به گزارش پایگاه خبری«عصرخودرو» به نقل از صمت، جان دانلوپ در دفتر خاطرات خود درباره تجربهاش در ساخت چرخ دوچرخه اینچنین نوشته است: «... یک صفحه گرد چوبی به قطر 16 اینچ ساختم و سپس با ورقه لاستیکی با پهنای1/32 اینچ لوله محکمی درست کرده و دهانه نازکی برای باد کردن بر آن نصب کردم و با تلمبه توپ فوتبال «جانی» (پسرش) آن را پر باد کرده و دهانه آن را مثل توپ فوتبال محکم بستم. سپس لوله لاستیکی را که پر از هوای متراکم بود، به دور چرخ چوبی متصل کردم و برای آزمایش حاضر شدم. «جانی» و معاون کارگاه شاهد بودند. نخست یکی از چرخهای سهچرخه پسرم را که «لاستیک تو پر» داشت با تمام قوت روی زمین غلتاندم که مسافت سهچهارم فاصله ما با دیوار مقابلمان را طی کرد و به زمین افتاد. آنگاه نوبت به چرخ جدیدم رسید.
وقتی این چرخ را که سنگینتر از اولی هم بود، با همان فشار غلتاندم به نرمی و سرعت تمام طول حیات را طی کرد و با فشار به دیوار مقابل خورد و به زمین افتاد. دیگر پس از آن از دست جانی رهایی نداشتم. هر روز به من اصرار میکرد که با عجله هرچه زودتر لاستیک بادی را تکمیل کنم تا بتواند در مسابقه از دوچرخههای رفقایش سبقت گیرد. جانی پسر قوی و محکمی بود و به تکانهای سهچرخهاش اهمیتی نمیداد ولی هر روز شکایت میکرد که سرعت سهچرخه خیلی کم است و هر چه سعی میکند در راه مدرسه زودتر از میان جمعیت و وسایل نقلیه عبور کند، موفق نمیشود.»
براساس یادداشتهای باقیمانده از این مخترع، در حقیقت اصرار و یادآوری مکرر «جانی» سبب تشویق و تحریک «دانلوپ» بود، به طوری که برای عملی کردن نقشه خود در زمستان 1887 میلادی دست بهکار شد.
ابتدا با چوب نارون 2 حلقه محکم هریک به قطر 3 پا ساخت. بعد دو لوله میانتهی لاستیکی به اندازه چرخهای دوچرخه تهیه کرد و دو سر هر یک را مسدود و دهانه نازکی برای باد کردن بر آنها نصب کرد و دور لولهها را ابتدا با یک لایه پارچه کرباسی و سپس با یک ورقه لاستیک نازک محکم پوشاند و لاستیکها را پر باد کرده و به دور چرخهای چوبی نصب کرد و بالاخره چرخهای حاصل را به دوچرخ عقب سهچرخه جانی وصل کرد.
جانی که تحمل نداشت تا فرارسیدن صبح منتظر بماند، شبانه در ساعت 10 سوار سهچرخه شد و مدت یکساعت با خوشحالی و رضایت تمام به گردش در اطراف پرداخت و به پدرش گفت که خیال نمیکرد روزی بتواند با سهچرخهاش آنقدر سریع و راحت حرکت کند. «دانلوپ» نگرانی دیگری داشت و با خود میاندیشید که آیا دوام چرخهای لاستیکی تا چه اندازه خواهد بود؟ موضوع مهم برای وی این بود که استعمال چرخ لاستیکی جدید در وسیلههای نقلیه سنگین با اشکالات تازهای مواجه نشود و قدرت و دوام کافی داشته باشد. صبح روز بعد دانلوپ لاستیکهای سهچرخه جانی را بررسی کرد که هیچکدام زخمی و ساییده نشده باشند. در واقع این حکایت ساخته شدن نخستین «طوقه» یا رینگی بود که یک لاستیک باد شده به دور آن انداخته میشد و اینچنین بود که نام «جان دانلوپ» به عنوان نخستین سازنده رینگ یا چرخ دوچرخه یا سهچرخهای جهان در تاریخ به ثبت رسید. اما بهراستی «دانلوپ» که بود و چه شد که دست به این اختراع زد؟ این مطلب را در بخش بعدی گزارش بخوانید.
«دانلوپ» پدر رینگهای امروزی
میگویند نخستین کسی که دوچرخه را ساخت، مبتکر فرانسوی به نام «سیوراک» بود که در سال 1690میلادی موفق به ساختن دوچرخه چوبی شد و هنگامی که او با دوچرخهاش به خیابانهای پاریس آمد، مردم پاریس آن را «اسب چوبی» نامیدند و این نوع دوچرخه با همین نام به بازار آمد و مورد استفاده قرار گرفت.
127 سال بعد در شهر «کارلسروهه» آلمان شخص دیگری به نام «بارون فوندریاس» دوچرخه کاملتری ساخت و یک زین کوچک هم روی آن گذاشت و مورداستقبال مردم اروپا قرار گرفت، طوریکه یکی از افراد باذوق و مبتکر به نام «دنیس جانسون» یکی از این دوچرخهها را از آلمان با خود به انگلیس برد تا از روی آن دوچرخههای دیگر بسازد، دوچرخهای که بعدها با نام «جانسون» در انگلیس ساخته و تولید شد و باعث شد دوچرخهسواری برای مردم انگلیس تفریح عمومی شود.
بعدها در سال 1818م شخصی دیگر به نام «بارون ساوربرن» در فرانسه دوچرخهای ساخت که دارای چرخ بسیار بزرگی در جلو و چرخ کوچکی در عقب بود و بعد از آن نیز مبتکران زیادی در دیگر کشورها دوچرخههای جدیدتری ساختند، دوچرخههایی که چرخها و طوقههای آنها با هم تفاوت زیادی داشتند. از این رو بخش عمده ابتکار و ذوق مبتکران و مخترعان دوچرخهها صرف چرخهای آنها میشد و چرخها و طوقهها، دغدغه اصلی دوچرخهسازان جهان بود تا آنجا که «جان بوید دانلوپ» با ساخت یک لاستیک باد کرده و سوار کردن آن به دور طوقه چوبی، توانست برای همیشه مسئله ساخت طوقه یا رینگ را حل کند. اما در واقع «دانلوپ» که بود و چرا دست به ساخت رینگ زد؟
«دانلوپ» یکی از مهاجران به کشور ایرلند بود و خانواده او همگی برزگر بودند و از چندین نسل قبل در زمینهای وسیع، به زراعت روزگار گذرانده بودند. «جان» پسر سالم و خوش بنیهای نبود، در نتیجه والدین او تصمیم گرفتند بهجای کارهای سنگین رعیتی او را به درسخواندن وادارند. جان در آغازکار استعداد خاصی از خود نشان داد و گاهی به زندگی حیوانات و علم طب علاقهمند میشد و زمانی دیگر به علم موسیقی و نواختن ویولن میپرداخت، ولی بیش از همه چیز ذوق فطری او متوجه مطالب علمی و ماشین و مکانیک بود.
او در مدرسه نیز پسری زرنگ و موفق بود و در سن 19سالگی در شهر «ادیمبورگ» دیپلم خود را در رشته جراحی دامها به دست آورد و در سال 1867م که 27 سال داشت، به ایرلند مهاجرت کرد و در شهر «بلفاست» به شغل دامپزشکی شروع به کار و امرار معاش کرد. در این ایام اسب، مهمترین وسیله حمل و نقل محسوب میشد زیرا راهآهن هنوز بسیار کم و دور افتاده بود و در سال 1880م اتومبیل مراحل آزمایشهای خطرناک خود را میگذارند، غیر از اسب یک وسیله حمل و نقل دیگری هم یافت میشد و آن «دوچرخه» بود.
اختراع سهچرخه و دوچرخه پایی بهوسیله یک آهنگر اسکاتلندی به نام «کرکپاتریک مکمیلان» در همان سال تولد «جان بوید دانلوپ» و در نزدیکی زادگاه وی انجام شد. چرخ عقب این دوچرخهها با رکابی به حرکت درمیآمد و چرخ جلو متصل به دسته فرمان و ویژه پیچ خوردن و تغییر مسیر بود. در سال 1842م «مکمیلان» اقدام به مسافرت با دوچرخه کرد و از دهکده خود تا شهر «گلاسکو» یعنی مسافت هفتاد و چند مایل را در مدت 2 روز پیمود. «دانلوپ» تا سن 47 سالگی هنوز سوار دوچرخه نشده بود، زیرا در آن زمان کارخانه دوچرخهسازی در آیرلند دایر نشده بود. جان دانلوپ همیشه با درشکه یک اسبه به ملاقات بیماران خود میرفت و با وجود آنکه درشکهاش فنربندی داشت، هرگاه چرخهای آن به دستانداز یا قلوهسنگی برمیخورد، تکان سختی به او وارد میشد.
دانلوپ علاوه بر مغزی متجسس و زیرک صاحب پسری 10 ساله به نام «جانی» بود. دنیای امروز یکی از اختراعات مهم خود را مدیون این دو نفر است.
جانی کوچک و سهچرخهاش
دانلوپ از ابتدای جوانی درباره وسایل نقلیه فکر کرده و همواره متوجه بود که در اثر وضع بد جادههای پر از سنگ آن زمان، تا چه حد نیروی محرکه وسایل نقلیه اتلاف شده و حرکت آنها نامناسب میشد. وی همیشه در این اندیشه بود که از انتقال تکانهای چرخ به بدنه وسیله نقلیه جلوگیری کند و برای عملی کردن این منظور به راههای مختلفی متوسل شد. در ابتدا فکر کرد پرههای بین محور چرخ و میله مرکزی را قابل ارتجاع بسازد، بعدها تصمیم گرفت با به کار بردن انواع فنرهای لولهای و صاف از تکان و ارتعاش ماشین بکاهد، ولی بالاخره به این نتیجه رسید که باید این عیب و علت را از سرچشمهاش یعنی محل اصطکاک چرخ با جاده جلوگیری کرد و در طول سالهای طولانی که «دانلوپ» با جدیتتمام مشغول انجام وظایف دامپزشکی بود، فرصت کافی برای تحقیق و آزمایش در این زمینه نداشت و اما در 47 سالگی موقعیت مناسبی یافت که نظریات سابق خود را به عمل درآورد.
«جانی» پسر 10 سالهاش نیز با اصرارهای بچگانه خود او را در این راه کمک کرد. دانلوپ به این فکر افتاده بود که لوله لاستیکی محکمی را پر از هوای متراکم ساخته و به دور چرخ قرار دهد. این راهحل که امروز بسیار ساده و پیش پا افتاده است در سال 1887م فکری بدیع و غیرعادی بود.
با اختراع چرخهای لاستیکی بهوسیله «دانلوپ» در آن روزگار، وسایل نقلیه بیشتری مورد استفاده عمومی قرار گرفته و دوچرخه نیز پا به عرصه وجود گذاشته بود. اگر به روش صحیحی اختراع چرخ تکمیل میشد، بهطور طبع استفاده از آن بسیار زیاد میشد و در کار وسایل نقلیه انقلابی به وجود میآورد. شاید همان دوچرخه سنگین به زودی در همه جای جهان مرسومترین و سبکترین وسیله حمل و نقل میشد.
اما همه تلاشهای او و افراد بعد از او، صرف ساخته شدن عنصری به نام «طوقه» شد.
تاخت و تاز رینگهای آلومینیومی در جهان
نخستین دغدغه کسانی که در اختراع اتومبیل نقشی داشتند، این بود که بتوانند بدنه اتومبیل را روی چهارچرخ به حرکت در بیاورند و هر چه تفکر و ابتکار و ذوق داشتند، به خرج دادند تا حرکت نخستین اتومبیلها را روی چهارچرخ بیشتر تنظیم و تدوین کنند. از این رو میتوان گفت چرخها که این روزها به آنها «رینگ» میگوییم، از مهمترین بخشهای اختراع اتومبیل در جهان بود و همه آنها میخواستند وسیلهای بسازند که یک تا 8 نفر را از جایی به جای دیگر منتقل کند و این از نخستین تعریفها درباره اتومبیل بود. دغدغهای که از ابتدا با مخترعان اتومبیل بود، سرانجام به مبتکر و مخترعی به نام «رابرت تامسون» رسید و با ابتکارهای او استفاده از رینگهای آلومینیومی در جهان اتومبیلسازی رایج شد و امروز نیز بهکار بردن رینگهای اسپرت و غیرفولادی بهویژه در خودروهای جدید و بهروز کمپانیهای مطرح، رو به فراگیری است. همچنین استفاده از این رینگها، بنابر دلائلی مانند زیبایی ظاهری، سبکی، افزایش قابلیت فرمانپذیری و... همواره توجه مصرفکنندگان را به خود جلب کرده است. رینگ چرخ غیرفولادی (آلومینیومی و...) در صورتی که بهطور استاندارد ساخته و استفاده شود، دارای مزایای قابلتوجهی است.
از فاکتورهای مهمی که در استفاده از رینگهای آلومینیومی مدنظر باشد، روش انتخاب رینگ و لاستیک مناسب و متناسب با خودرو است. توسعه رینگهای اسپرت درحال حاضر، مدنظر بیشتر خودروسازان مطرح جهان است، همچنین تغییر رینگهای فولادی یا استفاده از رینگهای اسپرت توجه بسیاری از مصرفکنندگان را جلب کرده، اما همواره سوالاتی مانند آیا استفاده از رینگهای آلومینیومی یا اسپرت، برای خودرو مضر است؟ این رینگها ایمنی و قابلیت فرمانپذیری خودرو را افزایش میدهند؟ تاثیر رینگهای آلومینیومی بر سیستم تعلیق و یا در اصطلاح، نرمی خودرو به چه شکل است؟ و سوالاتی مانند آن برای مصرفکنندگان مطرح است. نکته مهم دیگر که باید در استفاده از رینگهای اسپرت مدنظر قرار گیرد، روش انتخاب مناسب آن با توجه به نوع خودرو و شرایط کاربری آن است. آشنایی با جدولها و ابعاد استاندارد ارائه شده، میتواند نقش بسزایی در انتخاب رینگ و لاستیک مناسب داشته باشد. در کشورهای پیشرو در صنعت تولید رینگهای اسپرت (ژاپن و...) همواره فناوری تولید از مهمترین فاکتورهاست. رینگهای یادشده، بیشتر از آلیاژهایی مانند آلومینیوم و منیزیم ساخته میشوند که ساخت آنها، فرآیندهای پیچیدهای میطلبد.
رینگهای ایرانی در بستهبندی خارجی
برخی رینگهایی که این روزها در بازار رینگ و قالپاق خرید و فروش میشود و از قضا موردتوجه قشرهای وسیعی از جوانان هم است، رینگهای سبک است که متاسفانه همین سبکی آنها علت اصلی بیکیفیتی آنهاست و در چند دستانداز و برخورد با چند مانع، دچار تاب و لنگی میشوند.
به گفته نامور، یکی از دستاندرکاران بازار رینگ و قالپاق، یکی از دلایل اصلی پایین بودن کیفیت این نوع رینگها، استفاده از آلیاژهای نامرغوب و از طرف دیگر سبک گرفتن وزن قطعه به منظور کاهش آلیاژ مصرفی به شکل غیراستاندارد است. از اینرو برخی شرکتهای تولیدکننده برای کاهش هزینههای خود و قیمت هر دست رینگ، اقدام به استفاده از آلیاژهای بیکیفیت با درصد آهن بالا و تهیه شده از قراضه و ضایعات میکنند که با این کار میتوان به شکل غیراستاندارد و غیرمجاز تا حدود 17درصد هزینهها را کاهش داد.
او در سایت «لوازم یدکی ایرانی» در اینباره گفته است: از طرف دیگر برخی از این کارخانهها برای کاهش هرچه بیشتر هزینهها اقدام به کاهش وزن قطعه تولیدی از طریق کاهش ضخامت قطعه در قسمتهای مختلف رینگ میکنند. با این کار مقاومت قطعه کاهش یافته و احتمال شکست آن به شدت افزایش مییابد. یادمان باشد فقط در صورتی میتوان ضخامت قطعه در قسمتهای مختلف آن را بهطور استاندارد و مجاز کاهش داد که از روش موسوم به «فورگ» در تولید رینگ استفاده کرد که این روش، روشی پرهزینه و پیچیده است و بیشتر بهوسیله کارخانههای تولید رینگ امریکایی استفاده میشود. در ضمن هزینه تمام شده و قیمت هر دست رینگ در این روش، حدود 2 برابر قیمت رینگهای اروپایی و 4/5 برابر قیمت رینگهای جنوب شرق آسیایی است که با روش ریختهگری تولید میشوند.
با وجود تمامی مواردی که بدان اشاره شد، باز هم بازار این نوع رینگهای بیکیفیت در ایران داغ است و مردم با اعتماد به خارجی بودن و قیمت پایین آنها نسبت به رینگهای اروپایی به سمت آنها میروند، ولی به این مطلب توجه ندارند که به خاطر این اعتماد اشتباه با جان خود و اطرافیان بازی میکنند.
او همچنین یادآوری کرده رینگهای موجود در بازار ایران، تولید داخل و ایرانی است. در ایران درحال حاضر 7 کارخانه تولید رینگ آلومینیومی معتبر و شاخص وجود دارد که به علت اینکه نام این کارخانهها با مارک و علامت تجاری که روی قطعه حک میشود، متفاوت است و مشکل تبلیغاتی رخ نمیدهد.
بدون اغراق میتوان گفت کیفیت رینگ تولیدی این 7 واحد تولیدی به علت استانداردهای سخت و مراحل پیچیده و دستگاههای پیشرفتهای که استفاده میکنند، به نسبت قابلقبول و موردتایید است. در کل میتوان گفت شاید کیفیت رینگ ایرانی در حد کیفیت رینگ اروپایی (البته مارکهای معتبر اروپایی) بالا به نظر نیاید، ولی از یک طرف به جرأت میتوان گفت کیفیت رینگ تولید ایران مورد تایید استانداردهای اروپایی و حتی امریکایی است، به طوری که برخی واحدهای تولید رینگ در ایران علاوه بر اخذ استانداردهای اجباری ایران، بهطور اختیاری استانداردهای اروپایی را نیز اخذ کرده و یا از آنها استفاده میکنند و حتی برخی با لیسانس شرکتهای معتبر اروپایی هستند که این خود تاییدکننده کیفیت بالای رینگهای ایرانی و رقابت این شرکتها با کارخانههای تولید رینگ در اروپا است.
وی در پایان یادآور شده است تنها راهحل این مشکل که هر ایرانی بدون تحقیق و اطلاع کافی، کالای خارجی را به خاطر خارجی بودن بر کالای ایرانی ترجیح میدهد، فرهنگسازی است.