیشود بلکه مخزن آب در سطح بالاتر از موتور قرار دارد و آب گرم به علت سبک شدن به سمت بالا و آب سرد بهدلیل سنگین شدن به سمت پایین حرکت میکند.)