به گزارش پایگاه خبری «عصرخودرو»، در بیشتر موارد، مقایسه بین این موارد چندان دشوار نیست و به لطف اختلاف فاحشی که در کیفیت، جزئیات و قیمت دو ماکت وجود دارد، نتیجهگیری سادهاست و کسانی که به دنبال کیفیت هستند باید نمونه گرانتر را بخرند و باقی افراد نیز باید به نمونه آماتوری بسنده کنند. در برخی موارد نیز ممکن است اختلاف ناچیر باشد و نتوان به راحتی یک ماکت را به دیگری ترجیح داد. این مسئله خصوصا هنگامی رخ میدهد که یک ماکت توسط دو برند حرفهای عرضه شود و اختلاف قیمت، جزئیات و کیفیت دو ماکت چندان قابل توجه نباشد. در این مطلب مروری خواهیم داشت بر دو ماکت استثنائی از دو نام مطرح در بازار ماکتهای کلکسیونی حرفهای کشورمان تا ببینیم پورشه ساخت CMC بهتر است یا AUTOart؟
کلیات دو ماکت
نسل اول پورشه 911 که در سال 1963 راهی بازار شد، در ابتدا نام 901 را یدک میکشید، اما به دلیل مشکلات حقوقی ناشی از شکایت پژو، پورشه نام آن را به 911 تغییر داد و افسانه 911 متولد شد. برند آلمانی CMC در سال 2008 ماکتی استثنائی از نمونه 901 این خودرو را راهی بازار کرد که در همان سال برنده جایزه مدل سال از 3 موسسه مطرح شد و بنابراین، پرافتخارترین ماکت تاریخ این برند محسوب میشود. این ماکت در رنگهای سورمهای، یشمی، آبی، زرد و سفید عرضه شده است. اتوآرت هم اندکی بعد نمونه اول 911 را در رنگهای قرمز، آبی و نوک مدادی عرضه کرد که البته نمونه آخر فقط در بستهبندی موزه پورشه قابل خریداری بود و نمونه کمیابی تلقی میشود.
در نگاه اول با آنکه دو ماکت از نظر کلیت یکسان به نظر میرسند، اما در صورتی که این دو را در کنار هم قرار دهیم متوجه خواهیم شد که تفاوتها بسیار فاحش است. ارتفاع نمونه ساخت CMC به طور قابل توجهی بیشتر بوده، فرم کلی بدنه آن نیز از نمونه اتوآرت مسطحتر است. با اندکی توجه بیشتر تفاوتها آشکارتر خواهد شد. در بخش جلویی باید به مهشکنهای زیر سپر CMC، باریکتر بودن چراغ راهنما و ورودی کوچک هوا در نمونه CMC و در نهایت رنگ متفاوت چراغهای راهنما اشاره کرد که در اتوآرت نارنجی و در CMC قرمز به نظر میرسد. شاید اما بزرگترین تفاوت در این بخش را برفپاککنها دانست که در اتوآرت به واقعیت نزدیکتر است، اما در CMC فلزی است.
در بخش عقب دو ماکت هم تفاوتها قابل توجه است و داستان تفاوت در ابعاد گل سپرها، چراغها و حتی رنگ چراغهای ترمز و راهنما فاحش است. نوشته Porsche در هر دو ماکت فلزی است، اما در اتوآرت نوشته 911 هم در بالای آن قرار گرفته که البته مطابق با نمونه واقعی است. شاید جالبترین نکات در این بخش باز بودن ورودیهای کوچک هوا بالای شیشه در نمونه CMC و بسته بودن آنها در نمونه اتوآرت، درز بین گل سپر و درپوش موتور در نمونه CMC و در نهایت فرم کلی ورودی کرومی هوای بالای درپوش موتور باشند. فرم تایرها و رینگ هم دارای تفاوتهایی هستند. در نمونه CMC قالپاق برداشته میشود و با بازکردن پیچهای رینگ، چرخ از محور جدا میشود. در نمونه ساخت اتوآرت اما کیفیت ساخت رینگ و قالپاق معمولی است و این مجموعه باز نمیشود.
جزئیات
تا اینجای کار اگر دو ماکت را با نمونهای واقعی مقایسه کنید، جز در چند مورد محدود، نمونه ساخت اتوآرت از نظر دقت ساخت و قالبگیری از CMC برتر است. اما با ورود به عرصه جزئیات، CMC برتری خود را به رخ حریف میکشد. در ابتدا صندوق جلوی خودرو را باز میکنیم تا به یک فضای موکت شده در هر دو ماکت برسیم. با این حال اینجا پایان کار نیست و با برداشتن موکت در نمونه CMC، جزئیاتی همانند زاپاس و باتری دیده میشوند که در اتوآرت به لطف عدم قابلیت برداشته شدن کفپوش، اصلا وجود خارجی ندارند. تفاوت دیگر در بخش جلو درب باک است که در CMC باز میشود، اما در اتوآرت ثابت است و حتی درز آن بسیار کمرنگ و غیرطبیعی است. حال باید به سراغ موتور دو خودرو برویم. با بازکردن درپوش موتور در CMC، در ابتدا محو تماشای پیشرانه بینظیر آن میشویم که نمونه اتوآرت به دلیل جزئیات سادهشده و متریال ارزانتر، به مراتب از آن پایینتر است. پیشرانه در نمونه ساخت CMC جواهری است که شاید تعداد اندکی از ماکتهای ساخت اتوآرت بتوانند به آن نزدیک شوند. تنها برتری اتوآرت در این بخش شاید در ساخت دقیق پلاک و مشخصات فنی موتور در طاقچه پشتی موتور باشد که در CMC وجود ندارند. در کابین هم وضعیت به همین صورت است و در اتوآرت جزئیات بسیار کمتر و سادهتر از CMC بوده، خبری از صندلی چرمی و تودوزی دقیق و فاخر و ظرافتهای نمونه CMC نیست. در نهایت باید CMC را برنده بازی در بخش جزئیات دانست.
وضعیت در بازار ایران و نتیجهگیری
نمونه ساخت اتوآرت زمانی یکی از ماکتهایی بود که در بازار ایران به راحتی یافت میشد و تقریبا تمامی واردکنندگان مطرح اتوآرت، رنگهای قرمز و آبی آن را وارد کشورمان کردند. با این حال به لطف کم طرفدار بودن پورشه در مقایسه با برندهایی همانند مرسدس بنز و بامو، واردات آن مدت کوتاهی ادامه یافت و امروزه هم با اعلام اتمام موجودی و سولد آوت شدن توسط اتوآرت، یافتن نمونه نو و آکبند آن دشوار است. بنابراین قیمتگذاری روی آن چندان ساده نیست و بسته به وضعیت کلی، میتوان چیزی بین 500 تا 700 هزار تومان برای نمونههای قرمز و آبی را متصور شد. در عوض نمونه CMC همواره در مرکز توجهات واردکنندگان این برند قرار داشته، هنوز هم واردات آن ادامه دارد. با این حال نمونههای سورمهای و سفید مدتهاست تولید نمیشوند و احتمالا به لطف تولید محدود بودن، موجودی باقی نمونهها هم به سرعت پایان خواهد یافت. در حال حاضر نمونه نو و آکبند ساخت CMC بین 900 هزار تا یک میلیون تومان قیمت دارد که البته برای رنگهای سفید و سورمهای این رقم بیشتر است.
اما با توجه به تفاوت قیمت و جزئیات، اتوآرت شاید برنده این مقایسه باشد. نمونه ساخت اتوآرت فرم کلی بهتر و دقیقتری دارد و در آن خبری از اشتباهاتی همانند فرم نادرست گل سپرها، نازک بودن چراغهای راهنما و عقب و از همه مهمتر برفپاککنهای غیر دقیق نیست. در عوض نمونه ساخت CMC جزئیاتی دارد که اختلاف قابل توجه قیمت را با توجه به تولید محدود بودن دو ماکت توجیه میکند. بنابراین اگر به دنبال ماکتی خوب با قیمت و جزئیاتی مناسب هستید، نمونه ساخت اتوآرت قطعا انتخاب بهتری است. اما اگر به دنبال یک ماکت دست ساز و تولید محدود با جزئیاتی خیرهکننده هستید و اختلاف قیمت قابل توجه و اشتباهات جزئی برایتان مطرح نیست، باید به سراغ نمونه CMC بروید. خصوصا اینکه قطعا نمونه ساخت CMC در سالهای آتی از نظر قیمت جهشی قابل توجه خواهد داشت و ارزش مادی و معنوی آن بیشتر از اتوآرت است.